رفتن به مطلب

جستجو در انجمن

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ادبیات کودک'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای شورای ماهاناکسار

  • خبر
    • اخبار
  • دروازه های والمار
    • تازه واردین
    • حلقه سرنوشت
  • مباحث کتاب ها
    • شورای خردمندان
    • تالارهای دایرون
  • اقتباس‌ها
    • سینمای تالکین
    • موسیقی
    • بازی‌ها و سرگرمی‌ها
  • بخش طرفداران
    • نظرسنجی ها
    • مربوط به طرفداران
    • سرزمین میانه
  • دنیای فانتزی
    • ادبیات فانتزی
    • موجودات فانتزی

جستجو در ...

جستجو به صورت ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین به روز رسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

پیدا شد 1 نتیجه

  1. R-FAARAZON

    کارول کندال / Carol Kendall - زمزمه گلاکن

    دلایل مختلفی برای لذت بردن یک اثر فانتزی (چه در دنیای ادبیات و چه سینما) وجود دارد مثل تخیل رها شده و الهام بخش، جلوه های ویژه ی بصری و یا کشش روایتی اثر . ولی گاه یک اثر دارای ویژگی خاصی است که بدون در نظر گرفتن دلایل بالا برای مخاطب جذاب است در مورد (انیمیشن) زمزمه گلاکن می توان این را به وجه نوستالژیک این اثر و همچنین روایت جالب و متفاوت این اثر مرتبط دانست روایتی که کم شباهت به روایتی وحشتناک از این اثر نبود و شاید نزدیک به سی سال قبل قشر کودک و نوجوان را غرق در اثری لذت بخش و هیجان انگیز کرد . بعد سالها و بنابر جذابیت همیشگی زمزمه گلاکن برای من، تصمیم گرفتم نگاهی جامع به این اثر هنری بیندازم ولی در ابتدا لازم دانستم که کمی بیشتر در مورد خالق این اثر و کتاب هایی که به رشته تحریر در آورد سخن بگویم (به خصوص اولین کتاب در مورد دنیای مینی پین ها به نام جام گَمَج) خالق زمزمه گلاکن، کارول کندال بود، او در سال 1917 در یک خانواده پرجمعیت در ایالت آمریکای به دنیا آمد. وی بعدها گفت نخستین عامل نویسنده شدنش داشتن شش برادر بزرگتر حاضر جواب و مسلط به فن بیان بوده که پیوسته در حال گفتگو با یکدیگر بودند و همین سبب شد از خردسالی یاد بگیرد که درست گوش کند و جریان طبیعی مکالمات را بیاموزد. در سالهای مدرسه و دانشکاه به نویسندگی گرایش پیدا کرد تا اینکه در حدود سی سالگی پس از ازدواج با شوهرش که خود استاد ادبیات انگلیسی و تاریخ نگار بود، اولین آثارش منتشر شد. دو کتاب اول کندال برای بزرگسالان بود، ولی بعد متوجه اش به ادبیات کودکان شد و موفق ترین آثارش را در ژانر فانتزی و برای نوجوانان خلق کرد . کندال عاشق مسافرت بود و پیوسته به مناطق دور دست از جزایر ایستر گرفته تا خاور دور سفر می کرد. آشنایی با فرهنگ های مختلف علاوه بر غنا بخشیدن به داستان های فانتزی اش ، زمینه ای برای آشنایی او با ادبیات فولکلور این مناطق وسپس جمع آوری و ترجمه قصه های محلی ملل شد. قصه های ترسناکی از ژاپن (1985)، عروسی خانواده موش ها (1988) و ترش و شیرین: داستان هایی از چین (1990) از جمله ی این آثار است. اما عمده ی شهرت کندال در دنیا به خاطر کتاب جام گمج است، یک رمان فانتزی برای نوجوانان که درباره آدم کوچولوهایی به نام مینی پین هاست که دور از چشم انسان ها، در دره ای سرسبز زندگی می کنند. جام گمج برنده جایزه کتاب برگزیده نیوبری، از مهم ترین جوایز ادبیات کودک امریکا و جایزه ی اوهایوانا شد و چنان محبوبیتی کسب کرد که پس از بیش از پنجاه سال هنوز مرتب چاپ می شود و در سال 1987 کمپانی هانا- باربرا انیمیشنی تلویزیونی براساس آن ساختند. شش سال بعد کندال زمزمه گلاکن (1965) را نوشت که دنباله ای بر جام گمج است و ماجرای تازه در سرزمین مینی پین ها را بازگو می کند. از زمزمه ی گلاکن مانند کتاب قبلی استقبال شایانی شد . پس از این تنها از یک کتاب فانتزی دیگر از آثار کندال با چنین سطحی از موفقیت مواجه شد، آتشچه ها(1981) برنده ی جوایز منتخب والدین در سال 1981 و جایزه فانتزی اسطوره آفرینی در سال 1983 شد. سرانجام کارول کندال در ژوییه 2012 بدرود حیات گفت ولی اون نیز همچون شخصیت های داستانش ماگلز، کرلی گرین، گاملوتی و سیلکی ماندگار و یادش در ذهن طرفداران و خوانندگان کتابش حک شد . اما نگاهی کلی داشته باشیم به جام گمج یا کتاب اول در مورد قوم مینی پین. در خلق دنیای مینی پین ها و دو اثر جام گمج و زمزمه گلاکن (حالا چه عمدا و چه سهوا) می توان شباهت های خیلی واضحی ای را بین دنیای تالکین و دنیای کندال مشاهده کرد. مینی پین ها هم بسان هابیت اقوامی با جثه و قامت کوچکی بودند، ظاهر و رویه زندگی آنان هم شباهت زیادی به هابیت ها داشت، جدای از این دشمنان مینی پین ها هم تا حدودی شبیه ارک ها یا گابلین ها بودند، این دشمنان که قارچ (ماشروم) نام داشتند دارای سری کچل، شکم بر آمده و گوش هایی بزرگ بودند ، همچنین قهرمانان این دو داستان دارای شمشیرهایی بودند که در هنگام ظاهر شدن دشمن سپید و درخشان و گرم می شدند شبیه به استینگ بیلبو که در حضور دشمن مشابه این حالت را داشت. مینی پین ها در دره ای محصور شده بین کوه ها و در سرزمینی پر از رود و سرسبزی زندگی می کردند و در کل قلمروی زندگی آنها سرزمین بین کوه ها بود، قلمرویی جدا افتاده از بقیه دنیا که باعث آگاه نبودن مینی پین ها و جدی نگرفتن دنیای بیرون از کوهها شد که این هم شباهت قابل ملاحظه ای با هابیت های سرخوش و بیخیال و جدا از معادلات سرزمین میانی داشت. محصور بودن در بین کوهها باعث شده بود که مینی پین ها حتی شمشیر را به کناری نهاده و صرفا غرق در سرزمین خود شوند بدون اینکه در مورد خطرهای بالقوه ای که سرزمین آنها را ممکن بود تهدید کند بیندیشند، زمان درازی از فرار گمج و مینی پین ها از دست ماشروم ها و پناه آوردن آنها به سرزمین بین کوه ها گذشته بود و زمان چیزی است که باعث می شود هر حقیقت مسلمی تبدیل به وهم و خیال و افسانه شده و نادیده گرفته شود. و اما در دهکده اسلیپر آن د واتر (دمپایی بر روی آب) این قضیه شدت بیشتری داشت چرا که این دهکده به دست نوادگان فولی اداره میشد کسی که با بالونی توانست به خارج از سرزمین بین کوه ها رفته و بازگردد ولی کسانی بودند که این رویه مینی پین ها را قبول نداشته باشند از جمله ماگلز موزه دار، گامی شاعر، کرلی گرین نقاش و والتر ارل . شبی ماگلز البته آتشی در نزدیکی کوه های مشرف بر سرزمین آنها دید این واقعه از طرف اهالی دهکده مورد اعتنا قرار نگرفت و این 4 نفر بخاطر بخاطر همسو نبودن با رویه کلی دهکده مورد سرزنش قرار گرفتند، این وضع با مسابقه جام گمج (جام گمج بزرگ رهبر کهن مینی پین ها) تشدید شد. شهردار و بقیه تصمیم به یکدست سازی دهکده از نظر ظاهر گرفتند و وقتی با مخالف این 4 نفر به علاوه مینگی که خزانه دار دهکده و البته مخالف اقدامات شهردار بود، روبرو شدند تصمیم به تبعید این 5 مخالف به خارج از دهکده گرفتند. 5 قهرمان داستان جام گمج مجبور به ساختن خانه بر فراز تپه ای خارج از ده شدند جایی که البته قبلا خانه ی دوم گامی در آنجا قرار داشت، 5 قهرمان مجبور بودند که مستقل باشند و روزهای سختی را به همین خاطر گذراندند ولی زندگی برای آنها لذت بخش و پر از خلاقیت و بدون از تکرار بود تا اینکه تهدید کهن سرزمین بین کوه ها دوباره نمایان شد، ماشروم ها از تونلی در معدن قدیمی طلا وارد سرزمین بین کوه ها شدند حالا ادامه حیات نژاد مینی پین یا نابودی زندگی در سرزمین بین کوه ها بستگی به 5 قهرمان داشت تا به اسلیپ آن د واتر هشدار دهند و مردمان دهکده را آماده مواجهه با این تهدید کنند. علی رغم شباهت های جام گمج با هابیت ، به نظرم کندال در خلق تصویری از زندگی مردمان مینی پین و ایجاد روایتی جذاب برای نوجوانان موفق شده و اگرچه جام گمج تا حدودی وامدار هابیت و دنیای تالکین است و جدای از حجم کمتر فانتزی و حوادث خارق العاده در داستان نسبت به هابیت ولی جام گمج روایتی یکدست تر دارد. جام گمج جدای از قالبی جالب درونمایه ای خوب برای مخاطب دارد بسان اثر به یادماندنی انجمن شاعران مرده (پیتر ویر- 1989) جام گمج هم تاکید بر زندگی ای مبتنی بر لذت، عشق و خلاقیت و به دور از تکرار و عقاید دگم دارد.
×
×
  • جدید...