رفتن به مطلب
پرنسس ایووین

سوالات ارباب حلقه ها

Recommended Posts

پرنسس ایووین

یه سوال

پدر ایووین در کدام جنگ کشته شد .

اسم اون جنگ چی بود و توسط چه کسانی کشته شد؟

اسم پدرش چی بود؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
یه سوال

پدر ایووین در کدام جنگ کشته شد .

اسم اون جنگ چی بود و توسط چه کسانی کشته شد؟

اسم پدرش چی بود؟

آئووین فرزند اِئوموند و تئودوین(خواهر تئودن) بود. پدر او اِئوموند از فولد شرقی ، شهسوار ارتش پادشاهی روهان بود. اِئوموند در سال 3002 دوره سوم در حمله گروهی اورک در امین مویل کشته شد و مادر آئووین یعنی تئودوین هم بعد از مدت کوتاهی از دنیا رفت.

موفق باشید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
پرنسس ایووین

دوست عزیز .

از جواب کاملتان متشکرم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانو گالادريل

اينطور كه من يادمه توي كتاب ارباب حلقه ها هيچ جا از سرزمين هاي ديگه اي به غير از سرزمين ميانه نام برده نشده.ميخواستم بدونم در آن زمان چه سرزمين هاي ديگه اي وجود داشتند؟

الف هايي كه سرزمين ميانه رو ترك ميكردند و براي هميشه ميرفتند به چه سرزميني كوچ ميكردند؟

واينكه آيا تالكين سرزمين ميانه رو خودش خلق كرده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون
اينطور كه من يادمه توي كتاب ارباب حلقه ها هيچ جا از سرزمين هاي ديگه اي به غير از سرزمين ميانه نام برده نشده.ميخواستم بدونم در آن زمان چه سرزمين هاي ديگه اي وجود داشتند؟

الف هايي كه سرزمين ميانه رو ترك ميكردند و براي هميشه ميرفتند به چه سرزميني كوچ ميكردند؟

واينكه آيا تالكين سرزمين ميانه رو خودش خلق كرده؟

گالادریل عزیز , به نظر میرسه شما حتی تلاش نمی کنید که برید دنبالش و بفهمید و فقط می پرسید تا راحت بهتون جواب داده بشه. اگه کمی در بخش های اطلاعاتی آردا می گشتید -مثل تاریخچه ها- و یا حتی خودتون با یه کم جستجو چیزای زیادی پیدا کنید حتی در وبلاگ های من یا رینگیتور.

در هر صورت همین آردایی که شما توش عضوید اسم دنیای کامل تالکینه که سرزمین میانه فقط یه بخش کوچیکشه. والینور قلمرو قدسی و سرزمین های بسیار دیگه مثل سرزمین های سیاه هم در آردا -زمین- وجود دارند. بله همه این دنیا و چیزای توش الهام گرفته از دنیای واقعی ما و اوریجینال خود تالکینه. قاره آمان -والینور- همان سرزمین های جاویدان و قلمرو قدسی , جاییه که الفها بهش کوچ می کنن و الان از روی آردا برداشته شده و راه مخفی ای داره تا کسی جز الفها بلد نباشه و نتونه بره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانو گالادريل

بانو آرون عزيز

مطمئن باشيد اگر ميدونستم كجا بايد دنبالش بگردم يه تاپيك جديد نميزدم.

به هر حال از اينكه جوابمو دادين و راهنماييم كردين خيلي متشكرم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانو گالادريل
قاره آمان -والینور- همان سرزمین های جاویدان و قلمرو قدسی , جاییه که الفها بهش کوچ می کنن و الان از روی آردا برداشته شده و راه مخفی ای داره تا کسی جز الفها بلد نباشه و نتونه بره.

حالا كه صحبت از الف ها شد بذاريد يه سوال ديگه هم بكنم.من الفباي الفي رو طبق دستور تالكين ياد گرفتم.ميخوام بدونم چه طوري ميشه زبانش رو هم ياد بگيرم؟؟در قسمت زبان ها فقط گفته ها ي الفي توي فيلم و توضيحات مخصوص به اون زبان ها رو نوشته.

و در ضمن من در قسمت آرشيو هم دنبالش گشتم .فقط يك ديكشنري پيدا كردم . كه اون هم فقط جمله هايي رو كه توي فيلم گفته شده بود ترجمه ميكرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

حالا كه صحبت از الف ها شد بذاريد يه سوال ديگه هم بكنم.من الفباي الفي رو طبق دستور تالكين ياد گرفتم.ميخوام بدونم چه طوري ميشه زبانش رو هم ياد بگيرم؟؟در قسمت زبان ها فقط گفته ها ي الفي توي فيلم و توضيحات مخصوص به اون زبان ها رو نوشته.

و در ضمن من در قسمت آرشيو هم دنبالش گشتم .فقط يك ديكشنري پيدا كردم . كه اون هم فقط جمله هايي رو كه توي فيلم گفته شده بود ترجمه ميكرد.

جاي سؤالت اينجا نيست. به هرحال مي توني توي نت با عبارت هاي Sindarin Course و يا Quenia Course دنبال جزوه هاي آموزشي اين دو گويش الفي بگردي.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانو گالادريل

دستتون درد نكــــــــــــــــــنه!واقعا ازتون ممنونم Mass عزيز!

با همين نامي كه گفتين تونستم آموزش كاملش رو پيدا كنم.بازم ممنون!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تورین تورامبار

دوستان دقت فرمایند.در این تاپیک شما می توانید هر سؤالی درباره ی ارباب حلقه ها دارید بپرسید.هر چه سؤال سخت تر باشد بهتر است چون من و دیگر دوستان آردا می توانیم جواب قانع کننده تری بدهیم.

ارادتمند........

ت.ت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

با درود

سوال سخت من :

چرا شاه جادوپیشه ی آنگمار نابود شد ؟؟

مگه نه زندگی اونا به حلقه بسته هست

مگه نه گندالف و استرایدر گفتن نزگول ها نمی میرن

من می تونم زخمی رو که توسط شمشیر وسترنس بهش زده شد رو قبول کنم چون شمشیر قدرتمندی بود

اما شمشیر ائووین قدرتی نداشت که اونو نابود کنه

و یک سوال دیگه

اون جادو رو کی روی شاه جادوپیشه ی آنگمار گذاشته بود که نمیره ؟؟؟

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

دوستان این سوالات اکثرشون تو بحثای قبلی پاسخ داده شده!

نیازی نسیت که دوباره مطرح بشن به نظرم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

راستی الوه جان،امضات با پیش بینی ها همخونی نداره ها!ملکور بر میگرده اما ایندفعه هم بد به فنا میره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برن

یه سوال خوب;)که البته شایدم سوال نباشه!)

به نظر شما تالکین می تونسته همه این داستان ها و اتفاقات رو از ذهن خودش خلق کنه؟

یا واقعا یه همچین چیزایی بودن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

بد به فنا میره

الان که تقریبا پیروز هستش

اون گفت رهبری آخرین نسل انسان ها رو مردانی پست به عهده می گیرن و نژاد انسان ها در تپه های فراموش شده ماوا خواهند گزید تا همگی آن ها شکار شوند

الان هم فقط تعداد کمی باقی موندیم

من الف

شما یکی از والار

یک یوروک هی جنگی

لگولاس بازم الف و چند تا دیگه

چطوری می خواهیم جلوشو بگیریم ؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

تولکاس جان آره مطرح شده

اما دلیل مرگش با شمشیر ائووین رو ننوشته بود

منم گفتم

شمشیر مری رو قبول دارم اما شمشیر ائووین ...

در ضمن پیش بینی هم ممکنه به خطا بره

یک الف هیچ وقت نمیگه آره و نمیگه نه

در ضمن الوه نام اصلی تین گول کبود ردا هست :دی

چرت می نویسم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

خب اینکه اسم تینگوله،چه ربطی به بحث داشت؟

برن عزیز،این داستان ها با الهام از اساطیر نوشته شده،بخصوص اساطیر نورث

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

هیچی

اما گفتم چرا ائووین تونست اونو بکشه ؟

:دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برن

بله تولکاس جان،و اونا هم بالاخره یه گوششون به وا

قعیت میرسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

کیا؟ ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

اینا

این داستان ها با الهام از اساطیر نوشته شده،بخصوص اساطیر نورث

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

در ضمن سوال من مونده ها ؟؟؟ ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Ugluk

با سلامي دوباره پس از مدت ها! ;)

(دلايل نبودنم هم نيست جايش اينجا!فقط در همين حد بگم كه اشكال،فني هست!!! )

اول از همه يه تذكر بدم كه ويچ كينگ(جادو پيشه) با شمشير ائووين نمرد.بلكه فقط از اون شبه جسمي كه داشت خارج شد.مرگ و زندگي تموم نزگول ها به وجود حلقه بستگي داره و تنها در صورت نابودي حلقه ي يگانه هست كه اونا هم نابود ميشن.

در واقع نزگول ها شبح هايي هستن كه بدون اون شبه لباس هاشون قابل ديدن نيستن و اگه هم لباسي مي پوشن فقط به خاطر اينه كه پر ابهت تر و مهيب تر نمايش داده بشن.

در مورد ويچ كينگ قضيه واسه خودم هم يكم مشكوكه.ولي به نظر ميرسه همونطور كه هركي اصولا يه نقطه ضعفي داره،اون شمشير هم با اصابت به سرش كه قسمت مهمي از بدن ويچ كينگ هست،باعث نابوديش شده.ولي نه به اون معنا كه كاملا نابود بشه.فقط خيلي ضعيفش كرده به شكلي كه ديگه از اون كالبد و لباس خارج شده.البته قبل از اون،شمشير مري ضعيفش كرده بود كه ضربه ي ائووين كارشو تكميل كرد.

در مورد اينكه چه كسي اون جادو رو روي ويچ كينگ قرار داده بود هم بايد بگم كه اين جادو يا طلسم يا چيزي شبيه به اين نبوده.البته اصولا اشباح حلقه به علت قدرتي كه حلقه بهشون ميده ناميرا مي شن،ولي احتمال ضعيف شدنشون هست.همون اتفاقي كه واسه ويچ كينگ بعد از ضربه ي ائووين افتاد.اين هم كه ويچ كينگ گفته هيشكي نميتونه منو بكشه،بيشتر يه بلف بوده!بلفي كه واقعيت هم داشته ولي نه به اون معنا كه هيچوقت قدرتش هم كم نشه.شايد اگه حلقه به دست سائورون مي افتاد و نابود نميشد،ويچ كينگ دوباره مي تونست خودش رو تقويت كنه و به شكل سابق يا شايد هم شكل ديگه اي برگرده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
NGNG

دوستان عزیز...

انقدر از پیش بینی نگین..

ملکور که حتما بر میگرده..

و با برگشتنش..

سائرون رو حتما بر میگردونه...

و با برگشتن سائرون...

حتما یک حلقه ساخته میشه.

و با قدرت گرفتن هر دو طرف...

حتما میان اینا جنگ روخ میده..

چرا؟

چون هر دوی اینا میخوام آردا مال خودشون یاشه..

سائرون هم به خاطر این که ملکور یه والا هست و والا هیچ وقت نمیتونه فیزیولوژیکی عمل کنه..

و همش پی قدرت و جادو هست.....و بر ساختار بنیادی هر چیز دلالت داره...

پس سائرون براش با خیال راحت علمی رو که از آئوله یاد گرفته بود...یادش میده..

کی خیلی خیلی بعد ها.....در جایی که خیییلی خلاصه کردم..

براش دردسر درست میشه..

لطفا داستان رو از آینه ی گلادریال یا از گوی سارومان نبینین.....خودتون با چشم خودتون ببینین...و آینده هر چی که هست رو بسازین.....حتی اگر انسان ها و الف ها و تمام موجودات سرزمین میانه نابود بشن...

که نمیشن....

لطفا برای کسب اطلاعات در مورد دوره ی پنجم...

حتی...دوره ی ششم...و فصل جدید....

از شروع جدید...به تاپیک بازگشت ملکور مراجعه کنین...

و اون داستان رو بخونین..

و قبل از ایراد گذاری... و قبل از بی عرضش جلوه دادنش... ;) ;)

از من مشکلتونو بپرسین.. ;)

ممنون... :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
NGNG

سوال:

چطوری شد که سائرون مرده و ملکور از همه جا بی خبر توانستند جلوی پیش بینی رو بگیرن؟

جواب:

سائرون پس از مرگش...به تالار ماندوس رفت..و در آنجا به انتظار نشست

وقتی دید ارواح پلید و پیش بینی ها داره حقیقت پیدا میکنه و ملکور زنجیر ائوله رو داره پاره میکنه.

وارد عمل میشه..

و به فکر یک جور خلل در میان ماندوس و ارواح میشه..

تا که فکری به زهنش میرسه..

اونم اینه:

در میان تمام ارواح شایعه پراکنی میکنه که ماندوس شمارو برای خودش میخواد...برای لشکر کشی به ملکور و بعد نابودی اون..

و آلوده کردن روح شما و نابودی کامل شما..

اگر میخوایین جان سالم به در ببرین...باید نزارین اون به شکل خود خواهانه عمل کنه.

انها سائرون رو میشناختند که حیله گره...

ولی چرا؟

چرا پس از مرگ...و پس از این که راهی برای برگشتن نیست اون داره این حرفا رو میزنه؟

برای همین...راستی حرف اون تا حدی میان ارواح معلوم شده و همه ی ارواح به ماندوس خشم گرفتند..و یا که از حرف های اون..

تا حدی روی گردان شدن...

سائرون در میان تالار بود که در این خلل و اعتراضات اون از تالا فرار کرد.

مایا از مرکوود در گویی که داشت..متوجه شد که سائرون از تالار فرار کرده..

ولی متوجه نشد که ملکور بنا به پیش بینی بر میگردد و کشته میشود...

برای همین...اون بدون حرف و یا خبر..و یا اطلاع دادن کسی..

اونو به پشت دیوار های شب میفرسته..

جایی که ملکور نیز آنجا بود..

سائرون به ملکور پیوست و هر دو برای گذر از مشکلات و موانع بعدی... همکاری کردن..

سائرون بنا به چیز هایی که شنیده بود..

و میدانست ملکور چگونه میمیرد.

پس اشتباهاتی را که ملکور امکان مرتکب شدن به آن را داشت...

یا در پیش بینی آمده بود..

سائرون مانع آن شد..

و سائرون همانند یک راهنما برای ملکور

اونو به شرطی که سائرون را برگرداند..

به زمین فرستاد و از درهای آردا که میخواست بگذرد..

سائرون بنا به اسرار بیش از حدی که به ملکور کرده بود.....ملکور بعد از عبور دریچه ها و ورود او به آسمان اردا..

با تولکاس که راه او را سد کرده بود....نجنگید...و تولکاس که از پیش بینی آگاه بود... به اون اجازه ی رفتن داد..

و بد ترین عمل عمر خود را مرتکب شد.

چون فکر میکرد با کشتن ملکور مانع پیشبینی میشود...

در صورتی که این طور نبود..

ملکور به هاراد آمده و در انجا به سفارش سائرون ... اونو به زمین برگردوند و جسمی رو برای اون ساخت...از آینور سارلس..

که نه ارک...نه انسان...شبیه اون نبود...در واقع جسمی عجیب زشت برای او در نظر گرفت..که قابل انعتاف و قابل پذیرش تغییرات بود...از جمله روشنایی و تاریکی.

که البته در صورتی که اون آینور...با حلقه و یا چیزی...اسیر میشد....دیگر راهی برای خیانت..و یا انعتاف و یا تغییر نداشت..

همچون ارک ها پلید میشد...

و سائرون با همین جسم پلید..(بدون حلقه..بدون اسیری...بدون هیچ چیز)

برگشت..ولی قدرت کمی داشت..

ولی نیرو های زیادی توسط ملکور..از جمله بالروگ...گابلین ارک و غیره تشکیل شد...

و زخم شمشیری که در پایش بود و باعث لنگیدن اون بود...شروع به التیام کرده بود..و داشت بهبود پیدا میکرد.

ولی جای سوختگی سیلماریل ها...در دستش...

هنوز آزار دهنده بود...

(میان دوره ی چهارم تا پنجم)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×
×
  • جدید...