رفتن به مطلب
مهمان

دی. جی. مک‌هيل

Recommended Posts

مهمان

با درودی دگر در پگاهی دگر.

در اين تاپيک، درباره‌ی «دی. جِی. مَک‌هِيْل»، نويسنده و كارگردان موفّق گرينويچی و آثارش بحث می‌كنيم كه از جمله كتب منتشرشده‌اش، می‌توان مجموعه‌ی «پندراگن» را نام برد.

74046.jpg

سری داستان‌های منتشرشده‌ی «پندراگن» در ايران:

1. تاجر مرگ

B10647.jpg

2. فار، شهر گمشده

B20815.jpg

3. دنيای بدون جنگ

14eeb1e7a2777edf4694f4f6edebd8e6.jpg

4. ويروس واقعيّت

a3d9ea2e7781a6ca4296bcf9791da308.jpg

5. آب سياه

B28663.jpg

با سپاس فراوان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

دوستان؛ امتياز مثبت ندين، نخواستم؛ بياين تو بحث شركت كنين!

خيلی خوب، خودم اوّل شروع می‌كنم تا آشنا هم بشين:

------------------------------------------

خلاصه‌ی سری داستان‌های پندراگن:

جهان، تنها به كره‌ی خاكی زمين ختم نمی‌شود؛ بلكه ده‌ها «قلمرو» يا سيّاره‌ی ديگر نيز وجود دارد كه مردمانش بی اين كه از اين مسئله آگاه باشند، به زندگی خود در قلمروی خودشان می‌پردازند... .

رابرت پندراگن كه او را «بابی» هم صدا می‌زنند، نوجوانی است 14 ساله كه تازه می‌فهمد كه جهان يا «هالا»، دارای چندين قلمروی مختلف است كه قرن بيست و يكم ميلادی كره‌ی زمين، تنها جزئی از آن است، با نام «زمين دوم».

بابی، به كمک دايی‌اش، «پرس»، درمی‌يابد كه اين قلمرها، با تونل‌های جادويی «ناودان»نامی به يكديگر وصل و مربوط می‌شوند و عدّه‌ای با عنوان «مسافر»، مسئوليّتی دارند و آن اين است كه بايد از اين ناودان‌ها و قلمروها حفاظت كنند، بی آن كه كسی جز خو.دشان بفهمد و اين كار را هم در مقابل و بر عليه فردی به نام «سنت دين» انجام می‌دهند كه قصدش تصرّف هالا و فرمانروايی بر مردمان قلمروهای مختلف آن است... .

بابی، كه پس از مرگ دايی‌اش سرگروه مسافرها می‌شود، وظيفه دارد تا با كمک ديگر مسافرها، سنت دين را كه قصد دارد به قلمروهايی كه به نقطه‌ی عطف خودشان نزديک می‌شوند، صدمه بزند و آن را تصرّف كند، در قلمروهای مختلف دنبال كند و جلوگير و مانع او شود. در ابتدا «دذدارن»، دهكده‌سرای قديمی؛ سپس «كلرال»، جهان آبی؛ و پس از آن «زمين اوّل»‌، قرن بيستم ميلادی؛و بعد هم «ويلاكس»، مركز تكنولوژی؛ و... حال كه نوبت «ايلانگ»، جنگل گربه‌هاست... .

------------------------------------------

اميدوارم خوشتون بياد. از شركت در اين بحث هم واهمه‌ای نداشته‌باشيد!

چرا نمی‌ياين؟!

نظر من درمورد كتاب‌های پندراگن:

الان كه فعلاً مشغول خوندن اين مجموعه‌ام، می‌بينم از خيلی آثار فانتزی جهان بهتره. چون توش بحث يه جهان نيست، بلكه موضوع سر چندين جهان و قلمروی مختلفه! واقعاً شاهكار و بی‌نظيره. تو تابستون كه آثار تالكينو انشاءالله تموم می‌كنم، می‌گم كه كدومشون بهتر بود. (چون الان فعلاً كتب تالكينو نخوندم و فيلم هم زياد كامل نيست، نمی‌تونم بگم كه تالكين به گرد پای مک‌هيل نمی‌رسه!)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

خدائیش من نخوندمش .اگه خونده بودم حتما جواب می دادم. ولی کامل تر که خوندی قشنگ برام تعریف کن. البته نوع جادو هاش هم برام خیلی مهمه. اگه خوب بود شاید سال دیگه. امسال که بودجه تقسیم بندی شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

خدائیش من نخوندمش .اگه خونده بودم حتما جواب می دادم. ولی کامل تر که خوندی قشنگ برام تعریف کن. البته نوع جادو هاش هم برام خیلی مهمه. اگه خوب بود شاید سال دیگه. امسال که بودجه تقسیم بندی شده.

كامل كه خوندم، ولی اگه می‌بينی خلاصه توضيح دادم، چون جا كم بود و بی‌كار نبودم داستانو بشينم تعريف كنم و به علاوه، نمی‌خواست داستان لو بره.

امّا يه كم ديگه در زير توضيح می‌دم:

«بابی پندراگن كه سرگرو مسافرهاست، وظيفه دارد تا به قلمروهای مختلفی كه سنت‌دين قصد نابودی آن‌ها را دارد، رفته و با كمک مسافرهای آن قلمرو، از هدف شيطانی سنت‌دين جلوگيری كند تا هالا به دست اين شيطان خبيث نيافتد. او تا به حالا به دندارن، كلرال، زمين اول، ويلاكس و ايلانگ رفته و در هركدام دچار مشكلاتی شده‌است. سنت‌دين در اشكال گوناگون، با او صميمی می‌شود و فريبش می‌دهد تا در آخر، از پشت خنجر بزند. تا حالا، تنها در يک قلمرو شكست خورده كه آن هم {...} است. بايد منتظر ماند تا ببينيم در جلد بعدی، بابی در قلمروی زادا چه می‌كند.»

سبک داستان، طوريه كه دوتا از دوستای بابی، نوشته‌های اونو كه به طريقی براشون از قلمروهای مختلف ارسال می‌شه، دريافت كرده و می‌خونن و نگهشون می‌دارن تا بابی با نوشتن اونا و همدردی دوستاش، ديوونه نشه و دلگرمی داشته‌باشه. امّا تو جلد آخر، اين دوتا دوست، مارک دايمند و كورتنی چتويند، وارد ماجرای هالا می‌شن و... . توصيه می‌كنم بخونيش، خيلی قشنگه. راستی، درمورد جادو هم سؤال كردی... زياد نقشی نداره!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

علاقه آنچنانی به کتاب پیدا نکردم.و اگه مجانی به دستم نمیرسید جلد دو و سه رو هم نمیخوندم(آها کلا من سه جلدو خوندم) به نظرم از کتابی مثل دلتورا به شدت بهتره .اما خب برای سن من مقداری نامناسبه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
ارسال شده در (ویرایش شده)

علاقه آنچنانی به کتاب پیدا نکردم.و اگه مجانی به دستم نمیرسید جلد دو و سه رو هم نمیخوندم(آها کلا من سه جلدو خوندم) به نظرم از کتابی مثل دلتورا به شدت بهتره .اما خب برای سن من مقداری نامناسبه

آره، نوجوونانه‌يه. پيرمردها بايد برن سيلماريليونو بخونن كه به زبان آدم‌های اوّليّه‌يه! (يعنی زبان باستانه! چون خيلی سخته) (جدّی نگير؛ تولكاس جون! با اين كه خودتم اقرار كردی!)

ویرایش شده در توسط گندالف سپید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Samwise Gamgee
ارسال شده در (ویرایش شده)

من دوسال پیش جلد یکش رو خوندم....ولی دیگه دنبال ادامه ش نرفتم...موضوعش جذابه برای نوجوون ها!

من دارن شان رو به این ترجیح میدم!گرچه فقط 4 جلد اول دیمونتانا رو خوندم!

ویرایش شده در توسط Samwise Gamgee

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

خلاصه‌ای از هر جلد:

جلد اوّل؛ "تاجر مرگ":

«بابی پندراگن، نوجوانی چهارده‌ساله، در شبی به اجبار دايی‌اش (پرس) و همراه با او، به مترويی متروكه می‌رود و پس از روبه‌روشدن با مردی خبيث به نام "سنت‌دين" كه قصد دارد تا مانع او و دايی پرس شود، به دری می‌رسد در انتهای مترو كه ستاره‌ای بر آن حک شده‌است. بابی با گشودن در، با تونلی مواجه می‌شود كه "ناودان" نام دارد كه با شنيدن اسامی مخصوصی، چون قطاری سريع‌السير، فعّال می‌شود و "مسافرها" را به قلمروهای مختلف "هالا" می‌برد.

بابی در اوّلين ماجرايش كه در كتاب اوّل اتّفاق می‌افتد، توسّط ناودان ته مترو، به قلمروی "دندارن" سفر می‌كند و درمی‌يابد كه جهان يا هالا، تنها به آن‌چه در اطراف خود می‌بينيم، ختم نمی‌شود. او می‌فهمد كه ده قلمرو با نام‌های مختلف (دندارن، كلرال، زمين اوّل، زمين دوم، زمين سوم، ويلاكس، ايلانگ، زادا، كوييلن و قلمرويی ديگر) هالا را تشكيل می‌دهند و اشخاصی مسافرنام نيز هستند كه با سفر در ناودان‌ها، به قلمروهای مختلف می‌روند و سعی دارند جلوگير شخصی خبيث موسوم به سنت‌دين شوند كه هدفش تصرّف كلّ هالا و فرمانروايی بر آن است. سنت‌دين با رفتن به قلمروهايی كه در نقطه‌ی عطف يا اوج خود هستند (در كالبدی گول‌زننده)، تلاش می‌كند تا آن قلمرو را نابود و تصرّف كند و مسافران نيز با او به جنگ می‌پردازند تا مانعش شوند.

دندارن، قلمرويی‌ست چون دهكده‌های دوران قديم زمين كه دو نژاد مختلف آن، "ميلاگو"ها و "بدووان"ها، با يكديگر در جنگ و جدل‌اند و سنت‌دين نيز با التهاب‌بخشيدن آن، غرض در نابودی و تصرّف آن دارد و بابی و دايی پرس (مسافران زمين دوم)، همراه لور و اوسا (مسافران زادا) و آلدر (مسافر دندارن)، بايد مانع او شوند...»

B10647.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

دوست عزیز من ده جلد سرزمین شیاطینو خوندم به علاوه 12 جلد سرزمین اشباح بخون جالبه

ویرایش شده در توسط تضاد
سهو نگارشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ERI

سرزمین اشباح بخصوص لرد لاس و بک

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
amir

خوب به خاطر این تاپیک رفتم و پندراگون یک رو کلا خوندم !!

به این فکر کردم که نمیشه بایک کتاب نظرم رو بدم به همین خاطر قسمتی از کتاب دومش رو هم خوندم !

ومتوجه شدم که سبک نوشتار به همان منوال است . باید بگم نویسنده با منتظر نگه داشتن خواننده باعث دلزدگی میشه . اینکه بابی باید برای یک سوال از عموش سه بار ازش بپرسه که چرا دنیا ها اینطوری و موجودات چرا اونجورین خسته کنندس . شاید محتوا خوب باشه اما سبک نوشتار قابل تعریف نیست. بعد از هیجانی که به آدم وارد می کنه و بعدش چیزی در کار نیست پیشنهاد میدم دنبلشو نگیرید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

مخالفم . به نظرم سبک نوشتار این کتاب بعد از دارن شان بهترین سبک نوشتاری بوده که خوندم. شاید به خاطر تفاوت سلایق باشه. من انتظار رو خیلی دوست دارم. هیجانش رو هم اتفاقا خیلی دوست داشتم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
amir

تفاوت سلیقه ها رو تکذیب نمی کنم . اما توضیحم اینطوریه که دارن شان به هر صورت محتوای کتابهاش رو در قالب بیان چند تا داستان فرعی دربین فصل ها بیان میکرد و اجازه می داد خودت غافل گیر بشی اما مکهیل منتظرت می زاره تا برسی سر ماجرا بعدش هم بعد از هزار جور این پا اون پا کردن یه هیجان کاملا سادرو بیان میکنه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ROBIN

بالاخره یه تاپیک درباره ی پندراگن پیدا شد. :))

مجموعه ی خیلی قشنگیه (البته به پای هری پاترو ارباب حلقه ها که نمیرسه...) من از ماجرای کتابا خیلی خوشم اومد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
SRTRIDER

هههه پندراگن!! بعد از ازباب حلقه ها و  هری پاتر این کتاب رو خوندم واز نظرم عالی بود و هر ده جلدش رو خوندم و خیلی خوشم اومد  و هرکی کتاب خونده مشتقانه منتظر گپ و گفتی با او  هستم 

ویرایش شده در توسط SRTRIDER

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nico Di A
در در 11/14/2012 at 2:20 PM، ERI گفته است :

سرزمین اشباح بخصوص لرد لاس و بک

دوست عزیز سرزمین اشباح فاقد لردلاس و بک می باشد

اون نبرد با شیاطینه:/ تازه توی نبرد با شیاطین فقط گروبز

 

به نظر من پندراگن خوب بود ولی از جلد 9 به بعد با اومدن غرابیه خیلییییییی مزخرف شد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...