رفتن به مطلب
  • 3
Isildur's heir

دلیل گریه کردن گریما چه بود؟

سوال

Isildur's heir

دوستان سلام.من برام سوال پیش اومده توی فیلم ارباب حلقه ها چرا گریما(دستیار پادشاه تئودون)بعد ازینکه فرار میکنه و پیش سارومان میره پس از دیدن ارتش بزرگ سارومان اشکهاش میاد؟به دلیل شوق وذوق هستش و یا بدلیل ناراحتی برای مردم شهر خودش؟(چون اون ارتش میخواست به مردم در هلمز دیپ حمله کنه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

6 پاسخ به این سوال تا کنون داده شده است

Recommended Posts

  • 4
Peredhil
در در 1/19/2017 at 0:10 AM، alinooryan گفته است :

دوستان سلام.من برام سوال پیش اومده توی فیلم ارباب حلقه ها چرا گریما(دستیار پادشاه تئودون)بعد ازینکه فرار میکنه و پیش سارومان میره پس از دیدن ارتش بزرگ سارومان اشکهاش میاد؟به دلیل شوق وذوق هستش و یا بدلیل ناراحتی برای مردم شهر خودش؟(چون اون ارتش میخواست به مردم در هلمز دیپ حمله کنه)

به نظرم از تعجب و ترس و وحشتى  كه از اون سپاه بزرگ اورك ها داشت، اشك ريخت، درواقع شوكه شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 4
R-FAARAZON

بهت بهترین کلمه ایه که می تونیم برای اون حالت گریما به کار ببریم.با توجه به ارتش ده هزار نفره اگه روهان سقوط می کرد کار غرب و شمال عملا تموم بود و نیروی چندانی مقابل سارومان وجود نداشت و فقط یه حمله ی گازانبری مشترک از طرف سائورون و سارومان به گوندور لازم بود برای سیطره کامل سائورون و تباهی مطلق سرزمین میانی. شایدم خود گریما هم فکر نمی کرد کار به اینجا بکشه و اینطور بهت زده شد 

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 2
alirezatheking

گریمای فیلم ذاتا فرد بدی نبود بلکه طعمه جادوی سارومان شد، اشک ریختن وی هم.میتونه از عظمت سپاه باشه هم در غم روحان...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
Nienor Niniel

منم اون لحظه به این فکر کرده بودم که الان گریما چرا باید گریه کنه. و علاوه بر بهتی که تو صورتش دیدم و دوستان اشاره کردند، چیزی که به ذهن من رسید ائووین بود. خب گریما ظاهرا عاشق ائووین بود و احتمالا اون هم در صورت قتل عام مردم می مرد و با دیدن اون ارتش حدس زد که مرگش حتمیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
ILMARE

گریما هم مثل مردمه روهان انسان بود به نظرم عشق هم نژادی هاش هنوزم که هنوز بود در دلش بود . به علاوه اون روزگاری نزد شاه تئودن مقام بالایی داشته و خاطراته خوبه زیادی . از قدیم گفتن جایی که نمک خوردی نمک دان نشکن . شاید عذابه وجدان هم گرفته بوده که اینجوری با خفت و خواری مردمش رو تنها گذاشته بوده از طرفی قلبه گریما از دست سارومان ناراضی بوده و انگار از رویه اجبار بهش خدمت میکرده . از تحمل اخلاقه گندش هم که دیگه خسته شده بوده . من تو فیل احساس میکردم که خوده گریما دلش میخواسته برگرده اما نمیدونم چی مانعش میشده که توبه کنه و به راه راست هدایت بشه .=((

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • -1
Aran Dur

اشک شوق بود بخاطر اینکه خوشحال بود الان توی روهان نیست :))

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...