رفتن به مطلب

جستجو در انجمن

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اودین'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای شورای ماهاناکسار

  • خبر
    • اخبار
  • دروازه های والمار
    • تازه واردین
    • حلقه سرنوشت
  • مباحث کتاب ها
    • شورای خردمندان
    • تالارهای دایرون
  • اقتباس‌ها
    • سینمای تالکین
    • موسیقی
    • بازی‌ها و سرگرمی‌ها
  • بخش طرفداران
    • نظرسنجی ها
    • مربوط به طرفداران
    • سرزمین میانه
  • دنیای فانتزی
    • ادبیات فانتزی
    • موجودات فانتزی

جستجو در ...

جستجو به صورت ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین به روز رسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

پیدا شد 1 نتیجه

  1. Halbarad

    اساطیر اسکاندیناوی و آردا

    با توجه به اینکه به نظر خودم تالکین بین ادبیات فولکلور قسمتهای مختلف اروپا از اساطیر اسکاندیناوی بیشتر از همه تاثیر گرفته خواستم بدونم آیا دوستان مشتاقن راجع به این اسطوره ها در این سایت بحث بشه یا نه؟ اگر جوابتون مثبته خودتون بحث رو شروع کنید یا بگید که من شروع کنم. برای شروع کار هم پیشنهاد میکنم از جهان بینی اسطوره های شمال اروپا و اسطوره آفرینش جهان در بین وایکینگها شروع کنیم. البته قبل از هر چیز باید دید که آیا ناظران سایت این بحث رو به تالکین مربوط میدونن یا اینکه حذفش میکنند. امیدوارم که حذف نشه. ضمن اینکه به علت فراموشی یه اشتباهاتی توی پست قبلیم بوده که میخوام اصلاحش کنم باید بگم دارم برای پست بعدی اطلاعات جمع میکنم. از مسئولین هم تقاضا دارم که اولا این دو تا پست من رو سر هم کنند و ویرایش کنند و ثانیا این مبحث رو حذف نکنن. در ابتدا جهان وجود نداشت. تنها یک چاله بسیار عمیق و بزرگ بود که البته به هر سو گسترده نبود. نیفلهایم سرزمین یخبندان در منتهی الیه شمال و موسپلهایم سرزمین آتش در دوردست جنوب قرار داشتند. رودخانه هایی از نیفلهایم سرچشمه میگرفتند و به داخل چاله میریختند و در ته آن منجمد میشدند. ابرها از موسپلهایم بر میخواستند و در بالای اون چاله می باریدند. از این بارانها دوشیزگان یخی و همچنین ایمیر Ymir که اولین غول یا ژیان بود به وجود اومدند. پسر ایمیر پدر اودین بود(اسمش رو پیدا نکردم) که مادر و همسرش هر دو دوشیزگان یخی بودند. اودین و دو برادرش(فکر میکنم ثور و تیر) ایمیر رو کشتند و از جسدش جهان رو خلق کردند. از سرش آسمان. از بدنش خاک. از خونش دریاها و همینطور هم از ابروهای ایمیر حصاری به دور میدگارد که محل زندگی انسانهاست ساختند. مقداری آتش از موسپلهایم برداشتند و به جای خورشید و ماه و ستاره ها توی آسمون گذاشتند.این یه خلاصه ای از آفرینش جهان در جهان بینی وایکینگ بود. مهمترین وجه تمایز اسطوره های شمالی از باقی اسطوره ها اینه که یه جورایی قرار نیست همه چی به خوبی و خوشی تموم بشه(همون طور که توی ارباب حلقه ها و هابیت میبینیم) خدایان شمال اروپا بر عکس خدایان سایر ملل فنا ناپذیر نیستند. بد تر از اون اینکه اونها خودشون میدونند که یه روز از بدیها شکست خواهند خورد(روز راگناروک Ragnarok یا شامگاه خدایان) اودین میدونه که در اون روز به وسیله فنریر بلعیده میشه. ثور میدونه که به وسیله مار یورمونگاند کشته میشه. کلا اساطیر اسکاندیناوی یه حالت اندوهباری داره که به نظرم خیلی شبیه دنیای آرداست. خوب به نظرم بهتره بیشتر از این بحث رو گسترده نکنم. البته فعلا. باید دنبال یه طرحی برای بیان این بحث داشته باشم. شما هم خواهشا یه مقدار استقبال. یه مقدار حمایت. میخوان این بحث رو ببندن ها.
×
×
  • جدید...