رفتن به مطلب
hellboy

معادل حلقه در وارکرفت

Recommended Posts

hellboy

فراستمورن اون قدر آرتاس رو جلب خودش کرد که از دوستش گذشت و پدرش رو هم کشت

و در آخر هم فراستمورن آرتاس رو جلب ارباب اصلیش کرد (litch king) به نظر من این نقشه ی litch king بود که بتونه توسط آرتاس هم به انسانها صدمه بزنه هم یک جسم دوباره پیدا کنه

نظر شما چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آشیل

هوم لیچ کینگ دنبال یک آدم میگشت که اراده نداشته باشه ولی قوی باشه برای همین آرتاس رو انتخاب کرد و اون رو با طرف فراستمور کشید تا بتونه در بدن اون بره و دوباره جسم پیدا کنه فکر کنم دیگه توضیح بیشتر لازم نباشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

قبل از هر چیز ممنون که اسم شمشیر آرتاس رو گفتی چون نمیدونستم این فراستمورن که گاهی وقتها آرتاس میگه چیه.

راستش من به شخصه به آرتاس برای کشتن پدرش حق میدم. اون بابای نامردش به آرتاس خیانت کرده بود.

و اینکه لیچ کینگ به بدن آرتاس حلول کرد رو هم قبول ندارم. به نظر من خود آرتاس روی اورنگ یخ زده نشست و فرماندهی لژیون سوزان رو بر عهده گرفت. لیچ کینگ دیگه هیچ کاری ازش بر نمی اومد. در واقع لیچ کینگ آرتاس رو به عنوان جانشین خودش انتخاب کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hellboy

با عرض معضرت ولی هر چیزی که گفتی غلت بود

لیچ کینگ آرتاس رو به وسیله ی فراستمورن به طرف خودش کشید تا جسمی جدید پیدا کنه

بابای آرتاس هیچ گونه خیانتی در حق آرتاس نکرد این خود آرتاس بود که زده بود به سرش

لیچ کینگ در حدی نبود که بتونه بر لژون های سوزان حکم رانی کنه پس آرتاس هم نمی تونست این کارو بکنه و در ضمن هیچ جدالی در داستان برای بدست آوردن قدرت لیچ کینگ وجود نداره

و یک نکته ی دیگه لیچ کینگ بر خلاف ثصور تو خیلی هم قدرت منده ولی باید جسمی پیدا می کرد تا قدرتشو در اون پیاده کنه چون اون فقط حالتی روح گانه داشت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

پدر آرتاس بهش خیانت نکرد؟ پس کی بود که به تحریک اوتر دستور داد که نیروهای آرتاس برگردند و تنهاش بذارند؟ مثل اینکه مرحله آخر Human campaigne یادت رفته. در مورد بقیه چیزایی که گفتی هم من نظر شخصی خودم رو گفته بودم. شاید هم تصور من غلط بوده ولی در اینکه بابای آرتاس بهش خیانت کرد شک ندارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hellboy

باباش بهش خیانت نکرد بلکه این اوثر بود که آرتاس رو تنها گذاشت

چون که اون از طرف پادشاه اومده بود تو فکر کردی که بهش خیانت کرده اگه باباش بهش خیانت کرده بود حد اقل چند نفر بهش حق می دادن ولی همه به دنبال سرش رفتن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
warmaster

در حقیقت همون طور که موردن برانز برد (ریش برنزی) هم میگه شمشیری داره در حقیقت این ماجرا از زمان کشتن کلتوزاد تله بوده تا آرتاس به دنبال مالگانیس تا نورثرند بره در ضمن علاوه بر قدرت و ارتباط خاصیت دیگر فراست مورن انتقال انرژی است در مورد یوتر باید بگم که اون قهرمان جنگهای ارکها وانسانها ست وآرتاس در اون زمان فقط یک پرنس بود البته من حق رو به آرتاس می دم ولی یوتر مخالف نبود بلکه عمل خشن آرتاس را قبول نداشت .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hellboy

اصلا آرتاس مقداری به نفعشون کار مرد ولی بعدش یخورده تند رفت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mortezams

"اولا که لیچ کینگ خودش اسیر سپاه سوزان بود درد لرد ها زندان بانش بودن فکر سلطنت به سپاه سوزان رو هم نداشت در حقیقت فکر ضعیف کردن اون بود همون طور که کل تازار (فکر می کنم آخه خیلی وقتهاز بازی کردنش می گزه) رو در مسیرش قرار داد که اونو نابود کنه و دوباره توسط اون بازگرده همون طور که کل تازار گفت اون همه ی این ها رو می دونست و شمشیر رو به اون داد تا تسلط بیشتری روش داشته باشه چون توسط شمشیر به اون زمزه می کرد و افکار خودشو مثل یه دستور بهش تلقین می کرد و اون هم قبول می کرد و در نهایت اونو به سمت خودش راهنمایی کرد تا هدف خودشو که ازادی بود بهش دست پیدا کنه نه اینکه خودشو نابود کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فارامیر

فکر نمیکنید تاپیک از موضوع اصلیش منحرف شده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
L.Dwarf

این شمشیر فراستمورن نبود که ارتاس رو وسوسه کرد. ارتاس بخاطر مردم سرزمینش به دنبال فراستمورن رفت و دوستش رو قربانی کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Fading Mist

L.Dwarf درست میگه اگه به حرفای آرتاس هم توجه کنید تو campaign human اون قسمتی که میره دنبال فراست مورن میگه. بعد هم به خاطر نجات دادن مردمش میره دنبال قدرت که همون فراست مورن بوده که بعد فراست مورن undead ش میکنه و در واقع فدا میشه, دقیقا همون اتفاقی که واسه ایلیدن میوفته, اونم میره دنبال چشمه که مردمش رو نجات بده ولی در آخر خودش demon میشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

با سلام خدمت همه عزيزان محترم

دوستان چون واقعا حوصله تايپ اون همه مطلب را ندارم با اجازه مديريت لينك يك سايت را مي گذارم تا خودتان رجوع كرده و مطالعه فرماييد.

http://www.wowwiki.com/Arthas

اين سايت نسبتا خوبي است و اطلاعات كاملي از Prince Arthas مي دهد.

با تشكر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

"اول اینکه :

در مورد خیانت پدر آرتاس به فرزندش، من موضوع را جور دیگری تعبیر میکنم. من میگویم در واقع خطا نه از پدر بود و نه از پسر، فرق در این بود که پدر آرتاس منطقی عمل میکرد و به علت خرفت شدن و پیری، گمان میکرد برای نجات مردمانش راهی جر راه عقل نیست. بنابر این به هیچ عنوان حاضر به ریسک کردن و نیز پذیرش نظرات افذادی که در ظاهر دون پایه اند را نداشت.

اما آرتاس به نوعی از شدت شوق برای انجام ماموریتش ، حتی آرمانهای خود را زیر پا نهاد. این اشتباهیست که به گمان من حتی در دنیای واقعی آخرین راه نفوذ پلیدی در دل پاکترین افراد است. یعنی او در آتشی که برای نابودی دشمنانش برپا کرده بود سوخت!

هر جور هم که حساب کنیم این از آن مواردیست که هیچ کس مقصر نیست. حتی کیتوان کمی ترازوی حق را به سمت آرتاس سنگین کرد. هر چه باشد او در موقعیتی قرار گرفت که نیاز به پدرش داشت، اما او پشتش را خالی کرد. اعتماد پدر به پسر لاقل این را ایجاب میکرد که به پسرش کمک کند و بعد دلیلش را بپرسد.

دوم اینکه:

فکر میکنم یکی از تفاوت های حلقه با شمشیر این بود که صاحب شمشیر خود قصد داشت کس دیگری آن را بیابد(آرتاس) ولی سارون چشم دیدن یابنده ی حلقه را نداشت!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

پیشاپیش اگه سوالم پیش و پا افتادس عذر می خوام. در مورد وارکرفت با این که به شدت بهش علاقه دارم اطلاعات زیادی ندارم. فقط چیزایی رو می دونم که در بازی دستگیرم شده.

حالا بعد از این همه روده درازی خود سوال:

شمشیری که آرتس بر می داره شمشیر کیه و چرا اون جاس و کلاً ماجراش چیه؟!

ممنون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

1. شمشیری که آرتای بر میداره مال کیه :

مال لیچ کینگ، در واقع ساخته ی اون( همون یارو که توی "فروزن ثرون" توی یخ اسیر میبینیش)

2. چون لیچ کینگ میخواسته آرتاس اونو برداره.( گمان میکنم به این علت جای دورتری نذاست که نمیتونست!)

توضیح کامل تر( البته این چیزیه که من متوجه شدم) :

لیچ کینگ که از مخلوقات لژیون هست، سعی در بدست آوردن جسمی برای خودش رو داره. تا بتونه در امور این جهان تاثیر بذاره. اون آرتاس رو برای اینکار انتخاب میکنه. آرتاس پسر پادشاه سرزمینیه که با اورک ها مشکل داره(همون جدل اول بازی که توی دمو نشون داده میشه) آرتاس که با اوثور پالادین در راه انجام ماموریتیه، متوجه میشه که آندد ها، در حال فاید کردن مردگان و زندگان دهکده های اونها هستن. اون سعی میکنه جلوی اوا رو بگیره و در همین حال شخصی به نام کلتزارد رو میکشه.(یکی از آندد ها) برای این که بفهمه مامور اصلیه این فجایع کیه رد پای درد لردی به نام ملگانس را دنبال میکنه . آرتاس فکر میکنه ملگانس مقصر اصلیه و تصمیم میگیره اونو بکشه. اما ماگلانس از دست اون فرار میکنه.پس دوباره تصمیم به تعقیب اون میگیره. پس از رسیدن آرتاس به دهکده ای که آندد ها قبلا اونو فاسد کردن، مالگانس رو اونجا میبینه که میخواد حالا مردم رو تبدیل به آندد کنه. آرتاس میبینه که راهی برای نجات مردم نیست... پس میگه باید کشتشون!

اثور پالادین با کشتن مردم مخالفت میکنه و دلیل بر این خشونت نمیبینه. از همینجا میره و زیر آب آرتاس رو پیش باباش میزنه. بعد آرتاس سر خود بلند میشه میره شمال، و در جستجوی ملگانس...

اونجا یه ماجراهایی پیش میاد که آرتاس از طرف پدرش یه جورایی تنبیه میشه( میگه بیا گمشو خونه!)

در اونجا آرتاس با مورادین هم آشنا میشه( یه دورف) و به مورادین در نجات مردمش کمک میکنه. مورادین هم بهش در مورد شمشیری میگه که در اون حوالی هست و قدرت زیادی داره. آرتاس از مورادین میخواد که بهش کمک کنه در یافتن اون شمشیر( تا بتونه باهاش ملگانس رو بکشه) ...

بالاخره اونا شمشیرو بدست میارن و میبینن که شمشیر یک طلسم اهریمنی داره... اما آرتاس این طلیم رو برای نجات مردمش میپذیره . با استفاده از قدرت اون شمیر، ملگانی رو میکشه... اما حالا آرتای به یک موجود اهریمنی تبدیل شده و قلبش از نفرت و تاریکی پره.

و سر انجام آرتاس بعد ها میفهمه کحه همه ی اینها ، از اول تا اون لحظه پیش بینی شده توسط لیچ کینگ بوده و... باقی قضایا.

گمون کنم کافی باشه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

ممنون. توضیح خوبی بود. ولی من بیشتر می خوام در مورد شمشیر و قدرتش و این که مالکش کی بوده و چرا به قول تو به جسم آرتس نیاز داره بدونم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

با سلام

منم يه مشكل دارم.

پرنس آرتاث يك جنگجو بود (Warrior) ولي وقتي به اسارت ليچ كينگ در آمد تبديل به يك جادوگر ( Mage) شد--چرا كه Lich King خودش يك Mage بود....چرا ؟؟؟

يعني هم هويت ذاتي اش تغيير كرد و هم روانيش---چرا؟؟؟

من اين موضوع را در هيچ سايتي نديدم.

با تشكر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

مالبت جان! گفتم که شمشیر رو لیچ کینگ گذاشته بود اونجا و مال اون بود و قدرتش هم مال اون بود. اصلا خودش تو آهنگری با پتک روش میزد! ولی اینکه چرا دقیقا به جسم آرتاس نیازمند بود... فکر میکنم برای اینکه از طرفی زندانی بود و باید کسی اونو نجات میداد( احتمالا لژیون زندانیش کرده بوده) واز طرفی برای دست بردن در یک وجهه ی جهان، باید از اون وجهه ، اندکی داشته باشی! البته برای اطمینان باید به بزرگان مراجعه کرد!

HALDIR جان! این یکی رو از کجا پیدا کردی؟ من در مرد این یکی که چیزی نشنیده بودم! تا اونجا که میدونم آرتاس از پالادین به شوالیه ی مرگ تغییر هویت داد که هر دو در یک زمینه اند!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien
مالبت جان! گفتم که شمشیر رو لیچ کینگ گذاشته بود اونجا و مال اون بود و قدرتش هم مال اون بود. اصلا خودش تو آهنگری با پتک روش میزد! ولی اینکه چرا دقیقا به جسم آرتاس نیازمند بود... فکر میکنم برای اینکه از طرفی زندانی بود و باید کسی اونو نجات میداد( احتمالا لژیون زندانیش کرده بوده) واز طرفی برای دست بردن در یک وجهه ی جهان، باید از اون وجهه ، اندکی داشته باشی! البته برای اطمینان باید به بزرگان مراجعه کرد!

HALDIR جان! این یکی رو از کجا پیدا کردی؟ من در مرد این یکی که چیزی نشنیده بودم! تا اونجا که میدونم آرتاس از پالادین به شوالیه ی مرگ تغییر هویت داد که هر دو در یک زمینه اند!

ققنوس جان با سلام

Paladin از نظر معنايي تقريبا هم رديف Warrior است ولي در مورد LichKing شما ميگوييد شواليه مرگ ولي اين شواليه مرگ (چه جوري بگم....eeee) در اصل قبل از اسارت داراي قدرت هاي يك Mage بود به پالادين يا واريور

حداقل در مورد داستان WOW كه بخش پيشرفته تر WarCraft است كه LichKing را يك Mage به حساب مي آورند.

eeeeee---خوب سوالمو پرسيدم؟؟؟؟

با تشكر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

ای بابا!

paladin در واقع warriors of the light هستند. یعنی به وریور های بد(!) نمیگن پالادین.

از طرفی ، اینکه آرتاس خدمتگذار لیچ کیگ که یک mage هست باشه، دلیلی بر این نمیشه که خودشم mage باشه! بنابر این deathknight هم جزو ردیف پالادین و warrior محسوب میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

خب این بابا لیچ کینگ کی بوده ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

تا اونجا که میدونم لیچ کینگ بابا نبوده.... ولی خب از آفریده های یکی از لژیون هاست. همونایی که مدتها پیش سعی در نابودی این جهان داشته اند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien
خب این بابا لیچ کینگ کی بوده ؟

مالبت عزیز با سلام

آقا نگو که تا حالا حتی اسم LichKing به گوشت نخورده---یعنی تا حالا WarCraft بازی نکردی؟؟؟عجیبه!!!!!!

با تشکر برو حتما بازی کن مخصوصا World Of WarCraft که شاهکارشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ارش

از اونجایی که لیچ کینگ سیاست خاص خودش رو داشت دقیقا با گفته ی آشیل موافقم، اون یکی رو می خواست که اسیرش باشه

آشیل:

هوم لیچ کینگ دنبال یک آدم میگشت که اراده نداشته باشه ولی قوی باشه برای همین آرتاس رو انتخاب کرد و اون رو با طرف فراستمور کشید تا بتونه در بدن اون بره و دوباره جسم پیدا کنه فکر کنم دیگه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...