آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی انگلیسی - U - اورولوکی (اژدهایان آتشین)

اورولوکی (اژدهایان آتشین)

گلائرونگ، اولین اورولوکی. اژدهایان آتشین، آن‌هایی بودند که نفس آتشین داشتند. گلائرونگ، پدر اژدهایان اولین آن‌ها بود. اولین بار اواسط دوره‌ی اول دیده شد ولی قطعاً از سقوط اربابش، مورگوت جان به در برد. ظاهراً آنکالاگون نیز به همین نسل (۱) تعلق داشت و اسماگ، اژدهای آتشین‌دم بزرگی که به اره‌بور حمله کرد آخرین اورولوکی بزرگ بود. ظاهراً انواع پست‌تر دیگر از پایان دوره‌ی‌ سوم و پس از آن (۲) جان به در بردند. مشکلات شکل مفرد «مورگوت، سپاه عظیمی را که از مدت‌ها پیش آماده کرده بود بر سر مردم ناروگ نازل کرد و گلائرونگ اورولوکی از آنفائگلیت گذشت…» کوئنتا سیلماریلیون، ۲۱ حدیث تورین تورامبار توصیف گلائرونگ حاوی نکته‌ی غریب و ظریفی است: اورولوکی، اسم جمع است نه مفرد و این‌جا مناسب به نظر نمی‌آید (انگار جمله بگوید: گلائرونگ اژدهایان). دست‌نوشته‌ی اصلی این بخش چنین است: «مدتی بعد، همان سال، مورگوت که قدرتش را انباشته و طرحش را کامل کرده بود بالاخره حمله‌ای را بر نارگوت‌روند ترتیب داد. گلائرونگ اورولوکی از آنفائگلیت گذشت…» تفسیر تا ۲۷۷ آب‌راهه‌های خاکستری در جنگ گوهر (تاریخ سرزمین میانه، جلد چهاردهم) (تأکید از ماست) در این‌جا، جی.آر.آر. تالکین از شکل مفرد اورولوکی استفاده می‌کند که ظاهراً بهتر در جمله جا می‌افتد. دلایل چنین تغییری در پس پرده پوشیده است. احتمالاً، نسخه‌ی چاپی سیلماریلیون دچار اشتباه است و باید آن را چنین نوشت «گلائورنگ‌های اورولوکی». ولی به همین اندازه احتمال دارد که کریستوفر تالکین دلایل خوبی برای تغییر جمله داشته باشد. شاید به منبعی دسترسی دارد که ما از آن بی‌خبریم یا شاید صرفاً می‌خواست از گیج کردن خواننده پرهیز کند. (زیرا شکل جمع آن پیش از آن هم در سیلماریلیون آمده.)

نکته‌ها:

۱-برخی منابع ترجیح می‌دهند اژدهایان پرنده‌ای چون آنکالاگون را از شمار اورولوکی بیرون بدانند. خود تالکین به هیچ وجه جزئیات قابل اتکایی در این مورد به دست نمی‌دهد. هیچ پایه‌ی محکمی برای طبقه‌بندی وجود ندارد. استفاده از کلمه‌ی الفی لوکی «مار» ممکن است به معنای مخلوقی بدون قابلیت پرواز باشد ولی کلمه‌ی انگلیسی اژدها (dragon با خاستگاه یونانی drakon) دقیقاً همین بار معنایی را دارد. از این رو، «dragon»، «drake»، «serpent» و نیز کلمه‌ی مرتبط «worm» به ترتیب به معنی اژدها، اردک‌ نر، مار و کرم می‌تواند هنگام اشاره به این موجودات به جای یکدیگر به کار رود و هیچ از ظاهرشان نگوید.

۲-در کتاب یاران حلقه، بخش اول، فصل دوم، سایه‌ی گذشته، گندالف به فرودو می‌گوید که از زمان درگذشت اسماگ، «…هیچ اژدهایی بر زمین نمانده که آتش قدیمی‌اش به قدر کافی گرم باشد…» پس حداقل چند اژدها از این دست باید در آن زمان روی زمین مانده باشند.

درباره اله سار

x

شاید بپسندید

فرهنگ لغت الفی به فارسی

کتابی که پیش رو دارید، فرهنگ لغتی از زبان الفی به فارسی معاصر است که ...