رفتن به مطلب
mahdi . potter

خدا در داستان هری پاتر

Recommended Posts

mahdi . potter

* بسمه الله الرحمن الرحیم *

25/2/1391

کاربران محترم سایت آردا *

کاربران محترم ، به این مطلب استارتر دقت ، کنید :"

فلسفه ضد شیطانی هری پاتر (از قلم خودم).

درست است که در هری پاتر کمتر ردی از خدا می بینید ولی کمی که وارد بطن داستان شوید می بینید ردی باریک از خدا از داستان عبور می کند برای دیدنش نیازی به چشم بصیرت ندارید فقط کمی فکر کردن لازم است تا آن را پیدا کنید شما در بساری از قسمتهای هری پاتر به این جمله برخوردید "پناه به مرلین" حالا باید مرلین رو تعبیر کنید مرلین اولین کس یا چیزی! بود که جادو را به انسانها یاد داد این جمله شما رو یاد چیزی نمیندازه که خدا روح خود را در انسان دمید و از توانایی های خود به او داد یعنی شما تا حالا به این وجه تشابه توجه نکرده بودید این مثل برداشت و نامی است که ما روی خدا می گذاریم مثلا در جامعه ی ایران می گوییم خدا در جامعه ی اعراب الله ، در ایران باستان اهورا مزدا یا بعدش یزدان یا ... حالا شما نمی خواهید قبول کنید که در جامعه ی دیگر او را به اسم مرلین بشناسند .

در هیچ داستانی به نظر من بیشتر از هری پاتر از زندگی پس از مرگ صحبت نشده است در قسمت های مختلف داستان می بینیم استاد هری پرفسور دامبلدور در باره ی مرگ به هری اخطار می کند که مرگ پایان راه نیست هری (خواننده)، یا زمانی که هری این جمله را روی قبر پدر و مادرش می خواند "آخرین دشمنی که نابود شود مرگ است" و هری فکر می کند که این ایده ای شیطانی است اما دوست هری ، هرمیون گرنجر به او می گوید"منظور زندگی پس از مرگ است "و یا در ایستگاه کینگز کراس جایی که هری بعد از این که توسط ولدمورت تقریبا کشته می شود!(خوانندگان هری پاتر می دانند منظور چیست) می رود و در آنجا هری با دامبلدور رو به رو می شود و از او درباره ی مرگ می پرسد و او می گوید"تو نباید از مرگ بترسی هری این ولدمورت است که باید از مرگ بترسد " و آیا شما اینطور برداشت نمی کنید که انسانهای خوب نباید از مرگ بترسند و برعکس بدکاران باید از آن وحشت داشته باشند .و آیا این چیزی نیست که از وقتی به دنیا آمدیم تا حالا در گوش ما خوانده اند .

حال ، با وجود این تعریف که بخشی از داستان های هری پاتر است ؛ ابهامی در ضد شیطانی بودن این ، حماسه وجود دارد ؟!؟!

اگر این چنین است ؛ نظر بدهید... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

با حرفت در مورد مرلین کاملا مخالفم. مرلین یک جادوگر در زمان قرون وسطی است که پدر و مادری ماگل داره. اون حتی بنیانگذار هاگوارتز هم نیست و کسانی قبل از اینکه به دنیا بیاد هاگوارتز رو ساختن. چطور ممکنه که خدا بعد از مخلوقاتش به وجود بیاد و پدر و مادری انسان داشته باشه؟

نمیدونم تو ترجمه فارسی "پناه به مرلین" ترجمه شده یا نه اما توی متن اصلی انگلیسی که من خوندم این عبارات "به ریش مرلین" و "به زیرشلواری مرلین" بود. شاید تو ترجمه مجبور شده باشن تغییرش بدن.

پ.ن:

عنوان تاپیک رو هم تغییر دادم. چیزی که انتخاب کرده بودی ربطی به موضوع تاپیک نداشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

در رابطه با موضوعی که در مورد مرلین گفتید، خودم هم نتیجه گیری کردم دیدم نه اینطور نبوده ببخشید حرفهام رو بدون پاک نویس نوشتم . واقعا معذرت می خواهم.

در کل ممنونم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

منم مثل مهدی با پاراگراف اولت کاملا مخالفم!

ولی تیکه دوم حرفت رو کاملا تایید میکنم.

بنظر من درسته که توی دنیای هری پاتر حرف چندانی از خدا زده نشده و یه جورایی فضایی بدون خداست اما مرگ بعنوان مسیریه که همه باید دنبالش کنن شناخته شده و هیچ ورد و سحری هم نیست که بشه دورش زد و یا باهاش مقابله کرد.

یه جایی هم یادمه که در مورد مسیر بعد از مرگ صحبت شد.اونجایی که سیریوس میره پشت پرده و میمیره.یادم نیست که هری از کی پرسید ولی یادمه در مورد بارون خون آلود و سر نیکلاس(چی بود اسمش؟یادم رفته:دی) میگفتن که اونها خودشون انتخاب کردن که اینطور سرگردون باقی بمونن ولی مسیری که بقیه مرده ها انتخاب میکنن به مراتب بهتره و البته هیچ اطلاعی هم ازش نداشتن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
ارسال شده در (ویرایش شده)

گویا فورا دست به کار شدید ها !! :دی

اولش یه گلایه ی کلی دارم !!

چرا هر شخصی که فانتزی می خونه فورا دنیای فانتزی رو با جهان خودمون مطابقت می ده و به طبع اون دنبال خدا می گرده ؟؟؟

دوست عزیز اگه می خوای دنیای هری پاتر رو با دنیای خودمون مطابقت بدی که امیدوارم این کا رو نکنی !! باید بگم که متاسفانه در دنیای پاتر می شه گفت خدایی وجود نداره !! { دلایلش محفوظه }

اما این که دنیای پاتر رو یه دنیای دیگه بدونیم این بحثش جداست و صد البته نمی تونیم مرلین رو خدای دنیای پاتر بدونیم !!

مرلین آخرین جادوگری بود که در دنیای جادو گری می کرد البته جادورگر بزرگ !!

در مورد خدا بودنش هم مهدی همه چیز رو گفت !!

اما در مورد مرگ !!

به نظر من مرگ در دنیای پاتر یه چیزه بی معنیه !! و معلوم نیست که انسان بعد زا مرگ کجا می ره !!

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

خب، من هم برای پاراگراف اول واقعا معذرت می خوام ؛ اما چرا در کتاب نه اما در فیلم هری پاتر و قدیسان (یادگاران ) مرگ بار پارت اول اما واتسون دایما از oh my god استفاده می کنه .

و درمورد کتاب ها هم ؛ هرمیون در کتاب سوم نیز زمانی که هری و جستجوگر هافلپاف (من توی دمنتور یک هافلپافیم ) به بالای زمین جایی که طوفان شدیدی و بارون همراهشه پرواز می کنند . هرمیون اوه مای گاد رو می گه یکبار هم در کتاب چهارم زمان جنگ هری و اون شاخ دم مجارستانی که اینبار دراکو مالفوی این جمله رو از روی ناراحتی میگه .. .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
ارسال شده در (ویرایش شده)

خواهش میکنم.

با حرف اصلان موافقم. درباره بعد از مرگ چیز خاصی گفته نشده و اینکه آخرش به کجا میرن. و من یک مشکل اساسی با اون تابلو ها دارم که افراد بعد از مرگشون به تابلوها میرن. ماهیت اون تابلوها چیه؟ اگه واقعا خود افراد(با همون دانش و شعور هستن) ایرادات زیادی به داستان وارده. مثلا چرا هری نمیرفت پیش تابلو دامبلدور تا باهاش مشورت کنه و ...! یادمه یه جا رون در مورد کارت داخل شکلات قورباغه ای گفت که دامبلدور بیکار نیست که همه اش توی این کارت باشه! یعنی اون خود دامبلدور بوده!

ویرایش:

بحث فیلم از کتاب کاملا جداست. ما داریم در مورد کتاب و داستان بحث میکنیم. اون دو موردی رو هم که میگی یادم نمیاد باید به کتاب رجوع کنم. ولی هرماینی یه ماگل زاده بود و اصطلاحاتش باید مثل مردم عادی(ما) باشه.

ویرایش شده در توسط 3DMahdi

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

البته بنظرم ، هاروت وماروت که در اوستا نیز نامبرده شده اند دو فرشته برای اموزش دفاع در برابر جادوی سیاه نیز ربطی به هری پاتر داشته باشند ؛ البته شما می دونید که ملکه ی قصه ها ، شخص مذهبی ای هستش .

ماهیت اون تابلو ها مثل کار جانپیچ هاست ؛ اونهایی بخشی از روح و خاطرات فرد هستند ؛ که به تابلو ها منتقل میشن ، یادتونه که توی کتاب یک هری با دیدن محو شدن تصویر البوس دامبلدور در شکلات تعجب کرد و رون گفت :"(( چیه ؟! انتظار داری همیشه بمونه ؟!؟!)) ... .

البته من در دمنتور چند دفعه کاربر برتر ماه ها شدم و مجبورم در دوجا فعالیت کنم ؛ یک اینجا چون می خوام بحث های هری پاتری بیشتر بشه و یکی هم در دمنتور که خانه اول منه ... .

تا یادم نرفته این رو بگم که واقعا ساییتون خوبه و من از بخش هایی که سر زدم لذت بردم فکر می کنم بخاطر بالا بودن سن مخاطب باشه ... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد
ارسال شده در (ویرایش شده)

ضمن خوشامد به دوست تازه امون آقا مهدی یه نکته میخوام بگم که خیلی بی ارتباط با بحث ما نیست. :Dما تالکین رو بیشتر به عنوان نویسنده ی رمان می شناسیم ولی استاد، منتقد بسیار برجسته ای هم بود. یکی از گلایه های کلی تالکین در رابطه با تحلیل رمان کاری بود که الان هم بسیار همه گیر شده و اون شکستن اجزای یک اثر و تفکیک و تجزیه اونه. این کار هدف اصلی نوشته رو زیر پا میگذاره.این که ما هر اثری رو با استانداردهای خودمون ریز ریز کنیم در نهایت به نفع ادبیات و فرهنگ نیست.

در راستای موضوع، استاد مهدی عزیز در مورد مرلین توضیح کافی دادند و جای بحثی نیست ولی من شخصاً نمی تونم بر مبنای exclamation بگم در این داستان خدایی مد نظر نویسنده بوده. دوست من، exclamationمی تونه هر عبارت قراردادی باشه و مثالهای بالا هم همین رو تأیید میکنه.شما نگاه کن به فصل چهار کتاب سنگ جادو، وقتی هری در مورد جغد و نامه رسانی از هگرید می پرسه. عین عبارت انگلیسی اینه:"Gallopin' Gorgons, that reminds me," و شما خودت بهتر از من میدونی که گورگن چیه و فعل gallop به چه معناست ;)

اما نکته ی که میشه در تأیید نظر شما آورد جشن ها و مراسم هایی مثل عید پاک و کریسمس هست که فارغ از ریشه ی ابتدایی اونها، در جهان امروز به عنوان نمادهای مسیحیت شناخته میشند و در دنیای جادوگران هری پاتر هم دقیقاً با همون جزئیاتی برگذار میشند که در دنیای ماگل ها.میشه در کل اینها رو نشانه هایی گرفت از این که رولینگ در نوشته اش حتی اگر در صدد پر رنگ کردن مسائل دینی نبوده قصد از بین بردن اونها رو هم نداشته.

اشاره ای که به تابلوها داشتین اشاره ی بسیار جالب و قابل توجهی بود که من خودم تا حالا بهش دقت نکرده بودم. در هیچ کجا -تا جایی که من در خاطرم هست- از افراد زنده تابلو دیده نمیشه! ما در کارت و عکس تحرک افراد رو می بینیم ولی به یاد ندارم جایی ارتباطی مشابه با ارتباط با تابلوها در عکس و کارت وجود داشته باشه.خاصیت Horcrux بودن رو برای تابلوها نمی پذیرم چون میدونیم که Horcrux چه ویژگی داره و به چه ترتیبی ساخته میشه ولی شاید بشه اونها رو نوعی آیینه ی روان فرد دونست :D و این باز هم به نوعی در تأیید رگه های دینی کتاب خواهد بود. چون اگر چیزی بیشتر از جسم و زندگی این دنیا هست پس مسائل دیگه ای هم هست و الخ. ولی در کل، باز هم پیشنهاد میکنم با خشونت داستان رو تجزیه نکنیم.

پ.ن. ارجاعات شما به کتاب رو بررسی کردم. در کتاب سه تنها دو مورد exclamation با ترکیب god هست. فصل 6 از زبان دریکو ملفوی در اشاره به پسرفت هاگوارتس و فصل 19 از زبان لوپین هنگام درک هویت پیتر پتی گرو؛ در کتاب چهار هم تنها دو مورد وجود داشت. فصل 11 باز هم زبان دریکو وقتی داره به ران طعنه میزنه که او با وجود داشتن پدر و برادر در وزارتخانه چیزی از امورات جاری نمیدونه و دیگری در فصل 35 وقتی فاج با جنازه ی سدریک مواجه میشه :)

ویرایش شده در توسط تضاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

ممنون از توضیحاتتون ، خب باید بگم در سایت دمنتور تایپیکی رو هم با نام " هری پاتر حماسه ای ضد شیطانی " زده بودم ؛ اما می خواستم ، نظر بچه های نیمه پاتریست که مطمنا بدون هیچگونه تعصب صحبت می کنند حرف بزنم .

در مورد اون تابلو ها تاکید می کنم مثل جانپیچ ها هستند ؛ فقط این بار ،خاطرات متحرکه ... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

با تشکر از دوست خوبم مهدی.

خوب اول مهدی و تضاد و چندی از بچه ها گفتن که خدا وجود داره. و اشاراتی به عید پک و کریسمس و .... کردن. از انظر من این سخت گیریه. که بگیم تو فلان داستان خدا وجود داره تو فلان داستان وجود نداره.

خوب هری پاتر مثل ارباب حلقه حماسی نیست. معاصر هست. ریشه در گذشته نداره. به آفریده شدن مخلوقات اشاره نداره.

مسلما نیازی نیست که به اندازه ی ارباب حلقه خدا درش دخیل باشه. همین عید پاک و کریسمس و اوه خدای من ها نشان میده که اونها مسیحی هستن.

به نظر من این مشکل رو یه سری افرادی که گیرهای بنی اسرائیلی می دن درست کردن. به نظر من معنی نداره. هر دقیقه اسمی از خدا توی هری پاتر بیاد. فرم کنجکاوی داستان از بین میره. نوشته به هم می خوره.

معنی نداره مثلا هری پشت کارت اسم نیکلاس فلامل رو ببینه بعد بگه. این نیکلاس فلامله . خدا ما رو آفریده و لکن مذالک از این حرفها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

با تشکر از بالایی ، که نکاتی رو اشاره کردند ؛ البته من هم قبول دارم که نیازی برای اثبات اینکه خداوند در این داستان هست و در اون داستان نیست . نداره .

بعد هم من هر موقع یاد مستند بی پایه و اساس ضد رولینگ می افتم و خزولاتی رو که در اون فیلم جاهل پرور به مردم القا کردند دلم هری می ریزه ... .

کیا اون مستند رو دیدند ... البته امیدوارم هیچ کس ندیده باشش چون من سال هشتاد و یک یعنی 5 سالگی عاشق هری پاتر نشدم که یک سری ابله های سختگیر بیان و زحمات رولینگ رو بی پایه و اساس جلوه بدن در داستان های تالکین هم اینگ.نه هستش .... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

اینجا یه فرق مهم بین تالکین و رولینگ هست. رولینگ نیومده یه دنیای مجزا بسازه. داستان هری پاتر در همین دنیای ما و در کشور انگلستان رخ میده و بنابراین رولینگ نمیتونسته خدایی برای دنیای جادوگری بسازه.

به گلورفیندل:

منتقدین نمیگن که باید همینجور چپ و راست اسم خدا تو داستتان میاد. میگن که در مواقع حساس و خطرناک چرا شخصیت ها از نیرویی بالاتر(خدا) کمک نمیخوان. مثلا توی آردا این رو داریم که از ارو به صورت بی واسطه یا با واسطه(با مدد خواستن از البرت) کمک میخوان. یا مثلا مایدروس میگه باید ارو ما رو ببخشه. اما توی داستان هری پاتر همچین چیزی نمیبینیم.

به مهدی.پاتر:

با جان پیچ بودن تابلوها مخالفم. جان پیچ یه تعریف خاص داره که باید با استفاده از جادوی سیاه و کشتن یک نفر جان پیچ رو درست کنی. وقتی که کسی میمیره که نمیتونه جان پیچ درست کنه. در مورد خاطره بودن هم باید مخالفت خودم رو اعلام کنم. چطور یه خاطره میتونه به اسنیپ بگه که شمشیر گریفیندور رو بده به هری؟ این داره برای آینده نقشه میکشه نه اینکه گذشته رو یاد آوری کنه! با این وجود مرگ در داستان هری پاتر چه معنایی داره؟ هر کس مرد میره تو قاب عکس و اتگار داری از پشت پنجره باهاش حرف میزنی. این تابلوها خیلی به داستان لطمه میزنه. مثلا چرا از قاب عکس دیگوری نپرسیدن که ولدمورت تو رو کشته یا کس دیگه؟ یا آریا چرا به آبرفورس نگفت که تقصیر دامبلدور نبوده. اصلا همون قاب عکس آریا خیلی مشکل داره. چطور نویل و آریا دست به دست هم تو تابلو حرکت میکنن. یعنی حتی میتونستن با مرده های داخل قاب عکس برخورد فیزیکی هم داشته باشن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

با سلام و درود فراوان !

بنده یه عرض کوچیک در برابر بزرگان فروم بگم و برم :دی

اول در مورد مرلین :

مرلین یا مردهین یه جایی خوندم که می گفت مادرش باکره بوده و پدرش هم شیطان ! در ادامه حرفی از این که مادر جادوگر بوده نزده امام فکر کنم بشه گفت شیطان نوعی جادوگره !! { همین جا می خواستم به یه چیزی اشاره کنم و اون هم درگه ها در داستان های هری پاتره !! ولدرمورت - اسنیپ و اگه بگیم مادر هری هم موگل زاده بوده می شه گفت همشون نیمه جادوگر یا به قولی دورگه بودند !! که به نظرم جالبه }

کلا در باب مرلین نوشته های گوناگونی است که اصالت اون برمی گرده به بریتانیا و همشون به قدرت بزرگ و خارق العاده ی مرلین به عنوان یک جادوگر بزرگ اشاره داره !! و صد البته وی یکی از مشاوران بزرگ شاه ارتور یا به قولی هر جا شاه آرتور باشه مرلین هم پیدا می شه !! در باب مردنش هم بعضی ها می گن اون هنوز زنده است و با ویویان معشوقش به داخل درخت بلوطی که تبدیل به قصری زیبا شد رفت و دیگر باز نگشت !!

در باب مرلین در داستان های هری پاتر می خواستم بدونم مرلین قبل از چهار سازنده ی هاگواترز بود یا بعدش ؟؟؟

در باب عکس های هاگواترتس جناب مهدی و تضاد تمام حرف های رو زدند اما من هم می خواستم یه چیزی به اون اضافه کنم !!

فکر کنم تو کتاب پنجم بود که هری بعد از مرگ سیریوس از روح گروه گریفندور م پرسته که شما چه جوری تو این دنیا هستید اما سیریوس نمی تونه باشه ؟؟

اون روحه می گه ما هر کدوممون یه رابطه ای به دنیا داریم یا به قولی بعد از مرگمون یه جوری به این دنیا مربوط هستیم !!

در مورد هوروکورکس بودن تابلو ها که شدیدا با اون مخالفم !!

هوروکورکس و نحوی ساختن اون در کتاب هایی بود که دامبلدور اون ها رو از قسمت ممنوعه برداشته بود و تو اتاق خودش نگه می داشت !!

پس ساخت هوروکوروکس معمول نبوده !!

در مورد اون شکلات ها فکر کنم دامبلدور برای ان کار یه جوری فیلم گرفته و یا این که یه زمانی رو به موندن تو این قاب ها اختصاص داده !! و ماهیتش با تبلو ها فرق داره البته برای زنده ها !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

من منظورم از هروکورس بودن این نبود و باید بگم اینا فقط خاطرات متحرک ثبت شده هستند و سیرویوس و کلا خاندان بلکها وقتی می مردن از بین می رفتن عین اودانه ها و بهتره بدونید که مرلین بعد از سازندگان هاگوارتز بوده واینکه باید بگم که :" من می گم  ما نماد شیطانه که امام سجاد (ع)  هم روایتی شده که ثابت شده است . یعنی روغی نیست ... .

اونهم اینکه سر نماز شیطان به صورت مار 4 بار ایشون رو سر سجده نیش زدند و اونجا بلند شدند و لغب سجاد رو برای ایشون تائیید کردند و در باب اونکه ارتباطشو به مرلین می دید اولا که اقای مرلین چیزی نگفتن ... یک جمله هست که میگه :" این روز ها هر کس چرت و پرتی مینویسه و میگه دکتر علی شریعتی گفته ... " البته به خدا منظورم شما نبودی منظورم منبع بود .... .

و اگر یادتون باشه مار مال ولدمورت بود که محفلی ها یا پیروان هری کشتنش ... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
ارسال شده در (ویرایش شده)

به پاتر عزیز ( یه پیشنهاد دارم اسم کاربریت رو به اسنیپ تغییر بده هم با حاله و هم با مهدی سه بعدی خودمون در گیر نمی شیم :دی )

منظورت رو از خاطرات متحرک واضح تر توضیح بده ؟؟ :دی

خاندان بلک می مردن از بین می رفتن ؟؟؟

اما اون مدیر قبلی هاگواترس که از بلک ها بود و با اسنیپ در پیدا کردن شمشیر به هری کمک کردن اون هنوز تو تابلو بود !!!

در مورد شریعتی و منبع حرفم و امام سجاد هم کلا نفهمیدم :دی

راستی قضیه مار این وسط چیه ؟؟

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

بابا من منظورم این بود که مگه شما نمی گی که از روی مرلین شخصیت پاتر رو ساختن !؟!؟ خب منم دارم میگم اگر یک رگه ی پاتر شیطان بود و در داستان نماد های شیطانی مثل مار که نماد شیطانه برای ولد مورته پس چه دلیلی داره شیطان بر شیطان غلبه کنه !؟؟!

و منظورم از خاطرات متحرک اینه که یک اتاقی بوده که توش عکسی رو گرفتن سپس این اتاق باقی میمونه اما شخصیتش حتی می تونه اتاق بعدی بره و حتی می تونه اگر تابلوی بعدی جای دیگه باشه بره اونجا و این فقط یک تصویر متحرکه و هیچ گونه واقعیتی از لحاض روح ندارد .... .

ودر موردحرف شریتی مگه نمی گید می گن که مرلین این چیزا که میگن یک رگش شیطانه رو گفته می گم هر کس این روز ها یک چیز می نویسه می زن دکتر شریتی و واضحتر اینکه جای کسی سخن می گن ... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

به اصلان و مهدی پاتر:

بحث رو منحرف نکنید. غلطهای املاییتون رو هم تصحیح کنید.

به مهدی پاتر:

زدن پستهای پشت سر هم ممنوعه. اگه فکر میکنید حرفی رو جا انداختید همون پست قبلی رو ویاریش کنید. یک بار هم قوانین فروم رو بخونید.

به اصلان:

اگه سندی برای حرفت در مورد مرلین داری بیار.

به مهدی پاتر:

اگه تابلوها خاطره هستن چطور دامبلدور داخل تابلو داره به اسنیب میگه چیکار بکنه؟ و اسنیپ چرا باهاش مشورت میکنه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

خب ، اینها ، در ان واحد که ثبت شده اند؛ البته از هوشی که در اون زمانی که عکس گرفته شده بر خوردارند ... البته این فقط تعبیر من نیست ؛ شک هم دارید مصاحبه ی رولینگ در دانشگاه زمان چند ماه بعد از انتشار کتاب پنجم مراجعه کنید ... بعد از انتشار این خبر معلوم شد البته بسیار اشاره ی کوتاهی شده ولی خب شده ... واینکه کامل شدش رو بخونید یک نسخه ی قدیمی هم داره اون ، نه ... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

راستش در مورد تابلو ها فکر می کنم یه جورایی موازی فرد هستن. یعنی اون عکس به گونه ای جهانی موازی به وجود میاره که آلبوس دامبلدوری در اون جهان که جهان تابلو ها باشه زندگی می کنه. و اونها در جهان عکس ها کار می کنند. می خوابند. به مهمونی می روند. و.......

البته این فقط نظر شخصی منه و هیچ مدرک مستندی هم براش ندارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahdi . potter

که البته تا حدودی حق با توئه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
ارسال شده در (ویرایش شده)

باز هم يه خدای ديگه؟!

اوّل در جواب كسانی مثل اصلان كه می‌گن مقايسه‌ی جهان فانتزی و خيالات با دنيای واقعيّت اشتباه‌ست! :

اگه درست يادم مونده باشه؛ امام علی(ع) در حديثی می‌فرمايند كه روز رو بايد به سه قسمت تقسيم كرد: 1-عبادت؛ 2-كار و كسب حلال و 3-استراحت (و احتمالاً گردش و تفريح).

حالا عبادت كه معلومه، همين نماز و روزه و تلاوت قرآن و بعضی كارهای ديگه‌ست كه انشاءالله خالصانه و همراه با عمل به پيام اونا در زندگی باشه. كار و كسب حلال هم شغليه كه ما داريم و جوانان و نوجوانان هم مدرسه‌رفتنشونه. (كودكانم كه هنوز بچّه‌ان و مكلّف نشدن!) حالا بريم سراغ استراحت و تفريح... سرگرمی‌ها كلاً به دودسته‌ی «مناسب» و «نامناسب» تقسيم می‌شن كه تو درس دينی دوم راهنمايی هم هست. مناسبا، يا مفيدن يا بی‌فايده. نامناسبا هم همون مضرهاين. حالا اين كه كتاب فانتزی‌خوندن و فيلم‌ديدن چيه، بستگی داره. اگه شما از ارباب حلقه‌ها شجاعت و وفاداری و ايثار رو ياد بگيرين، مفيد هم می‌شه؛ اگه فقط بخونينش و از داستان و ماجراهاش لذّت ببرين، بی‌فايده می‌شه و اگر توش بگين «ارو، خدای يگانه»،‌ مضر می‌شه.

يا يه چيز ديگه...

خدا آدم رو كه آفريد و ديد كه از اوّلين امتحانش روسياه بيرون اومد و از بهشت رونده شد، انسان مثل مهره‌ی بازی مار و پلِّه‌ای شد كه از اون بالابالاها سقوط كرد؛ و بايد هزارتا كار و صواب كنه تا با ثواباش، بتونه به جای اوّلش برگرده. حالا اگه يه وقت استراحتی هم داشته‌باشه، درسته كه بياد يه پلّه مهره‌ش رو پايين بندازه؟ مگه ديوانه است؟! امّا متأسفانه فانتزی‌نويسا و خيلی‌های ديگه، بدون اين كه خودشون متوجّه بشن، ميان پلّه پلّه با ناسپاسی و نمک‌نشناسی از خداوند كه هزاران نعمت بهمون داده و عظمت خودش و آفريده‌هاش در ذهنمون نمی‌گنجه، سقوط می‌كنن پايين.

درمورد مرلين هم كه بايد بگم اگه منظور رولينگ يه خدا و خالق بوده، واقعاً كار بديه و كفره؛ ولی اگه فقط اونو يه كم محترم و مقدّس شمرده يا مشكل از مترجم و بدترجمه‌ای بوده، مقصّر رولينگ و داستان هری پاتر كفرآميز نيست.

ویرایش شده در توسط گندالف سپید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

تاکید میکنم که مطالب مربوط به تاپیکهای دیگه رو وارد این تاپیک نکن.

در مورد مرلین هم همه به این نتیجه رسیدیم که رولینگ اون رو خدا قرار نداده. پس نتیجه ای که گرفتی فاقد ارزشه.

پ.ن:

نوشته ای که توی امضات گذاشتی رو یه بار بخون(فکر نکنم معنای جمله رو کامل درک کرده باشی):

«بعضی‌ها که زنده‌اند، سزاوار مرگ‌اند و بعضی‌ها که مرده‌اند، سزاوار زندگی. تو می توانی قضاوت کنی...؛ در صادر کردن حکم مرگ عجول نباش

یعنی اینکه در قضاوت کردن عجول نباش! شما چپ و راست میری و حکم ارتداد و کفر این و اون رو صادر میکنی!

اگه بخوای میتونم برات 100 تا حدیث هم در این مورد نقل کنم! {البته نه اینجا، توی پیغام خصوصی}

از همه میخوام که به بحث قبلی ادامه بدن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

تاکید میکنم که مطالب مربوط به تاپیکهای دیگه رو وارد این تاپیک نکن.

در مورد مرلین هم همه به این نتیجه رسیدیم که رولینگ اون رو خدا قرار نداده. پس نتیجه ای که گرفتی فاقد ارزشه.

پ.ن:

نوشته ای که توی امضات گذاشتی رو یه بار بخون(فکر نکنم معنای جمله رو کامل درک کرده باشی):

«بعضی‌ها که زنده‌اند، سزاوار مرگ‌اند و بعضی‌ها که مرده‌اند، سزاوار زندگی. تو می توانی قضاوت کنی...؛ در صادر کردن حکم مرگ عجول نباش

یعنی اینکه در قضاوت کردن عجول نباش! شما چپ و راست میری و حکم ارتداد و کفر این و اون رو صادر میکنی!

اگه بخوای میتونم برات 100 تا حدیث هم در این مورد نقل کنم! {البته نه اینجا، توی پیغام خصوصی}

از همه میخوام که به بحث قبلی ادامه بدن

درمورد رولينگ كه خوب، مشكل حل شد.

ولی به طور كلّی... من عجول نيستم، معنای جمله رو هم خوب متوجّه شدم؛ اين شمايی كه خيلی تو فكركردن عجولی و همه چی رو سرسری و كشكی‌كشكی می‌گيری و حرف من رو هم خوب نمی‌فهمی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

دورد

اول به مهدی خودمون :

باز پوزش بابت غلطت املایی

به خدا چند بار متنم رو خوندم اما نمی دونم کجا غلطت می نویسم !!

به مهدی پاتر و مهدی :

حرفم در مورد تولد مرلین فکر کنم از کتاب فرهنگ غرایب جلد دوم و البته تو کتاب دائره المعارف جهان اسطوره شناسی هم یه چیزی مثل این نوشته بود !!

در مورد دورگه بودن هم منظورم این بود که جالبه توجه که تعیین کننده گان داستان های پری پاتر همشون دورگه هستند !!

در ضمن من هیچ وقت نگفتم که هری یه رگش شیطانی یا اون رو بر اساس مرلین ساخته اند !!

به مهدی سه بعدی :

در مورد این که مرلین رو خدا قرارا بدیم به نظر من خیلی بچه گانه است !! { با این که نظر تو خلاف این بود }

مرلین بیشتر از این که نقش خدا رو داشته باشه نقش حضرت مسح رو داره !!

حتی این رو می تونیم زمانی که تو بچه گی صحبت می کنه ببینیم !!

به گاندالف سپید :

مهدی راست می گه یه ذره حکم ارتداد رو دیر به دیر بده :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...