آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی انگلیسی - K - پادشاهان گوندور (سلسله ی پادشاهان از نسل آناریون پسر الندیل)

پادشاهان گوندور (سلسله ی پادشاهان از نسل آناریون پسر الندیل)

لقب پادشاهان دونه داین ، الندیل و فرزندانش کسانی که بر قلمرو گوندور حکم می راندند . وقتی که ائارنور به مبارزه طلبی فرمانروای نزگول پاسخ داد و در میناس مورگول گم شد ، سلسله ی پادشاهان به پایان رسید . بعد از ناپدید شدن ائارنور ، گوندور به دست نسلی از کارگزاران اداره می شد روندی که تا زمان بازگشت آرگورن دوم معروف به اله سار ( وارث اصلی الندیل ) بعد از اتمام جنگ حلقه ادامه داشت.

۱ – الندیل ( ۱۲۱ سال حکومت تا سال ۳۴۴۱ دوران دوم )

او کسی بود که هر دو قلمرو آرنور و گوندور را بنیان نهاد و بر هر دو سرزمین به عنوان شاه برین حکومت کرد . تخت سلطنت او در پایتختش در شمال بود ، آنومیناس . و در طول حکومت او ، سرزمین گوندور تحت فرمان دو پسر او ایزیلدور و آناریون بود . او آخرین اتحاد را شکل داد و به قصد شکست سائورون لشکر کشی کرد ولی خود او در آن پیروزی برزگ نبرد از میان رفت .

۲- ایزیلدور ( ۲ سال حکومت تا سال دوم دوران سوم )

او به جای پدر عنوان شاه برین را به ارث برد ولی قبل از عزیمت به سمت شمال ، دو سال در قلمرو جنوبی گوندور حکم راند . در سال دوم دوران سوم ، او تاج و تخت گوندور را به برادر زاده اش منلدیل (پسر آناریون) سپرد و به سمت شمال رهسپار شد . در طول راه به وسیله ی اورک ها غافلگیر شد و از پا در آمد . بنابراین پادشاهی گوندور به منلدیل و فرزندانش واگذار شد .

۳- منلدیل ( ۱۵۶ سال حکومت تا سال ۱۵۸ دوران سوم )

ایزیلدور با سه فرزند ارشدش از بین رفت و تنها کوچکترین پسرش والندیل به عنوان وارث او باقی ماند . در این زمان منلدیل قلمرو گوندور را کاملا به ارث برد و تا سی نسل از فرزندان او جانشینانش بودند و بر تخت گوندور نشستند .

۴- کمندور ( ۸۰ سال حکومت تا سال ۲۳۸ دوران سوم )

۵- آرندیل ( ۸۶ سال حکومت تا سال ۳۲۴ دوران سوم )

۶- آناردیل( ۸۷ سال حکومت تا سال ۴۱۱ دوران سوم )

۷- اوستوهر ( ۸۱ سال حکومت تا سال ۴۹۲ دوران سوم )

اوستوهر میناس آنور ( که بعدها به میناس تی ریت معروف شد ) را بازسازی و گسترش داد و آنجا را بدل به پایتخت تابستانی اش کرد . در دوران حکومت او حمله ی سرزمین های وحشی شرق به گوندور آغاز شد .

۸- رومنداکیل اول ( ۴۹ سال جکومت تا سال ۵۴۱ دوران سوم )

او ایسترلینگ ها را شکست داد و نامش را به «رومنداکیل فاتح شرق» تعییر داد . با این حال با حمله ی مجدد مردان وحشی شرقی با مرگ خود روبرو شد .

۹- تورامبار ( ۱۲۶ سال حکومت تا سال ۶۶۷ دوران سوم )

تورامبار انتقام مرگ پدر را گرفت و سرزمین های شرق گوندور را بعد از پیروزی در نبرد به زیر سلطه گوندور در آورد .

۱۰ – آتاناتار اول ( ۸۱ سال حکومت تا سال ۷۴۸ دوران سوم )

۱۱- سیریوندیل ( ۸۲ سال حکومت تا سال ۸۳۰ دوران سوم )

۱۲- تارانون فالاستور ( ۸۳ سال حکومت تا سال ۹۱۳ دوران سوم )

او اولین از بین چهار شاه دریانورد بود . او سعی خود را بر بنای نیرو دریایی گوندور گذاشت . ملکه ی او ، برتیل به تبعید فرستاده شد و بنابراین او در میان شاهان گوندور ، اولین شاهی بود که بدون هیچ فرزندی مرد و بعد از او پسر برادرش تارکیریان سلطنت کرد .

۱۳- آرنیل اول ( ۲۳ سال حکومت تا سال ۹۳۶ دوران سوم )

دومین شاه دریانورد که با افتخار لنگرگاه های اومبار در جنوب را فتح کرد و مرز های قلمرو گوندور را بیش از پیش گسترش داد . ولی در توفانی که رخ داد از بین رفت و مغلوب شد .

۱۴- کیریاندیل ( ۷۹ سال حکومت تا سال ۱۰۱۵ دوران سوم )

در زمان کیریاندیل ، هارادریم بر علیه نیروهای گوندور وارد اومبار شدند و پادشاه در دفاع مقابل آنها کشته شد .

۱۵- هیارمنداکیل اول ( ۱۳۴ سال حکومت تا سال ۱۱۴۹ دوران سوم )

او انتقام خون پدر را گرفت و تصرف سرزمین های جنوبی را ادامه داد به طوری که قلمرو گوندور به بیشترین وسعت خود در تاریخ رسید .

۱۶- آتاناتار دوم ( ۷۷ سال حکومت تا سال ۱۲۲۶ دوران سوم )

به خاطر گسترش مرز ها و دارایی های سرزمینش ، او را آلکارین نامیدند ، آتانار شکوهمند . هرچند که او روح جنگاوری و ماجراجویانه ی اجدادش را نداشت .

۱۷- نارماکیل اول ( ۹۸ سال حکومت تا سال ۱۲۹۴ دوران سوم)

نارماکیل از نبرد های دریایی خسته شد و فرمانده ای منصوب کرد تا حکومت او را کنترل کند . این فرمانده پسر عموی او ، مینالکار بود که روزی خودش بر تخت سلطنت گوندور با نام رومنداکیل دوم تکیه زد . دوران حکومت نارماکیل بدون هیچ پیامدی سپری گشت و برخلاف دوران حکومت برادر جوانترش ، موفق بود .

۱۸- کالماکیل ( ۱۰ سال حکومت تا سال ۱۳۰۴ دوران سوم )

در سراسر حکومت کوتاه کالماکیل ، پسرش مینالکار به عنوان نایب حکومت می کرد .

۱۹- رومنداکیل دوم ( ۶۲ سال حکومت تا سال ۱۳۶۶ دوران سوم )

بعد از شصت و چهار سال فرماندهی در نقش نایب ، مینالکار حکومت خودش را شروع کرد و بر تخت سلطنت تکیه زد . به یاد پیروزی بزرگ بر ایسترلینگ ها که در دوران نایب السلطنه بودنش رخ داد ، نام خود را به رومنداکیل دوم تغییر داد. او برای برقرار روابط دیپلماتیک با شرق تلاش کرد و با قبیله های انسان های شمالی در رووانیون در برابر تاخت و تاز آتی ایسترلینگ ها متحد شد . او پسرش والاکار را به عنوان سفیر به طرف مردان شمالی فرستاد و درحالی که هنوز رومنداکیل بر تخت گوندور نشسته بود او با ویدوماوی در شرق ازدواج کرد و صاحب پسری شد .

۲۰ – والاکار ( ۶۶ سال حکومت تا سال ۱۴۳۲ دوران سوم )

والاکار شاه ستیزه جو ای بود مخصوصا به دلیل این که نسلش خون مردان شمالی را به ارث می بردند . در اواخر حکومت والاکار ، شورشی رخ داد و منطقه ی گوندور جنوبی از سرزمین اصلی گوندور جدا شد .

۲۱ – الداکار ( ۴۸ سال حکومت به طور متناوب تا سال ۱۴۹۰ دوران سوم )

بعد از اینکه الداکار دورگه ( نیم گوندوری و نیم شمالی ) به سلطنت رسید ، شورش های زمان والاکار تبدیل به یک جنگ درون شهری شد و بعد از پنج سال حکومت الداکار توسط کاستامیر غاصب کنار زده شد . به مدت ده سال الداکار در شرق مخفی شد . در این مدت به جمع آوری نیرو و ارتش پرداخت و بعد کاستامیر را برای پادشاهی بر حق خود به چالش طلبید و خودش کاستامیر غاصب را به قتل رساند . او بعد از بازیافتن حکومتش ، به مدت چهل و سه سال دیگر حکومت کرد .

۲۲ – کاستامیر ( ده سال حکومت تا سال ۱۴۴۷ دوران سوم)

غاصب حکومت الداکار که در اصل از خاندان تاج و تخت بود ( او نوه ی نوه ی کالماکیل بود ) و به همین دلیل صحیح بود که پادشاه گوندور باشد . او فقط به مدت ده سال حکومت کرد و در حالی که ناآرامی در حکومت او در حال افزایش بود ، الداکار از شرق به گوندور لشکر کشید و تاج و تخت گوندور را احیا کرد .

۲۳ – آلدامیر  ( ۵۰ سال حکومت تا سال ۱۵۴۰ دوران سوم )

آلدامیر فرزند جوانتر الداکار بود (برادر بزرگتر وی ، اورنندیل به اشاره ی کاستامیر کشته شد ) در آن زمان جنگ هایی بین گوندور و مردم جنوب در گرفت و آلدامیر در آن نبرد ها از پای در آمد .

۲۴ – هیارمنداکیل دوم ( ۸۱ سال حکومت تا سال ۱۶۲۱ دوران سوم )

پسر آلدامیر ، انتقام خون پدر را با چیره شدن بر هارادریم گرفت و به گرامی داشت این پیروزی نام خود را به هیارمنداکیل ( به معنی فاتح شرق ) تغییر داد . او دومین پادشاه گوندور بود که به این نام فرخنده خوانده می شد .

۲۵ – میناردیل ( ۱۳ سال حکومت تا سال ۱۶۳۴ دوران سوم )

دورن حکومت میناردیل کوتاه بود . او در هنگام حمله ی دزدان دریایی اومبار در بندر پلارگیر بود و در آن حمله به قتل رسید .

۲۶ – تلمنار ( ۲ سال حکومت تا سال ۱۶۳۶ دوران سوم )

دوران حکومت تلمنار حتی از پدرش کوتاه تر بود . او و همه ی فرزندانش در طاعون منحوس از بین رفتند و نسل او و فرزندانش به پایان رسید .

۲۷ – تاروندور ( ۱۶۲ سال حکومت تا سال ۱۷۹۸ دوران سوم )

تاروندور در جوانی و زود به حکومت رسید و در میان شاهان گوندرو طولانی ترین دوران سلطنت را داشت . سرزمین او به دست طاعون و جنگ به تاراج رفته بود ، و او برای بازیابی قدرت تلاش کرد . تاروندور بود که پایتخت گوندور را از اوسگیلیات به میناس آنور تغییر داد .

۲۸ – تلومختار اومبارداکیل ( ۵۲ سال حکومت تا سال ۱۸۵۰ دوران سوم )

تلومختار فراموش ناشدنی ترین شاهی هست که اومبار را در جنوب فتح کرد و به خاطر آن نام اومبارداکیل به معنی فاتح اومبار ، را به خود افزود .

۲۹ – نارماکیل دوم ( ۶ سال حکومت تا سال ۱۸۵۶ دوران سوم )

در زمان نارماکیل بود که نبر های گوندور و ارابه سواران آغاز شد . آنها به شکل ناگهانی از شرق یورش آوردند و حکومت کوتاه نارماکیل در حمله ی شدید آنها به پایان رسید .

۳۰ – کالیمختار ( ۸۰ سال حکومت تا سال ۱۹۳۶ دوران سوم )

کالیمختار برعکس پدرش که در نبرد شکست خورد ، پیروزی به یاد ماندنی ای در نبرد با ارابه سواران در دشت داگورلد کسب کرد . با این حال ارابه سواران به تمامی نابود نگشتند و همچنان خطر آنها برای مرز های شرقی گوندور پابرجا بود .

۳۱ – اوندوهر ( ۸ سال حکومت تا سال ۱۹۴۴ دوران سوم )

اوندوهر مثل پدر و پدربزرگش به نبرد با ارابه سواران کشیده شد . ارابه سواران با مردان خاند و هاراد پیمان اتحاد بستند و تمام دشمنان گوندور در یک زمان به گوندور حمله کردند . نیروهای گوندور تحت رهبری فرمانده ی مقتدرشان آرنیل ، پیروزی بزرگی به دست آوردند و اردوگاه های دشمنان را به آتش کشیدند . ولی اوندوهر و دو فرزندش ، آرتامیر و فارامیر ، از بین رفتند .

وقفه در سلطنت ( به مدت یک سال تا سال ۱۹۴۵ دوران سوم )

بعد از گم شدن اوندوهیر و فرزندانش ، تاج و تخت گوندور فاقد شاهی حقیقی بود . آرودوی از آرتادین مدعی حکومت گوندور شد و دلیل مدعی بودن او ، این بود که او از نسل ایسیلدور است . ولی ادعای او پذیرفته نشد . در عوض ، چوگان سلطنتی به آرنیل ، فرمانده ای که پادشاهی جنوبی را حفظ کرده بود رسید . او نوه ی نوه ی نوه ی تلومختار بود و به درستی از خاندان سلطنتی به شمار می رفت .

۳۲ – آرنیل ( ۹۸ سال حکومت تا سال ۲۰۴۳ دوران سوم )

آرنیل در دوره ای بر گوندور حکمرانی کرد که آشفتگی در سرزمین میانه حاکم بود . در شمال ، شاه جادو پیشه آخرین پادشاهی دونه داین را مورد تجاوز قرار داده بود ؛ آرنور پسر آرنیل به شمال رفت و به یاری آرتادین شتافت . او بسیار دیر رسید ، ولی با این حال باعث نابودی آنگمار شد . فرمانروای نزگول بعد از آن شکست به موردور فرار کرد و بعدا در دوره ی حکومت آرنیل نزگول شروع به حمله به میناس ایتیل ، دژ مستحکم گوندور در مرز های موردور ، کرد و موفق به فتح آن شد . بعد از آن زمان ، میناس ایتیل به میناس مورگول معروف شد و میناس آنور به میناس تی ریت .

۳۳ – آرنور ( ۷ سال حکومت تا سال ۲۰۵۰ دوران سوم )

آرنور تنها هفت سال حکومت کرد چرا که او بی خردانه دعوت مبارزه ی فرمانروای نزگول را پذیرفت و از روی میل خود به میناس مورگول رفت . دیگر اثری از او دیده نشد و از دست رفتن او بار دیگر گوندور را بدون پادشاه و جانشین گذاشت .

وقفه در سلطنت ( به مدت ۹۶۹ سال تا سال ۳۰۱۹ دوران سوم )

برای تقریبا یک هزاره ، بعد از از بین رفتن آرنور ، گوندور شاهی نداشت و توسط کارگزاران اداره می شد و اداره ی امور گوندور به خاندان هورین از امین آرنن واگذار گشت ، خدمتگزاران شاه میناردیل . از وقتی که ماردیل ورونوه اولین کارگزار گوندور بر تخت نشست ، بیست و شش نفر از کارگزاران نسل به نسل ادامه یافتند تا دنه تور دوم . تا زمانی که زمان کسی فرا رسد که پادشاهی بر حق خود را مدعی شود .

۳۴ – آراگورن اله سار ( ۱۲۲ سال حکومت تا سال ۱۲۰ دوران چهارم )

آراگورن وارث گمشده ی ایسیلدور در شمال بود و نسل او مستقیم به اولین و دومین پادشاهان گوندور می رسید . کسی که در زمان جنگ حلقه به مسند خود رسید و در سال سقوط باراد دور تاج گذاری کرد . او قلمرو های شمال و جنوب را از نو متحد کرد . ملکه ی او آرون ، دختر الروند و وارث او فرزندش الداریون بود .

۳۵ – الداریون ( آغاز حکومت از سال ۱۲۰ دوران چهارم )

اطلاعات زیادی در مورد الداریون پسر آراگورن موجود نیست ، به جز نام او و این که او موفق شد نسل خاندان سلطنتی را به دوران چهارم ببرد .

درباره اله سار

x

شاید بپسندید

فرهنگ لغت الفی به فارسی

کتابی که پیش رو دارید، فرهنگ لغتی از زبان الفی به فارسی معاصر است که ...