جستجو در انجمن
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'هابیت'.
پیدا شد 44 نتیجه
-
سواره نظام دورف ها در نبرد پنج سپاه در هنگام هجوم اورک ها کجا رفتند؟
یک سوال یک مطلب ارسال کرد در بارد سوالات فیلمها
سلام، تو نسخه اکستندد زمانی که ارکها سر میرسن دورفهایی که با الف ها در حال جنگیدن بودند به سمت ارکها میرن...ولی همشون پیاده هستن، پس سوارنظامشون_دورفهای قوچ سوار_کجان؟ تا آخر فیلم هم هیچ اثری ازشون نیست...نمیشه هم گفت همشون تو جنگ با الف ها کشته شدن... -
ماهیت موجودات شبه ترول در فیلم نبرد پنج سپاه چیست؟
یک سوال یک مطلب ارسال کرد در Gandalf.The.Gray سوالات فیلمها
با سلام خدمت دوستان ... سوال من در مورد موجودات نبرد پنج سپاه هست که در نسخه ی سوم فیلم هابیت وجود داشتند. اولا یه سری موجود شبیه آدم ولی بزرگ و بدون لباس بودند که یکیش اونی بود که میخواست به بچه های بارد توی شهر دیل حمله کنه و بارد اونجا با یه گاری میره به سمتشو و شمشیرشو تو سینه اش فرو میکنه . اونا چی هستن؟ دوما اون موجود بزرگی که روی سرش یه سنگ بزرگی گذاشته بود و با سرش دیوار و خراب کرد ... اون هایی که پشتشون منجنیق بسته بودن و دیگه اونی که به گوشه ی چشماش زنجیر بسته بودند و با اون زنجیر ها کنترلش میکردن که بوفور تونست بپره روی سر همون و اون رو تحت کنترل بگیره .- 3 پاسخ
-
2
-
- هابیت
- نبرد پنج سپاه
-
(و 3 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
آیا الف ها و دورف ها قبل از شروع نبرد پنج سپاه در فیلم با هم مبارزه می کنند؟
یک سوال یک مطلب ارسال کرد در بارد سوالات فیلمها
سلام، یه سوال از اونایی داشتم که اکستنددو دیدن، الف ها و دورف ها قبل از رسیدن ارک ها باهم میجنگن؟ یا کارشون به جنگ نمیکشه و مستقیم میرن سروقت ارکها؟- 1 پاسخ
-
2
-
- هابیت
- نبرد پنج سپاه
-
(و 1 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
راستش تو قسمت پیشنهاد و انتقاد ها یه بحثی پیش اومد که با پیشنهاد مهدی آوردمش این جا : راستش گفتم بیایم یه سری والپیپر در مورد دنیای تالکین بسازیم از همین عکس های تد نسمیت و آلن لی استفاده می کنیم البته اگه نقاش دیگه ای هم مد نظرتونه بگید خلاصه عکس ها رو انتخاب می کنیم بعد شعر ها یا سخنانی که با حالا رو اگه اینگلیسیه با خط الفی می نویسیم شون یا اگه فارسی هستند که هیچ در ضمن به قول مهدی می تونیم یه تاریخچه ی تصویری از آردا بسازیم حالا نظراتتون رو برای بهبود کار بگید
-
انتشار اولین تم فیلم هابیت برای سیمبین پس از گذشت 45 روز از اکران فیلم هابیت:سفری غیر منتظره بر آن شدم تا اولین تم این فیلم را برای گوشی های سیمبین آماده کنم. شما با استفاده از این تم بسیار زیبا جلوه ای خاص از فیلم هابیت به محیط سیمبیان گوشی خود می دهید. این تم برای اولین بار، توسط خودم طراحی شده و از این سایت و سایت آردا انتشار می یابد. توجه: این هنوز ساین نشده و برای استفاده قبلا برای گوشی خود ساین کنید. قابل استفاده برایSymbian^3 Anna Belle منبع: www.ali322.rzb.ir پسورد: www.ali322.rzb.ir لینک دانلود - Download link
-
یه سوال از فیلم داشتم. تراندویل چجوری صورت زخمی خودشو می پوشوند؟منظورم اینه که ما قبل از دیدن اون پارتی که با تورین توی قصرش داشت نمی تونستیم بفهمیم که صورتش زخمی شده.خودش بود که اراده کرد زخم صورتش معلوم بشه و بعد ناپدیدش کرد.سوالم اینجاست که تراندویل قدرت خاصی داشت یا این که همه الف ها میتونن زخم های خودشون رو ناپدید کنن؟؟
- 5 پاسخ
-
6
-
- هابیت
- برهوت اسماگ
-
(و 3 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
سلام به همه. این تاپیک رو زدم تا بیوگرافی بازیگران فیلم هابیت رو یکجا جمع کنیم. :x فقط این که لطف کنید و قوانین تاپیک رو که با نظر تیم مدیریت تعیین شدن، مطالعه و رعایت کنید تا به مشکلی برنخوریم. :) قوانین تاپیک: 1. هیچ بیوگرافی ای رو از جایی مستقیما کپی پیست نکنید؛ مثلا از ویکی پدیا عینا بیوگرافی مارتین فریمن رو کپی پیست نکنید، چون اگه کسی بخواد میتونه بیوگرافیش رو از همون جا بخونه. فقط ترجمه یا تالیف و جمع آوری بیوگرافی مجازه. 2. بیوگرافی بازیگران مشترک ارباب حلقه ها و هابیت رو نذارید؛ چون تاپیک دیگه ای در این مورد داریم و دیگه نیازی به اشاره دوباره به اونها نیست. 3. از گذاشتن تنها فیلموگرافی بازیگران خودداری کنید؛ یعنی فقط به فیلم هایی که اون بازیگر بازی کرده نپردازید و به طور جامع، کلیه زندگی هنری بازیگر رو بررسی کنید. 4. اگر مطالبتون رو از منبعی برداشت کردید (دقت کنید گفتم برداشت، نه کپی پیست؛ مثلا اگه بیوگرافی ای رو از سایت x ترجمه کردید)، حتما در پستتون آدرس دقیق منبع رو ذکر کنید. 5. رعایت تمام بندهای قوانین تاپیک بنا به بند 30 قوانین تالارهای شورای ماهاناکسار، الزامیه. مرسی! :Gandalf_w: ________________________________________________________ برای شروع خود من بیوگرافی ریچارد آرمیتاژ، بازیگر نقش تورین سپربلوط که خیلی وقت پیش ترجمه کردم رو می ذارم. ********* ريچارد كريسپين آرميتاژ (متولد 22 آگوست 1971) بازيگري انگليسي است كه به خاطر نقشهاي «جان تورنتون» در «شمال و جنوب»، «گاي آو گيسبورن» در «رابين هود» و «لوكاس نورث در سپوكس» مشهور شد. او نقش «تورين اوكنشيلد» را در «سهگانهي هابيت» بازي ميكند. اوايل زندگي ريچارد آرميتاژ، متولد «ليسستر» انگلستان، در مدرسهي ابتدايي «انجمن هانكوت» در «هانكوت»، منطقهي «بليبي»، ايالت «ليسستر» درس ميخواند. بعدها درحالي كه همزمان در مدرسه ويولن سل مينواخت، اركستر محلي اجرا ميكرد و فلوتنواختن را ميآموخت، در دانشكدهي «براكينگتون» در «اندرباي»، در زمينهي موسيقی تحصيل كرد. او علاقهاش را تا دانشكدهي «پاتيسون» در «كاونتري» دنبال كرد، جايي كه تحصيلش، رشتههاي رقص و هنرپيشگي را نيز شامل شد. او در موسيقي و زبان انگليسي، به سطح A دست يافت. پيشه او در سن 17 سالگي، براي گرفتن كارت «ايكوييتي»اش، به مدت شش هفته به سيركي در «باداپست» پيوست. وي پس از بازگشت به انگلستان، در تئاتر موزيكال كاري براي خود دست و پا كرد كه در آن نقشهاي متنوعي از قبيل «گربههاي آدمتوس» و «ماكاويتي» را عهدهدار شد. او از كارش ناراضي بود؛ بنابراين براي مطالعهي بيشتر در رشتهي هنرپيشگي، در «آكادمي موسيقي و هنر دراماتيك» (ال.اِي.ام.دي.اِي) ثبتنام كرد. «من در راهي كه به تئاتر موزيكال ختم ميشد، قدم گذاشتم. 21 ساله كه بودم، ناگهان فهميدم كه راه درستي را انتخاب نكردهام. من نيازمند بودم كه كاري را انجام دهم كه نسبت به تئاتر موزيكال صداقت بيشتري داشتهباشد. از نظر من، آن خيلي تئاتري بود؛ همهاش نوعي خودنمايي روي صحنه! من به دنبال چيز ديگري بودم. به همين دليل، به مدرسه نمايش برگشتم.» پس از اتمام برنامهي سه سالهي ال.اي.ام.دي.اي، او دوباره به صحنه بازگشت؛ در نقش دوم يكي از آثار «مكبث» و «دوشس آو مالفي» از كمپاني «رويال شكسپير»، همچنين «هاملت و چهار نانوايي آليس» همراه تئاتر «بيرمينگهام ريپرتوري». در همين حال، يكسري نقش كوچك در فيلمها و تلويزيون ايفا ميكرد. در سال 2002 او در شركت توليدكنندهي «چارم آفنسايو» در فيلم «Me As Your Cardigan» درخشيد. همان سال (2002) او در نقش «جان استندريگ» كه نقش اصلي بود، در نمايش «خانهي اسپارك» ظاهر شد كه از شبكهي تلويزيوني بي.بي.سي پخش میشد. «اولين باري بود كه من يك آزمون هنرپيشگي شخصيت ميدادم. هرچند نقش كوچكي بود؛ ولي مجذوبش شدم... من نميتوانستم عقب بكشم، من ميدانستم كه بايد به همهچيز به يكشكل نزديك بشوم.» بعد از آن او نقشدومهاي مختلفي را در توليدات تلويزيوني پذيرفت؛ از جمله «پاسور بازي»، «پاهاي سرد» (مجموعهي پنجم) و «قدرت نهايي» (مجموعهي دوم). در سال 2004، او در اولين نقش اصلياش، يعني نقش «جان تورنتون» در فيلم «شمال و جنوب» شبكهي تلويزيوني بي.بي.سي كه برگرفته از رمان «اليزابت گاسكل» بود، ديده شد. آرميتاژ ميگويد: «شخصاً احساس ميكردم كه در نقشم غرق شدهام.» «خانوادهي پدرم ريسنده و بافنده بودند. آنْ جايي بود كه اهل آن بودم، و اين فكر كه ميتواستم بخشي از آنجا باشم، هيجانانگيز بود.» او همچنين ذكر كرد كه دوگانگي «تورنتون» باعث ميشد در نقشش غرق شود. «نگاهكردن به شخصيتي دوگانه كه هم مديري بيرحم و قدرتمند و هم يك پسر آسيبپذير بود، برايم هيجان داشت.» در سال 2005، او در نقش «پيتر مكدوف» در سريال «شكسپير» برگرفته از نمايشنامهء «مكبث» با پخش از شبكهي بي.بي.سي بازي كرد و در يك قسمت از «اسرار بازرس لينلي» به نام «به نسبت الهي» به عنوان يك معتاد قمارباز درحال ترك، «فيليپ تورنر»، حضور يافت. ريچارد همچنين در فيلم «امپرسيونيسم» در نقش «كلاود مونِت جوان» و «دكتر آلس ترك» در فيلم «ساعت طلايي» از شبكهي ITV كه يك سريال پزشكي بوده و براساس آمبولانس هوايي لندن ساخته شدهبود، درخشيد. او همچنين اولين نقش چشمگيرش را در فيلمهاي سينمايي همراه فيلم مستقل «يخزده» اجرا كرد. در سال 2006، آرميتاژ نقش اصلي «گاي اهل گيزبورن» را در سريال «رابين هود» بي.بي.سي ايفا كرد. «براي حفظ كردن شخصيت« گاي» بايد كشمكش درونياش را پيدا كنيد. او پيوسته بين خوب و بد است. مابين كسي كه ميخواهد باشد، و كسي كه واقعاً هست. او ميتواند آدم خوبي باشد، اما هميشه به خاطر اشتباهات مهلكش به پايين كشانده ميشود. او ميخواهد به هر قيمتي كه شده، خودنمايي كند.» «بايد بگويم كه فكر ميكنم اجرا كردن نقشهاي منفي جالبتر است؛ چون مجبوري كه گستاخ و پرخاشگر باشي و كارهايي كه در در زندگي روزمرهات نميتواني انجام بدهي را انجام بدهي. ما بايد خيلي متمدن و خوب و مؤدب باشيم، و وقتي كه شما نقشهاي منفي را اجرا ميكنيد، مجبوريد با همهي نشانهاي شخصيتيتان بازي كنيد. من فكر ميكنم يك مقدار جزئي از شخصيتم در «گاي» وجود دارد و آن پرخاشگر بودن است. نه؛ خيلي جالبه! من دوستش دارم.» سومين و آخرين مجموعهي «رابين هود» در 28 مارس 2009 اكران شد. آرميتاژ در سال 2006 در نقش «هري كندي» در فيلم دوقسمتي «كريسمس ويژهي ديبليِ كشيش» بازي كرد؛ فيلمي با موضوع عشق جديد معشوقهي پاپ (و شوهر احتمالياش). او دوباره در سال 2007 در «روز دماغ قرمز» نقش ايفا كرد. در 8 آوريل 2007، او در «جرج گنتلي»، نمايشي كارآگاهي، همراه با «مارتين شَو» و «لي اينگلبي» درخشيد. آرميتاژنقش «رايكي ديمينگ»ِ دوچرخهسوار را ايفا كرد. او در 9 مه 2007 در «چهار توليد خانم ماري ليويد-ملكهي سالن موسيقی»ِ بي.بي.سي در نقش همسر اول «ماري ليويد»، «پركي كورتني» ظاهر شد. او همچنين در اثر «گرادانا» تلويزيون كه از رمان «عذاب وجدان» «آگاتا كريستاي» ساخته شدهبود، به عنوان «فيليپ دورنت» حضور داشت. آرميتاژ به بازيگران «اسپوكز» سري 7 كه در 27 اكتبر 2008 در بريتانياي كبير اكران شد، در شخصيت «لوكاس نورث» پيوست. «ظاهراً «لوكاس نورث» يك شخصيت دوستداشتني است؛ اما هشت سال بودن در زنداني روسي بر او تأثيراتي عميقي گذاشتهاست. چهرهي محبوب او بين شخصيتش پيش از آنكه زنداني شود، و شخصيتش بعد از اينكه از زندان آمد، تقسيم شدهاست. طبق چهرهي ظاهرياش، او فردي موقر است؛ اما در درون كسي است كه ضربهي روحي بزرگي به او وارد شدهاست... او خبر ندارد كه چه آسيب احساساتي به او وارد شده، تا زماني كه حافظهاش دوباره شروع ميكند به كار كردن.» «من فيلمها را با آميزهاي از اكشن و شخصيتهاي خوب دوست دارم. دليل جالب بودن «لوكاس»، اين است كه من نقش كسي را بازي ميكنم كه روانشناسي پيچيدهاي دارد و ميخواهد بيرون برود و سعي دارد جهان را نجات دهد.» آرميتاژ در طول فيلمبرداري اين سريال به خود اجازه داد تا در معرض شكنجهي القاي خفگي با آب قرار بگيرد، به اين منظور كه يك سكانس فلشبك فيلمبرداري شود. در جولاي 2010 آرميتاژ فيلمبرداري مجموعهي نهم، يعني آخرين سري را به پايان رساند. در اين مجموعه، نام واقعي شخصيتش كه «جان بتمن» بود، فاش شد؛ كسي كه «لوكاس نورث» را پس از بازگشت به MI5 كشته و جايش را گرفتهبود. مجموعهي نهم در مبارزهاي با «هري پيرس» بر روي سقف «برج انور» به اتمام ميرسد كه آنجا بتمن ميافتد و ميميرد. در 20 مه 2009 آرميتاژ در نمايش «حركت» بي.بي.سي 1 در نقش «جان موليگان» ديده شد. در مه 2010 او در نقش «جان پورتر» در سريال «عقبنشيني» به عنوان ستارهي فيلم و نقش اول درخشيد. آرميتاژ دربارهي نقش «جان پورتر» گفت: «تا حدودي برروي كاغذ مشخص است كه عقبنشيني چهنوع نمايشنامهاي دارد؛ اما يافتن مركز احساسات «جان پورتر» براي من و نويسندهها و كارگردانها چالش محركي بود. چطور يك مرد ميتواند قاتل كارآموختهاي باشد و سپس به خانه برود و همسرش را به آغوش بگيرد و دختر كوچولويش را تكان بدهد تا بخوابد؟ چطور يك سرباز ميتواند درمورد كارهايي كه از او خواسته ميشود، هيچ وجداني نداشتهباشد؟» در جايي ديگر او ميگويد: «در پايان من مجذوب اين شخصيت شدم؛ داستان مردي كه تحت فشار، تصميم ميگيرد و آن تصميم تأثير ضربهزنندهاي در زندگياش دارد. او به دنبال جبران ميرود؛ براي اينكه هنوز اعتقاد دارد كار درستي انجام داده، اگرچه بهاي آن از دست دادن سهتا از دوستانش بودهاست. من سرسختي او در حس استقامتش را تحسين ميكنم، و اينكه ميگويد ((من اشتباه كردم و نتايجش را ميپذيرم و ميخواهم دليل اشتباهم را پيدا كنم)). عصبانيت، بيعدالتي؛ آنها همه شبيه به هماند. ((من كار درستي انجام دادم؛ با نتيجهاي كه غلط از آب درآمد.)) آرميتاژ در نقش در «هيِينز كروگر»، جاسوسي نازي در آمريكاي مركزي ظاهر شد. فيلم «اولين انتقام» در سال 2011 اكران شد. او حتي در اين نقش كه نقش كوچكي بود، براي تحقق شخصيتش، تمام تعهدش را به كار برد. «من خواستم نقش كسي را بازي كنم كه كاملاً به آنچه انجام داد، اعتقاد داشت. بنابراين من بيوگرافي شخصي به اسم «اريك گريمپل» را پيدا كردم كه براي يك عمليات تخريبي در پروژهي «من هتن» فرستاده شدهبود. كتاب جذابي است و به من كمك كرد كه فقط فكر نكنم ((خراب كن! خراب كن! خراب كن!)). مجبور بودم خودم را متقاعد كنم كه راهم درست است، درصورتي كه آشكاراً خيلي اشتباه بود.» او همچنين براي نقش «تورين سپربلوط» در سهگانهء «هابيت» انتخاب شد. فيلم اول، «هابيت: سفري غيرمنتظره» در دسامبر 2012 اكران شد. وقتي از او خواستهشد كه نقش يك شخصيت نمادين را بازي كند، آرميتاژ پاسخ داد: «صرفاً فكر ميكنم آن يك فرصت واقعاً شگفتانگيز است تا نقش كتابي را بگيرم كه مرا به ياد بچگيام انداخت؛ منظورم اولين تجربهام روي صحنه در فيلم «هابيت» در تئاتر «الكس» در «بيرمينگهام» است كه من نقش يك «اِلف» را بازي ميكردم... خيلي شبيه به دوران كودكيام، ولي اين بار به عنوان يك بزرگسال آنجا بودم... و انداختن نگاهي ديگر به آن، فرصتي درخشان است.» دربارهي شخصيت «تورين»، او گفت: «همراه شخصيت من در «هابيت»، انفجاري از احساسات و خشمي كه متوقف شدهبود، رخ ميدهد. من سعي ميكنم آنچه در درونم است يا آنچه قصد دارم به تصوير بكشم را به وجود بياورم. گمان ميكنم يك جاي خطرناك باشد... تاريكي درونم... كه در زندگي به آن دسترسي ندارم؛ اما توانايي اين را دارم كه به سمتش بروم. بسيار خوب؛ براي اين نقش، من فقط بايد اين در را باز كرده و زيرچشمي نگاهي به آن بيندازم.» آرميتاژ براي نقشي در فيلم «آسمان سياه» از شركت «New Line» كه برنامهي فيلمبردارياش در جولاي 2012 آغاز ميشود، انتخاب شد. منبع: ویکی پدیای انگلیسی پ.ن: ترجمه فارسی این صفحه توی خود ویکی پدیا موجوده، منتهی در حد سه چهار خط. :D موفق باشید. @};-
-
سلام، یه سوال از کتاب هابیت در آخر داستان که گندالف و بیلبو دارن بر میگردن، تو کتاب اشاره می شه که بیلبو داره به زادگاهش بر می گرده، مگه بیلبو اهل بگ اند نیست ولی تو اول فیلم ارباب حلقه 1 بیلبو تو شایر زندگی میکنه و خونه ش همون خونه ای که تو آخر کتاب هابیت. ~x( بگ اند == شایر ؟؟ و اینکه چرا تو کتاب اسمی از شایر نیاورده 5
-
نمیدونم اینجا باید بگم یا نه چون جای بهتری پیدا نکردم . beorn چه کسی بود واگر همان طور که گندالف حدس زد اواز اولین نوادگان مردمانی بود که در آن قسمت از جهان زندگی میکردند پس چرا میتونست خودش رو به شکل خرس در بیاره و در جای دیگری هم میگه روزی میرسه که آنها نابود شوند ومن بازگردم منظورش از آنها چه کسانی بوده ؟
-
شجاعت، وفاداری، قدرت، سخنوری و زیرکی. اینها برخی از ویژگی های مهمی است که انتظار داریم در وجود قهرمان یک روایت حماسی بیابیم. این تلقی از حماسه نخستین بار توسط هومر ارائه شد که قهرمانهایی را به ما معرفی می کند که مزیت های عمده ای نسبت به مردم عادی دارند و یک رهبر ذاتی هستند و مورد احترام مردم خود هستند نه تنها به دلیل خصوصیات فردی آن ها بلکه از آن رو که مردم احساس می کنند آن ها شایسته رهبری هستند. قهرمان هومری اگر چه در میان هم نژادان خود فردی متواضع نیست اما می داند آن چه که به آن دست یافته است هدیه ای از جانب خدایان است و او می باید همواره به آن ها خدمت کند. «هابیت یا آنجا و بازگشت دوباره» اثر «جی.آر.آر تالکین» را مطمئنا می توان یک حماسه در نظر گرفت اما بیلبو بگینز قطعا یک قهرمان کلاسیک نیست. بیلبو بگینز را به علت تفاوت های آشکارش با قهرمان های کلاسیک، گاهی یک ضد قهرمان در نظر می گیرند. بیلبو در طول داستان تغییرات زیادی را تجربه می کند و در پایان روایت نسبت به آن چه که در ابتدای داستان بود، به یک قهرمان حماسی نزدیک تر می شود. به این ترتیب بزرگترین تفاوت بیلبو با شخصیت هایی نظیر اودیسه و یا آشیل هومر در فصول اول هابیت آشکار می گردد. در این فصل ها به آسانی در می یابیم که این هابیت آن قهرمانی که ما می پنداریم نیست. خواننده بلا فاصله متوجه می شود که او اگر چه کنجکاو است اما تمایلی ندارد عازم ماجراجویی شود که ممکن است خطرناک باشد. در حقیقت ریشه های شخصیتی او(خانواده پدری او مردمی آرام شناخته می شدند.)، او را به نرفتن ترغیب می کند. در نهایت بیلبو تصمیم می گیرد به این جستجو بپیوندد و اگر چه این سفر، سفری بنیادین برای بیلبو است اما خیلی زود در می یابیم این هابیت تا چه اندازه با قهرمان های کلاسیک متفاوت است. او خیلی زود برای خانه اش دلتنگ می شود و این احساس نه فقط در مواقع ترس،خطر و خستگی بلکه در لحظاتی که در شرایط جسمانی خوبی نیز قرار دارد(مانند خانه بئورن)، همراه اوست. پ.ن: گفتگو پیرامون مطالب این تاپیک در پادکست شماره 21! https://arda.ir/podcast-21/
-
بازی هابیت لینک دانلود اولی خرابه ولی دومی و سومی سالمه http://hotfile.com/dl/103898371/4906a74/Hobbit.rar.html Or http://www.filesonic.com/file/80746272/Hobbit.rar Or http://www.fileserve.com/file/FmjzKte/Hobbit.rar Or http://bitshare.com/files/odo4b3lw/Hobbit.rar.html
-
خب با عرض سلام و خسته نباشین... @};- من تو این پست آثار و کار هامو میزارم این کار ها شامل (نقاشی ها،قالب(برای وبلاگ)،کد ها،عکسای ساخته شده در فتوشاپ یا برنامه های دیگه...) هستن! قالب ارباب حلقه ها برای میهن بلاگ قالب تورین اوکن شیلد که درحال حاضر قالب وبلاگ خودمم هست مناسب برای مهین بلاگ
- 12 پاسخ
-
27
-
- قالب وبلاگ
- نقاشی
-
(و 1 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
7.7/10 از 171818 کاربر 59/100 از 45 منتقد 60/100 از 214 نقد 77/100 از 190811 بیننده میانگین 68.25 به رسم دو سال گذشته این تاپیک رو ایجاد کردم تا دوستانی که زحمت میکشن و نقد ها رو ترجمه می کنن یا از سایت های دیگه تهیه میکنن همه رو یک جا جمع کنن. لطفا دوستانی که فرصت و توانش رو دارن مشارکت بکنن چون به شخصه اصلا وقت این چیز ها رو ندارم وگرنه نمیذارم تاپیک مثل سال پیش زمین بمونه و میکردمش تاپیک سفری غیرمنتظره و منتقدان که تونستیم به همت دوستان بیشتر نقد های معتبر رو پوشش بدیم. الان هم درخواستم اینه که دوستان تاپیک رو بار و محتوا بهش بدن. در این تاپیک در مورد نقدهای مختلف عرضه شده در سایت IMDb و metacritic تبادل نظر خواهد شد. این پست اول همچنین شامل آخرین امتیاز سایت IMDb و metacritic و rottentomatoes و flixter خواهد بود. امتیاز ها رو سعی میکنم در مقاطع مختلف زمانی آپدیت کنم. پی نوشت: نقد هابیت از تاد مک کارتی ________________________________________________________________________ قوانین این تاپیک: 1- نقد های قرار گرفته باید به زبان فارسی باشد . 2- در صورت قرار دادن نقد از طریق سایت های دیگر ، حتما لینک و نام منبع را ذکر کنید . 3- به هیچ وجه در این تاپیک ما نقد موردی نخواهیم داشت. 4- از احتمالات پرهیز شود. 5- این تاپیک محل نقد خود اعضا هم نیست. برای این کار تاپیک جداگونه زده میشه.
- 18 پاسخ
-
35
-
- نبرد پنج سپاه
- هابیت
-
(و 3 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
سلام دوستان عزيز.. نكرومنسر كه بود؟؟ در داستان كتاب سرخ انجا و بازگشتي دوباره هابيت گندالف از او به عنوان جادوگر بد جنس حرف ميزنه .و در ارباب حلقه ها به عنوان نيرو هاي تاريك در دول گلدور.گندالف مدتي در اسارت اون بوده ولي ظاهرا فرار ميكنه ولي نمي تونه حلقه ي دورف ها را بيابد.سوال اينجاست كه در پيوست ارباب حلقه ها گفته شده با هوش و دهاي سارومان كورونير جادوگر سياه از دول گولدور بيرون ميره و شكست مي خوره. سارومان چه تدبيري مي انديشد؟؟ همچنين در ارباب حلقه ها گندالف طوري از نكرومنسر حرف مي زنه كه گووووووويي جسم او تحت اراده ي سائورن اداره ميشده! و سوال ديگه اين كه نكرو منسر مي خواست گندالف را به كجا دود كنه؟؟؟؟؟؟ ممنووووون پيروان تالكين!!!!
-
با عرض سلام خدمت همه ی دوستان قبل از هر چیز بر خودم لازم میدونم که در همین ابتدا از تمامی دوستای که تو این چند روزه بنده رو مورد لطف خودشون قرار دادن کمال تشکر رو داشته باشم اما در این تاپیک میخوام نظر شما عزیزان را درباره ی کلمه ی هابیت ها بدانم با این مقدمه شروع میکنم.همانطور که همگی میدونید هابیت ها بیشتر از آنکه مشتاق تغییر و ماجراجویی باشند،دوستدار یکجا نشینی و خوشگذرانی هستند،و در یک کلام شاید بشود عنوان نمود که بیشتر از آنکه از تغییرات استقبال کنند دوستدار عادت هستند.حال پس از عنوان نمودن این مقدمه میخوام این سوال مهم رو مطرح کنم که به نظرتون کلمه ی هابیت ها بر گرفته از واژه ی habit به معنای عادت نیست؟ به اعتقاد من که نژاد hobbit و ویژگی های آنها از واژه ی habit اقتباس گردیده است و شاید مهمترین ادعا، تطبیق ویژگی های نژاد هابیت با معنای کلمه ی هبیت است. هبیت به معنای عادت است و در مقابل مهمترین ویژگی هابیت ها، که حتی تا آنجا پیش میرود که پایه و اساس میزان احترام مردم نسبت به سایرین به شمار میرود،تمایل آنها به یکجا نشینی و گرایش به سمت عادت های همیشگی است نظر شما در این مورد چیست؟
-
. . . 8.0/10 از 379733 کاربر 58/100 از 40 منتقد 65/100 از 270 نقد 83/100 از 427642 بیننده میانگین 71.50 در این تاپیک در مورد نقدهای مختلف عرضه شده در سایت IMDb و metacritic تبادل نظر خواهد شد. من تا جایی که بتوانم نقد های مختلف را در این تاپیک قرار می دهم و در مورد آنها خودمان بحث می کنیم. پست اول همچنین شامل آخرین امتیاز سایت IMDb و metacritic و rottentomatoes و flixter خواهد بود. امتیاز ها را سعی میکنم هر روز آپدیت کنم. ________________________________________________________________________ قوانین : 1-نقد های قرار گرفته باید به زبان پارسی باشد . 2-در صورت قرار دادن نقد از طریق سایت های دیگر ، حتما لینک و نام منبع را ذکر کنید . 3-به هیچ وجه در این تاپیک ما نقد موردی نخواهیم داشت. 4- از احتمالات پرهیز شود. 5- این تاپیک محل نقد خود اعضا هم نیست. برای این کار تاپیک جداگونه زده میشه.
-
ضمن عرض سلام خدمت همه ی دوستان تو این قسمت تصمیم دارم به شخصیت شناسی بیل بو از یه دیدگاه ( شاید) جدید بپردازم. همانطور که همه ی دوستان اطلاع دارن بیل بوی دوس داشتنی داستان هابیت از ازدواج بلادونا توک و بانگو بگیز به دنیا اومده. حالا نکته ی جالبب که من میخوام بهش بپرازم تاثیر ژنتیکی پدر و مادر بیل بو بر رفتارش در طول داستان است. بلادونا توک: همانگونه که تالکین در فصل اول صفحه ی 13 داستان هابیت عنوان میکند،بلادونا توک یکی از سه دختر افسانه ای بابا توک هست که بابا توک رئیس هابیت هایست که آن طرف آب(رودخانه)زندگی میکند.حال مهمترین ویژگی ای که توک ها را از سایر هابیت ها جدا میکند تمایلبشان به ماجراجویی و کنجکاوی است که همین امر تا حد زیادی از اعتبار و احترام آنها نزد سایر هابیت ها کاسته.اما از لحاظ ثروت دست کمی از بگینز ها ندارند بانگو بگینز :در مقابل خانوده ی توک ها دقیقا بگینزها بودند که از بعد ثروت هم ردیف توک ها قرار میگرفتند اما از آنجا که اهل کنجکاوی و دردسر و ماجرا نبودند از احترام بیشتری نزد هابیت ها برخوردار بودند. بلادونا توک + بانگو بگینز= بیل بو ( توک یا بگینز ) حال با ازدواج بلادونا توک و بانگو بگینز،بیل بو تاریخ ساز متولد میشود.حال سوال اولی که از شما دارم سوای از به ارث رسیدن فامیلی پدر به فرزندان و نادیده گرفتن آن،به نظر شما بهترین فامیلی ایی که میتوان به بیل بو نسبت داد چیست؟توک یا بگینز؟ به اعتقاد من که فامیلی توک بیشتر از بگینز شایسته ی شخصیت بیل بو است.اما همانگونه که در طول داستان هابیت مشاهده میشود بیل بو دائما بین دو ژن توک و یا بگینزش در حال نوسان است.در بعضی از مواقع از ماجراجویی و دردسر ها استقبال میکند(همانند یک توک اصیل) و در بعضی از لحظه ها با اندیشدن به سوراخ گرم هابیتی و کتری سوت زنش آدم را به یاد شخصیت و ژن بگینزش می اندازد.اما در مجموع غلبه با ژنی است که از خانوده ی ماجراجوی توک ها به ارث برده است و سرانجام همین ژن در بسیاری از مواقع داستان باعث موفقیت خودش و همراهانش میشود.به همین دلیل من بیشتر دوست دارم که بیل بو را بیل بو توک بنامم تا بیل بو بگینز و دلیل آن هم وجود ژن توک مانندیست که کلا سرانجام دنیای آردا را عوض میکند( با یافتن حلقه در اعماق دخمه های گابلین ها در فصل 5 داستان هابیت و وقوع سایر اتفاقات در ارباب حلقه ها) حال نظر شما چیست؟ شما کدام فامیلی را بیشتر لایق بیل بو میدانید؟ توک یا بگینز؟ توک ماجراجو و عاشق تغییر و یا بگینز محافظه کار و عادت پسند؟؟؟؟
-
من میخواستم بدونم فیلم هابیت ساخته خواهد شد؟ و اگر ساخته بشه باز هم پیتر جکسون کارگردانه.
- 2,558 پاسخ
-
3
-
- هابیت
- اکران فیلم هابیت
-
(و 1 بیشتر)
برچسب زده شده با :
-
سلام دوستان آردا! توك پير(هابيت چاق و باهوش و شجاع) جد بيبو بگينز چه جور هابيتي بود؟توك پير خيلي مورد علاقه ي تالكين بود (در لوتر بعضي جا ها ازش تعريف مي كنه ,مخصوصا گندالف) و اختراع بازي گلف توسط اون خيلي ابتكار جالبي بوده (كتاب هابيت ) توك پير با چماغش كله ي رييس اورك ها رو مي زنه كه چند ميل اون ور تر توي يه لونه خرگوش پيدا مي شه همين جا بود كه بازي گلف اختراع شد. D: .....