رفتن به مطلب
فنگورن

نظرسنجی 60: به کدام شخصیت منفی آردا بیشتر علاقه دارید ؟

  

218 رای

  1. 1. نظر سنجی 60: به کدام شخصیت منفی آردا بیشتر علاقه دارید؟

    • مورگوت
    • اسماگ
    • آزوگ
    • اونگولیانت
    • سارومان
    • گلائرونگ
    • شاه جادوپیشه
    • سائرون
    • شاه گابلین ها
      0
    • گالوم
    • سایر


Recommended Posts

فرودوی قهرمان

از گالوم خیلی خوشم میاد... همیشه با وجدانش درگیر بود

ویرایش شده در توسط فرودوی قهرمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

قبل از رفتن به سراغ جواب و توضیحاتم، در باب گولوم چیزی که به نظرم میرسه رو بگم: منفی و مثبت بودن یک تعریفه و هرچیزی میتونه اون تعریف باشه و منظور از شخصیت منفی، یک شخصیت کاملا شیطانی یا خودِ شیطان (با هر نمودی) نیست که مثلا ملکور رو سرآغاز و مبنای دسته بندی قرار بدیم. بلکه وقتی کارهای پلیدی که باعث آسیب مشخص میشن از یک شخصیت سر میزنه و حالا کارهای پلید اون شخصیت بیشتر از خوبی هاش باشن، اونوقته که به صورت Overall ما میگیم اون شخصیت منفی هست و کلا یه قضیه ی نسبیه تا مطلق. خب دیگه داستان سرایی بسه، بریم به سراغ گزینه های نظرسنجی... البته من پست فنگورن رو بسیار دوست دارم :|

وقتی سوال نظرسنجی رو دیدم بدون خوندن اینکه چه گزینه هایی داره دنبال فقط یک مورد بودم، گلائرونگ، خزنده عظیم آنگباند! (کل تایتل هاش رو برندار فنگورن، منم میخواستم :وی) این موجود همه چی داره! تمام خوبی هایی (بدی هایی :|) که توی گزینه ها وجود دارن رو میشه در این شخصیت پیدا کرد. ملکور درسته بذر پلیدی رو کاشت، اما حداکثر کاری که انجام داد چی بود؟ مثلا خیانت اولفانگ و اولدور به الف ها و شکست سنگین نبرد اشک های بی شمار؟ بازم چیزی نیست در برابر کاری که گلائرونگ بر سر هورین و خاندانش آورد، داستان تراژدیکی که براشون ایجاد کرد هیچ همتایی نداره. وقتی که زخم مرگبار خورده بود هنوز آنچنان قدرتی رو داشت که تورین رو با نگاه و خون زهرآگینش آنچنان کوبید که کشته به نظر میرسید، نیه نور رو بیدار کرد و باعث خودکشیش شد، تورین با وجود بیدار شدنش و هورین با وجود آزاد شدنش اونقدر پلیدی عظیمی براشون پیش اومده بود که در نهایت دست از زندگی شستن و نسل سلحشورترین آدمیان فانی از دست رفت... کدوم شخصیت هنگام سقوطش همچین کاری تونسته بکنه؟ موگوتی که وقت سقوطش حتی جرات نکرد بیاد و مبارزه کنه؟ سائورونی که باید 7 سال محاصره میموند و آخرش از روی ناچاری اومد بیرون و با وجود کشتن دو شاه بزرگ نتونست آسیبی که لازم بود رو بزنه و شکست خورد، وقت نبرد دروازه های سیاه هم که نصف موجوداتش رو یجورایی خودش کشت :پی

سائورون، جادوپیشه، اسماگ و کلا شخصیت هایی که توی فیلم ها بودن احتمالا نظربیشتری رو هم به خودشون جلب میکنن اما جادوپیشه به همراه 4 نزگول همراهش میان جلو که یه خنجر بزنن و فرار کنن؟ توی فیلم حالا درسته به دنبال کشتن فرودو بودن و آراگورن میاد شکستشون میده (که البته داستان بدتر میشه :دیــ) اما خب قدرت نزگول براساس ترس هست، چیزی که گلائرونگ نمونه ی بهترش رو داره...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Fladrif Skinbark

برداشتت از نظر سنجی درسته و نظر سنجی می خواد محبوبترین شخصیت منفی رو شناسایی کنه . در همین راستا از آوردن گزینه هایی که منفی بودن اما شانس کمی وجود داشت که کسی اونها رو دوست داشته باشه پرهیز کردیم. مثل میم دورف، کارخاروت، مایگلین و ...

فنگورن عزیز کنجکاو شدم بدونم چرا برای شاه گابلین ها شانسی رو در نظر گرفتی؟ یعنی چه ویژگی هایی داشت که به نظرت اومد ممکنه محبوب باشه؟ صرفا میخوام نظرتو بدونم برام جالب شد.

ویرایش شده در توسط شهریار

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تولکاس آستالدو

فنگورن عزیز کنجکاو شدم بدونم چرا برای شاه گابلین ها شانسی رو در نظر گرفت؟ یعنی چه ویژگی هایی داشت که به نظرت اومد ممکنه محبوب باشه؟ صرفا میخوام نظرتو بدونم برام جالب شد.

دقیقا منم سوال تورو داشتم شهریار شخصیتی مثل کارخاروت به مراتب از شاه گابلین ها واسه این نظرسنجی بهتره البته ممکنه به خاطر فیلم هابیت گذاشته باشن و اینکه اکثر بچه ها از فیلم این شخصیتارو میشناسن ویرایش شده در توسط تولکاس آستالدو

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

دقیقا منم سوال تورو داشتم شهریار شخصیتی مثل کارخاروت به مراتب از شاه گابلین ها واسه این نظرسنجی بهتره البته ممکنه به خاطر فیلم هابیت گذاشته باشن و اینکه اکثر بچه ها از فیلم این شخصیتارو میشناسن

البته کارخاروت شخصیت کاریزیماتیک تری هست.احتملا ده ها گابلین مثل شاه گابلین ها تو تاریخ آردا وجود داشتن ولی کارخاروت خیلی"خاص"ه.خب به هر حال کسی که دست برن تو شکمشه نمی تونه تو این لیست نباشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

قبل از رفتن به سراغ جواب و توضیحاتم، در باب گولوم چیزی که به نظرم میرسه رو بگم: منفی و مثبت بودن یک تعریفه و هرچیزی میتونه اون تعریف باشه و منظور از شخصیت منفی، یک شخصیت کاملا شیطانی یا خودِ شیطان (با هر نمودی) نیست که مثلا ملکور رو سرآغاز و مبنای دسته بندی قرار بدیم. بلکه وقتی کارهای پلیدی که باعث آسیب مشخص میشن از یک شخصیت سر میزنه و حالا کارهای پلید اون شخصیت بیشتر از خوبی هاش باشن، اونوقته که به صورت Overall ما میگیم اون شخصیت منفی هست و کلا یه قضیه ی نسبیه تا مطلق. خب دیگه داستان سرایی بسه، بریم به سراغ گزینه های نظرسنجی... البته من پست فنگورن رو بسیار دوست دارم :|

با حرفت مخالفم الوه. اینکه بیایم صرفا از روی کارهایی که یه شخصیت داستانی انجام میده قضاوت کنیم و overall بگیم اون شخصیت منفیه (به خاطر انجام کارهایی که باعث آسیب شدن)، پس میخوام نظرت رو در مورد تورین (ازاین نظر که باعث سقوط نارگوتروند شد)، فئانور (از این نظر که باعث خویشاوند کشی شد)، تین گول (از این نظر که برن رو از سر طمع و حیله روانه ی تانگورودریم کرد) و خیلی های دیگه که میشه مثال زد بدونم.

همینطور با این بخش از حرفات که گفتی کارهای پلیدش بیشتر از خوبی هاش باشن نیز مخالف می باشم. ساده ترین مثالی که الان به ذهنم میرسه از فیلم گلادیاتوره. تو سکانس آخر وقتی ماکسیموس شمشیر سزار رو از دستش میندازه، سزار رو به نگهبانها میکنه و شمشیر میخواد. اونوقت کوئینتوس (همون کسی که باعث دستگیری ژنرال تو اول فیلم شده بود) به نگهبانها دستور میده که کسی شمشیر به سزار نده تا نبرد عادلانه پیش بره و سزار کشته بشه. اگه کسی اون صحنه یادش هست، با وجود تصویری که تو فیلم از کوئینتوس دیده بهم بگه بعد از تموم شدن فیلم حس خوبی نسبت بهش داشته یا حس منفی.

فک نمیکنم کمیت کارهای خوب یا بد باعث بشه ما به شخصیتی بگیم منفی یا بگیم مثبت. وانگهی داریم در مورد موجودی صحبت میکنیم که اصلا توانایی تشخیص صواب از ناصواب رو نداشته. مثل یه موجود مسخ شده ای بوده که چیزی جز عطش و اشتیاق برای داشتن حلقه براش بی معنی بوده. درستش این بود که تو این نظرسنجی به بوته قضاوت کشیده نشه اصلا.

ویرایش شده در توسط اله ماکیل

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

ببینید این که چرا گالوم تو گزینه ها هست واضحه! دقت کنید که "گالوم"تو گزینه هاست نه اسمیگل!گالوم در واقع همون روی پلید اسمیگل هست پس واضحه که یه شخصیت منفی حساب میشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

ببینید این که چرا گالوم تو گزینه ها هست واضحه! دقت کنید که "گالوم"تو گزینه هاست نه اسمیگل!گالوم در واقع همون روی پلید اسمیگل هست پس واضحه که یه شخصیت منفی حساب میشه!

به نظر شما تفکیک این دو تا از هم ممکنه؟ حتی اگه ممکن باشه قابل قبول هست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

خوب خود تالکین عملا اینا رو از هم تفکیک کرده! و اگه اشتباه نکنم یه جا میگه اسمیگل _گالوم! ولی به هر حال این موجود عملا دو تا شخصیت مجزاست! و گالوم روی پلیدشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

کاپیتان عزیز اینکه ما بتونیم برای یک موجود دو جنبه شخصیتی در نظر بگیریم دلیل نمیشه که به وقت قضاوت کردن اونا رو از هم تفکیک کنیم. اگر تالکین چنین عبارتی رو به کار برده منظورش این نبوده که ما هم بین این دو جنبه شخصیتی تفکیک قائل بشیم. بلکه هدف نشون دادن تناقضات شخصیتی این موجود و کشکمکش ابدی بوده که با خودش داشته، نه اینکه ما بیایم بگیم اینجا گالوم اینکارو کرده، اینجا اسمیگل اینکارو کرده. چنین چیزی منطقی نیست. و از طرفی ما اون جذابیتی که شخصیت گالوم از این طریق پیدا کرده رو با لحاظ کردن این تفکیک نه میتونیم لمس کنیم ونه بچشیم. ینی تمام جذابیتی که کاراکتر گالوم داره در اثر این پاردوکس شخصیتی و تناقضیه که درش هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
msa_dino

من چون کلا عاشق اژدها و موجودات مشابهشون ( مثل دایناسور ها و ...!) هستم واسه همین انتخابم از اول بین اسماگ و گلائرونگ بود. به علاوه اینکه هردوشون باهوش، قدرتمند و حیله گرن که اینا از صفات مورد علاقه من هست! ولی آخر سر اسماگ رو انتخاب کردم و علتش فقط یه چیز بود و اون توانایی پرواز کردن هست که متاسفانه گلائرونگ نداشت و مجبور بود مثل کرم بخزه، وگر نه به اون رای میدادم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mohadeseh

من با کاپیتان کاملا موافقم ...از رفتار یه شخصیت مثبت مثل سم میشه فهمید که سم هم متوجه اون روی پلیدش شده بود......

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

من با کاپیتان کاملا موافقم ...از رفتار یه شخصیت مثبت مثل سم میشه فهمید که سم هم متوجه اون روی پلیدش شده بود......

خب بازم تکرار میکنم که من منکر وجه پلید شخصیتش نمیشم. اما این وجه پلیدی رو از شخصیت دوگانه و غیرقابل پیش بینی ش "تفکیک" هم نمیکنم. گالوم "یک" موجوده. اینکه قبلا اسمیگل بوده و آدم کنجکاوی بوده الان اصلا اهمیتی نداره. الان ما با یه موجود قابل ترحم و رقت انگیز روبرو هستیم. شاید اگه از خودش بپرسیم، خودش هم متوجه نمیشه که اشتیاقش برای حلقه چه آسیبی ممکنه به سرزمین میانه وارد کنه. چون اصلا به این چیزا فکر نمیکنه. مثل موجودیه که فقط حلقه رو میبینه و دیگه هیچ. مثل اینکه از فرط اشتیاقت به خورشید بهش زل بزنی و در نهایت کور بشی.

در مورد چنین موجودی چطور میشه از پلیدی حرف زد و بهش صفت "منفی بودن" رو اطلاق کرد؟!! پلیدی نیاز به یک پیش زمینه و طراحی کردن خباثت در ضمیر شخص داره. گالوم تمام اعمال و رفتارش ناشی از نیاز به حلقه بوده. خیلی فرق داره تا اینکه بگیم گالوم در صدد استقرار کردن یک شر در اطرافش بوده یا مثلا میخواسته نسبت به اطرافیانش مرتکب پلیدی بشه تا به "نفس" اونها صدمه ای بزنه. وقتی میتونیم به گالوم بگیم منفی که مثلا فرودو حلقه رو خودش به گالوم بده، با اینحال گالوم باز هم در طینتش افکار پلیدی نسبت به اون داشته باشه. مگه وقتی چند صد سال حلقه دستش بوده آزاری از اون به سرزمین میانه رسید؟ مسلما نه.

ایناست که باعث میشه با اطلاق صفت منفی به گالوم مشکل داشته باشم.

چقد حرف زدم!!! :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

در مورد سمه آگول-گولوم هم یه چیزی رو بگم :|

این دو نام یا بخش شخصیتی از هم جدا نیستن و حالت گولوم درواقع نوعی اختلال تجزیه هویت یا اختلال چند شخصیتی (DID) هست که توی این دنیا هم داریم نمونه اش رو به وفور، این دو (چند) حالت شاید دو (چند) بخش باشن اما از هم جدا نیستن...

با حرفت مخالفم الوه. اینکه بیایم صرفا از روی کارهایی که یه شخصیت داستانی انجام میده قضاوت کنیم و overall بگیم اون شخصیت منفیه (به خاطر انجام کارهایی که باعث آسیب شدن)، پس میخوام نظرت رو در مورد تورین (ازاین نظر که باعث سقوط نارگوتروند شد)، فئانور (از این نظر که باعث خویشاوند کشی شد)، تین گول (از این نظر که برن رو از سر طمع و حیله روانه ی تانگورودریم کرد) و خیلی های دیگه که میشه مثال زد بدونم.

همینطور با این بخش از حرفات که گفتی کارهای پلیدش بیشتر از خوبی هاش باشن نیز مخالف می باشم. ساده ترین مثالی که الان به ذهنم میرسه از فیلم گلادیاتوره. تو سکانس آخر وقتی ماکسیموس شمشیر سزار رو از دستش میندازه، سزار رو به نگهبانها میکنه و شمشیر میخواد. اونوقت کوئینتوس (همون کسی که باعث دستگیری ژنرال تو اول فیلم شده بود) به نگهبانها دستور میده که کسی شمشیر به سزار نده تا نبرد عادلانه پیش بره و سزار کشته بشه. اگه کسی اون صحنه یادش هست، با وجود تصویری که تو فیلم از کوئینتوس دیده بهم بگه بعد از تموم شدن فیلم حس خوبی نسبت بهش داشته یا حس منفی.

فک نمیکنم کمیت کارهای خوب یا بد باعث بشه ما به شخصیتی بگیم منفی یا بگیم مثبت. وانگهی داریم در مورد موجودی صحبت میکنیم که اصلا توانایی تشخیص صواب از ناصواب رو نداشته. مثل یه موجود مسخ شده ای بوده که چیزی جز عطش و اشتیاق برای داشتن حلقه براش بی معنی بوده. درستش این بود که تو این نظرسنجی به بوته قضاوت کشیده نشه اصلا.

اتفاقا باید اینطوری قضاوت کنیم :دیــ اگه روی کارهایی که شخصیت انجام میده قضاوت نکنیم، از روی چی قضاوت کنیم؟ از روی Intention ها؟ توی همونم گولوم چیز خوبی نبود. یا نظر نویسنده به تنهایی؟ توی کتاب مثلا گالادریل اینهمه بزرگ و مهم و مفید ازش یاد میشه، اما واقعیتش هیچی نداره و یوگلوک دستاوردهای مهم تری داشته :| همه ی شخصیت ها خاکستری (مخلوط سیاه و سفید، خوب و بد) هستن و حالا این میزان خاکستری بودن بینهایت درجه داره که وقتی درجه ی سیاهی بیشتر از سفیدی بشه، اون شخصیت رو بیشتر منفی میگیریم، مثل یه ترازو. مثال همون قضیه ی کوئینتوس شاید به خاطر اون کارش به نظرم Honorable بیاد و ازش به خوبی یاد کنم اما باعث نمیشه خیانتش رو به ماکسیموس فراموش کنم و بزارم قسر در بره :/ مثلا گربه سان ها با غذاشون بازی میکنن و آخر کار میخورنش، یه دایناسور شاید اینکارو نکنه، اما در نهایت اینها قاتل اون غذاشون هستن (نمیگم چرخه ی طبیعت بد هست یا چیز دیگری، صرفا یه مثال بود :دیــ). اما در مورد سه شخصیت که نظرم رو خواسته بودی

تورین تورامبار: خب کیه که قبول نداشته باشه تورین تورامبار اشتباهاتی رو داشت؟ حالا در جزئیاتش بحث هست اما در کلش نه، در نهایت ولی به خاطر بینهایت کار مفید یا خوبی که کرده، مبارزه هایی که علیه مورگوت کرده، گلائرونگی که کشته، به عنوان یه شخصیت خوب ازش یاد میشه (بازم میگم همه ی شخصیت ها خاکستری هستن و منظور از خوب بودن سفیدی نیست)

فئانور: در مورد فئانور جنون زده و اخلافش که نظر من مشخصه، برن به اورودروین :دیــ توضیحاتش هم توی فروم و به خصوص تاپیک آیا الف ها ترسو هستند موجوده. حالت فئانور خیلی با حالت سارومان شباهت داره، هردوشون رو هم تحسین میکنم از خیلی جهات، خیلی بیشتر از بسیاری از کاراکترهای مثبت داستان. ولی به طور نسبی کارهای مفید و خوبش بیشتر هست و اندکی در نمودار جای متفاوتی به سارومان داره اما اصلا توی دسته ی موجودات خوب جاش نمیدم

تین گول: علت این کاری که گفتید کاملا مشخصه :/ برای فرستادن یه انسان فانی با روی بسیار زیاد به دنبال نخود سیاه بود تا باعث از دست دادن تنها فرزندش نشه و از روی سوگند شتاب زده ای که مجبور بود یاد کنه سر برن رو همونجا جدا نکرد! در عین پلید بودن کارش (که البته کاملا توجیح داره) اما سوگندش رو نشکست! به هرجال برای الف ها علاقه به چیزهایی که دارن غیرقابل توصبف هست و به قول تالکین دوست دارن کیک بخورن اما کیکه همونطوری بمونه و غم از دست دادن تنها فرزندش بینهایت واسش زیاد میشد و میخواست جلوش رو بگیره، خیلی از ما از سر استیصال چه کارها که نمیکنیم... برای این بحث فکر کنم جایی بود که یادم نیست :وی

گولوم کاملا قابلیت تشخیص رو داشت، اما مالکیتش رو بر حلقه با قتل یک آشنا شروع کرد و بیلبو مالکیتش رو با ترحم به یک بیگانه و این باعث فرقشون شد، فرقی که در نهایت بیلبو میتونه از حلقه دل بکنه تا حد بسیار زیادی اما گولوم نمیتونه به هیچ عنوان و حالا این بین نتیجه های پلید میاد، دیگه "فقط" تقصیر حلقه نیست و خود شخص هم خیلی ربط داره به نتیجه ی نهایی

ویرایش شده در توسط الوه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

خب وارد بحث گالادریل نمیشم که خلط مبحث نشه!!! :دی

ابتدا به ساکن در مورد intention و مثال هایی که زدیم صحبت میکنیم ، بعد میرسیم به شخصیت گالوم.

عقیده من در مورد اراده و قدرت تصمیم گیری اینه که وقتی نویسنده ای یه شخصیت رو برای ما ترسیم میکنه با تمام ابعادش، مطمئنا به قضاوتی که ما در مورد اون شخصیت میکنیم اهمیت میده. اگر هدفش اصلا چگونگی قضاوت کردن ما نباشه، هیچ اهتمامی در مورد نشون دادن ابعاد شخصیتی افراد داستانش (و اوصاف درونی شون موقع تصمیم گیری ها) نشون نمیده. پس هدفی از اینکار هست. و اون هدف اینه که ما وقتی داریم قضاوت میکنیم به فرض مثال در مورد فلان کار تورین یا جناب خودتون یا قس علی هذا... بدونیم که این آدم در درونیاتش چه ها گذشته که چنین تصمیمی گرفته. در نظر گرفتن این موارد روی قضاوت ما تاثیر خواهد گذاشت. این همون نکته ایه که تو داستان های پیشینیان ما (که در بر دارنده نکات اخلاقی و آموزنده هستن) معمولا جاش خالیه: فلانی فلان کار بد رو کرد، فلانی فلان کار خوب رو کرد؛ پس شما اون کار بد رو نکنین، و این کار خوب رو بکنین. اما وقتی موضوع فراتر از این حرفها میره و شخصیت ها تو ذهن ما دارای شناسنامه و هویت و تاریخچه زندگی میشن، نمیشه و نمیتونیم اراده ها و همون intention ها رو از قضاوتمون کنار بذاریم. چنین قضاوتی نمیتونه درست باشه.

علاوه بر این اگر قرار باشه ما در مورد شخصیت الوه یا تورین یا فئانور (صرفا) بر اساس کارهایی که کردن قضاوت کنیم به نظرت خیلی کار سختی کردیم؟ مسلما تورین در مورد خیره سرانه رفتار کردن در نارگوتروند مقصر، الوه در مورد ترفند زیرکانه ش تو فرستادن برن به مهلکه مقصر، و فئانور در مورد رفتار وحشیانه تو خویشاوند کشی مقصره.

مقصود من از قضاوت کردن، قضاوتی فراتر از اینه که رفتارهای پلید شخصیت رو تو یه کفه، و رفتارهای پسندیده ش رو تو کفه دیگه ترازو بریزیم و ببینیم کدوم کفه سنگین تره و به همون نسبت بگیم شخصیت سیاه، سپید یا خاکستری داره. قضاوت در مورد شخصیته. و شخصیت ورای رفتارها و کردارهاست. قبول دارم که چنین قضاوتی بسیار مشکله. اما درست و منصفانه ست.

یه نگاهی به اساطیر خودمون بندازیم: مگه رستم نمیدونست که قاتل اسفندیار، به نفرین زرتشت و تمام پیروان دین بهی دچار میشه؟ ولی اسفندیار رو کشت و شد قهرمان ملی و شخصیت رستگار شاهنامه. چرا چنین قضاوتی میشه؟ چون نمیشه بحث اراده و درونیات رو از قضاوت درست حذف کرد. همین مسئله در مورد شخصیت های شاهکار تالکین هم صادقه.

اما گالوم؛

صحبت از اراده در مورد گالوم همون جوری که بالا هم گفتم منتفیه. پس به تبع اون صحبت از خباثت و پلیدی هم در موردش موضوعیتی نداره. چون پلیدی بدون قصد و اراده (در قضاوت از جنسی که بالا در موردش صحبت کردم) پلیدی نیست، بلکه غریزه ست. عطش گالوم در مورد حلقه فراتر از اراده ش بود و شکل غریزه به خودش گرفته بود. وقتی از این نظر به موضوع نگاه کنیم میشه نتیجه گرفت که رفتارهای گالوم در راستای نیل به حلقه ناشی از پلیدی و خباثت نبوده. بحث نیش عقربه دیگه!! :دی

مصداقش رو هم گفتم. اگه حلقه رو به دست میاورد فک میکنی چه اتفاقی میفتاد؟ (صرف نظر از نابودی سرزمین میانه. داریم راجع به گالوم حرف میزنیم). صاف می رفت میخزید تو همون غار و تا ابد همونجا میموند. رفتار ممکنه رفتار پلیدی باشه، اما واقعا از نظر تو این "شخصیت" شخصیت پلیدیه؟ یا اوصاف منفی داره؟ همه ما در مورد به خطر افتادن منافع یا چیزی که بسیار بسیار برامون عزیزه و جنون آمیز دوستش داریم ممکنه کارایی بکنیم که روی پلیدی رو هم سفید کنه. اما به ندرت میشه چنین شخصیتی که این رفتار ازش سر میزنه رو پلید قلمداد کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Dark Elf

من ملکور رو انتخاب میکنم چون خیلی سرسخته و خیلی نزدیک به شیطان خودمونه و خیلی هم خشنه و نفرینش بر هورین خیلی باحال بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The secret wizard

در هم کوبنده ی پادشاهی آرنور

بزرگ ترین کابوس انسان ها

پادشاه مخوف...

THE WITCH KING

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Fladrif Skinbark

می نویسین شخصیت منفی......بعد هم می نویسین به کدومش علاقه مندیم؟

آدم گیج میشه.

شخصیت منفی یعنی کسی که رفتار و اعمال بر اساس عرفِ انسانی، جزو اخلاق محسوب نمیشه یعنی در حقیقت ضد اخلاقیه.

خیلی موقه ها این شخصیتا قشنگن و خیلیا بهشون علاقه مند میشن.

یه مثال بی ربطش جوکر توی فیلم دارک نایته که من جنازه شم قشنگ.

به نظرم میشه به یه شخصیت منفی هم علاقه مند شد

خب اگه قبول کنی که قدرت جذابه، میتونی به سارونه پلید علاقه مند شی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
عیار

منم به سائرون دادم.سازنده ی حلقه ی قدرت. معرکه است

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تکاور شمال

منظورم از اینکه گالوم رو انتخاب کردم این نبود که از قیافش خوشم میاد

دلیلش این بود که تالکین این شخصیت رو خیلی خوب کار کرده

گالوم یه شخصیت غنی و پر بار و پر مفهومه از همین گالوم کلی چیز میشه درک کرد

به نظر من تالکین روی گالوم خیلی خوب کار کرده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

ای بابا من هرچی فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم. یعنی چی به کدام شخصیت منفی علاقه دارید خب؟!

من به هیچ کدوم ازینا علاقه ندارم...

اما اگر منظور از علاقه صرفا تحسین کردنه مثلا بخاطر هوش و ذکاوت یا این که در منفی بودن خودشون سرآمد روزگار بودن و هیرو بودن به قولی...خب در اون صورت انتخاب هام محدودن به گولوم، سائورون و مورگوت. که خب از این بین هم رذل ترین و مکار ترین بی شک سائورون ـه. و گرچه من هیچ وقت هیچ چیزش رو تحسین نکردم و هیچ علاقه ای هم بهش ندارم اما در منفی بودن سرآمد و هیرو بود نوش جانش که از استادش مورگوت هم زد جلو.

یه مدل دیگه هم میشه به نظرسنجی نگاه کرد این که صرفا بعنوان یک کاراکتر داستانی به کدوم علاقه دارید. خب با این میشه کنار اومد و گزینه هام گولوم، اونگولیانت و سائورونه که باز هم از بین اینا گرچه خیلی به هم نزدیکن اما باز هم به سائورون رای میدم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فاطمه

به نظرمن سائرون.چون وقتی اسمشو بشنوی اصلا یه شخص مثبتیو تجسم نمیکنی

تیپشم ترسناکه.وکارش یه جوریه هیچ جوره نمیشه حدس زد چی میشه آخرش

بااینکه اطلاعات کمی ازشون دارم اماباهمین حال حتما به نظرم شخصیت منفی سائرونه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Oropher

خب من اول نمی خواستم این پستو بذارم چون فکر میکردم شاید اسپم محسوب بشه ولی چون دیدم برخی از بچه ها یه سری نظراتشونو گذاشتن،خب منم نوشتم...راستش دوستان با کمال احترام و ادبی که هم واسه نظرات شما وهم طراح این نظرسنجی(فنگورن عزیز)قائلم،ولی باید بگم در دیدگاه اول گزینه ای رو انتخاب نمیکنم چون ذاتا به شخصیت های منفی چه در آردا و چه در جای دیگه ای علاقه ای ندارم که بخوام نظر بدم ولی اگه از دیدگاه دوم به نظر سنجی نگاه کنیم،یعنی کدام یک از شخصیت های منفی آردا را خبیث تر میدانید،در این صورت نظر من روی مورگوثه چون بدون مورگوث سائرونی هم وجود نداشت...

اما در مورد گالوم باید بگم من گالومو کاراکتر منفی نمیدونم،واسشم دلیل دارم،ببینین شما فئانور رو در نظر بگیرین شاید ماجراش شبیه گالوم نباشه ولی کی باعث شد که عزیزترین مخلوق ارو به اون وضع دچار شه و در ادامه برخی از فرزندانش وام دار پدر و اشتباهاتش باشن؟مورگوث.درمورد اسمیگل هم همینو داریم شاید اگه حلقه در دسترس گالوم نبود و روش نفوذ نمی کرد هیچ وقت اسمیگل به اون روز نمی افتاد،ویا حتی در مورد بیلبو،اگه یک رفیق شفیق مثل گاندولف نداشت آیا غیر ممکن بود که بیلبو هم به وضعیت اسمیگل دچار نشه؟ در کل میخوام بگم اگه گالوم یک رفیق مثل گاندالفو داشت شاید الان سرنوشتش خیلی متفاوت بود...

ویرایش شده در توسط mccroft

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

بین همه ی گزینه ها، اونی که تمامی پلیدی ها در وجودش جمع شده و از قدرت هاش به حدکمال استفاده می کنه گلائرونگه به نظر من.

مورگوت و سائورون قراره بدترین های داستان باشن، ولی عملکردشون به حد کافی قوی و ملموس نیست، و خیلی از خودشون ضعف نشون میدن.در حالی که گلائرونگ، بدِ شکست ناپذیره، می میره در حالی که شکست نمی خوره، پلیدیش بی انتهاست، و بسیار عالی هم توصیف شده، شرح کاراش رو که می خوندم انگار اون بلاها داشت سر خودم می اومد. بنابراین اگر پرسش از قوی ترین شخصیت منفی بود بهش رأی می دادم.جذابه اما دوست داشتنی نیس برام.

به اسماگ رأی دادم چون تا حدی اون جذبه و هوش رو داره، اما در عین حال شرح با جزئیات فعالیت های ظالمانه ش! در کتاب نمی یاد، و این موضوع اون رو تبدیل می کنه به قدرتی در گذشته، مثل یه دیکتاتور مخلوع که مستقیماً به خودت بدی نکرده، اثر کاراش رو دیگه نمی بینی و واسه همین حتی اگه ازش بدت بیاد هم یه جورایی جذبش میشی. از همون لحظه ای که از روی گنج بلند میشه، و شاید پیش از اون، می دونیم که اسماگ، بدِ شکست خورده س، و حمله به شهر آخرین تلاش پیش از شکستشه.

جایی که : بیل بو فکر کرد« خیلی طول نمی کشد که گابلین ها دروازه را تصرف می کنند و همه ی مارا از دم تیغ می گذرانند یا می رانند طرف پایین و اسیرمان می کنند.

بعد از این همه مصیبت که پشت سر گذاشته ایم واقعاً آدم گریه اش می گیرد. ترجیح میدادم اسماگ خودمان با همه ی آن گنج کوفتی سرجایش می ماند و دست این موجودات تهوع آور نمی افتاد.»

من کاملاً باهاش هم عقیده بودم. مخصوصاً توی عبارت اسماگ خودمان:دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...