رفتن به مطلب

جستجو در انجمن

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تالکین'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای شورای ماهاناکسار

  • خبر
    • اخبار
  • دروازه های والمار
    • تازه واردین
    • حلقه سرنوشت
  • مباحث کتاب ها
    • شورای خردمندان
    • تالارهای دایرون
  • اقتباس‌ها
    • سینمای تالکین
    • موسیقی
    • بازی‌ها و سرگرمی‌ها
  • بخش طرفداران
    • نظرسنجی ها
    • مربوط به طرفداران
    • سرزمین میانه
  • دنیای فانتزی
    • ادبیات فانتزی
    • موجودات فانتزی

جستجو در ...

جستجو به صورت ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین به روز رسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

پیدا شد 50 نتیجه

  1. لگولاس

    سوال و جواب

    خوب این تاپیک را برای این باز کردم که هر کس برای هر سوال یک تاپیک باز نکنه... پس هر سوالی دارید همین جا بپرسید که با همراهی هم جواب بدیم... بگذارید اولین سوال را خودم بکنم.. روح آدمیان بعد از مرگ مانند الف ها به تالارهای مندوس می رود یا نه ؟ در مورد بقیه موجودات سرزمین میانه چطور ؟ مانند دورف ها و هابیت ها و حتی اورک ها...
  2. Lycanthrope

    نامه های تالکین

    خب دونه دونه میذارم اینجا ببینم چیزی ازش در میاد یا نه... سرآغاز در زمان مرگ چند هفته ای بود که جی. آر . آر تالکین قادر به استفاده از دست راستش نبود .به ناشرش گفت " برای من عدم توانایی در استفاده از کاغذ و قلم همان حالتی را دارد که از دست دادن منقار برای یک پرنده می تواند داشته باشد" درصد بسیار بالایی از زمان تالکین صرف نوشتن کلمات می شد , و نه تنها مطالب آکادمیکی که مربوط به کارش بود یا نه تنها داستان هایی که مربوط به سرزمین میانه می شد . بلکه در کنار آنها نامه های وی نیز بودند . نامه هایی که بسیاری از ایشان به اجبار باید رسمی و کاری نوشته می شدند اما با این حال و از هر نوع که بودند ,نامه نویسی اغلب از فعالیت های مورد علاقه او بود. به عنوان نتیجه اکنون نامه های بسیاری از او به جا مانده , و وقتی که من به کمک کریستوفر تالکین شروع بر کار روی این مجموعه کردم, برایم واضح گشت که چاره ای نبود جز اینکه مقدار بسیار زیادی از مطالب حذف شوند, و اینکه تنها قسمت هایی با نکته هایی خاص می توانست شامل کار شود . طبیعتا اولویت با نامه هایی بود که شامل مطالبی در باب کتاب هایش بودند ; اما با این حال سعی شده که آن مطالبی که نشان دهنده ذهن و علایق گسترده و جهان بینی نا متعارف اما روشن تالکین نیز هستند داخل مجموعه آورده شوند . در میان حذف شده ها خیل بسیاری از نامه هایست که تالکین از سال 1913 تا 1918 به ادیث برت , نامزد و همسر آینده اش نوشت , که طبیعتا بسیار خصوصی هستند و بنابراین از میانشان تنها آن قسمت هایی را انتخاب کرده ام که به نوشته های ادبی که تالکین در آن زمان درگیرشان بود مربوط می شود . نامه های کمی از بین سال هی 1918 تا 1937 باقی مانده و در میان آنانی که به خوبی مراقبت شده اند نیز(متاسفانه) چیزی در باب کار او بر روی سیلماریلیون یا هابیت که در آن زمان مشغول نوشتنش بود یافت نمی شود .اما زنجیره ای کامل از نامه هایی که از سال 1937 تا انتهای زندگی اش به نگارش در آمده,و اغلب با ذکر جزئیات در باب نگارش ارباب حلقه ها , و مرحله نهایی نگارش سیلماریلیون و در خیلی موارد مباحث طولانی در باب مفهوم نوشته هایش می باشد به جا مانده. قسمت های حذف شده از بین نامه های انتخاب شده برای انتشار,به وسیله چهار نقطه مشخص شده اند :.... که نباید با سه نقطه اشتباه گرفته شود که توسط خود تالکین در متن مورد استفاده قرار می گرفت . در اکثر موارد حذفیات به دلیل کمبود فضا صورت گرفته است اما موارد نادری نیز بوده که حذفیات بعضی قسمت ها از سر صلاحدید بوده است. متن اصلی تالکین دست نخورده باقی مانده است مگر در موارد نشانی و تاریخ ,که بر اساس یک سیستم ثابت در سراسر کتاب آمده است . و در مورد نوع نوشتن اسامی کتاب های تالکین ,خود وی چند نوع سیستم متفاوت برای این کار در نظر گرفته : برای مثال the Hobbit, the 'Hobbit', The Hobbit, 'the Hobbit', 'The Hobbit' اين مسئله شامل The Lord of the Rings هم می شود . در مجموع سیاست ویراستار همانند سازی این اسامی بر پایه ی سیستم معمول بوده است هر چند که شکل اصلی نوشته شدن این کلمات در مواردی که حامل نکته ای است دست نخورده باقی مانده . در نگارش بعضی از نامه ها از کاغذ کربن استفاده شده , تالکین تنها در انتهای عمر شروع به استفاده از این نوع کاغد ها کرد و این موید این مسئله است که چرا هیچ کدام از نامه های ابتدایی پیدا نشدند مگر اینکه نسخه اصلی آنها نیز پیدا شده باشد . باقی نامه های کتاب از روی پیش نویس یا پیش نویس هایی هستند که با نسخه ای که وی برای گیرنده فرستاد متفاوت هستند(اگر که اصلا فرستاده شدند) ,در مواردی خاص یک متن کامل از روی هم گذاشتن قسمت های مختلف پیش نویس ها شکل گرفته ,و در مواردی که این اتفاق افتاده است , بر بالای نامه نوشته شده "پیش نویس" .تعداد این این پیش نویس ها در نامه نگاری ها و طول زیاد بسیاری از آنها در نامه ای توسط تالکین تا حدی برای پسرش مایکل توضیح داده شده است : "كلمه كلمه مي آفریند و افکار به شریان های فرعی می لغزند .... "ایجاز"ی که من گاهی اوقات به آن دست می یابم " شکلی هنری" است که از بیرون ریختن سه چهارم یا حتی بیشتر از آنچه که نوشته ام به دست می آید و البته وقت و انرژی بیشتری نسبت به سبک نگارش آزاد می گیرد." در این کتاب وقتی تنهی بخشی از نامه چاپ شده آدرس و احترامات ابتدای نامه به همراه احترامات انتهای نامه و امضا حذف شده اند , در چنین مواردی بر بالای نامه آمده است " از نامه ای به ——" تمام پانویس های نامه ها توسط تالکین نوشته شده است. در جاهایی که به نظرم نیازی بوده است پیش یادداشتی از موضوع نامه نگاری آورده ام. باقی یادداشت ها در پشت کتاب قرار داده شده اند ; این یادداشت ها به وسیله اعداد در متن نشانه گذاری شده اند . در هر نامه این یادداشت ها به نوبت شماره گذاری شده اند و در پشت کتاب نامه به نامه محاسبه شده اند ( و نه صفحه به صفحه ).این یادداشت ها چیده شده اند بر اساس قاعده جمع آوری این چنین اطلاعاتی آنچنان که برای درک متن نیاز است. در چیده مان این یادداشت ها نه تنه بر اساس قواعد گرد آوری چنین اطلاعاتی آن طور که برای خواننده بیشتر قابل درک باشد عمل کرده ایم بلکه نیم نگاهی هم به مختصر گویی داشته ایم و همچنین اینطور فرض کرده ایم که خواننده اطلاعات کافی از هابیت و ارباب حلقه ها دارد. به دلیل وجود ویرایش های بسیار از ارباب حلقه ها و پاراگراف بندی های متفاوتشان , اشارات تالکین به صفحات ارباب حلقه ها در میان نامه ها , در یادداشت ها شفاف سازی شده اند و نقل قولی نیز از قسمتی که به آن اشاره می شود آمده است. در یادداشت های ویراستار , چهار جلد از کتاب ها مختصرا این گونه نام گذاری شده اند : تصاویر , داستان های ناتمام,بیوگرافی و اشارات . و اگر بخواهیم نامشان را کامل ذکر کنیم: تصاویر از(توسط) جی آز.آر تالکین به همراه مقدمه و یادداشت هایی از کریستوفر تالکین (1979),داستان های ناتمام از جی .آر.آر تالکین ویراستاری شده توسط کریستوفر تالکین (1980);یک بیوگرافی از همفری کارپنتر و جی . آر.آر تالکین (1977) و اشارات از همفری کارپنتر (1978). هر چهار کتاب در داخل بریتانیا توسط انتشارات جرج آلن و آنوین و در امریکا در توسط انتشارات Houghton Mifflin به چاپ رسیده اند من خود شخصا تمام نامه ها را جمع آوری کرده و بر طبق آنها در این کتاب آوردم و انتخاب نامه ها به عنوان مرحله ای اولیه توسط من صورت گرفت , کریستوفر نظرش را در مورد گزیده های من و نوع نگارششان در نسخه اصلی می داد و باب چند مورد پیشنهاد تغیر داد ,که نتیجه آن رایزنی بیشتر و در نهایت اتخاز اصلاحاتی شد .سپس به این نتیجه رسیدیم که حجم نیاز است حجم مطلب را به خاطر مسئله فضا تا حد زیادی کم کنیم , و دوباره من قسمت های مهم تر را انتخاب نمودم و او در مورد آنها نظرش را گفت و در نهایت روی یک روش کار به توافق رسیدیم . این وضع در مورد یادداشت ها هم تکرار شد , من متن اولیه را نوشتم و دوباه نظر خود را در مورد کار به اطلاعم رسانده و با اطلاعاتی مازاد که به من داد به غنی تر شدن نوشته ام کمک کرد .از این جهت کتاب چاپ شده بیشتر شایان نظرات من است تا کریستوفر, اما با این حال محصولیست از همکاریمان و من به خاطر ساعت ها وقتي كه براي كار گذاشت و به خاطر راهنمایی ها و تشویق هایش از او تشکر میکنم اینچنین بود تقسیم کار بین من و کریستوفر تالکین در نهایت تشکر خود را از تمام کسانی که نامه هایشان را به من قرض دادند می کنم .نام اکثر این دوستان در داخل کتاب آمده ( در قسمن گیرنده نامه ) , اما باید اینجا تشکر کنم و همچنین پوزش بطلبم از کسانی که نامه هایی که از آنها قرض گرفته شده به خاطر مشکل فضای نا کافی حذف شده اند. همچنین باید تشکر کنم از اشخاص حقیقی و حقوقی ای که به من یاری رساندند و همچنین از محفل Mythopoeic که علاقه ما به جمع آوری نامه ها را به گوش عموم رساندند و در مواردی بین ما و صاحبان نامه ها ارتباط برقرار کردند و همچنین باید تشکر کنم از بخش آرشیو متن بی بی سی ,کتاب خانه بودلیان ,دانشگاه آکسفورد و بخش لغت شنانی این دانشگاه , مرکز تحقیقات علوم انسانی دانشگاه تگزاس در آستین و همچنین مجموعه وید در کالج ویتون الینویس(ایالت) , تمام کسانی که نامه ها را به دست ما رساندند , چندین تن از وصیان (به خصوص کشیش ولتر هوپر) و باقی کسانی که به ما یاری رساندند تا نامه هایی را صاحبانشان از پیش در گذشته بودند بیابیم و در نهایت باید تشکر کنم از داگلاس اندرسون كه با لطف زیاد و به غایت در تدارک این کتاب به ما یاری رساند و همچنین تشکر می کنم از چارلز نود با وجود طول بلند این کتال و نامه های فراوانی که جمع آوری کردیم شکی نیست که بسیار از نامه های تالکین هنوز پیدا نشده است. اگر خواننده از نامه هایی غیر از نامه های آمده که ارزش چاپ کردن داشته باشند خبر دارد توصیه ما این است که با ناشر این کتاب تماس بگیرد تا شاید امکان اضافه کردنشان به چاپ دوم باشد همفری کارپنتر
  3. اله ماکیل

    تالکین و تناسخ

    سلام به همگی. چند تا مسئله تو ایام تعطیلات وقتی داشتم کتابها رو میخوندم به ذهنم خطور کرد که میخوام مطرح کنم. گلورفیندل الفی بود که پس از سقوط گوندولین و کشته شدن در نبرد با بالروگ به سرزمین میانه برگشته بود. یا در جای دیگه برن رو داریم که به طریق خاص و زیبایی به ائا برمیگیرده. به گاندالف اشاره ای نمیکنم چون از مینویان محسوب میشد. سادور در گفتگو با تورین وقتی کودک بود، در وصف الف ها گفته بود: آنها عمری جاودانه دارند و حتی اگر هم کشته شوند، ممکن است دوباره به این جهان بازگردند. تورین در مشاجره با مابلونگ وقتی سایروس کشته شد گفت: قصد کشتنش را نداشتم، اما بر مرگش سوگواری نیز نمیکنم. امیدوارم اگر روزی به این جهان بازگردد، رفتار بخردانه تری داشته باشد... همونجوری که میبینین، توی داستان ها در چند مورد به مسئله بازگشت دوباره به زندگی به شکلی اشاره شده که گویا برای مردم سرزمین میانه امری عادی به حساب میومده (البته بیشتر در مورد الف ها). تو تالار شورای خردمندان دنبال مباحثی حول این موضوع گشتم ولی جز اشاره های جسته و گریخته لابلای چند تا پست چیز دیگه ای پیدا نکردم. فکر کردم میتونه به عنوان تاپیک جداگانه جالب باشه. تو این تاپیک میخوایم بحث کنیم که تالکین در نوشتن این حماسه چقدر تحت تاثیر این ایدئولوژی بوده؟ آیا این اشارات اتفاقی بوده یا اینکه نویسنده قصد خاصی داشته؟ پ.ن: مثل همیشه باید تاکید کرد که از بحث های انحرافی جدا پرهیز و صرفا حول محور تاپیک گفتگو بشه. منتظر نظرات هستم.
  4. LObeLia

    کمبود عنصر عشق

    سلام دوستان آردایی من! شکی توی این نیست که استاد-تالکین بزرگ- یه نویسنده ی کامله. و آثار ایشون همه جانبه و از هر نظر غنی هست.اینایی که میگم رو واقعا بهش ایمان دارم , نه اینکه از رو تعارف باشه. حالا بگذریم. میخوام بگم که وقتی یکی از آثار رو میخونی مثلا "هابیت" , احساس میکنی یه چیزی کمه. جا افتاده. یا مثلا توی سه گانه ارباب حلقه ها میبینی به همه ی موضوعات پرداخته شده -اونم خیلی دقیق- اما انگار یه چیزی کم اهمیت جلوه داده شده. و اون عشق هست. دلیل این کمبود, قطعا غفلت نبوده. که بگیم استاد چون زیاد درگیر کشمکش ها و جنگ ها و دیگر خصوصیات از جمله : امید , برپایی صلح , شجاعت , تلاش , ماجراجویی و ... بوده فراموش کرده کهعشق رو هم به طور بارز و برجسته نشون بده. پس چرا عشق کم اهمیت انگاشته شده؟
  5. الندیل پادشاه انسان ها

    معرفی و بررسی آثار جی. آر. آر. تالکین

    به نام خدا با سلام خدمت همه دوستداران دنیای تالکین خواهش میکنم یک فهرست جامع وکامل از کتا ب های تالکین تهیه کرده ودر اختیار ما دوستداران استاد تالکین قرار دهید. ارادتمند شما الندیل پادشاه انسان ها.
  6. مهمان

    بازی ها و سرگرمی های همراه تالکینی

    سلام. توی این تاپیک میخوام چندتا از برنامه ها و بازی های تالکینی که برای اندروید دیدم رو معرفی کنم که تابحال ندیدم کسی توی فروم معرفیشون کرده باشه. (البته شاید برای سیستم عامل های دیگه مثل ios هم اومده باشن.) اولیش « Hobbit Dark Kingdom World Wars » هست که در این بازی ما در نقش دورف ها بازی میکنیم و باید از موانع بگذریم و اژدهاها و ترول ها رو بکُشیم. این بازی رو میتونید از اینجا دانلود کنید: https://play.google....le.a.free&hl=en بازی دوم، « Run For Ring-Hobbit Escape » هستش که توی این بازی ما در نقش بیلبو بگینز، باید از موانع بگذریم و ستاره ها رو بگیریم. لینک دانلود این بازی: https://play.google.....HobbityRunFREE برنامه بعدی تا دقایقی دیگر... اهم. :(( برنامه بعدی « The Hobbit Name Generator » ـه که اسم هابیتی شما رو بهتون میده. لینک دانلود این بازی: https://play.google.....ngen.hobbit.ui برنامه آخر که میخوام معرفی کنم، یک اپلیکیشن خیلی جالبه به اسم « Hobbit Movies » که میتونید با اون چهره خودتون رو تبدیل به یکی از الف ها (لگولاس یا تراندویل یا تائوریل) بکُنید؛ من خودم فقط یکبار امتحانش کردم و جالب بود، البته ناگفته نماند که مشکلات زیادی از جمله هنگ کردن گوشیم هم داشت. :| این برنامه از لینک زیر قابل دریافته: https://play.google....bitTDOSAR&hl=en ضمنا اگه عکس ها یه مقداری تار و ناواضح و با کیفیت پایین هستن، همینه که هست، باید تحمل کنید. :| ;) خب دیگه همین. :))
  7. amir18

    زبان شناسی تالکین

    با سلام به همگی . خیلی خوشحالم که سایت آردا دوباره شروع به کار کرد. هدف از ایجاد این مبحث این بود که تالکین از چه زبانهایی برای دنیای خودش استقاده کرده؟ من به صورت اتفاقی پی بردم که تالکین از یک زبان استقاده نکرده مثلآ از زبانهای عبری ، مصری باستان ، عیلامیان و ... تا زبان های امروزی مانند ترکی استانبولی و... استفاده کرده . مثلآ کلمه ی arda در زبان ترکی امرو زی بکار میره . ایل یک کلمه ی عبریست والانا: منطقه ای بیابانی در دره شاهان مصر باستان که الهه ای به نام والانا از آن حمایت می کند . از دوستان خواهش می کنم اگه کسی مطلبی بلده در این انجمن بذاره . با تشکر" ;) ;)
  8. آرون

    ناگفته های تالکین

    در این تاپیک در مورد مسائلی بحث می شود که غالبا در آثاری مثل سیلماریلیون توسط کریستوفر سانسور گشته اند و یا خود تالکین حذف نموده یا تغییرشان داده , ولی در داستانهای سیلماریلیون و سایر آثار ویرایش نشده -تاریخ های سرزمین میانه و غیره- می توان دید. بارها تو تاپیک های دیگه بچه ها می خواستن همچین تاپیکی بزنم و در موردش بحث کنیم , اما کار سختیه چون باید در لفافه حرف زد و همچنین برخی ممکنه سواستفاده کنن یا به قصد مسخرگی تاپیک را منحرف نمایند. بیشتر از همه مساله الف ها این جا نامفهومه. چون در مورد انسانها می دونیم احساساتشون رو اما الف ها رو نمی دونیم. به نظر میاد که الف ها به ازدواج خیلی علاقه دارن چون تالکین گفته که : وصلت عشق برای ایشان بی بر و برگرد خوشی و مسرت فراوانی در بردارد ... اما یه بدی هم داره که اونم اینه که بعد از اینکه صاحب بچه شدند علاقه شونو به این ارتباطها از دست می دن اما به اون ارتباطی که داشتن هم با خاطره خوب یاد می کنند : «با داشتن ارتباطات قوی عاشقانه , میل ایشان به زودی کاهش می یابد , و ذهنشان به چیزهای دیگری معطوف می گردد... آنان احتیاجات ذهنی و جسمی دیگری -همچون دیدن زیبایی ها و خلق آنها- دارند و سرشت شان وادارشان می کند تا به برطرف کردن آنها بپردازند.» این فعلا یه سری مطالبه که به سختی نوشتم ! :grin: بعدا در مورد مسائل دیگر و چیزهایی همچون عشق های ممنوع- تورین و بلگ - فینگون و مایتروس- و غیره بحث می کنیم !
  9. arw leg ara gan gim

    آیا تالکین از مرگ می ترسیده است؟

    آیا به نظر شما تالکین واقعا از مرگ میترسیده است؟ سلام.من این تاپیک رو به درخواست یکی از دوستان عزیز شروع میکنم و برای این حرف خودم مدرک نیز دارم.هر کس که دوست دارد میتواند در این تاپیک نظر خود را بدهد چون نظر هر فرد بیسیار برای من محترم و در عین حال ارزشمند است. و حال مدرک من:به دلیل این که تالکین تمام موجودات خیالی که در دنیای خودش آفریده بود رو دارای عمر بی پایان یا خیلی دراز کرده بود و تنها انسان ها بودند که عمری معمولی داشتند و به نظر من تالکین اگر میتونست انسان ها رو دارای عمری بی پایان میکرد اما در اینصورت داستان خیلی مصنوعی میشد و اسم این موجودات رو نمیشد گذاشت انسان و طبق یه نظریه ی روانشناختی شخصیت ساختگی در ذهن هر فرد نشان دهنده ی عقیده،علایق،ترس ها و تفکرات یک شخص باشد. موفق و پیروز باشید.
  10. رضائی.استل

    واقع گرایی تالکین و دنیای خیالی ایشان

    ببینین اگه در دنیای تالکین دقیق بشیم چیزایی رو میبینیم که به دنیای واقعی خیلی نزدیکن و این به زیبایی آثار ایشون افزوده.میخوام که تو این تاپیک همچین مواردی رو نام ببریم و در موردشون بحث کنیم.مثلا: هابیتها چون افرادی به دور از خشونت و جنگ بودن,اگه کلاه خود سرشون بذارن و شمشیر دستشون بگیرن چقد قیافشون مضحک میشه. دورفها چون افرادی قوی بنیه بودن و در دوران تاریکی آفریده شدن تا با ملکور بجنگن,اگه زره یا حداقل یکی دو تا ابزار دفاعی و جنگی همراهشون نباشه چقد قیافشون مضحک میشه. یا در مورد خط رونی: دقت کردین که این خط چقد شکسته و زمخت و میخیه؟علتش اینه که چون دورفها از این خط روی سنگها استفاده میکردن و نوعی حک کاری بود,بنابراین این نوع خط از ظرافت کمتری برخورداره و میخی هستش.کاملا مطابق با واقعیت. یا جایی 3dMahdi جان اشاره کرده بودن که چون دورفها قدشون کوتاه بوده بنابراین تبر دستشون میگرفتن و کمتر از شمشیر استفاده میکردن که این نوعی ظرافت و واقع بینی به آثار استاد افزوده. اگه مواردی از همین قبیل در ذهنتونه اینجا نقل کنین.
  11. Aslan

    نقد و بررسی ترجمه رضا علیزاده

    با سلام و درود فراوان !! راستش داستان های سرزمین میانه رو که خوندم تموم شد رفت و به زودی هم داستان افسانه های ناتمام میاد . و اگه خدا خواد تابستون می خوام داستان ها رو زبان اصلی بخونم اما می خواستم ترجمه ی این اثر ها رو که جناب علیزاده انجام می ده با نثر خود تالکین مطابقت بدیم و ببینیم که جناب علیزاده چقدر ترجمشون به اصل اثر نزدیک تر بوده !! در این تاپیک اصلا نمی خوام کار جناب علیزاده رو زیر سوال ببریم فقط می خواهیم ببینیم چه قدر ترجمه و اصل اثر به هم شبیه هستند !! ارادتمند شما اصلان
  12. Tulkas Astaldo

    «فرزندان هورین»

    سلام دوستان هممون میدونیم که تو این مدت که سایت مشکل داشت،کتاب فرزندان هورین به همت کریستوفر(خداوند عمرش را زیاد بگرداند!) انتشار پیدا کرد و تو مملکت خودمون هم کتاب با یه ترجمه ضعیف(اگه نخوایم بگیم فاجعه) چاپ گردید. اما تو این زمینه یه سورپرایز بزرگ در انتظاره که بهتره خود شخص سورپرایز کننده!!! بیاد اینجا و قضیه رو اعلام کنه. میخواستم هر کس که کتابو خونده بیاد و نظراتشو بگه.شباهت ها و تفاوت هاش با حدیث تورین تورامبار در سیلماریلیون و.... تولکاس
  13. برن

    راه راست

    با سلام. می خوام یه نکته جالب (البته از نظر خودم) براتون مطرح کنم. بعد از اینکه سیلماریلیون رو خوندم،یه نکته جالب در مورد راه راست و خمیده شدن زمین به ذهنم رسید. ما تو قران داریم که از خدا می خوایم به راه راست هدایتمون کنه.ولی تا حالا از خودتون پرسیدید چرا راه راست؟ چرا نگفتن راه درست،یا راه سعادت.مگه هر راهی راست باشه یعنی راه درستیه؟ آها...اینجاست که شما باید منظور از راه راست رو با استفاده از سیلماریلیون بفهمید. خوشحال می شم نظرتون رو در این باره بدونم.
  14. ائارندیل Eärendil

    پذیرش تالکین در سایر فرهنگها

    پذیرش ،ترجمه و نشر آثار تالکین در سایر کشورها و زبانها هدف این تاپیک آشنایی کاربران با تاریخچه فعالیتهای تالکینی از جمله ترجمه کتاب،نقدهای ادبی و اجتماعی ،تاسیس انجمن های طرفداران،ایجاد سایت ،نشر مجله و... در سایر کشورها میباشد. لطفا مطالبی که در این رابطه خواهید گذاشت حتما با ذکر منبع باشه. از گذاشتن مطالبی درباره تاریخچه ترجمه آثار تالکین در ایران ،همچنین سایتهای فارسی و... در این تاپیک خودداری کنید چون تاپیکهای مستقلی در این باره وجود داره. امروزه خارج از کشورهای انگلیسی زبان ترجمه های زیادی از آثار تالکین،خصوصا ارباب حلقه ها یافت میشود و در اکثر کشورهای جهان انجمنها و سایتهای فراوانی درباره آثار تالکین وجود دارد که قصد داریم در این تاپیک مطالبی درباره آنها بگذاریم و بحثهایی پیرامون آن داشته باشیم.این انجمنها از همان ابتدا با نقد ادبی آثار و مطالعات علمی آغاز شدند و از اواسط دهه 1980 سرعت بیشتری گرفتند. دانشنامه تالکین ورودیهای جداگانه ای برای پذیرش و استقبال تالکین در حوزه های مختلف نفوذ زبانهای اروپائی مانند: ژرمن(سوئدی، دانمارکی، نروژی، آلمانی، هلندی) اسلاو (روسی و لهستانی) لاتین(فرانسوی،ایتالیایی،اسپانیایی) یونانی،فنلاندی،ترکی و مجاری اختصاص داده است. به اضافه پذیرش در ژاپن. که هر کدام یک ورودی مجزا است که به پذیرش تالکین در فرهنگهای اینترنتی گوناگون اختصاص داده شده است. آلمان ترجمه آلمانی هابیت به نظر میرسد در سال 1957 توسط والتر شِرفWalter Scherf انجام شده باشد.همینطور ارباب حلقه ها در 1972 توسط مارگارت کاروکسMargaret Carroux و اِبا-مارگارتا وَن فریمن Ebba-Margareta von Freymann ترجمه شده است. Deutsche Tolkien Gesellschaft ) DTG ) یک انجمن آلمانی اختصاص داده شده به مطالعه زندگی و آثار تالکین میباشد.این انجمن در سال 1997 در شهر کلن تاسیس شده است.DTG دارای بیش از 500 عضو (سال 2005) است و در بخشهای مختلفی از شبکه های محلی اینترنت سازماندهی میشود. DTG نیروی محرک اصلی پذیرش تالکین در کشورهای آلمانی زبان (بخش سوئیس در سال 1986 و بخش اتریش در سال 2002 تاسیس شده است) میباشد.همچنین DTG سازماندهی سمینار های بزرگ در مورد مطالعات تالکین در کلن 2004، یِنا jena 2005 و ماینز 2006 را بر عهده داشته است. نمونه ای از فعالیتهای DTG: پوستر همایش هانوفر 2012 آدرس سایت اینرنتی و منبع : http://www.tolkiengesellschaft.de/ یونان هابیت و ارباب حلقه ها در یونان در طول دهه 1970 توسط kedros (احتمالا نام انتشارات باشه) هر یک بوسیله مترجمان مختلف منتشر شده است.همینطور در اواسط دهه 1990 سیلماریلیون و قصه های ناتمام منتشر شدند. در سال 2001 مدت کوتاهی قبل از انتشار فیلم، نخستین جامعه یونانی (طرفداران) در محیط وب در سایتهای تبلیغاتی تشکیل شده بود. که در سال 2002 یک گروه رسمی طرفداران با نام Prancing Pony تاسیس شد،این گروه در دو شهر آتن و تسالونیکی تقسیم شده است.در طول پخش و بعد از پخش فیلم آثار ادبی زیادی از جمله شرح حال،مطالعات طرفداران و غیره (به زبان اصلی و ترجمه) منتشر شده است. منبع:http://tolkiengateway.net/wiki/Ellinik%C3%B3s_S%C3%BDllogos_Philon_T%C3%B3lkin وب سایت : http://tolkien.gr/ ممنون از اینکه ترجمه آماتور منو تحمل کردین،قول میدم تا یک هفته مطالب مربوط به فرهنگها و کشورهای دیگه از جمله سوئد، دانمارک ،نروژ ،فنلاند ،ترکیه، روسیه ،ژاپن و پاکستان و ...رو هر چه سریعتر بذارم.
  15. تور

    عصر جاهلیت

    در برهه هایی از زمان و در بعضی اقوام جاهلیت وجود دارد. به این معنی که یا هیچ چیز از خالق خود نمیدانند یا از دیگران شنیده اند. چرا از خالق یگانه خود فراموش کرده اند؟ پس از خلقت آینور و آردا و بیدار شدن فرزندان اول، آن ها یعنی همان وانیار و نولدور که به والینور آمدند ارو را خدای یگانه و والار را مقدران آردا می دونستند. اما سیندار چه؟ آن ها که در سرزمین میانه ماندند؟! بیاییم جلوتر. انسان ها بعضا تحت تعالیم و پرورش الف ها چیز هایی یاد گرفتند. از والار و ارو. اما پس از هجرت الندیل چی؟! فرزندان گوندور از والار یا ارو چه میدانند؟! آن ها خالق خود را که می دانند؟! هابیت ها که در غفلت از دنیای بزرگ زندگی میکنند چرا؟! چرا هیچ گونه تحقیقی در این امر نمیکردند که ما از کجا آمدیم و به کجا می رویم؟! در دوران سوم که میشود آن را دوران جاهلیت نامید میشه گفت فقط الروند و گلادریل و کله بورن و ایستاری به این امر واقف اند. یعنی ارو را خالق خود و آردا می دانند و والار را قدرت ها و مقدران آردا. تازه الف ها و انسان های خردمندشون، والار رو خداوندگاران می دانند و خب در گذر زمان این ها جاشون رو به عنوان خالق باز میکنن. و سوال اصلی و آخر این که چرا پس از فصول اول سیلماریلیون استاد به ندرت از ارو و ایلوواتار نام می برند. درسته که آردا و اختیاراتش کم و بیش به والار داده شد اما مردم آن باید ارو را به عنوان خالق پرستش کنند و از او شکر گذار باشند...
  16. LObeLia

    پیشی گرفتن سیلماریلیون

    سلام به آردایی های عزیز سیلماریلیون پر از ابهاماته. و شاید اگر استااد تالکین فرصت داشت میتونست واسه هر کدوم از داستان هاش یه کتاب رو اختصاص بده. دیالوگ های سیلماریلیون بسیار کمه. و توصیفات خیلی سریع گفته شدن. و کلا یه کتابه جمع و جوره که میتونست خیلی بزرگتر باشه. نسبت به هابیت و لوتر که چقدر دقیق بهشون پرداخته شده. این یکی از ویژگی های سیلماریلیونه که مثلا مث قرآن کتابیه که فقط منبعه و مرجع. همونجور که خودش گفته حالت حدیث گونه داره. یعنی اینا فقط نقل شدن... اما با این همه ما توی آردای کوچیکمون اکثر تاپیکهامون رو به نقد و شرح و بحث این کتاب , اختصاص دادیم. گاهی برای هر کدوم از شخصیتاش یه تاپیک جداگونه. با اینکه آگاهی ما از چگونگی رخ دادن دقیق وقایع خیلی خیلی کمتر از دو کتاب دیگه اس. نظر شما چیه؟
  17. 3DMahdi

    «سقوط آرتور»

    کتاب «سقوط آرتور» یکی از نوشته های خیلی قدیمی اما ناشناخته تالکین هست. تالکین این کتاب رو قبل از نوشتن هابیت و ارباب حلقه ها و در دهه 1930 نوشت اما نیمه کاره باقی ماند. چند روز پیش و بعد از حدود 80 سال این کتاب با ویرایش کریستوفر تالکین منتشر شد. خوشبختانه تونستم نسخه ای از این کتاب رو در اینترنت پیدا کنم. تا در اختیار شما قرار بدم. خودم تنها مقدمه کتاب رو خوندم. کریستوفر تالکین در اونجا اشاره میکنه که در نامه شماره 165 مورخ 1955 پدرش به این شعر ناتمام اشاره میکنه و میگه قصد داره تمومش بکنه اما اینکار هیچوقت انجام نمیشه. توجه: فرمت این کتاب Epub هست و برای خوندنش در کامپیوتر یا هر دستگاه دیگه نیاز به برنامه مخصوص دارید. Fall of Arthur, The - J.R.R. Tolkien.zip
  18. آلپانیانوس

    دنیای تالکین و مطاقبت با علم

    به نظر شما دنیای تالکین و مووداتش چه قدر واقعین و با علم جور در میان؟میشه مانند آنها رو به وجود آورد یا وجود داشتند. ترول ها که نمونه ی واقعیشون انسان های نئادرتاند که انسان ها ی غول پیکری بودند و یک مورد مشکوک پیداشده که اسکلتی تقریبا شبیه هابیت داشته.(همش از مجله ی دانستنیها)پاسخ دهید.
  19. Rezio.niki

    پاسخ مناسب برای یک سوال قدیمی

    سلام دوستان.توی تایپیک مکان های کشف نشده آردایکی ازدوستان یه تصویرازجهان گذاشته بودکه باکمی دقت متوجه می شدیدکه موردوردرست روی ایران عراق ومکه می افتاد.بنظرشماالان ماارگ هستیم؟اگه مکه وکوه شوم یه جاهست پس امام زمان ع باید همون سایرون باشه.بنظربدنمیاد؟ایاتالکین منظوربدی داشته؟
  20. مونت آو سائرون

    نگاهی به مکاتب ادبی در ارباب حلقه ها

    در این تاپیک وجود مکاتب ادبی را ( کلاسیسیم، رئالیسم ، ناتورالیسم، سورئالیسم، رمانتیسم، ) را در ارباب حلقه ها بررسی می کنیم . نخست، به مکتب رمانتیسم در ارباب حلقه ها می پردازیم : رمانتیسم چیست؟ " آغاز قرن نوزدهم را باید شروع عصر جدیدی در ادبیّات اروپا دانست که دامنه آن تا به امروز کشیده شده است. این دوره جدید که باید آن را عصر رمانتیک نام داد عصر طبقه بورژوازی شمرده می شد. در این دوره تجمّل و زندگی اشرافی همه اهمیّت و نفوذ خود را از دست داده بودند. قلمرو آثار ادبی گسترش یافت؛ حالا دیگر شاعران و نویسندگان از طبقه های گوناگون جامعه بودند. ادبیّات رمانتیک در قرن نوزدهم در کشور های اروپایی یکی پس از دیگری به ظهور رسید. در آغاز کلمه ی رومانتیک از طرفداران مکتب کلاسیک برای مسخره کردن نویسندگان جدید اطلاق می شد و معنی نخستین آن مترادف با خیال انگیز و افسانه ای بود. اصولاَ مهد نخست رمانتیسم انگستان بود و از آنجا به آلمان رفت و از آنجا به فرانسه رسوخ کرد و سرانجام تا سال 1850 بر ادبیّات اروپا مسلط شد." گزیده ای از یک مقاله ( از قاسم سرپوشی، از استادان ادبیات در سبزوار) ........................... اما همانطور که ذکر شد معنی نخستین کلمه رمانتیک، مترادف خیال انگیز و افسانه ای بود. ما بعد از مدتی مکتب رمانتیسم این گونه معنی شد که هر آنچه است که با احساسات و عاطفه در تماس باشد که احساس ، والاترین ها و زیباترین هاست. این مکتب رمانتیسم است؛ مکتبی که به بیان احساسات از جمله : عشق، شرافت، غیرت، گریستن، ترحّم ، خندیدن و ... حال نمونه های بارزی از وجود مکتب رمانتیسم را در ارباب حلقه بررسی می کنیم: عشق آرون و آراگورن: در حالی که هم نوع هم نبودند و آرون می دانست که اگر با آراگورن باشد زندگی ابدی، او را ترک می کند و این را ترجیح داد و تصمیم نگرفت تا همراه الفها سرزمین میانه را ترک کند. جنگ ائووین: اعتقاد ائووین و داشتن احساس بی نظیر دفاع در برابر دشمن، و احساس مسئولیّت در برابر دفاع از اتّحاد و نابودی نیروهای ضد عدالت! وجود این احساس مبارزه طلبی در ائووین باعث شد مخفیانه در جنگ گاندور همپای تئودن بتازد. فرودو و گالم: تاثیر فرودو بر گالم! گونه ی رفتار فرودو با گالم و احساسی که از جانب او به گالم منتقل می شد و حس صمیمیّتی که ناخودآگاه میان گالم و فرودو بر قرار شده بود، موجب شده بود که جنگ یا عداوتی میان ذات شرور او با ذات پاک او درگیرد. و دوگانگی شخصیّت او به گونه ای ضد و نقیض ِهم شوند. این تاثیر از فرودو، روزنه ی نفس پاکی و صداقت در وجود گالم را وسیع تر کرده و ذات شرور و خبیث او را از وجودش دور تر می کرد به گونه ای که گالم درک زیبایی ها را پیدا کرد و مثلا از زیبایی منظره ی حوضچه ممنوعه لذّت می برد. حمله ی اِنت ها: انت ها از جنگ می ترسیدند و بیان یک موضوع به زبان انتی بسیار طولانی بود، زمان می برد تا موضوع جنگ مطرح شود و موافقت هم معضلی دیگر! امّا درخت پشمالو زمانی که وارد عرصه ای از جنگل شد ،ناگهان ایستاد، حزنی فراگیر وجودش را در بر گرفت و خشمش فزونی کرد. او اجساد و لاشه های قطع شده هم نوعانش را دید که توسط سارومان از بین رفته بودند. او ناگهان از درد و ناراحتی فریادی کشید و گفت با هیچ کلمه ای درزبان ِانتی نمی شود این جنایت را توصیف کرد ، فقط فریاد است که می تواند نشانگر چنین جنایتی باشد. با شنیدن این فریاد دیگر درختان دریافتند که چه ظلمی به جنگل و طبیعت می شود و دست به انتقام و مبازه با سارومان زدند. این ها نمونه ای از بهره گیری از مکتب ادبی رمانتیسم در رمان ارباب حلقه ها است. همراهی سم: سم به خاطر قولی که به گاندلف داده بود و به خاطر وفای به عهد و مراقبت از فرودو سعی کرد خود را به قایق فرودو برساند و هر قدم که در آب گام برمی داشت در آب فرو می رفت و این اصلاَ برای او اهمیّت نداشت. تنها چیزی که برای او مهم بود ،وفای به عهد بود، عهدی که با گاندلف بسته بود. گاندلف به سم گفته بود تنهایش نگذار سم بایز گنجی، و او هم نخواست این کار را بکند. دیگر نمونه ها: نمونه های دیگری از این مکتب باز هم مشاهده می شود مانند آخرین حرف های تئودن به ائووین در حالات احتضار، سوگواری برای گاندلف توسط الف ها، توان از کف دادن گلادریل در برابر حلقه،... هر موضوعی که به احساس و عاطفه و حسّ دورنی در این داستان مربوط می شود در بهره گیری از مکتب رمانتیسم قرار دارد: هر واقعه ای که احساس را برانگیخته باشد! دوستان سعی کنند دیگر مکاتب ادبی را : 1-کلاسیسیم 2-رئالیسم 3- ناتورالیسم 4- سورئالیسم را در بخش هایی از رمان ارباب حلقه ها بررسی کنند که اگر هم نکنند خودم به بررسی خواهم پرداخت!
  21. Aslan

    «درخت و برگ»

    راستش طی سوالی که از مهدی در مورد کتاب درخت و برگ پرسیدم گفتم یه تاپیک در این رابطه بزنم: راستش اطلاعاتی در این رابطه پیدا نکردم به غیر از: 1- http://en.wikipedia....i/Tree_and_Leaf این رو از ویکی پدیا ور داشتمش در واقع به نظرم این کتاب دو داستان " داستان پری و داستان گرفتن برگ های ریز" رو شرح می ده که البته ادرس این دو تا داستان هم اینه برای کسایی که موضوع دو تا داستان بالا رو می خوان: http://en.wikipedia....n_Fairy-Stories http://en.wikipedia....n_Fairy-Stories در پایان اگه اطلاعات داشتم می ذارم تو سایت پ.ن: نمی دونستم چه طوری تو سایت عکس گذاشت و گرنه عکس کتاب رو براتون می ذاشتم :-? :-
  22. anarion_d

    تمثیلی یا تخیلی ؟

    داستان ها تالکین جز کدوم دسته از داستان ها هستند؟! تمثیلی مثل مثنوی مولانا که تمام شخصیت هاش مظهر یک دسته از آدم هاند یا داستانی که فقط به دنیای تالکین یعنی آردا ختم میشه؟ سوالم واضح بود؟ تذکر:دوستان از جمع بندی کردن بپرهیزیم! و بیاید داستان به داستان یا کتاب به کتاب این مسئله رو بررسی کنیم 1-سیل 2-هابیت 3-لوتر 4-داستان های دلخواه(برن و لوتین ، فرزندان هورین و .....) من به دلیل کمی وقت نظرم رو به پست بعدیم موکول میکنم،سریع بر میگردم
  23. aratorn

    سرنوشت

    سر نوشت شدوفکس و شلوب چی شد؟ راستی اگه کسی درباره ی عمر شدوفکس هم توضیح بده ممنون می شم
  24. Elrohir

    جمع در زبان های تالکین

    من نمی دونم انجا جای مناسبی هست یا نه ولی می خواهم بدونم فرق والا با والار و فرق مایا با مایار چیه؟مرسی
  25. آناتار

    توك پير

    سلام دوستان آردا! توك پير(هابيت چاق و باهوش و شجاع) جد بيبو بگينز چه جور هابيتي بود؟توك پير خيلي مورد علاقه ي تالكين بود (در لوتر بعضي جا ها ازش تعريف مي كنه ,مخصوصا گندالف) و اختراع بازي گلف توسط اون خيلي ابتكار جالبي بوده (كتاب هابيت ) توك پير با چماغش كله ي رييس اورك ها رو مي زنه كه چند ميل اون ور تر توي يه لونه خرگوش پيدا مي شه همين جا بود كه بازي گلف اختراع شد. D: .....
×
×
  • جدید...