رفتن به مطلب
Halbarad

تبارشناسی الف ها

Recommended Posts

Halbarad

الفهای سیاه بیشه و الفهای لورین از کدوم دسته الدار بودند؟ هر دوی این دسته ها در شرق کوههای مه آلود از ادامه سفر به غرب منصرف شدند. ناندور به سمت جنوب آندوین حرکت کردند و سیلوان در سیاه بیشه و لورین ساکن شدند. ولی جای دیگه ای خوندم که ناندور در این دو تا بیشه ساکن بودند. از طرفی اگر هر کدوم از این دو تا توی این بیشه ها بودند چی به سر اون یکی اومده؟ قسمتی از ناندور به سفر ادامه دادند ولی نه همه شون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

ببینید , وقتی الف های یه مکان رو نام می برید, حتما که نباید یه نژاد خاصی باشن! مثلا وقتی میگین الف های لورین , دقیقا نژاد اونها رو تعین نمیکنه! یعنی الف لورین نژاد نیست, فرهنگه! مثل ما که میگیم سرخپوستان شمال غربی آمریکا مثلا !!!

ما در اول سه تا گروه اصلی و بزرگ الف ها رو داریم :

نولدور - تلری - وانیار

حالا الف های ناندور ,آن دسته از الفهای تلری بودند که در شرق آندووین ,از سفر بازماندند و ادامه ندادند, در اصل کلمه ناندور به معنی آنها که روی برگرداندند (از سفر) هستش. و الفهای مختلفی رو شامل میشه :

*عده ای کمی که بعدها به بلریاند رفتندو در اوسیریاند اقامت کردند.

*الف های لورین.

*الف های سیاه بیشه.

اما کلمه سیلوان به الفهایی اطلاق میشه که در بیشه ها اقامت کردن.سیلوان یعنیسرزمین جنگلی. و حالا اینجا , سیلوان تنها الف های لورین و سیاه بیشه رو در بر میگیره!

الف های سیاه بیشه هم ناندور و همسیلوان بودن که مناطق شمالی میرک وود زندگی می کردن.

الف های سیلوان در ابتدا همشون با هم در سرزمین های جنگلی زندگی می کردند اما بعد از قدرت گرفتن سائورون از هم جدا افتادند و آنهایی که در غرب آن سوی رود آندوین زندگی می کردند الف های سیلوان میرک وود شدند و آنها که در شرق بودند الف های سیلوان لورین بودند.

البته نژاد های ایشان سیلوان خالص نبود همانطور که در دوره ای یک الف سیندار به اسم امدیر بر الف های سیاه بیشه فرمانروایی می کرد, و همچنین خود بانو گالادریل که از نسل الف های نولدور بود.

خلاصه: ناندور الف هایی را در بر می گیرد که در شرق آندون از سفر بازماندند و سه دسته لورین و سیاه بیشه و اوسیریاند بودند. اما سیلوان الفهای سرزمین های جنگلی هستند و الفهای لورین و سیاه بیشه رو در بر می گیرند. یعنی هر کسی الف سیلوان باشه میتونه ناندور هم باشه! اما هر ناندوری نمیتونه الف سیلوان باشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

لگولاس جزو كدوم دسته از الفها بود و منطقه جغرافيايي سكونت مردمش آيا روي نقشه لوتر روزنه ديده ميشه؟و آيا از والدينش خبري هست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس
لگولاس جزو كدوم دسته از الفها بود و منطقه جغرافيايي سكونت مردمش آيا روي نقشه لوتر روزنه ديده ميشه؟و آيا از والدينش خبري هست؟

گالم جان لگولاس سبز برگ فرزند تراندویل پادشاه الف های سیاه بیشه شمالی است... و همون طوری هم که آرون جان توضیح داد او از دسته الف های تلری ( ناندور ) بود که همراه مردمش در جنگل ها زندگی می کردند و به همین دلیل از جمله الف های سیلوان هم محسوب می شود....

روی نقشه لوتر هم توی کتاب بزرگترین بیشه و جنگل را که در سمت شرق آندوین می بینی میرک وود یا همون سیاه بشه است که الف ها در مناطق شمالی آن زندگی می کنند...

در ضمن برای اطلاعات کامل تر در مورد لگولاس هم می تونی به تاپیک زندگی نامه های شخصیتهای ارباب حلقه ها در فروم داستان های سرزمین میانه در تالار شورا ها

مراجعه کنی...موفق باشی....

http://www.arda.ir/forum/topic.php?intId=54

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

یه سئوال هست که من قبلاً جای دیگه ای مطرحش کرده بودم و اون هم اینه که:

این الف های سیاه بیشه، هر چی که بودن الف برین نبودن(درسته؟) و طبق تعریف این الف های برین بودن که می تونستن به غرب درگذرند. پس در دوران چهارم چی به سر الف های سیاه بیشه می آد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون
یه سئوال هست که من قبلاً جای دیگه ای مطرحش کرده بودم و اون هم اینه که:

این الف های سیاه بیشه، هر چی که بودن الف برین نبودن(درسته؟) و طبق تعریف این الف های برین بودن که می تونستن به غرب درگذرند. پس در دوران چهارم چی به سر الف های سیاه بیشه می آد؟

مس عزیز کی گفته الف های برین فقط میتونستن به غرب درگذرن ؟! همه الفها می تونستن! الف های برین الفهایی بودن که در دوران اولیه , قبل از نابودی دور درخت به والینور رفته بودن و نور دو درخت رو دیده بودن. آنهایی که در والینور زندگی کرده و لیک در تبعید به سرزمین میانه بازگشتند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

الفهای برین الفهایی بودند که به فراخوان والار جواب مثبت دادند. حالا اگر بعضی از اونها مثل الو تینگول به والینور نرفت باعث خلعش از این لقب نمیشه. او هم یک الف برینه.

اما لگولاس عزیز. الفهای سیاه بیشه شمالی از شاخه ناندور نبودند بلکه سیلوان بودند. البته لگولاس و پدرش تراندویل و پدر تراندویل به نام اوروفنت (اگر درست یادم باشه) از الفهای سیندار بودند که از لیندون به سمت شرق اومدند و پادشاهیهایی در جنگلها درست کردند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

هالباراد عزیز شما اگه لطف کنید یه کم با دید مثبت تر به پست های من نگاه کنید خیلی بهتر میشه! چون انگار اون چیزی که در مورد الفهای برین گفتم رو نادیده میگیرید.

نمیدونم چرا فکر می کنی الفهای برین اونهایی بودن که صرفا «به فراخوان والار جواب مثبت دادن». این کسانی که میگید به فراخوان جواب مثبت دادن حتی با اینکه برخی از اونها والینور نرفتن, اسمشون «الدار» گذاشته شده. الفهای برین دقیقا کسانی هستن که والینور رفتن , و نور دو درخت رو دیدن. و این الفها شامل نولدور , وانیار , و عده ای از تلری میشه.

الو تینگول به والینور نرفت؟ الو تینگول با اسم اصلی «اِل وه» جزو اون سه ارباب الداری بود که اولین بار به عنوان یه شاهد همراه اورومه به والینور رفتن و در برگشت مردمشون رو ترغیب به رفتن کردن. گرچه تینگول در راه بازماند , اما باز جزو الفهای برین محسوب میشد چون نور دو درخت رو دیده بود و برای همین گفتن که بزرگترین الدار در میان تلری های خودش بود چون جز اون کس دیگه ای از مردمش قلمرو قدسی رو ندیده بود.

پس مطمئن باش الف های برین دقیقا به کسانی اطلاق میشه که والینور رو دیدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

مس عزیز کی گفته الف های برین فقط میتونستن به غرب درگذرن ؟! همه الفها می تونستن! الف های برین الفهایی بودن که در دوران اولیه , قبل از نابودی دور درخت به والینور رفته بودن و نور دو درخت رو دیده بودن. آنهایی که در والینور زندگی کرده و لیک در تبعید به سرزمین میانه بازگشتند.

بانو جان علّت اینکه همچین چیزی گفتم بیشتر اون مطلبی بود که توی ضمایم ترجمۀ آقای علیزاده خونده بودم.

ضمایم)صفحۀ 605) پاراگراف سوم: ... . الروند الف بودن را برگزید... . از این رو همان موهبتی به او اعطاء گشت که الف های برین ساکن سرزمین میانه هنوز از آن برخوردار بودند: این که هرگاه سرانجام از سرزمین های فانیان خسته شدند، بتوانند در بندرگاه های خاکستری بر کشتی بنشینند و به منتهی الیه غرب درگذرند؛... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

الف های تاریک یا موریکوئندی خود به دو دسته تقسیم میشدند... اول آواری که به فراخوان والار پاسخ ندادند و سرزمین میانه را از ابتدا برای سکونت انتخاب کردند...دسته دوم آن دسته از الفها که به فراخوان والار پاسخ دادند ولی به هر حال به والینور نرسیدند و نور دو درخت را ندیدند...که ناندور و سیندار و فالاتریم از این دسته اند...با این حال الف هایی که تحت فرمان دهی ال وه ( تینگول که خود از الف های روشن یا کالاکوئندی بود ) و ملیان بودند و در جنگل های نان الموث ( و بعدا دوریات ) زندگی می کردند...ولی این الف ها خود با اینکه از موریکوئندی بودند تحت آموزش ملیان بسیار پیشرفت کردند و با الف هایی آواری فرق داشتند و بسیار شبیه الف های برین شدند ولی با این حال همچنان موریکوئندی بودند...بعد ها که فیانور و پسرانش و بقیه نولدور به بلریاند آمدند تینگول از پذیرش و خوش آمدگویی نولدور به غیر از خانواده فین آرفین سرباز زد...به همین دلیل هم کارانتیر تیره پسر فیانور او را DarK Elf ( الف تاریک ) خطاب کرد...می خواستم ببینم این بیشتر حالت توهین و بی احترامی بوده یا چیز دیگه ؟ ؟؟؟ چون نمی شه که ال وه به والینور رفته باشه و دارک الف باشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون
الف های تاریک یا موریکوئندی خود به دو دسته تقسیم میشدند... اول آواری که به فراخوان والار پاسخ ندادند و سرزمین میانه را از ابتدا برای سکونت انتخاب کردند...دسته دوم آن دسته از الفها که به فراخوان والار پاسخ دادند ولی به هر حال به والینور نرسیدند و نور دو درخت را ندیدند...که ناندور و سیندار و فالاتریم از این دسته اند...با این حال الف هایی که تحت فرمان دهی ال وه ( تینگول که خود از الف های روشن یا کالاکوئندی بود ) و ملیان بودند و در جنگل های نان الموث ( و بعدا دوریات ) زندگی می کردند...ولی این الف ها خود با اینکه از موریکوئندی بودند تحت آموزش ملیان بسیار پیشرفت کردند و با الف هایی آواری فرق داشتند و بسیار شبیه الف های برین شدند ولی با این حال همچنان موریکوئندی بودند...بعد ها که فیانور و پسرانش و بقیه نولدور به بلریاند آمدند تینگول از پذیرش و خوش آمدگویی نولدور به غیر از خانواده فین آرفین سرباز زد...به همین دلیل هم کارانتیر تیره پسر فیانور او را DarK Elf ( الف تاریک ) خطاب کرد...می خواستم ببینم این بیشتر حالت توهین و بی احترامی بوده یا چیز دیگه ؟ ؟؟؟ چون نمی شه که ال وه به والینور رفته باشه و دارک الف باشه...

بیشتر توهین و بی احترامی بوده و اینکه تینگول اصلا دارک الف نیست . به این بخش های سیلماریلیون توجه کن :

...لیک بسیاری از فراخوان سرباز زدند, و پرتو ستارگان و زمین های پهناور سرزمین میانه را به موهومات درخت ها رجحان دادند, و اینان آواری اند, بی تمایلان, و در آن زمان از الدار جدا گشتند, و تا زمانی مدید ایشان را دیداری دوباره نبود...

... (نولدور , وانیار , و فالماری) سه خاندان الدالیه بودند , که در روزگار درخت ها, سرانجام با گذر به منتهی الیه غرب سرزمین میانه, کالاکوئندی نام گرفتند, الف های روشنایی. لیک الدار دیگری نیز بودند که باری , به قصد عزیمت به سوی مغرب سفر کردند, لیک در این مسیر طولانی گم شدند , یا جدا گشتند , یا در کرانه های سرزمین میانه ماندند. و آنگونه که گفته شده , اینان بسیاری از خاندان تلری بودند. ایشان در جوار دریا مأمن گزیدند یا اندر بیشه ها و کوهستانهای جهان آواره گشتند , با این حال دل هاشان به غرب متمایل بود.کالاکوئندی بر این الف ها اومانیار نام نهادند, چه ایشان هرگز به سرزمین آمان و قلمرو قدسی پای نگذاردند. لیک اومانیار و آواری به مانند هم موریکوئندی خوانده می شوند, الف های تاریکی, چرا که ایشان را هرگز بر روشنایی پیش از خورشید و ماه نظاره نبود...

خب از اینجا می فهمیم که خاندان ال وه-تینگول- هم جزو الف های تاریکی محسوب می شدن خب؟

نکته همین جاست چون خود تینگول به گفته تالکین استثنا محسوب میشه, به این قسمت فصل از تینگول و ملیان دقت کن ... :

...ملیان نیرویی بزرگ به تینگول بخشید که خود نیز از بزرگان الدار بود؛ چرا که تنها او از جمیع سیندار بود که با دیدگان خویش درختان را در روزگار شکوفانی شان نظاره کرده بود, و فرمانروا, اگرچه از آمانیار بود , موریکوئندی حساب نگشته, و جزو الف های روشنایی بود, مقتدر در سرزمین میانه...

این همه چی رو حل می کنه.

فعلا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

خیلی ممنون آرون جان ... خودم هم بیشتر همین حدس رو می زنم ... این کارانتیر هم مثل پدرش فیانور چه قدر تند خو بوده و زود عصبانی می شده ... آخر هم به دست نوه تینگول (دیور ) که دارک الف خطابش کرد کشته شد...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

حقش بوده! (کارانتیر) تو دنیای تالکین هیچ چیزی بی پاسخ نمیمونه و حق همیشه برنده میشه! البته این مساله دارک الف زیاد چیزی نیست چون دارک الف لقب پلیدی نبوده بلکه اینو به کسی که نور دو درخت رو بگی یه کم کوچیکش می کنی! :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

ببخشيد اين سرزمينهاي غربي كه الفها گر و گر بهش سرازير ميشن چه خصوصياتي داره.چه قدر از اين خشكي كه ما داريم رو نقشه سرزمين ميانه مي بينيم دوره و آيا الفها در آنجا هم جاويدانند؟حالا گندالف چرا يه كاره پاشد با الفها راه افتاد.تو فصل آخر كتاب بازگش پادشاه چرا از كلبورن اسمي نيومده.يعني اين بابا انقدر بي غيرت بوده كه زنشو(اونم چه زني)به امون خدا ول كرده با اين همه مرد بره غرب؟راستي اين گيملي كجا سرشو مثل... انداخته پايين دنبال لگولاس رفته؟آدمها هم مي تونن برن اونجا؟

راستي از پاسخ گويي دوستان ممنونم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

گولوم عزیز سوالاتت هرکدوم یه پست جواب دارند! برای برخی از اونها مثل سرزمین های غربی والینور و مکانش و اینکه گندالف چیه و یا جاویدان بودن الف ها , و یا اینکه آدمها میتونن برن یا نه , به طور دقیق و کامل تو بخش های شورای خردمندان و کتابخانه های آردا اومده. لطف کن تاپیک های دیگه رو بخون و از اونها برای جوابات استفاده کن. اگه چیزی نیافتی , یه تاپیک بزن یا سوالتو در تاپیکی که مربوطه بپرس تا تاپیک تکراری نزنی. این سوالاتت مربوط به این تاپیک نیستن.

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

ممنون از راهنماييت دوست عزيز.فقطيه كم تو درياي تاپيك هاي مختلف غرق شدم و خيليهاش از زير دستم در رفته.فكر كنم براي پيدا كردن اين همه سوال بايد خيلي بگردم و سر گيجه مي گيرم.بازم از راهنماييت متشكرم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فيانور روح آتش

من امروز توي فرهنگنامه آردا رفتم الف رو ببينم(اينهمه ميچرخم توش تاحالا الفها رو نديدم)اينو ديدم:

كوئندي

|

______________________________________________________

| | |

ارك ها؟ آواري (بي تفاوتها (به سفر) الدار (الفهايي كه به سفر بزرگ رفتند)

|

_________________________

| | |

تلري نولدور وانيار

من فقط اون دو خط اولو مي خاوم چون ديگه گروه ها رو حفظم.ولي اين گوئندي چيه آواري چه فرقي با نولدور داره؟؟من كه همه جا خوندم والار ديدن يه مردمي كنار آب ها بيدار شدند بهشون گفتن مردم ستاره.آيا آواري ها همونايي هستند كه ملكور قبل از والار پيداشون كرد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elrohir

این اسم . اسمی است که الف ها خودشان را به این نام مینامند که به معنی کسانی است که با صدا صحبت می کنند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مَنوه سلیمو

1- کوئندی چیه ؟

کسانی که با اصوات سخن می گویند، ناطقان. این اسمیه که اِلف ها وقتی که هنوز در کوئیویه نِن آبهای بیداری بودند،به خود نسبت دادند.

2- آواري چه فرقي با نولدور داره؟

آواري: آواری اون دسته از اِلف هایی بودند که درخواست والار رو برای ساکن شدن در والینور رد کردند و در قسمتهای تاریک سرزمین میانه ساکن شدند. چنین آمده است که آواریها توسط ملکور مسخ شدند و در حقیقت اجداد ارک ها را تشکیل می دهند.

نولدور : اون دسته از اِلف هایی که به دنبال ،اربابشان(Finwe)راهی والینور شدند.در حقیقت اون ها دومین گروه بزرگی بودند که از کوئیویه نِن به سمت غرب سواحل سرزمین میانه راه افتادند. بعد از رسیدن به والینور و ساکن شدن در آنجا از آئوله دانش فراوانی آموختند به طوری که خردمند ترین اِلف ها از نظر معرفت و دانش شدند.و .....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

نه اشتباه نکنید اجداد اورک ها الف های آواری نبودند , دسته اعظم اورک ها از شکنجه الف های اولیه پیش از شناخت آنها با والار و ارو پدید اومدن, وقتی که تازه برخواستند و ملکور اونها رو کشف کرد.و اون موقع هوز الفها مهاجرت نکرده و جدا نیفتاده بودن که به گروه های مختلف تقسیم شن. ولی گفته می شه که بعد از سفر بزرگ الفها , عده ای از الفهایی که هنوز در آبهای کوی وی انن مونده بودن-همون الفهای آواری- نیز توسط مورگوت ربوده شدند و شکنجه داده شدند و هیچ جا قطعی گفته نشده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

یک سوال بانو آرون، این همیشه برای من سوال بوده که آیا اورک ها واقعا از شکنجه بوجود آمده اند؟ در واقع میخواهم بدانم آیا تالکین رنج یکی از مایه های فساد میداند؟ لطفا این سوال من را پاسخ بدهید، خیلی مشتاقم جواب مفصل شما را بشنوم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون
یک سوال بانو آرون، این همیشه برای من سوال بوده که آیا اورک ها واقعا از شکنجه بوجود آمده اند؟ در واقع میخواهم بدانم آیا تالکین رنج یکی از مایه های فساد میداند؟ لطفا این سوال من را پاسخ بدهید، خیلی مشتاقم جواب مفصل شما را بشنوم.

همم گرچه جای این سوال اینجا نیست و بهتر می بود تاپیک جدید بزنید براش اما میگم B-)

برات فقط این قسمت سیلماریلیون ترجمه شدمو میذارم که کافیه برات! (جدیدا زیاد از اون استفاده می کنم حال جواب نوشتن ندارم! :D )

اینجا داره در مورد الف ها میگه , الف هایی که ملکور گرفتشون و شکنجه داد:

...لیک از تیره بختانی که به دام ملکور افتادند اندک به یقیین دانند. چه, کیست از آنانی که به مغاکهای اوتومنو فرو روند و زنده مانده باشد , و یا بر اندرزهای تاریک ملکور آگاهی یابد ؟ باری, فرزانگان اره سِیا چنین باور دارند که جملگی کوئندی اسیر ملکور, پیش از درهم شکستگی اوتومنو آنجا دربند شدند, و با نیرنگ های بی رحمانه ذره ذره فاسد گشته و به بندگی تن در دادند. و چنین واقع گشت که ملکور نژاد شنیع اورک ها را در رشک ورزی به الف ها با تقلیدی ناشیانه پرورد, سخت ترین خصم الف ها در روزگاران واپسین. چرا که اورک ها جان داشتند و بسان فرزندان ایلوواتار زاد و ولد می کردند؛ و از زمان تمرد ملکور پیش از آغاز جهان در آینولینداله, وی را توان آفریدن هیچ آفریده ای نیست که از خویشتن جان بدارد , و یا شبه جان : چنین است سخن فرزانگان.

و اورک ها , در ژرفای دل های تاریکشان متنفر بودند از خداوندگاری که تنها بانی شوربختی شان می گشت و از روی هراس خدمت اش می نمودند. این چه بسا که پست ترین کرده ملکور بود, و ملعون ترین در پیشگاه ایلوواتار...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

بسیار عالی!

این جواب سوال اولم که خیلی خوب بود و بسیار متشکرم.. اما .... آه ببخشید! میدانم شاید طولانی بشود اما خب خیلی دوست دارنم بدانم. آیا تالکین به طور کلی رنج کشیدن را مایه ی فساد میداند یا تعالی؟

دیگر هم سوال نمیکنم ! قول!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

بسیار عالی!

این جواب سوال اولم که خیلی خوب بود و بسیار متشکرم.. اما .... آه ببخشید! میدانم شاید طولانی بشود اما خب خیلی دوست دارنم بدانم. آیا تالکین به طور کلی رنج کشیدن را مایه ی فساد میداند یا تعالی؟

دیگر هم سوال نمیکنم ! قول!

خب البته بستگی به شخصی که شکنجه میشه داره .ماگلین بعد از شکنجه در زندان مخوف ملکور سست و طمعکار شد وگاندولین رو به فنا داد.ولی کسانی مثل برن و فینرود فلاگوند هم بودن که ارده شون در برابر رنج ها موجب بالا رفتن مقام و تعالی اونها شده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

سلام. توضیح پیشینه ی سیندار یه مقدار طولانی میشه، اهالی دوریات هستن. مردمِ الوه. این که از تله ری بودن درسته. تله ری بزرگ ترین گروهی بود که به سمت غرب به راه افتاد و طبیعتا بیشتر از همه متفرق شدن. فرقشون با بقیه ی الف های باقی مونده در سرزمین میانه(الف های تاریک) توی اسمشونه: الف های خاکستری یا الف های تاریک و روشن. و این اسم رو از پادشاهشون دارن. چون الوه قبل از مهاجرت بزرگ الف ها یک بار به آمان رفته بوده و نور دو درخت رو دیده،  الف روشن به حساب می یاد! ملکه شون هم مایا هست و از آمان به سرزمین میانه اومده.

این دسته بندیت ریز و درشت و اصلی و فرعیش قاطی شده. این یکی قابل تحمل قابل قبول تره به نظرم:

elf.jpg

تله ری خودشون چهاردسته میشن، که فالماری به آمان میرن، فالاتریم، سیندار و ناندور در سرزمین میانه می مونن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...