رفتن به مطلب
وابلامور

خدايان كلا چند دسته اند؟

Recommended Posts

تضاد

اصلان عزیز، به نکته ای اشاره کرد که من خیلی بهش دقت نکرده بودم. یعنی تخصصی بودن بحث ها باعث شده بود یادم بره. درسته، خیلی ها وقتی باهاشون صحبت می کنی تمام ادبیات فانتزی رو یه شکل می بینن. ولی اگر از خود من بپرسید که هر دو مجموعه ی هری پاتر و ارباب حلقه ها رو دوست دارم میگم که این دو شباهت ظاهری با هم دارن ولی از پایه با هم فرق می کنن. حالا چقدر هم بگن تو هر دوی تا این داستان ها الف هست من هم هیچ شباهتی بین مثلاً دابی و لگولاس نمی بینم.

از بحث جن و الف بگذریم و یه نمونه ی دیگه رو ببینیم. شما بیایین اژدها رو در نظر بگیرید. موجودی که در فرهنگ ها و افسانه های بسیاری اومده. بیایین نمونه وار چند تا داستان فانتزی رو که اژدها در اون ها هست با هم بررسی کنیم.

ارباب حلقه ها: موجودی منفی، هوشمند و موذی

هری پاتر: موجودی منفی، بسیار خطرناک ولی نه چندان هوشمند (منظور از هوشمند بودن داشتن توانایی های مشابه انسانه. مثلاً اسماگ تنها کوه می تونست حرف بزنه ولی نوربرت (یا بعداً نوربرتا) این طور نبود.)

اروگان: موجودی هم مثبت و هم منفی، هوشمند و کارامد

سپتیموس هیپ: مثبت، خطرناک و هوشمند

شاهنامه: منفی، موذی و نسبتاً هوشمند (یادم نیست جایی فردوسی از حرف زدن اژدها صحبت کرده باشه ولی اژدهای هفت خوان رستم، قطعاً بلد بود خودش رو از چشم رستم پنهان کنه)

این ها رو بگذارید کنار افسانه های چینی که در اون ها اژدها یه موجود کاملاً مثبت و شایسته احترامه! منظورم اینه که صرف شباهت نباید ما رو گول بزنه و اژدها رو همه جا یه شکل بدونیم. اژدهای ایران، زمین تا آسمون با اژدهای چین فرق داره. البته موضوعی که اصلان در مورد منبع تالکین و رولینگ نوشته جای هیچ بحثی نداره.

پ.ن.

اصلان، امروز دو شنبه است!

پ.پ.ن.

ما تو صفحه ی اول سایت یه بخش ارسال خبر و مقاله داریم، اگر فرض کنیم که مقاله ای تأیید شد کجای سایت قرار میگیره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
پ.پ.ن.

ما تو صفحه ی اول سایت یه بخش ارسال خبر و مقاله داریم، اگر فرض کنیم که مقاله ای تأیید شد کجای سایت قرار میگیره؟

بستگی داره که مربوط به چی باشه. توی لینکهای سمت راست صفحه بخشهای متنوعی وجود داره، اگه مقاله شما توی اون دسته ها جا داشته باشه که به همونجا اضافه میشه. اگر هم لازم باشه دسته جدیدی ایجاد میشه. خودت هم میتونی پیشنهاد بدی که به کدوم قسمت اضافه بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
اصلان عزیز، به نکته ای اشاره کرد که من خیلی بهش دقت نکرده بودم. یعنی تخصصی بودن بحث ها باعث شده بود یادم بره.

تضاد جون راست می گه بعضی اوغات بحث هایی خیلی داغی صورت می گیره و هیچ کدوم به جواب کلی نمی رسن در صورتی که اگه به نکات ریز توجه کنن بیشتر مسله حل می شه

مثال : در مورد نفرین

راستش خیلی ها خیال می کنن نفرین در واقع مثل هری پاتر که خیلی بی جا و اشتباه :-

شما بیایین اژدها رو در نظر بگیرید. موجودی که در فرهنگ ها و افسانه های بسیاری اومده.

اژدها :|

چون به اساطیر چینی علاقه دارم از اژدها هم خوشم میاد واقعا به قول هاگرید در هری پاتر اژدها موجودات نازی هستند X(

البته لازم به ذکر است که اژدها تشکیل شده از فکر کنم 13 حیون باشن :(

البته در کنار اژدهای چینی که خوب توصیف شده در کتاب های سه گانه ی وراثت اژدهای خوبی مثل سافیرا داریم

البته موضوعی که اصلان در مورد منبع تالکین و رولینگ نوشته جای هیچ بحثی نداره.

چرا یه ذره می شه بحث کرد !!!

پ.ن.

اصلان، امروز دو شنبه است!

آقا شرمنده بد قول شدم ها باشه الان کار های آخرش تموم که شد انشاا... تو این هفته رو سایت می ذارم :-?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

وقتی گفتم موضوع منبع تالکین و رولینگ جای بحث نداره منظورم این بود که این دو تا بنده ی خدا این قدر انگیزه اشون از نوشتن با هم متفاوت بوده و این قدر نگاهشون به منابع بعضاً یکسانی که در اختیار داشتن فرق می کرده که نباید با هم مقایسه اشون کرد. البته به نظر من. حالا اگه شما فکر می کنی موضوع تازه ای این میون هست حتماً بگو. خیلی جالب میشه که نگاه تازه تری به این موضوع هم داشته باشیم.

استاد مهدی، وقتی پرسیدم مقاله کجای سایت ارسال میشه قصد پلید دیگه ای در سرم بود :-? حقیقتش دارم روی یه مقاله کار می کنم در مورد افسانه های موازی به طور کلی و به شکل خاص در مورد موجودی که به قول اصلان نازه. :| موضوع اصلی مقاله تالکین و آردا نیست ولی بخشی از مطلب در مورد اسماگ و هم نوعان نازنینش هست. مقالاتی از این دست، که موضوع اصلیشون آردا و تالکین نیست ولی به این دو مربوط هستن در راستای کاری سایت قرار می گیره؟

البته متوجهم اگر این طوری نباشه. وقتی سایتی هدف خاصی داره طبیعتاً در مورد منابعش هم گزینشی تر عمل میشه. :-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
وقتی گفتم موضوع منبع تالکین و رولینگ جای بحث نداره منظورم این بود که این دو تا بنده ی خدا این قدر انگیزه اشون از نوشتن با هم متفاوت بوده و این قدر نگاهشون به منابع بعضاً یکسانی که در اختیار داشتن فرق می کرده که نباید با هم مقایسه اشون کرد.

این رو شما که از اسطوره و اسطوره شناسی سر در میاری می گی :-

بعضی ها اینجوری نیستند در واقع یه زره سر بعضی چیز های خیلی کوچیک توجه خاصی نمی کنند :|

البته به نظر من. حالا اگه شما فکر می کنی موضوع تازه ای این میون هست حتماً بگو. خیلی جالب میشه که نگاه تازه تری به این موضوع هم داشته باشیم.

راستش موضوع جدیدی که نیست فقط یه بحثی بود سر مطابقت آفرینش سیلیماریلیون و اسطوره های ایرانی X(

موضوع اصلی مقاله تالکین و آردا نیست ولی بخشی از مطلب در مورد اسماگ و هم نوعان نازنینش هست. مقالاتی از این دست، که موضوع اصلیشون آردا و تالکین نیست ولی به این دو مربوط هستن در راستای کاری سایت قرار می گیره؟

بله بله واقعا این موجودات نازنین و خیلی هم قشنگ هستند :|

خوب راستش در حدی نیستم که بتونم بگم کجا بنویسید یا نه ( پا در کفش مدیران سایت نمی گذاریم X( ) ولی خوب چون من تونستم افسانه های اسکاندیناوی رو بنویسم شما هم می تونی دیگه :(

ولی اگه می شه زودتر بنویسید مخصوصا اون بخش موجودات نازنین رو :-?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

همینطوره که شما میگید، اینجا سایت تخصصی تالکینه و سعی میکنیم مطالب توی صفحه اصلی سایت کاملا مرتبط با تالکین باشه و فکر نمیکنم این مقاله ای که درباره اش صحبت میکنید جاش توی سایت اصلی باشه. به نظر من بهتره که این مقاله رو توی فروم و بخش "موجودات فانتزی" ارسال کنید. به نظرم یه تاپیک خوب میشه ازش در آورد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOTH

اصلان جان اگه واست مقدور باشه در باره خدایان مصر باستان مطلب بزاری ممنون میشم .

همین طور اگه درباره ( گیلگمش و انکیدو ) و مطلبی که اریک فون دونیکن دربارش نوشته اطلاع داری خوشحال میشم نظرتو بدونم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

اینقدر بحث رو نپیچونید عزیزان من !

دیو ، همون جن کافر یا شیطان هستش، و در این مورد باید از کسانیکه در این زمینه تحقیق میکنند بپرسید . بحث ما هم اصلا دیو و جن و... نیست که !

بابا بحث ما خدایان باستانیه . والار که خدا نیستن ! فقط انسانها به خاطر قدرت عظیم والار توهم زدن که اونا خدا هستن !

اما راجع به دیو : توی فلسفه هم هست . دیو = دائوس = زئوس . کلمه به این ترتیب منتقل شده . اصلش توی متون اوستا دائواس و آمشاسپنتان دو دسته از موجودات الهی هستن که دائوا ها در اسطوره موجوداتی بودند که به دلیل ماهیت بدنی که براشون تصور می شد به این نام اسم برده میشن یعنی موجودی از پرتو آفتاب( دا=از و اِوا=نور آفتاب یا درخشش)

خب خاصیت نور آفتاب چیه ؟ حرارت دارد !

و جن از جنس چیه ؟ آتش بدون دود یا همون حرارت !

خیلی هاتون هم میدونید که در فرهنگ هندو : دیو میشدهایندیرا و پری میشده اهورا . ترجمه تحت الفظی ایندیرا در زبان فارسی دری ، دیوهستش.

اگر هم میشه این جن و پری رو تقلیل بدید و به خدایان محترم و محترمه باستانی بپردازید ، خواهشا !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOTH

اگه در این مورد مطلبی خواستید ما هستیم biggrin.png

ترا من چشم در راهم ......

چی شد قربان قرار بود به این تاپیک خاک خورده هم یه رسید گی بفرمایید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

اصلان جان اگه واست مقدور باشه در باره خدایان مصر باستان مطلب بزاری ممنون میشم .

همین طور اگه درباره ( گیلگمش و انکیدو ) و مطلبی که اریک فون دونیکن دربارش نوشته اطلاع داری خوشحال میشم نظرتو بدونم

درود !!

در مورد اسطوره های مصری چی رو می خوای بدونی ؟؟؟

در مورد گیلگمش قرار بود یه مطلبی بنویسیم بر اساس یه نظر سنجی که خوب خوب پیش نرفت ! http://arda.persianblog.ir/post/29/

در مورد اریک فون دانیکن هم باید صبر کنی !! چون قبلاً یکی دیگه تحت بررسی قرار گرفته :دی http://arda.persianblog.ir/post/28/

خوب برای این که پست تبلیغاتی نشه باید ذکر کنم که بنده الان یک هفته است که دارم شروع می کنم به خوندن داستان های ایرانی و اسطوره های ایرانی و به همین دلیل برای نظر دادن هنوز زود است !!

ویرایش شده در توسط تضاد
سهو نگارشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOTH

گیلگمش رو جسته و گریخته یه بخشاییشو خوندم بیشتر میخواستم بدونم نوشته ای رو که فون دونیکن تو کتابش ( فکر کنم ارابه خدایان ) درباره به فضا رفتنش نوشته بود رو خوندی ؟ اگه خوندی نظرت چیه؟

ویرایش شده در توسط تضاد
سهو نگارشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

برای گیلگمش می تونی کتاب " افسانه ها و اسطوره های ملل " اثر دونا روزنبرگ رو بخونی ! البته خلاصه توضیح داده !!

در مورد دانیکن ؟؟ :) ;)

خوب به نظرم حرف هاش از 100% حدود 30% یا کم تر درست باشه !!

خودش هم چند جایی گفته که من دروغ گفتم در ضمن زندگی نامش رو یه بار بخون خیلی جالبه :دی

اون جوری که گفته چند باری کلاه برداری کرده !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

توی دنیای تالکین یه خدا بیشتر وجود نداره که اونم اسمش ارو هست که الفها بهش میگن ایلوواتار.

ارو آینور رو خلق میکنه که قدرتمندترین مخلوقاتش هستن. دو دسته مهم آینور والار و مایار هستن که والار از مایار قدرتمندتر هستن. 14 والار داریم که اسماشون توی سیلماریلیون اومده، ملکور(مورگوت) هم همردیف والار هست(در واقع قدرتمندترینشونه) اما چون بر بقیه قیام کرد جزء والار محسوب نمیشه.

باعرض سلام خدمت دوستان گرامی.با نظر آقا مهدی موافقم.ببینید توی داستانهای فانتزی بیشتر کنایه و تمثیل کاربرد داره و توی داستان تالکین هم میشه به این حرف رسید.تالکین هم فقط اعتقاد به یک خدا داره و بقیه والارها و مایارها فرشته هستند حالا نسبت قدرتشون فرق داره مثلا ملکور و آینور از همه قوی ترند و ملکور نمادی از شیطان و مثلا آینور نمادی از جبرئیله.واقعا جهانبینی تالکین با رولینگ فرق داره کتابای رولینگ سراسرش از بی خدایی کتایت می کنه ولی کتابای تالکین نه و دقیقا روح بشریت توش حلاجی میشه.مثلا یکی از شخصیت هایی که خیلی جالبه به نظر من آر-فارازونه.این شخصیت خیلی شبیه به شخصیت اساطیری خودمون جمشیده و فساد در اثر قدرت در هردوشون مشترکه.توی کتابای تالکین امید،ایمان ،پاکی ،شرارت و ... خیلی خوب توصیف شده ولی در هری پاتر فقط نویسنده مشخص می کنه کدام بدن کدام خوب.گاهی واقعا توی کتابای هری پاتر خوبا از بدا بدترن و غیر از اون خیلی کلیشه ای هم مرز بندی شدند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

در واقع تو اکثر تمدن ها خدایان متعدد مشترک هستن ولی نه در همشون

و همینطور در مورد خدایان یکتا که در بسیاری از ادیان یکتا پرست مشترکن

خدایان در واقع موجودات دنیا های دیگه هستن عده ای تسلط و راهنمایی هاشونو قبول کردن و بهشون کمک میکنن

و در مورد برخی خدایان یکتا هم میشه ملکور LOTR رو مثال زد که برخی ازقات با ایلوواتار در میان موجودات گمراه اشتباه میشه

خیلی ها که با دنیا های دیگه در ارتباط هستن میتونن از راهنمایی های موجودات خردمند تر بهره مند بشن و گاهی اوقات از اونا چیز هایی طلب میکنن

بعضی اوقات هم فقط اونا کسایی رو که طالب اطلاعات هستن آگاه میکنن

اما همون طور که فیلسوف های بسیاری گفتن فقط یک خدای روشنایی هست :ymapplause:

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

و در مورد برخی خدایان یکتا هم میشه ملکور LOTR رو مثال زد که برخی ازقات با ایلوواتار در میان موجودات گمراه اشتباه میشه

نه؛ ملکور خدا نیست! اون و بقیه‌ی والار فقط لقب خدا رو دارن! در داستان‌های تالکین، فقط ارو ایلوواتاره که خدای واقعی‌ـه. بقیه‌ی موجودات توانایی کارهایی که ارو می‌کنه رو ندارن و خدا نیستن. برای نمونه، اگه ارو به دورف‌ها جان و روح و عقل نمی‌داد، اونا برای همیشه مجسمه‌های خلق‌شده‌ی آئوله می‌موندن. ملکور هم چیزی نمی‌تونست خلق کنه، و مخلوقاتش هم تقلیدی از مخلوقات ارو بودن. (مثلاً اورک‌ها که تقلیدشده یا تغییریافته‌ی الف‌ها هستن.)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

درسته خدا نیست ! ولی ارک ها و سایر موجودات تاریکی اونو خدای خودشون میدونن و نه ارو !!!

برای همین گفتم : برخی ازقات با ایلوواتار در میان موجودات گمراه اشتباه میشه

:D

فکر نکنم موجودات تاریکی ملکور رو آفریده ی خدای روشنایی بدونن !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of the moon

در مورد خدایان خیلی تحقیق کردم و شاید به همین خاطره که می خوام مختصر جواب بدم

1- خدایان شبه انسان : در یونان ، روم و ایران

2- خدایان انسان حیوان : در مصر ، هند ، چین

3- خدایان انسان - عجیب الخلقه : در مصر

4- خدایان روحانی : بین النهرین ، یونان ، ایران

5- خدایان جسمی : عربستان، حبشه ، مصر ، یونان ، روم 

6- خدایان طبیعی : مانند خورشید ماه و... : بین النهرین، حبشه ، ایران ، یونان ، روم

البته خدایان و خداهای مفرد زیاد دیگری هم هست که به دلیل طولانی شدن بحث بهشون نمی پردازم 

ویرایش شده در توسط الوه
حذف موارد نامرتبط به موضوع تاپیک

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لیدی گالادریل

در فرهنگ لغت الف به معنای جن و پری آمده اما در میان مردم انگلیسی زبان منظور از الف پری هستش و برای جن از لغت genıı استفاده میشه. در میان عوام پری به معنای جن زیبا است، در حالی که پری ها هم موجودات شبیه انسان اما با خصوصیات رفتاری و تا حدودی فرمیک شبیه به جن ها هستند و بعضی از آنها هم در صورت زیان دیدن از جانب انسان شرارت میکنند و درصدد انتقام جویی بر می آیند. الف های کتابهای تالکین به دلیل خصوصیاتی شبیه به پریها الف نامیده شدن و البته با پریان دنیای انسانها تفاوت دارند. الف های تالکین به والینور رفتند و هرگز باز نگشتند ولی پریان در دنیای امروز وجود دارند.گابلینها نماد جنهای زشت و شرور هستند. 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
در در February 9, 2016 at 5:00 PM، lord of the moon گفته است :

در مورد خدایان خیلی تحقیق کردم و شاید به همین خاطره که می خوام مختصر جواب بدم

1- خدایان شبه انسان : در یونان ، روم و ایران

2- خدایان انسان حیوان : در مصر ، هند ، چین

3- خدایان انسان - عجیب الخلقه : در مصر

4- خدایان روحانی : بین النهرین ، یونان ، ایران

5- خدایان جسمی : عربستان، حبشه ، مصر ، یونان ، روم 

6- خدایان طبیعی : مانند خورشید ماه و... : بین النهرین، حبشه ، ایران ، یونان ، روم

البته خدایان و خداهای مفرد زیاد دیگری هم هست که به دلیل طولانی شدن بحث بهشون نمی پردازم 

با سلام و درود

تقسيم بندي جالبيه و اين نوع تقسيم بندي رو من جايي نديده بودم :)

اما خب اين و بايد در نظر داشته باشين كه خدا خداست و نمي شه اين تقسيم بندي رو براش انجام داد

چون يك خدا مي تونه در تمام اين تقسيم بندي ها جا بگيره و ....

 

اي كاش در مورد هر كدوم از اين تقسيم بندي ها بيشتر توضيح مي دادين و چند مثالي مي زديد و بيشتر باهم بحث مي كرديم 

 

در كل ايده ي تميزي بود 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of the moon
در 4 ساعت قبل، Aslan گفته است :

با سلام و درود

تقسيم بندي جالبيه و اين نوع تقسيم بندي رو من جايي نديده بودم :)

اما خب اين و بايد در نظر داشته باشين كه خدا خداست و نمي شه اين تقسيم بندي رو براش انجام داد

چون يك خدا مي تونه در تمام اين تقسيم بندي ها جا بگيره و ....

 

اي كاش در مورد هر كدوم از اين تقسيم بندي ها بيشتر توضيح مي دادين و چند مثالي مي زديد و بيشتر باهم بحث مي كرديم 

 

در كل ايده ي تميزي بود 

با تشکر

 

در ادبیات تخیلی کمتر نویسندگان و حماسه سرایانی هستند که به خدای واحد اشاره کنند

با این که من از لفظ خدا برای معرفی همه ی آنان استفاده کردم ولی صحیح تر آن بود که لفظ رب النوع را برای اکثر آنان به کار ببرم. و یک رب النوع توانایی ای که شما به آن اشاره می کنید را ندارد

پ.ن

اگه بخواهم در این مورد توضیح بدم ممکنه خیلی خیلی بیشتر از حد مجاز حرف بزنم 

اگر بحث خاصی مد نظرتون هست بگید تا به صورت تخصصی در مورد یکی از اون ها بحث کنیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه
در در Tuesday, February 09, 2016 at 5:00 PM، lord of the moon گفته است :

در مورد خدایان خیلی تحقیق کردم 

دسته بندی خوبیه ولی جای ارواح رو خالی نمی بینی؟

ارواح نسبت داده شده به طبیعت

برخی ارواح درگذشتگان

و ارواح نسبت داده شده به اشیا

پرستش هر سه مورد قدمت زیادی داره و توی آیین های خاور دور رایجه. اینا ماهیت متفاوتی دارن با خدایان روحانی که گذاشتی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of the moon
در در 5/30/2016 at 6:57 PM، ورونوه گفته است :

دسته بندی خوبیه ولی جای ارواح رو خالی نمی بینی؟

ارواح نسبت داده شده به طبیعت

برخی ارواح درگذشتگان

و ارواح نسبت داده شده به اشیا

پرستش هر سه مورد قدمت زیادی داره و توی آیین های خاور دور رایجه. اینا ماهیت متفاوتی دارن با خدایان روحانی که گذاشتی.

البته در انتهای پیامم اشاره کردم که بعضی از خدایان رو به دلیل طولانی و تخصصی شدن بیش از اندازه ی بحث نمی نویسم

و به خدایان طبیعی و روحانی رو اشاره کردم و فکر کنم این سه قسمت در این دو دسته مشمول بشوند

 

خدایان روحانی که قدرت های پنهان درونی خلقت نامیده می شند و در محدوده ی بین انهرین و تحت تاثیر عقاید موحدین به مرور زمان درست شدند و این اعتقادات جدید به علاوه ی اعتقادات قدیمشون مبنی بر قدرت داشتند عناصر طبیعت با هم عقایدی رو شکل داد که شما فرمودید

 

در مورد ارواح در گذشته : البته منظورتون رو درست نفهمیدم ولی اگه منظورتون از ارواح گذشتگان همون ارواح انسان هایی هستند که مردند باید بگم در  تحقیقات حقیر هیچ جایی به صورت مستقیم پرستش آن ارواح مطرح نشده است

در فرهنگ : ژاپن،بعضی از قسمت های چین وآفریقا رسم بر مک گرفتن از ارواح مردگان دیده شده است و ریشه ی این کار در عقایدشان است که تا حدی با هم فرق دارند

در ژاپن : معتقد بودند با این کار قدرت و ارداه ی اجدادشان به یاری آنان می رسند

در آفریقا : معتقد بودند که ارواج اجدادشان شاهد حرکات آن در هر لحظه ی زندگیشان هستند و به دلیل زندگی به عالم آسمانی توانایی یاری فرستادن هستند

در چین: تعدد بسیار زیادی در فرهنگ وجود دارد ولی اکثر مانند مورد ژاپن و آفریقا هستند

 

در کل اون ها ارواح رو چشم خدایان نمی دیدند بلکه افرادی برای توسل گرفتند می یافتند 

(اگر حقیر اشتباه می کنم لطفا منبع اطلاعات خودتون که خلاف حرفم رو اثبات می کنه معرفی کنید. حتما مطالعه می کنم)

 

در باب مورد سوم: 

به گمانم منظور شما همان خدایان جسمانی مانند بت ها ، سنگ ها ، مجسمه ها ، چوب ها و ... خاص بودند که این جانب به آنان اشاره کردم

و اگر منظورتان چیز دیگر بود که لطفا آن را بیان کنید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

خب اینکه بخوای ارواح رو پخش کنی بین دسته های دیگه، تقسیم بندیت رو حیف می کنه. چون اینطوری منحصر میشه به نمودها یا صور خدایان. الان مفهوم کامی هم صورت انسانی داره، هم طبیعی، هم حیوانی. به طور خاص می تونم به ایناری اشاره کنم. خدای شالیزار. معمولا به شکل روباه در می یاد اما صورت انسانی هم داره.  کلا کامی ها می تونن در مکان ها، افراد و اشیا مقیم بشن یا شکل اونا رو به خودشون بگیرن. اما یه مفهوم ثابت هستن. اینکه به نمودهاشون تجزیه بشن خب به درک ذات لطمه می زنه.

در مورد ارواح نیاکان هم چرا، مورد پرستش قرار می گیرن به عنوان کامی خانواده. به اسم خاصتر کومون اگه درست یادم باشه. پرستش آیین شینتو در همون حد تکریم و حرمت گذاشتن و درخواسته. خیلی جاها  سه خدای خالق،محافظ و نابودگر از هم تفکیک میشن. کامی های خانواده توی رسته ی خدایان محافظ می رن. ولی به هرحال مورد پرستشن.(مشابه کامی،شن در فرهنگ چینیه.)

درباره ی طبیعت: گاهی قدرت مستقیما به عنصر طبیعی نسبت داده میشه. مثلا خدای رعد. خدای خورشید. کاهی روح به عنصر و قدرت به روح نسبت داده میشه مثل خدای باران.

در مورد اشیا هم منظورم بتواره(فتیش) هست. تفاوتش اینه که فتیش به واسطه ی اقامت روح صاحب اعتبار و لایق پرستش میشه. و ممکنه موقت باشه.

مطالعات من مربوط به تاریخ هنره و پراکنده در 7_8 سال. منابع رو حضور ذهن ندارم اما در مورد شینتو، ترجمه ها و مقالات آقای ع.پاشایی خیلی خوب بودن. بعضیهاش از فصلنامه ی هفت آسمان بود.

بخشی هم از تاریخ تمدن ویل دورانت و منابع متفرقه. 

ببخشید که طولانی و پراکنده س.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of the moon
در در 6/1/2016 at 9:44 PM، ورونوه گفته است :

خب اینکه بخوای ارواح رو پخش کنی بین دسته های دیگه، تقسیم بندیت رو حیف می کنه. چون اینطوری منحصر میشه به نمودها یا صور خدایان. الان مفهوم کامی هم صورت انسانی داره، هم طبیعی، هم حیوانی. به طور خاص می تونم به ایناری اشاره کنم. خدای شالیزار. معمولا به شکل روباه در می یاد اما صورت انسانی هم داره.  کلا کامی ها می تونن در مکان ها، افراد و اشیا مقیم بشن یا شکل اونا رو به خودشون بگیرن. اما یه مفهوم ثابت هستن. اینکه به نمودهاشون تجزیه بشن خب به درک ذات لطمه می زنه.

در مورد ارواح نیاکان هم چرا، مورد پرستش قرار می گیرن به عنوان کامی خانواده. به اسم خاصتر کومون اگه درست یادم باشه. پرستش آیین شینتو در همون حد تکریم و حرمت گذاشتن و درخواسته. خیلی جاها  سه خدای خالق،محافظ و نابودگر از هم تفکیک میشن. کامی های خانواده توی رسته ی خدایان محافظ می رن. ولی به هرحال مورد پرستشن.(مشابه کامی،شن در فرهنگ چینیه.)

درباره ی طبیعت: گاهی قدرت مستقیما به عنصر طبیعی نسبت داده میشه. مثلا خدای رعد. خدای خورشید. کاهی روح به عنصر و قدرت به روح نسبت داده میشه مثل خدای باران.

در مورد اشیا هم منظورم بتواره(فتیش) هست. تفاوتش اینه که فتیش به واسطه ی اقامت روح صاحب اعتبار و لایق پرستش میشه. و ممکنه موقت باشه.

مطالعات من مربوط به تاریخ هنره و پراکنده در 7_8 سال. منابع رو حضور ذهن ندارم اما در مورد شینتو، ترجمه ها و مقالات آقای ع.پاشایی خیلی خوب بودن. بعضیهاش از فصلنامه ی هفت آسمان بود.

بخشی هم از تاریخ تمدن ویل دورانت و منابع متفرقه. 

ببخشید که طولانی و پراکنده س.

منظورت از کامی رو نفهمیدم؟

تا جایی که من می دونم کامی همون خدای واحد بین ژاپنی هاست.

در مورد کلیت حرف هات: این تقسیم بندی های شما هم درسته.

اون خدایانی که شما می فرمایید فقط قدرت طبیعت رو دارند وگرنه در مهد تمدنشون ، یونان، آنان رو بیشتر خدایان انسان نما (دارای بدن انسانی) می دونند تا خدایان طبیعی. خدایان طبیعی از جسم مجزا هستند

در مورد اشیا ... خب اون هام میشند خدایان جسمانی. (مبحوث در اجسام به اراده ی خود)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

درسته. البته کامی یک اسم واحده برای مجموعه ی آنچه که ژاپنی ها می پرستن. ولی خودش یک مفهوم واحد نیست که بشه به توحید ربطش داد. کامی ها هیچ کدوم قادر مطلق نیستن.

خب پس تقسیم بندی شکلی انجام دادی به این ترتیب. یعنی مثلا سوریا، خدای خورشید هندو رو توی این تقسیم انسان نما می دونیم و کار نداریم که اسم یه قدرت طبیعی رو یدک می کشه.

اون مسئله ی بت و بتواره هم وقتی تقسیم بندی شکلی باشه حل میشه. تفاوت هاشون توی اثریه که توی جامعه و رفتار پرستنده ها می ذارن. وگرنه که به لحاظ کالبد، بله یکی هستن.

فقط همین خدایان چند شکله می مونن. که نمونه ش رو همین ایناری یادمه. اونم بهتره محلش نذاریم:دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...