رفتن به مطلب

Recommended Posts

تراندویل

AlatarوPallando جزو اولین جادوگرانی بودند که در دوره سوم وارد سرزمی میانه شدند آنها با سارومان برای انجام ماموریتی به شرق دور سرزمین میانه رفتند اما از آن ماموریت فقط سارومان بازگشت وآنها هرگز با نگشتند .( در توضیهات مربوط به مایارها فقط لقب آنها یعنی جادوگران آبی ذکر شده واسم آنها گفته نشده است)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تراندویل

اولا شما اسمشون رو بین مایارها نیوردین دوما بحثش اینه که چه بلایی سرشون امده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

خوب بیچاره حق داره به خاطر هر سوال یک تاپیک راه می اندازید... البته من هم اولاش خودم این جوری بودم... ولی بهتره درباره ابهامات و تردیده ا در همون تاپیک های ایجاد شده بحث را ادامه بدیم... در ضمن آقا من می خواهم زندگی نامه شخصیت های ارباب حلقه ا را بذارم... نمی دونم به صورت مقاله می ذاریدش.. یا در بخش داستان های سرزمین میانه قرارش می دید یا همین جا ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار

در مورد پیامبران آبی آگاهی اندکی وجود دارد.و نامی که از آنها باقی مانده چنین است : Ithryne Luin ؛جادوگران آبی.آنها به همراه سارومان به شرق رفتند اما هرگز باز نگشتند و در شرق ماندند چه برای ماموریتی یا اینکه هلاک شدند و یا اینکه بر طبق بعضی از روایات توسط سارون دستگیر و فریفته شدند و به هیئت خدمتکاران او در آمدند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

تراندویل جان به خاطر اینکه بخش موجودات ما هنوز کامل نیست ولی به اون صورت هم که گفتی نبوده و اسمشون اونجا آورده شده (جادوگران آبی) بهرحال به زودی سرجاشون قرار میگیرن. در مورد سوالت لگولاس هرجور خودت بیشتر دوست داری بگو تا همونطوری بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

حتما کسایی که توی فروم زیاد میگردن فهمیدن هرجا اسم جادو و جادوگر باشه منم اونجا هستم!

میشه بیشتر راجع به این جادوگران و اصلا دسته بندی اونها توضیح بدید؟ اونطوری که من آموختم جادوگران دو دسته اند: جادوگران سفید و جادوگران سیاه. که البته هر دسته به چند دسته ی دیگه تقسیم میشن، اما تا حالا چیزی راجع به جادوگران آبی نشنیده بودم، اصلا چرا به اونها این اسم رو دادن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

خوب اگه این طوره من ترجیح می دم در داستان های سرزمین میانه قرار بگیره... پس همون جا یک تاپیک براش باز می کنم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Ringator

تو سرزمین میانه فقط 5تا جاروگر بوده و هیچ گروه بندی ندارن جون هموشو ن برای نجات مردمان آزاد سرزمین میانه ار سائرون اومدن یه توضیح مختصر ازشون تو بلاگ آرشیو من هس یه سر بزنی پشیمون نمی شی

http://tolkien.persianblog.com

البته اطلاعات حتی کامل تر از مال من هم باید اضافه می شدن به سایت در کل اول از همه نپرین تو فروم یه سری تو سایت بچرخونید!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

سلام رایت ساحر بیشتر توی هری پاتر جادوگر ها به دو دسته ی سیاه و سفید تقسیم می شن.تا اونجا که من از ارباب حلقه ها فهمیدم(من فقط در مورد این کتاب تخصص دارم و بقیه ی کتاب ها را هم بجز هابیت و یک ریزه از سیلماریل ها ،نخوانده ام)جادوکر ها با توجه به نوع تخصص و زمینه ی فعالیت و میزان مهارتشون دارای رنگ های مختلف بودند.مثلا سارومان اولش سفید بوده(سفید زنگی است که از جمع شدن همه ی رنگها ساخته می شه.) که این بدین معنی است که افکار باریکبینانه و دستانی بسیار ماهر داشته ولی بعد ها می شود سارومان هزار رنگ که با اینکه همان رنگ ها را دارد ولی به علت نبود تعادل دیگر سفید نیست و این یعنی سارومان همان دانش گذشته و مهارت گذشته را دارد ولی از جاده ی حقیقت و درستی خارج شده است.البته کسانی هستند که از من صاحب نظر تر هستند و من خوشحال می شم نظر اونها را هم بدونم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تالکین

فارامیر . لزوما این طور نیست. مثلا گندالف در زندگی اولش خاکستری بود ( میتراندیر خوانده می شد) ولی وقتی به سرزمین میانه رسید سیردان الف هم متوجه شد که میان هم قطارانش اون سر تره و اگر دقت کنی حلقه قدرت آتش به اون داده می شه.

اما بعد که دوباره از طرف والار فرستاده شد سفید گشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

نمی دونم ولی فکر نمی کنم خیلی بیراه رفته باشم خود گندالف در مورد سارومان می که اون مهتر همه ی ماست .به نظر من گندالف در ذات و توانایی بالفطره از همه بالاتر بود ولی در بالقوه نه تا اینکه بالروگ را شکست میده و این زمانی می شه برای بالفعل شدن توانایی های نهایی اش و در ضمن من فکر می کنم والار به اون قدرت هبه می کنند و بعد اون را بر می گردانند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lord Melkor

به نظر من لفظ جادوگر برای wiazard های ایستار درست نیست

جادوگر به هر موجودی(اورک/انسان/الف/دورف و .....) که هنر جادو رو داشته باشه میگن.

و لزوما فقط ایستارها جادوگر نبودن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
به نظر من لفظ جادوگر برای wiazard های ایستار درست نیست

جادوگر به هر موجودی(اورک/انسان/الف/دورف و .....) که هنر جادو رو داشته باشه میگن.

و لزوما فقط ایستارها جادوگر نبودن

سلام. شما چه کلمه ای رو پیشنهاد می کنی؟ به نظر من انتخاب زیادی پیش روی ما نیست...کلا در ترجمه به فارسی با این مشکل روبرو هستیم که در مقابل حدود 10 کلمه که در زبان انگلیسی برای گونه های مختلف اجادو و جادوگری بکار میره ما مجبوریم فقط معادلهایی مثل جادوگر یا ساحر رو داشته باشیم.کلمه هایی مثل :magician , sorcerer, with , wizard, conjurer , necromancer...

موفق باشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
فارامیر . لزوما این طور نیست. مثلا گندالف در زندگی اولش خاکستری بود ( میتراندیر خوانده می شد) ولی وقتی به سرزمین میانه رسید سیردان الف هم متوجه شد که میان هم قطارانش اون سر تره و اگر دقت کنی حلقه قدرت آتش به اون داده می شه.

اما بعد که دوباره از طرف والار فرستاده شد سفید گشت.

فارامیر جان ، تالکین عزیز درست میگه از همون اول گندالف از بقیه قوی تر بود. چون این عبارت همون طور که تالکین عزیز گفتن صریحا در مورد گندالف بکار برده شده :

Círdan's perception that Gandalf was the greatest of them

و حتی وقتی که معلوم شد که الورین یا گندالف به عنوان سومین فرستاده انتخاب میشه ،واردا در مورد گندالف میگه : کسی که به عنوان سومین ایستاری می رود اما اون سومین نیست که اشاره به ارزش گندالف می کنه و همین باعث حسادت شدید سارومان میشه .

بهر حال تا اونجایی که من دیدم تنها رنگ معنی دار توی ایستاری ها رنگ سفیده که مخصوص رهبر فرقست . حالا چرا سارومان رهبر شده بود اگه داستان اومدن ایستاری ها رو بخونی (مثلا تو افسانه های ناتمام بخش ایستاری)اونجا گفته میشه که اولین کس از بین مایار بوده که داوطلب رفتن به سرزمین میانه برای مبارزه با سارون شد ، سارومان بوده و اینکه سارومان از مردم آئوله بوده که احتمالا اینها موثر بودن...

موفق باشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

Istari یا همون جادوگرها رو میشه مو جوداتی پیامبر گونه از گونه آینور و شاخه مایار دونست که در سال 1000 دوران سوم تاریخ سرزمین میانه از طرف والار برای کمک به مردم آزاد سرزمین میانه در جلوگیری از ظهور دوباره سائورون وارد سرزمین میانه شدند. پنج ساحر به نامهای سارومان سفید، گندالف خاکستری، راداگاست قهوه ای، و دو جادوگر به نامهای آلاتارAlatar و پالاندو Pallando که چون موقع ورود به سرزمین میانه سر تا پا آبی پوشیده بودند به Ithryn Luin یعنی جادوگران آبی مشهور شدند. آلاتار و پالاندو به همراه سارومان به قسمت شرق دریای درون خشکی رون Rhun سفر کردند. سارومان از این سفر برگشت ولی دو جادوگر دیگه نه. تا جایی که من میدونم از سرنوشت اونها توی هیچکدوم از کتابهای تالکین بحثی نشده. اگر کسی خلاف این رو دیده یا شنیده یا خونده لطفا ما رو از سرگردونی در بیاره. ممنون از همتون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

ممنونم اله سار خیلی لطف کردی .راستی من امروز در یک سایتدر مورد جادوگران آبی خواندم که

Tolkien tells us 'What success they had I do not know; but I fear they failed, as Saruman did, though doubtless in different ways; and I suspect they were the founders or beginners of secret cults and 'magic' traditions that outlasted the fall of Sauron.' (The Letters of J.R.R. Tolkien, No. 211).

اینها همش در سایتhttp://www.glyphweb.com/arda/l/lordsofthewest.html بود که خیلی سایت خوبیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

یعنی منظورت اینه که اون دو تا هم به سائورون پیوستن؟ خیلی عجیبه. این تنها سرنوشتی بود که اصلا تصورش رو هم نمیکردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

نمی دونم ولی من از حرف تالکین این برداشت را نکردم فکر می کنم مثل سارومان که در ابتدا پلید شده بود ولی به خدمت سائورون در نیامده بود اینها هم پلید شده باشند ولی به خدمت سائورون در نیامده باشند.من فکر می کنم اونها فرقه ای رو که می خواستند برای خودشان درست کرده بودند فرقه ای پلید و متفاوت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

خب من رفتم نامه های تالکین رو یه نیگاه کردم این بخشی رو که تو میگی, و آره تالکین تونجا گفته : من به طور واضح نمیدونم چه اتفاقی برای اونها افتاد, اونها دورتر از قلعه های نومه نوری به شرق و شمال رفتن, جاهایی که محل استقرار دشمن بود. اینکه موفق به انجام چه کاری شدن رو نمیدوونم, اما میترسم که شکست خورده باشن, مثل سارومان. البته به روشی دیگه. شک من به اینه که اونا مووسسان و بنیاگذاران مکتب مخفی رسوم جادویی بوده باشن که تا سقوط سائورون برجا موند.

جالب بود, من به زودی یه پست بسیار خفن و طولانی و کامل راجع به اونها میدم, پس منتظر باشید !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Ringator
فارامیر . لزوما این طور نیست. مثلا گندالف در زندگی اولش خاکستری بود ( میتراندیر خوانده می شد) ولی وقتی به سرزمین میانه رسید سیردان الف هم متوجه شد که میان هم قطارانش اون سر تره و اگر دقت کنی حلقه قدرت آتش به اون داده می شه.

اما بعد که دوباره از طرف والار فرستاده شد سفید گشت.

می بخشید که باید یه توضیح بی جا بدم دوست عزیزی که اسم تالکین رو انتخاب کردی در مورد تلفظ ها صریحا اعلام شده که هیچ c در زبان های الفی س خونده نمی شده تالکین از K برای زیان دورف ها استفاده کرده. در مورد کلمه ی Wizard .من فکر می کنم مثل اسم های دیگه دورف و الف که از باورها و افسانه های قدیمی اومدن تالکین از عمد از این کلمات استفاده کرده اما معنایی جدید بهشون بخشیده و براشوم معادل هایی در داستان خودش قرار داده. نباید یادمون بره که تالکین تاکید داشته که این کتاب رو از کتاب سرخ ترجمه کرده. اگر منظور تالکین همون جادوگر در زبان ما نبوده اون چیزی که ما به عنوان جادوگر می شناسیم چرا هنوز روی اسم ،کلاه نوک تیز و از اون مهم تر وسیله ای برای اجرای جادو تاکید کرده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لرد سارون

عزیزان استاد چرا پس کسی ذکر نمی کنه ترتیب این عزیزان رو؟ رنگ جادوگران کاملا مهم و تاثیر گذاره بوده... مسلم هستش که سفید قوی ترین بعد از اون خاکستری و بعد قهوه ای و در نهایت آبی بوده! سارومان به دلیل هوشمندی saruman the wise به عنوان رهبر فرقه پنج جادوگر انتخاب میشه. گندالف خاکستری , پسر عموش(اگه درست بگم و از درست یادم باشه که نسبت فامیلی دارن!) راداگاست قهوه ای در درجه بعدی و این دو جادوگران آبی رتبه های 4 و 4 رو با هم می گیرن و نه 5 چون هر دو آبی و در یک سطح هستند. من یه جا خوندم دوقلو بودن! البته احتمالا ریغرنس معتبری نبوده چون ندیدم کسی از دوستان اشاره ای کنند به این مطلب ولی چیزی که مسلم هستش غیر از گندالف هیچ کدوم از ایستاری ها راه روشنایی را به صورت کامل طی نکردند.

در ضمن من درست و یا غلط یادمه که اول ایستاری ای که پا روی سرزمین میانه گذاشت سارومانه و ذکر شده که از اول در تلاش بود راهی برای متوقف کردن سارون پیدا کنه! و منم اگه جای سارومان بودم اون همه سال مبارزه می کردم منم خسته می شدم و ترجیح می دادم تا برای خودم حلقه قدرت و در نهایت امپراطوری دست سفید بسازم! گندالف انصافا خیلی بچه مثبت بوده و صبر زیادی داشته!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

(این متن رو از توی وبلاگم lordoftherings.persianblog.com ورداشتم)

امروز میخوام راز جادوگران آبی رو کالبدشکافی کنم, دو جادوگری که گفته میشه به همراه گندالف,راداگاست و سارومان برای کمک به مردم سرزمین میانه اومدند و به این پنج تن ایستاری گفته شد. در مورد این دو اطلاعات چندانی در دسترس نیست اما از گوشه و کنار چیزهایی میشه به دست آورد.

من در مورد ایستاری ها , متوجه شدم که تالکین هر دفعه یه چیزهایی بهشون اضافه کرده, تا جایی که بعدها اسمشون رو به مورینهتار و رومستامو تغییر داد , اما فرصت نکرد که این تغییر رو توی کتاباش اعمال کنه, و واسه همین این اسامی جدید فقط توی مجموعه دست نوشته هاش تو تاریخ سرزمین میانه اورده شدن. پس واسه همین من اومدم و اطلاعات و متن های تالکین راجع به جادوگران آبی رو به ترتیب تاریخی که اونها رو نوشته مرتب کردم تا بدونید هر دفعه چه شد و چی تالکین رو واداشت که اسم اونها رو به این یکی اسم ها تغییر بده ؟

جادوگران آبی

اسم ها : آلاتار و پالاندو

(بعدها تالکین آنها را به مورینهتار و رومستامو تغییر داد)

نژاد : مایار – ایستاری

جادوگران آبی (به همراه تام بامبادیل و گلدبری) نامشخص ترین و مرموزترین شخصیت های کتاب های تالکین هستن. تو ارباب حلقه ها اصلا چیزی ازشون گفته نشده. فقط بعد از مرگ تالکین یه چیزهای در این باره افشا شد. یعنی وقتی که کریستوفر تالکین کتاب داستانهای ناتمام رو از دست نوشته های تهیه کرد. چون یکی از مقالاتی که تو این کتاب اومده درباره ایستاری هاست(اسم دیگه گروه این جادوگران). بالاخره تو این کتاب یه سری اطلاعات راجع به اونها اومد و همچنین این بخش کتاب بزرگترین منبع درباره ایستاری ـه!

تو اولین مطلبی که اینجا اومده و کریستوفر تالکین تاریخش رو 1954 نوشته, درباره رسیدن جادوگران به بندرگاههای خاکستری گفته شده. بعد از یه توضیحی درباره رسیدن سارومان, یه اطلاعاتی درمورد جادوگران آبی داده شده که براتون میذارم:

اما دیگرانی هم بودند, دو نفر که به رنگ آبی دریایی پوشیده بودند... در مغرب (سرزمین میانه) کمتر کسی از آبی میدانست, و آنها اسمی به جز ایترین لوین نداشتند : جادوگران آبی. چرا که آنان با کورونیر به شرق سفر کردند, اما هرگز بازنگشتند. و مشخص نیست شاید که آنان در شرق ماندند, و در پی انجام هدف خویش بودند, و یا شاید به هلاکت رسیدند, و یا آنگونه که برخی می گویند به دام سائورون افتادند و خدمتکاران او گشتند. و هیچ یک از این اتفاقات غیر ممکن نبود.

متن دیگه ای به این تیکه پیوست شده, که کریستوفر تالکین ادعا میکنه این یکی متن هم توی همین تاریخ نوشته شده. تو این متن گفته شده که گندالف تنها ایستاری موفق بود, که این معنی رو میده که جادوگران آبی در انجام ماموریتشون شکست خوردن:

براستی, از میان تمام ایستاری, تنها یکی وفادار ماند,و او آخرین کسی بود که وارد شد.

خب , این که معلومه گندالف یوده, سارومان که میدونیم چطوری شد, راداگاست هم در پی عشق شدیدی که به طبیعت پیدا کرد از مسیرش منحرف شد, اما در مورد جادوگران آبی , اشاره ای به سرنوشتشون نشده.اما باز از روی این متن میفهمیم که سرنوشتشون یکی از اون هاییه که شکست خوردن و منحرف شدن.

منبع بعدی, یکی از نامه های تالکینه که واسه سال 1956 ـه. این نامه توسط همفری کارپنتر توی کتاب نامه های تالکین ویرایش شده.تو این نامه به شماره 180, 14 ژانویه 1956, تالکین گفته :

به سختی میشه توی ارباب حلقه ها توضیحات مربوطه و خاص در مورد چیزهایی که تو سطح خودشون زیاد موجودیت ندارن یافت.

و دوباره نوشته شده که تو زیرنوشت تالکین در این مورد بیشتر گفته:

گربه های ملکه برتویل و اسامی و ماجراهای دو جادوگر دیگر(منهای سارومان و گندالف و راداگاست)تمام آنچه اند که دوباره جمع میکنم.

پس الان واضحه که تو این نکته, هنوز تالکین واقعا چیزی درباره اینکه جادوگران آبی کی بودن رو مشخص نکرده.

نامه دیگه ای هست به شماره 211 که تو اکتبر 1958 نوشته شده و این یکی اطلاعات بیشتری راجع به اونا داده :

واقعا به طور واضح در باره اون دوتای دیگه چیزی نمیدونم, فکر می کنم که اونها به عنوان فرستادگانی به منطقه های دورافتاده فرستاده شدند, شرق یا جنوب, دورتر از تمام مرزهای نومه نوری: مبلغینی برای سرزمین های تحت تصرف دشمن, همانگونه که بود. نمی دانم که به چه نتیجه ای رسیدند, اما می ترسم که شکست خورده باشند,همانگونه که سارومان شد, باز در راهی متفاوت. و من شک دارم که آنها بنیاگذاران و سازندگان مکتب های فکری مخفی و رسوم جادو باشند که تا سقوط سائورون پابرجا ماند.

تو این جا تالکین تازه شروع به ساخت داستانی برای جادوگران آبی کرده, یه توضیح کلی در مورد سرنوشتشون.

توی داستانهای ناتمام متن دیگه ای هست که یه کم بیشتر توضیحات رو افشا میکنه,تاریخ متن مشخص نیست, اما به نظر میاد که بعد از نوشتن ارباب حلقه ها بوده, اما هرچی باشه تو این یکی بحث تاریخ این یه دونه زیاد مهم نیست. این متن یه توصیفی درباره یه شورا توی والینوره, همون شورایی که توش بر سر فرستادن جادوگران به سرزمین میانه,تصمیم گیری میشه, و اینجا توضیحات جدیدتری افشا شده در مورد جادوگران آبی: که اسمشون آلاتار و پالاندو ئه, هردو مایار از مردم اورومه هستن (البته پالاندو مایایی از مردم منداس و نیه نا بود و تغییر داد خودشو به مردم اورومه) , و اینکه در حقیقت اورومه فقط آلاتار رو انتخاب کرده بود, اما آلاتار تصمیم گرفت که پالاندو رو به عنوان یه دوست ببره.

مشخص نیست که چرا به اورومه حق چنین انتخابی رو دادن, اما کریستوفر تالکین حدس زده که :

چون در میان تمام والار اورومه از همه بیشتر در مورد مکان های دورتر سرزمین میانه آگاهی داشت, و جادوگران آبی هم تعیین شده بودن که به اون سرزمین ها سفر کنند و اونجا بمونن.

تمام اطلاعاتی که اومد تا الان, به اومدن اونها به سرزمین میانه اشاره کرده, که حدود 1050 سال پس از دوره سوم بوده( به دلیل اولین اشاره ای که تو ضمیمه ب تاریخ نگار عصر سوم,به خردمندانایستاری شده و همچنین اشاره مستقیم این بخش که گفته کمابیش بعد از گدشت هزار سال از عصر اول اومدن) و اینکه جادوگران آبی هم تقریبا همزمان با بقیه وارد سرزمین میانه شدن.

اما توی آخرین نسخه تاریخ سرزمین میانه به اسم مردمان سرزمین میانه که سال 1996 اومد, متن جدیدی هست که تمام اینها رو تقریبا نفی میکنه. و داشته باشیم که این متن جدید رو تالکین تو اواخر عمرش نوشته -1972- و حتی تاریخ اومدن جادوگران آبی هم عوض شده.

این متن تو آخرین نوشته ها ی کتاب مردمان سرزمین میانه بود:

هیچ اسمی برای جادوگران آبی ثبت نشده بود. آنها هرگز در سرزمین های غرب موردور دیده و یا شناخته نشدند. جادوگران , همزمان باهم نیامدند. شاید که سارومان و گندالف و راداگاست باهم رسیدند, با وجودیکه این نیز تابه حال گفته نشده.(و باور کردنی نیست) ... گلورفیندل نیز گندالف را در لنگرگاهها ملاقات کرد. دو جادوگر دیگر را تنها بواسطه سخنان سارومان, گندالف و راداگاست میشناسیم. و آن لحظه که سارومان عصبانی شده بود و از پنج تن سخن گفت, اطلاعاتی مخفی را به زبان آورده بود.

و دوباره اینجا هم ما توضیحی از سارومان درباره چوبدستیهای پنج جادوگرداریم :

دو تن دیگر بسیار زودتر آمدند, تقریبا همزمان با گلورفیندل, آنگاه که چیزها در سرزمین میانه بسی خطرناک شدند. گلورفیندل برای کمک الروند فرستاده شده بود در اریادور والا مقام از نبرد بود. اما دو ایستاری دیگر برای موضوعی متفاوت فرستاده شدند. مورینهتار و رومستامو: کشنده-تاریکی و نجات دهنده-شرق. ماموریت آنان به فریب انداختن سائورون بود: و کمک رساندن به قبایل اندکی از آدمیانی که از پرستش ملکور سرباز زدند, و تحریک شورش ها ... و جستجوی مخفیگاه سائورون پس از اولین سقوطش(که ناموفق شدند), و ایجاد اختلاف و اعتشاش در میان تاریکی شرق ... آنها بایستی تاثیر بس بزرگی بر تاریخ عصر دوم و سوم و ضعیف ساختن و از هم پاشیدن نیروهای شرق داشته باشند ....و اگر چنین نمی بود هم در عصر اول و هم در عصر دوم ... تعدادشان بسیار زیادتر از غرب میشد.

الان دیگه مشخصه که آخرین فکرایی که تالکین راجع به اینها کرده , این بوده که جادوگران آبی در عصر دوم اومدن , حدود سال 1600 تا به کمک نبردهای بر علیه سائورون بشتابند.اما نه به این صورت که به ارتش های مردم آزاد کمک کنند (مثل سایر جادوگران) , بلکه باید به شرق نفوذ میکردند و پایه سائورون رو اونجا در میان استرلینگ ها از بین می بردند. و اینجوری که تالکین اون قبل تر توی نامه هاش گفته بود که اونها نا موفق شدن, اینجا برعکس شده. چون اینجا گفته که اونها با کاهش دادن ارتش سائورون از شرق, تاثیر موثری روی پیروزی غرب در برابر سائورون داشتن. و همچنین اسمشون به مورینهتار و رومستامو تغییر کرده.

تا اینجا رو ما میدونیم , ولی تالکین در باره سرنوشتشون دیگه چیزی نگفته , و تنها چیزی که از قبل گفته بود این بود که گندالف تنها جادوگر از میان بقیه بود که موفق شده. اما وقتی تو این دست نوشته آخر چنین مشخص کرده که اونها نقش بزرگی داشتند, و اسمشون رو تغییر داده , حتما میخواسته نقش بزرگی براشون توی این تاریخ بذاره, اما فرصت نکرده که اون رو عملی کنه ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

اله سار! حق با توست برای لغات بسیار در انگلیسی معادل فارسی نداریم. اما من همه ی انواع جادوگران را میشناسم و در مورد هر کدام توضیح مختصری در قسمت دنیای جادویی میدهم.

راستی در داستان های تالکین چند تا از این جادوگران آمده اند و هر کدام چه اسمی دارند (به انگلیسی).

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

به نظر من سارومان اون جاوگرای آبی رو خرده و گرنه جور در نمی یاد که ول کنن همینطوری برن

-----------------------------

دوست عزیز از دادن پست های کوتاه و کم محتوا خودداری کن چون باعث کم شدن امتیاز خواهد شد(ناظر)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
به نظر من سارومان اون جاوگرای آبی رو خرده و گرنه جور در نمی یاد که ول کنن همینطوری برن

-----------------------------

دوست عزیز از دادن پست های کوتاه و کم محتوا خودداری کن چون باعث کم شدن امتیاز خواهد شد(ناظر)

ef@ robber عزیز گفتی سارومان اونا رو خورده؟؟ یعنی چیکارشون کرده؟بعد هم چی جور در نمیاد؟ کسی نگفته که ول کردن همینطوری رفتن! بنظر می رسه که اصلا پست آرون رو نخوندی و همینجور نظر دادی ، یه بار دیگه نیگاش کن چون اونجا هر چی که در مورد اونا تو آثار تالکین هست رو نوشته...و چیزی نگفته باقی نمونده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...