رفتن به مطلب
سیه تیغ

چگونه یک زبان بسازیم ؟

Recommended Posts

Olόrin

سلام

من ابداع زبان نداشتم ولی 2 مورد تو ذهنم اومد به جز موارد شما.

accent یکی لهجه یا

و دیگری نگارش و نحوه تحریر اونه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

بله ... نکته بسیار جالب و موثری بود .

البته این روش بسیار طول میکشه و زمان بره . همونطور که میدونید استاد 20 تا زبان اختراع کرده (روحش شاد !).

سوال اینه که در مورد چهار زبان اصلی که فرهنگ لغت و دستورش منتشر شده (الان کامل حضور ذهن ندارم ولی دوتاش سیندارین و خوزدول هستش ) چطور تونسته همه مراحل رو به سر انجام برسونه ؟

البته شاید من در مورد زبان های ابداعی درتعدادشون دچار اشتباه بشم (اگه شدم تذکر بدید خواهشا) .

من فکر میکنم استاد همه زبان ها رو باهم جلو برده باشه . یعنی اینکه مثلا در هنگام ساخت واژهای سیندارین به خوزدول هم رسیدگی کرده باشه .

یکی از دوستانم میگفت برای اختراع زبان های علمی باید پایه رو روی یکی از زبان های موجود در حال حاضر گذاشت . یا اینکه از دستورهای زبان کهن بهره برد .

استاد هم همچین کاری کرده ، البته کار برای ایشون راحتتر بوده چون رشته تحصیلیش زبان شناسی بوده !

در هر حال از اولورین و تضاد تشکر میکنم . پست های مفیدی بود . :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

به نظر من، استاد اومدن برخی زبان‌ها رو با هم درآميختن و شايدم يه كم تغيير دادن و يه زبان جديد ساختن. مثلاً "آتش" به زبان الفی می‌شه "نار" كه از زبان عربی اومده. شايدم يه كلمه‌ی الفی باشه كه در زبان ديگه‌ای وجود داشته‌باشه. در ضمن، تالكين به عنوان يه زبان‌شناس، تخصصش اين بوده. كار هركسی نيست كه يه زبان جديد بسازه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

به نظر من میشه ما هم زبان بسازیم البته با شرط اینکه از یکی از اساتید در این زمینه استفاده کنیم که ظاهرا تنها استاد موجود استاد تالکینه .

قواعد کلی و مراحل گام به گامی که تضاد بهشون اشاره کردن بسیار مفید واقع بود . :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

راستش من فکر می کنم با اینکه زبانها در کار تالکین یک نقطه اوج محسوب می شن. اما یک نقطه ضعف هم به حساب میان. وقتی که شما برای ساختن زبان صرف می کنید و نهایتا 50 نفر تو جهان با این زبان حرف بزنن. رو بذار سر جمع آوری اطلاعات. و داستان رو چه از نظر نگارشی و چه از نظر محتوای داستان قوی و پر مغز کنی. بگذریم از این که کاملا به موضوع تاپیک مربوط نبود.

اما شاختن زبان. اول باید آوا ها رو کامل بشناسی و نحوه ی بیانشون رو بدونی . مثلا نحوه ی تلفظ «ث» رو بدونی. برای اینکه بتونی زبانی که ساختی رو بیان کنی. زبان سازی که خودش نتونه به زبونش حرف بزنه که دیگه بدرد نمی خوره.

بعد باید ریشه ای برای زبونت قائل بشی و از نظر قواعدی از یکی از زبانهای زنده ی جهان تبعیت کنی.از نظر جنس ، تعداد و .........

اما به نظر من زبان ساختگی یه ایراد داره. اینکه ، اصلا زبان مادری کسی نیست. یا به انگلیسی فکر کنم میگن نیتیو اسپیکر نداره. لذا از نظر همون بعد فرهنگ پیشرفت نمی کنه. یعنی کنایه نداره. امثال و حکم نداره و.....

و همه ی انها بر عهده ی سازنده ی زبانه. و زبان انقدر وسیعه که عمر سازنده کفاف نمی ده که بخواد همه ی اینها رو درست کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

خب در این مورد باید بگم که فکر نکنم هیچ کدوم از ماها قادر به ساختن یک زبان باشیم. یک زبان شامل تمام دستور ها و واژه ها و نوع ساختاری زبان و ..... می شه که این در دانش ادم هاییه که زبان شناسی خوندن... من که نخوندم.. اما استاد خودش یه زبان شناس در حوزه تخصصی زبان های ژرمنی بود. استادان زبان شناس بسیاری زبان های فراساختی درست کردن که بخصوص برای تبدیل شدن به زبان مشترک مردم دنیا باشه تا طبق منشور سازمان ملل مربوط به هیچ ملت خاصی نباشه که موفق ترین این زبان ها اسپرانتو ئه همچنان. تالکین علاقهٔ وافری به ساختن زبان‌های علمی یا فراساخته داشت. او شاید تنها کسی باشد که ۱۵ زبان ساخته‌است. با این وجود، توصیهٔ او به کسانی که علاقمند به زبان بین‌المللی هستند، این است که: «از اسپرانتو پشتیبانی کنید».

تالکین در جایی گفته‌است که انگیزه او از نگارش کتاب‌های تخیلی‌اش (مانند ارباب حلقه‌ها) و به وجود آوردن میان زمین (Middle earth) این بوده‌است که زبان‌های فراساختهٔ او در آن صحبت شود. این خیلی برای من جالب بود.

ما امکان نداره که زبانی بسازیم و از دستور زبان بهره ای نداشه باشه هر زبانی دستور و واژگان و اوا شناسی خودشو داره ما شاید در این سطح غیرعلمی بتونیم مثل گذشتگان زبان مورد استفاده خودمون رو طوری تغییر بدیم که مثل یه زبان رمزی یا یه زبان جدا بشه ازش استفاده کرد... مثلا با همین دستور فارسی بشه با جابجایی های مشخص حروف الفبا یا حروف جایگزین جدید یا هر تغییر دیگه ای زبانی وجود اورد. اما این که یک زبان مستقل بسازیم شک دارم بتونیم ما.... مگر اینکه یه استاد زبان شناسی میون خودمون داشته باشیم..........

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

این که بگیم ساختن یک زبان دیگه غیرممکنه چندان صحیح نیست. اما پیش از وارد شدن به بحث باید ببینیم هدف از این کار چیه. یه وقت شما مثل تالکین، یه دایره ی محدود کاربری برای این زبان ساختگی معلوم کردید که تمام قواعد فرهنگیش در اختیار خودتون هست. اینجا ساختن یک زبان کامل، ممکنه ولی اگر بخواهین زبانی که می سازین در دنیای واقعی کاربرد پیدا کنه وارد مقولات دیگه ای میشیم. عرض کردم که زبان ابتدای کار به شکل شفاهی به وجود آمده و سالها زمان طی شد تا زبان ها مکتوب شدن. در این فاصله، فرهنگ شکل گرفته بود و ادبیات شفاهی که نقش بسیار حساسی در سابقه ی تاریخی تمام تمدن ها داره شاهد این ادعاست. وقتی شما یک زبان می سازین این پیشینه ی شفاهی رو ندارین، در نتیجه فرهنگی هم ندارین. می تونین مثل تالکین برای زبانی که ساختین کتاب بنویسین و سابقه ی ادبیات مکتوب تعریف کنین -بگذریم از این سؤال که آیا این نوشته ها با مخاطب جدید ارتباط برقرار می کنن یا خیر- ولی شکل گیری فرهنگ شفاهی سال ها، شاید قرن ها زمان لازم داشته باشه و به طور حتم از دایره ی توان یک انسان واحد بیرونه.

اضافه کنین به این مشکلات، تحمیل یک زبان جدید رو به مردمی که سال ها به یک زبان خو کردن و بر اساس اون به فهمی مشترک رسیدن! اینه اگر منظور از ساختن یک زبان، استفاده از اون در دنیای واقعی باشه کاری هست که به نظرم بیشتر به نشدنی بودن پهلو میزنه :)

{نکته ای نه چندان بی ارتباط به متن} خدمت CelebAlph عزیز عرض کنم که شما می تونین syntax فرضی برای زبانی که می سازید داشته باشین. مثلاً قاعده ی اضافه شدن شناسه به انتهای فعل رو حذف کنید و بگین در تمام صیغه ها فعل، یک تظاهر داشته باشه :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

ببینید یکی از بزرگترین مزایای ساخت زبان اینه که شما میتونید بخش اعظمی از دنیاتون رو خودتون طراحی کنید . به نظر شخصی من مهم نیست که مردم این زبان رو صحبت کنند یا نه . مهم اینه که از قید و بند دنیای عادی خودمون آزاد بشیم . چون بخش بزرگی از زندگی ما صحبت کردنه بنابر این ، با ساخت یک زبان جدید تقریبا یک دنیای جدید ساختیم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

خوب چرا نیایم تاریخ رو احیا کنیم. چرا نریم سراغ زبونهای فراموش شده ای مثل آرامی یا فارسی باستان یا قبطی که زمانه با این زبانها و فرزندانشان خوب تا نکرد.

لذا من خودم داستانی در نظر دارم. که در آن از زبان و خط پهلوی استفاده کنم. به نظر من اینجوری زیبا تره. چون پیشینه ی تاریخی داره. و به مخاطب می رسونه که نویسنده از چه فرهنگ و تمدن غنی برخورداره. شاید اینکار برای تالکین درست باشه. اما برای ما که پیشینه ی تاریخی قوی داریم اشتباهه.

در اینجا شما تغییراتی رو می تونید منظور کنید. نو آوری هایی می توانید بکنید. برای مثال در رسم الخط اوستا. واژه لام وجود نداره. چون ما در اوستا کلمه ای که لام داشته باشه نداریم. اما در خط پهلوی لام هست. یا برعکس در پهلوی متاسفانه من نتونستم حرف E رو پیدا کنم. پس در نتیجه این دو رو ترکیب می کنم.

یا می تونید کلمات جدیدی اضافه کنید. برای مثال مولوی کلمه ی غژیدن به معنای جنب و جوش کردن را به ادبیات اضافه کرد. یا می تونید به زبان باستانی شعر به سرایید . چیزی که متاسفانه با حمله ی تازی از بین رفت. البته به همراه علمی گسترده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

بله ... البته بنده هم قصد طرح این مطلبو داشتم .

ببینید میتونیم دو کار انجام بدیم ... یکی این که بیسزبان های ساختگی رو روی زبان های باستانی بذاریم .

یکی اینکه از عین اون زبون ها استفاده کنیم .

توجه داشته باشید ما میخوایمیه دنیای جدید بسازیم ... از این جهت بنده کمی با پیشنهد وم مشکل دارم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

celebAlpha ی عزیز اگه میتونی و همچنین اگر کسان دیگه ای میتونن دیکشنری ها و ساخت های فرهنگی زبان های پهلوی ، سانسکریت و اوستایی رو بار گذاری کنند متشکرم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

من در مورد خط اوستایی و پهلوی دارم. اما زبانش نه. یه دو تا واژه نامه دارم. که اصلا جالب نیست. خواستی بگو .

ویرایش شده در توسط arven
غلط املایی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

من کتاب در مورد گرامر و دستور زبان و همپنین خط و دبیره های پهلوی و اوستایی (اگه فقط این دو زبان رو می خواین) دارم و البته به انگلیسی اگر خواستین من می ذارم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

بله اگه میشه لطف کن و بذار دستت درد نکنه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Envinyatar

سلام

من خودم در حال کار کردن روی 3 زبان هستم البته اگه با زبان شناسی آشنایی کافی نداشته باشی خیلی سخته. اگه به زیبایی و موزون بودن زبانت اهمیت میدی باید خیلی چیزا بدونی. مثلا باید بین بخش هایی از گرامرت و لغاتی که بوجود آوردی یه هماهنگی منطقی وجود داشته باشه. عوامل تعیین کننده دو تا موضوع مهم هستند:

1. کلمات ریشه ای که میسازی

2. اصول گرامری که خودت اختراع می کنی یا از زبانی دیگه الهام میگیری

مثلا نمیشه کلمات ریشه ای که استفاده می کنی دارای حس و طعم ژرمانیک باشه ولی گرامرت رو از زبان های سامی یا هندو اروپایی الهام بگیری ، باعث میشه زبان جذابیت رو از دست بده.

بذار تو این پست در مورد کلمات ریشه بگم

ریشه های سامی یا همون سمیتیک معمولا دارای 3 صامت هستن که با اضافه کردن مصوت های مختلف یا صامت های غیر ریشه ای به کلمات تبدیل میشن که نمونه ی بارزش در دنیای واقعی عربی و عبرانی و در آردا زبان کوتوله هاست( لابد در موردش میدونین که اسمش خوزدول هستش و بر طبق گفته ی کوتوله ها خود آئوله اون رو ساخته). مثلا:

یک ریشه ی خوزدول مثل خ-ز-د (kh-z-d) که با دریافت وزنی که مصوت ها بهش می دن میتونه تبدیل به کلمات مختلف بشه مانند خَزَد (khazad) یا خوزد (khuzd) بشه. زبان های سامی دنیای واقعی هم به همین طریق اند منتها در اضافه کردن صامت و مصوت ها از قواعد خاصی پیروی میکنه.

اگر از این پست خوشتون اومد بعدا در مورد زبان های ژرمانیک و ژبان های الف های آردا براتون توضیح میدم فعلا باید برم.

ویرایش شده در توسط arven
غلط املایی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
وابلامور

هه هه هه هه

زبان ساختن مثل آب خوردنه کاری نداره که عزیزان من

من خودم شاید برای داستان خودم 10 زبان ساخته باشم با فعل ها اسم ها صفت ها و حرف های خاص خودش

زبان هایی مثل زیگی شرقی یا غربی زیگی اخماهوری زیگی بنادر جنوب زیگی وابلامور زیگی اقیانوسی زیگی اعماق دریا(این برا اون زیگ هاییه که در اعماق دریا با آبشش و البته شش زندگی میکنند)جالب بود نه؟ البته بگذریم از لهجه ها و گویش هاشون و زبان های مردم انسوی اب که قوم هاویباگور نامیده میشدند قوم غاصب

:

مثلا طلا به زیگی میشه رولفون

Rolphon

به هاویباگوری میشه رورندو

Rorendo

به زبان مردم اعماق میشه ثی هیو

Thihiv

به زبان اخماهوری میشه اورونیه

Uroonie

زیگی اقیانوسی آمیس

Amis

میخواین صفتشم بگم به ترتیب

1.طلایی:Rolvolor

2.Rorendon

3.Thihivias

4.Oroni

5.Am

حالا یک جمله:

مثلا من جام طلایی را شکستم

1.Rolvolot Xolphon eu Shuphas

رولوولوت زولفون او شوفاس

2.Lepeno Ein Aponi Rorendon

له په نو این آپونی رورندون

3. A Rea Exea Thihivias

آ ره آ ایزی آ ثی هیویاس

4.Golor-M Uroonin Panie

گلور اورونین پانیه

5.اورتاس آمه تاش

Urtas Ame Tash

خوب دوستان نظرتون چیه میخواین قواعد جملات بالا رو با تجزیه ترکیبش بهتون بگم؟

ویرایش شده در توسط وابلامور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
وابلامور

و حالا قطعه شعری به زبان هاویباگوری

هسته لورمورانا

heste lormorana

هسته لورلوسانا

heste lorlosana

مور,لس,اینگالتاره

mor,les,ingaltare

لو گیل ته,ایلمانداره

lo gilte,ilmandare

لورلف وی آ لافار

lorlaph vi alaphar

تاردس,درمالاره

tardes,dermalare

ترجمه این قطعه کوتاه

برخیزید!!

حرکت کنید!!

خیزش,حرکت,ای سربازان من

برای نبرد,ای سلحشوران

میشود زیرپاهای ما

فرش,همه زمین ها

دیگه ادامشو نتونستم بسرایم

و اما تجزیه و ترکیب جمله هاویباگوری

lopeno

اول شخص مفرد و ماضی ساده از ریشه lopen اگه بخوای بگی شکست میگی lopano و چون در این زبان فعل در اول جمله میاد اینجا اول اومده

کلمه دوم یعنی ein ضمیر اول شخص مفرده و چون فاعله بین مفعول و فعل اومده طبق قواعد دستور هاویباگوری

کلمه بعد که مفعوله یک ترکیب وصفیه که صفت طلایی و موصوف جامه ترتیب اومدن موصوف و صفت مثل فارسیه البته این فقط مال این زبانه نه سایر زبان ها در این مثال aponi یعنی جام و rorendo یعنی طلایی اما چون ترکیب ما وصفیه آخر صفت حرف n به همین دلیل آورده شده که rorendo

شده

rorendon

دیدید زبان ساختن سخت نیست فقط کافیه یکم درس زبانتون خوب باشه و تخیلتون هم تالکینی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

و.اقعا ترکوندی ! بنده کف نمودم ! :دی

جالبه . دیدین دوستان ، نمونه موفق فانتزی نویسی !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
وابلامور

ازاریو می اون

exario mie eun

ترجمه:متشکرم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
وابلامور

exario

متشکرم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...