رفتن به مطلب
  • 3
گیلدور اینگلوریون

چرا گندالف از آراگورن در موریا مشورت نخواست؟

سوال

گیلدور اینگلوریون

سلام 

بعد مدتها اومدم یک سوال بپرسم:)

در معادن موریا وقتی گندالف رهبری گروه رو بر عهده داره در بعضی مواقع که راه ها گیج کننده می شد با گیملی مشورت می کرد. ولی چرا از آراگورن کمک نگرفت؟ درحالی که آراگورن هم مثل گندالف قبلا یکبار از موریا گذشته بود درحالی که گیملی برای اولین بارش بود که به معادن پا می گذاشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

9 پاسخ به این سوال تا کنون داده شده است

Recommended Posts

  • 6
ورونوه
در در ۱۳۹۵/۶/۱ ه‍.ش. at 4:28 PM، گیلدور اینگلوریون گفته است :

آراگورن خاطراتش رو تعریف نمیکنه فقط میگه: من هم یکبار از دروازه ی دیمریل گذشته ام ولی اگرچه من هم بیرون آمده ام ولی خاطره اش خیلی شوم است. دلم نمیخواهد برای بار دوم وارد موریا بشوم.

پی نوشت: صفحه ۵۸۷ یاران حلقه

این طوری که آراگورن تعریف می کنه آخه معلوم نیست از کجا خارج شده. چون قبلش که دارن دنبال موریا می گردن، گندالف میگه آراگورن کم به این سرزمین پا گذاشته و راه رو بلد نیست. درمدت عبور از موریا هم عقب گروه راه می ره و "عبوس و ساکت"ـه*. فقط بعد از سقوط گندالف و نزدیک شدن به دروازه دیمریله که آراگورن رهبری رو به عهده می گیره. واسه همین ممکنه اصلا به طور کامل از معادن عبور نکرده و از همون راهی که وارد شده بیرون اومده باشه.

*مسئله ی بعدی همین"خاطره ی خیلی شوم" و حال نه چندان مساعد آراگورن هنگام گذر از موریاست. برام سواله که چه خاطره ای برای یه تکاور می تونه خیلی شوم باشه. خطرات موریا اورک ها بودن و بالروگ، کسی با بالروگ روبه رو نشده بوده و فقط از یه خطرناشناخته خبر داشتن. پس شوم بودن به اون مربوط نمی شه. اورک ها هم "خیلی شوم" به حساب نمی اومدن. واسه آدمی مثل آراگورن معمولی بودن. مگر اینکه این شوم بودن مربوط به شرایط نامناسب خودش بوده باشه. مثلا درحال تعقیب و گریز وارد موریا شده باشه. یا طی یک درگیری همراه ارزشمندی رو از دست داده باشه، چیزایی که یادآوریشون خیلی آزاردهنده س و اجازه نمی ده رو پیدا کردن مسیر تمرکز داشته باشه.

نتیجه این شد که دنبال خاطره ی شوم آراگورن بگردم. توی زندگی خودش چیزی ذکر نشده. در اصل این خاطره مربوط به شخصیتیه که قبلا نقش آرگورن رو به عهده داشته. توی نسخه ی اولیه ی ارباب حلقه ها، هابیت ماجراجویی هست به اسم تروترTrotter( فرد چابک،  اسب یورتمه رو) که بعدها با استرایدر( یک انسان ماجراجو) و نهایتا با آرگورن جایگزین میشه. و این خاطره متعلق به اونه:

نقل قول

بالاخره فرودو پرسید: دروازه های غربی چه قدر از اینجا فاصله دارند؟
تروتر پاسخ داد:حدود10 مایلی جنوب کریس کارون.

 فرودو در حالی که با تعجب به او نگاه می کرد، پرسید تو موریا را می شناسی؟
تروتر به آرامی گفت:بله، من معادن را می شناسم، یکبار به آنجا رفته ام و خاطره اش آزاردهنده(شوم) است. اما اگر می خواهید بدانید، من همواره آزمودن آن راه را به گذرگاه باز ترجیح داده ام. من از گندالف پیروی می کنم.

(تاریخ سرزمین میانه6، بازگشت سایه،تاریخ ارباب حلقه ها، بخش اول، فصل: حلقه به جنوب می رود،ص301 پی دی اف)

توی یادداشت ها(شماره های 23 و 39) گفته میشه که تروتر اینجا دستگیر شد( نزدیک دروازه ی غربی)

  توی اون داستان هابیت که دنبال گولوم می گشته به دست نیروهای سائورون اسیر، شکنجه و به موردور برده میشه( پاهاش رو قطع می کنن، پاها و کفش های چوبی داره و ریشه ی لقبش هم همینه، گندالف از اسارت نجاتش میده.) بنابراین حق داره خاطره ی عبور از موریا در اسارت رو شوم بدونه.  منتها توی زندگی آراگورن جایی به اسیر شدن اشاره نشده، به نظر می یاد این نکته که اونم از اونجا عبور کرده فقط برای وزن دادن به شخصیتش مورد استفاده قرار گرفته. و چون اهمیت بیشتری نداشته دیگه در ادامه ی کار به جزئیاتی مثل راه بلدی پرداخته نشده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 2
گیلدور اینگلوریون

بسیار زیبا و مستند توضیح دادید:)

ولی بازم نمیتونم کاملا قانع بشم که یک تکاور (اون هم کسی مثل آراگورن ) به خاطر حال بد یا خاطره بد مورد مشورت قرار نگیره. به هرحال در سفر چد روزه موریا (فکر کنم 4 یا 5 روز بود) وقتی در جایی گیر می کردن و گندالف به شک می افتاد به هرحال مشورت با آراگورن کمک بسیار خوبی میتونسته باشه. 

پی نوشت:خاطرات شوم هم الان سوالی شده به هرحال خاطره شوم برای یک تکاور مسلما خاطره قابل بحث  و توجهی هست.

ویرایش

فکر نکنم توضیحات بیشتری در این زمینه بشه داد و همچنان بدون پاسخ باقی بمونه. پس بهترین پاسخ رو انتخاب می کنم.

ویرایش شده در توسط گیلدور اینگلوریون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 2
تور پسر هور

چون هنگام عبور از کارادهراس رهبری گروه با آراگورن بود و گندالف اصلا او را تحقیر نکرد.و او هم در هنگام مشورت گندالف با گروه بدو گفت که تو در کارادهراس مرا تحقیر نکردی و من هم چیزی به تو نمیگویم.فقط گندالف در هنگام عبور از موریا مواظب خودت باش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
dain

شاید بخاطر استعداد دورف ها در کندوکاو و پیدا کردن راه ها بوده.دورف ها به راحتی میتونن معماری خودشونو شناسایی کنن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
ILMARE

ببین درسته که هم گندالف و هم آراگورن هر دو قبلا از اونجا گذشته بودن اما هیچ کس به اندازه خوده دورفا نمیتونست پیچ و خمه راه رو تشخیص بده. 

هر چی باشه گیمیلی خودش یک دورف بود و با استراتژیک دورف ها و همچین طرح ها و نقشه های اونا کاملا اشنا بود و بهتر از بقیه میتونست مسیرو تشخیص بده 

اصلا گندالف چرا باید از آراگورن کمک میگرفت؟ نیازی نبود اخه هردوشون در یک سطح بودن. 

این گیملی بود که از همه بیشتر ذهن دورف ها و طرح ساخت راه ها و تالار های اونا رو میدونست. 

ویرایش شده در توسط Nienor Niniel
تصحیح نگارش و املای کلمات

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
Nienor Niniel

در مورد نپرسیدن از آراگورن نظر جدی ندارم :) اما اینکه از گیملی میپرسید شاید به خاطر طبیعت نژادش بود که با معادن و غارهای اینچنینی بزرگ شده بود و محل زندگیش بود. مثل لگولاس که کلا با جنگل و درخت ها ارتباط خوبی داشت. و شاید گندالف امیدوار بود گیملی از گذشتگانش چیزهایی در این مورد بهش رسیده باشه که آراگورن ازش اطلاعی نداره. چون دورف ها خیلی کم از زبون و فرهنگ و مسایل شخصیشون! به نژادهایی دیگه یاد میدادند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
گیلدور اینگلوریون

در این مورد بله توی کتاب هم این توضیح اومده که گندالف چرا از گیملی مشورت میخواست و دلایلش رو هم شما بالا ذکر کردید. ولی حتی این رو نوشته که این تالار ها به قدری قدیمی و وسیع بودند که گیملی هم کمک چندانی نمیتونست بکنه و حرف آخر رو گندالف می زد. خوب اینجا بهتر نبود که از آراگورن کمک بگیره؟! حداقل این هست که آراگورن یک بار از موریا رد شده و چیزهایی رو دیده و یادش مونده.

پی نوشت: آراگورن 38 سال پیش در لورین بوده احتمالا آخرین گذر هم 38 سال پیش بوده  پس باز هم برای یک تکاور زمان خیلی زیادی نیست و چیزهایی یادش مونده.                  

پی پی نوشت: آراگورن میگه که دوست ندارم از سفر قبلیم حرف بزنم چون خاطرات تاریک و سیاهی ازش دارم. پس معلوم میشه یک چیزهایی یادش مونده که میتونه به هرحال کمک گروه باشه.

ویرایش شده در توسط گیلدور اینگلوریون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
Peredhil
در 4 ساعت قبل، گیلدور اینگلوریون گفته است :

در این مورد بله توی کتاب هم این توضیح اومده که گندالف چرا از گیملی مشورت میخواست و دلایلش رو هم شما بالا ذکر کردید. ولی حتی این رو نوشته که این تالار ها به قدری قدیمی و وسیع بودند که گیملی هم کمک چندانی نمیتونست بکنه و حرف آخر رو گندالف می زد. خوب اینجا بهتر نبود که از آراگورن کمک بگیره؟! حداقل این هست که آراگورن یک بار از موریا رد شده و چیزهایی رو دیده و یادش مونده.

پی نوشت: آراگورن 38 سال پیش در لورین بوده احتمالا آخرین گذر هم 38 سال پیش بوده  پس باز هم برای یک تکاور زمان خیلی زیادی نیست و چیزهایی یادش مونده.                  

پی پی نوشت: آراگورن میگه که دوست ندارم از سفر قبلیم حرف بزنم چون خاطرات تاریک و سیاهی ازش دارم. پس معلوم میشه یک چیزهایی یادش مونده که میتونه به هرحال کمک گروه باشه.

درباره پى پى نوشت :) 

اون خاطرات دقيقا چين؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
گیلدور اینگلوریون

آراگورن خاطراتش رو تعریف نمیکنه فقط میگه: من هم یکبار از دروازه ی دیمریل گذشته ام ولی اگرچه من هم بیرون آمده ام ولی خاطره اش خیلی شوم است. دلم نمیخواهد برای بار دوم وارد موریا بشوم.

پی نوشت: صفحه ۵۸۷ یاران حلقه

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...