رفتن به مطلب
فنگورن

نظر سنجی 57: کدام تحریف داستانی را در فیلم های ساخته شده توسط پیتر جکسون، نامناسب میدانید ؟

  

177 رای

  1. 1. نظر سنجی 57: کدام تحریف داستانی را در فیلم های ساخته شده توسط پیتر جکسون، نامناسب میدانید ؟

    • حذف تام بامبادیل
    • جابه جایی نقش گلورفیندل و آرون
    • سپاه الف ها در نبرد هلمزدیپ
    • سپاه مردگان در نبرد پله نور
    • مرگ سارومان و حذف پاکسازی شایر
    • شکست گندالف از ویچ کینگ
    • مثلث عشقي آراگورن-ائووين-آرون
    • اشاره به کشته شدن ویچ کینگ و قبر نزگول
    • خلق تائوریل و عشق به یک دورف
    • نبرد گندالف و سائرون
    • حضور آزوگ در فیلم هابیت
    • سایر


Recommended Posts

FILI

توضیحات کمی میدم چون نظراتم با بعضی از دوستان شبیه بود. اما هنوز هم نمی تونم "خلق تائوریل و عشق به یک دورف" رو چندان تحمل کنم! حالا چرا چندان؟! به شخصه زیاد به حضور تائوریل مشکلی به خصوصی ندارم اما مشکلم بیشتر عشقش به یک دورف است. هدفش رو هم خودتون بهتر میدونید دیگه، فیلم هابیت به نظرم نیازی به چنین صحنه های احساساتی این چنینی نداره. "شکست گندالف از ویچ کینگ" رو هم خیلی از دوستان گفتند به نظرم می تونست خیلی جالب تر بشه. ولی خوب رای من مشخصه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

من سایر رو زدم چون هیچ کدوم از این تحریف ها برام آزار دهنده نبود!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

يه تحريفي كه يادم رفت بگم تغييرات شخصيتي مري و پيپين بود! اينها دو تا آدم عاقل و بالغ و ارباب برندي هال و تاين آينده شاير هستن اما تو فيلم در حد دوتا بچه احمق و دست و پا چلفتي نشون داده شدن! :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

من هم فکر نمی کنم که جکسون تو فیلم آرون رو جنگجو درآورده باشه ، اون فقط فرار می کنه وگرنه اگه مثل آراگورن جنگ طلب و جنگجو بود ، همون دم اولی شمشیرش رو می کشید و با نزگول ها مبارزه می کرد ، فکر کنم شمشیر رو فقط به خاطر محافظت و دفاع از خودش در مواقع خیلی خیلی خیلی خیط آورده باشه لوووووووول ...

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

در مورد اون صحنه آرون که مهدی گفت بنظر من، میزانس اون سکانس کاملا موید شجاعت و شهامت آرونه نه جنگجو بودنش! اینا رو نباید با هم اشتباه کرد...بالاخره آرون ماست هم نبود و در اون سکانس بخوبی شجاعتش نشون داده میشه. من که ازون صحنه بسیار راضی هستم و فکر نمیکنم در شخصیت آرون اونجا تحریفی صورت گرفته باشه.

در مورد مری و پیپین هم (البته میشه اینو به کل شخصیت های یک کتاب مثل ارباب حلقه ها تعمیم داد) چون متن و نثر داستان ادبی و پیراسته و زیباست تمام شخصیت ها در نظرت عاقل و مبادی آداب هستند اما باز در سینما فرق داره در سینما و فیلم شما از حرکت چشم کاراکتر بگیر تا لهجه ـش و کلی فاکتور های دیگه که در کتاب بروز پیدا نمیکنن اما در سینما هستند تاثیر دارند. برای همینه که شوخی و شیطنت های هابیت ها رو در فیلم مغایر با کتاب میدونید در صورتیکه بنظر من هیچ جای فیلم کارگردان نمیخواست حماقت هابیت ها یا دست و پا چلفتی بودنشون رو نشون بده. این ممکنه اشتباه در برداشت و نگاه خودمون به فیلم باشه. من چنین ایرادی رو به شخصیت پردازی فیلم ارباب حلقه ها وارد نمیبینم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

يه تحريفي كه يادم رفت بگم تغييرات شخصيتي مري و پيپين بود! اينها دو تا آدم عاقل و بالغ و ارباب برندي هال و تاين آينده شاير هستن اما تو فيلم در حد دوتا بچه احمق و دست و پا چلفتي نشون داده شدن! :D

آی آی آی! حرف دل منو زدین! دقیقا...

مخصوصا قسمتی که پی پین پلـان تیر رو دزدکی برمیداره و توش رو نگاه میکنه. توی فیلم این کارش سراسر شیطونی و حماقت نشون داده شد. اما توی کتاب می بینیم که گندالف چقدر اطلـاعات ازین کنجکاوی پی پین دستش میاد. جواب خیلی از سوالـاش رو میگیره و اصن این موضوع باعث میشه یه مسیر تازه رو پیدا کنه.یعنی میفهمه سائورون اونقدر ها هم که فکر میکرد هنوز پرونده ی حلقه براش واضح نیست و ازین اشتباه سائورون یه فرصت می سازه. و گرچه اول کار از دست هابیت عصبانی میشه اما بعدش میفهمه اتفاقا خوب شد براشون!

توی فیلم گندالف طوری با این موضوع برخورد کرد که انگار اون رفتن با هابیت، با اون سرعت سمت گوندور، برای تمیز کردن خرابکاری هست و بس! جکسون خیلی چیزا رو فاکتور گرفت توی این قسمت. مخصوصا دیالوگ ها رو که واقعن مهم بودن.

یا مثلـا احترامی که تئودن برای این نژاد هابیت ها و بخصوص مری{چون رابطه ای باهاش برقرار کرده بود و اون سه تا رو ندید کلـا} قائل بود. اینم کلـا توی فیلم اثری ازش نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
DAIN ll IRONFOOT

به نظر من اگه داستان واقعی هابیت استفاده می شد فیلم جالب تر و جذاب تر می شد.....

حالا جدا از این که بعضیا می گن هابیت واسه بچه کوچولو ها بوده و با این تغییرات مخاطبش هم تغییر کرده و واسه بزرگ ترا هم خوبه...

ولی به نظر من آزوگ رو نباید توی ادامه ی فیلم می آوردن و از چارچوب داستان اصلی استفاده می کردن....

این کارشون سنت شکنی بود...ولی بازم از ارزش این فیلم چیز زیادی کم نشده...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

در مورد خلق تاوریل که آنقدر رای آورده. باید بگم اتفاقا از نظر من این کار پیتر خوب هم بود چون لازم بود کنترل شخصیت های اصلی رو تا حدی از دست مردان خارج کنه ولی خوب در مورد نحوه ی پیشرفت داستان میشه حرف زد ولی خلق تاوریل اتفاقا لازم هم بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi
در مورد مری و پیپین هم (البته میشه اینو به کل شخصیت های یک کتاب مثل ارباب حلقه ها تعمیم داد) چون متن و نثر داستان ادبی و پیراسته و زیباست تمام شخصیت ها در نظرت عاقل و مبادی آداب هستند اما باز در سینما فرق داره در سینما و فیلم شما از حرکت چشم کاراکتر بگیر تا لهجه ـش و کلی فاکتور های دیگه که در کتاب بروز پیدا نمیکنن اما در سینما هستند تاثیر دارند. برای همینه که شوخی و شیطنت های هابیت ها رو در فیلم مغایر با کتاب میدونید در صورتیکه بنظر من هیچ جای فیلم کارگردان نمیخواست حماقت هابیت ها یا دست و پا چلفتی بودنشون رو نشون بده. این ممکنه اشتباه در برداشت و نگاه خودمون به فیلم باشه. من چنین ایرادی رو به شخصیت پردازی فیلم ارباب حلقه ها وارد نمیبینم.

آقا این چه حرفیه؟! چطور ترولها و شاگرات و لوبلیا مبادی آداب به نظر نمیان؟

توی فیلم این دو رو احمق نشون داده. از همون آتیش بازی جشن تولد بیلبو بگیر تا شورای الروند و موریا و روهان و میناس تیریت و جنگل فنگورن و ... . همه جا این دو رو احمق نشون داده!

تو کتاب مری بیشتر اوقات اونها رو رهبری میکنه و راهنماشونه، پیپین نظرات عاقلانه میده اما توی فیلم این دو همیشه خرابکاری میکنن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mgh47

يه تحريفي كه يادم رفت بگم تغييرات شخصيتي مري و پيپين بود! اينها دو تا آدم عاقل و بالغ و ارباب برندي هال و تاين آينده شاير هستن اما تو فيلم در حد دوتا بچه احمق و دست و پا چلفتي نشون داده شدن! :D

والا این دو در فیلم، بیشتر شیطون و کنجکاون و هیچ نشانه ای از احمق بودن درشون نمیبینم؛میشه گفت یه کم خام هستند اما احمق خیر. اتفاقا خیلی هم باهوش نشونشون دادن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

والا این دو در فیلم، بیشتر شیطون و کنجکاون و هیچ نشانه ای از احمق بودن درشون نمیبینم؛میشه گفت یه کم خام هستند اما احمق خیر. اتفاقا خیلی هم باهوش نشونشون دادن.

همون صحنه ای که توی شورای الروند وارد میشن و میگن که ما هم میخوایم باهاشون بریم رو نگاه کن. دیالوگهای پیپین رو ببین. اگه این حماقت نیست پس حماقت چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mgh47

همون صحنه ای که توی شورای الروند وارد میشن و میگن که ما هم میخوایم باهاشون بریم رو نگاه کن. دیالوگهای پیپین رو ببین. اگه این حماقت نیست پس حماقت چیه؟

اون صحنه بیشتر داره جسارت و وفاداریشون رو نشون میده نه حماقت :D

همونطور که گفتم کمی خام هستند نه احمق. @};-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
K I N G

من با مهدی خان موافقم

قبل از این که کتاب رو بخونم فیلمش رو دیدم و با خودم میگفتم این مری و پیپین چقدر خنگ هستند! اما بعد از خوندن کتاب دیدم کلا شخصیت متفاوتی دارن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mgh47

حتی میشه گفت که آیزنگارد توسط همین دو وروجک سقوط کرد:D خیلی زیرکانه ، انتها رو وارد جنگ کردند و همین،خودش کم کاری نبود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

بابا بی خیال اون صحنه که آنقدر عمق نداره که سرش اینقدر بحث میکنین اون فقط واسه طنز آلود کردن اون صحنه است و بس!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Legolas

حتی میشه گفت که آیزنگارد توسط همین دو وروجک سقوط کرد :D خیلی زیرکانه ، انتها رو وارد جنگ کردند و همین،خودش کم کاری نبود.

چه ربطی داره؟ کسی نگفت اون ها این کار رو نکردن و البته جکسون هم نمی تونست قضیه ی به این بزرگی رو عوض کنه. بحث سر پایین آوردن شخصیتشون در فیلم هست.

ویرایش شده در توسط Le‌golas

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

آقا این چه حرفیه؟! چطور ترولها و شاگرات و لوبلیا مبادی آداب به نظر نمیان؟

توی فیلم این دو رو احمق نشون داده. از همون آتیش بازی جشن تولد بیلبو بگیر تا شورای الروند و موریا و روهان و میناس تیریت و جنگل فنگورن و ... . همه جا این دو رو احمق نشون داده!

تو کتاب مری بیشتر اوقات اونها رو رهبری میکنه و راهنماشونه، پیپین نظرات عاقلانه میده اما توی فیلم این دو همیشه خرابکاری میکنن.

اونا ذاتا بد بودن اما مری و پیپین چی؟! از قضا پیپین و مری هم در کتاب خیلی شوخی ها و شیطنت هایی داشتن یک نمونش مری و پیپین تو حمام که تا یک ساعت از تصور اون صحنه تو کتاب داشتم میخندیدم! تو فیلم هم به تناسب خودش این طور صحنه هایی داشتیم. تولد بیلبو و شورای الروند و جنگل فنگورن همه و همه بیانگر بیخیالی عمومی هابیت ها، شوخ و شنگ بودن و پر جسارت بودنشونه. من گفتم اصلا از فیلم به من حماقت این دو شخصیت القا نشد.

ازون گذشته مقایسه کتاب با فیلم اینطوری کاملا اشتباهه! اینا دو تا مدیوم متفاوتن نمیتونی بگی فیلم به نسبت کتاب فلان بود...این جمله فی نفسه اشتباهه. تو کتاب ببین چند فصل و چند صفحه در اختیار استاد بوده برای شخصیت پردازی مری و پیپین؟! دیالوگ های چند صفحه ای رو یادت بیاد؟! یا فصل آشکار شدن تبانی به تنهایی که کلا این قضیه از فیلم حذف شده! حالا اون یک ساعت فیلم رو هم در نظر بگیر که در اختیاره کارگردانه برای شخصیت پردازی انبوهی از کاراکتر ها خب تو انتظار داری فیلم حوصله شخصیت پردازی مفصل و طولانی رو داشته باشه؟ که آقا تو سفر هابیت ها از شایر مری اینا رو هدایت کرد و فلان دیالوگ های پر حکمتی به زبون آورد؟!

ضمن اینکه واقعا 10 درصد دیالوگ ها و رفتار پیپین و مری در کل فیلم شوخ و طنز گونه هست. بقیش که جدیه! نمیشه از همون اندک رفتارشون بگی اینا کلا خل و چل بودن که! :D

شما داری چند لحظه کوتاه از شورای الروند و تولد بیلبو رو مثال میزنی که بنظر من باید اینطوری در فیلم میومدن وگرنه از هابیت ها چهار تا پروفسور و حکیم تو فیلم از آب درمیومد که از گندالف هم بیشتر چیز حالیشونه! خب به مخاطب نباید این القا بشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Capitan

مری و پپین شوخ و شنگ اند نه احمق

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mgh47

چه ربطی داره؟ کسی نگفت اون ها این کار رو نکردن و البته جکسون هم نمی تونست قضیه ی به این بزرگی رو عوض کنه. بحث سر پایین آوردن شخصیتشون در فیلم هست.

والا داش مهدی گفت که داخل فیلم این دو احمق و خل وچلن و من هم مثالی از فیلم آوردم که بگم همچین هم که میگن داخل فیلم خل وچل نبودن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

مری و پپین شخصیتی صاف و صادق و ساده و شوخ و شنگ دارند و این به معنای خل و چل بودنشون نیست !

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

مگه من گفتم شوخ و شنگ نیستن؟ مری و پیپین توی کتاب شوخ هستن اما احمق نیستن. توی فیلم احمق شدن.

mgh47: خوشبختانه پیتر نتونسته اون قسمتها رو تغییر بده.

تور: من مشکلی با شوخ و شنگی ندارم و با حکیم کردن اونها هم مخالفم(همینطور که با حکیم کردن بئورن مخالفم) اما پیتر از اینور بوم افتاده و این دو شخصیت رو نابود کرده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mgh47

من مشکلی با شوخ و شنگی ندارم و با حکیم کردن اونها هم مخالفم(همینطور که با حکیم کردن بئورن مخالفم) اما پیتر از اینور بوم افتاده و این دو شخصیت رو نابود کرده.

باز هم مخالفم . دی

اتفاقا در فیلم خیلی کلیدی و مهم هستند و اصلا شخصیتشون نابود نشده البته درسته که به دوتا نوجوون تبدیلشون کرده اما همین تغییر باعث جذابیت بیشتر این دو شخصیت شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

نه شخصیت ها که انصافا نابود نشده. هیچ کس هم منکر نبود تفاوت بین شخصیت کاراکتر ها در فیلم و کتاب نیست فقط مسئله اینجاست که بیشتر این تفاوت ها در تبدیل ارباب حلقه ها به اسکریپت بصورت طبیعی ایجاد شده!

این رو همیشه یادتون باشه:

پیتر جکسون بعنوان یک کارگردان سعی نکرده تصویر دقیقی از سرزمین میانه برای ما روایت کنه بلکه تمام تلاشش این بوده که یک شاهکار سینمایی مورد قبول عموم که مغایر با منبع اقتباس نباشه خلق کنه که در مورد ارباب حلقه ها 100درصد موفق بوده و شما نمیتونید یک تحریف عمدی یا حتی تفاوت فاحش سهوی در فیلم ارباب حلقه ها پیدا کنید. هر چی هست براش یک دلیل سینمایی هست...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

1-حذف تام بامبادیل

تام بامبادیل از درخشان ترین شخصیت های کتاب بود ولی روایت فیلم رو کند و مخاطب رو دچار سردرگمی میکرد .این قضیه غیب نشدن بعد از حلقه به دست کردن یا کلا خود تام بامبادیل که اصلا معلوم نبود انسانه یا مایا یا والا یا الف و... خودش مخاطب رو سردرگم میکرد

2-جابه جایی نقش گلورفیندل و آرون

وجود گلورفیندلی که خیلی در فیلم کارکردو شناسنامه ای نداشت نمیتونست توجیهی داشته باشه پس چه بهتر که اون قضیه و نجات فرودو رو جکسون به آرون انتقال داد تا از اون حالت ماستی و تک بعدی در بیاد

3- سپاه الف ها در نبرد هلمزدیپ

به نظرم پیترجکسون کار خوبی کرد چه حضور سپاه الف ها و چه هالدیر روحیه بخش بود و خاطره انگیز ( به یاد قسمت اول)

خب مسلما روایت به یک نقطه عطف نیاز داشت، یک قلمروی مورد تهدید و سپاهیانی با حداقل روحیه به عاملی نیاز دارند که باعث شه جلوی نیروی دهشتناکی از سارومان که 10-20 برابر اوناست مقاومت کنند .حضور سپاه الف ها و همچنین شفای تئودن که نسبت به کتاب پر پرو پیمان تر بود ،تمهیدات خوبی از پیترجکسون بودند

4- سپاه مردگان در نبرد پله نور

بدترین تحریف همین بود! چیزی شبیه چیت کد بود اینکه در جنگ مردمان گوندور مقاومت کنند و سپاهیان روهان اونهمه رشادت به خرج بدن و لی درنهایت سپاه مردمان ظرف 5 ثانیه از جلوی دروازه به بالای شهر میناس تیریث برسه و همه نبرد به اسم اونا ثبت بشه کاررو خراب کرد!

5-مرگ سارومان و حذف پاکسازی شایر

به نظرم پیترجکسون مرگو به خوب زمانی انتقال داد جدای از اینکه به نظرم این قضیه پاکسازی شایر یکی از ضعف های کتاب بازگشت پادشاه بود .داستان تمام شده و اونوقت تالکین در پایان در حالی که مخاطب کار رو تموم شده تلقی میکنه ،یک ماجرای دیگه رو اضافه میکنه

6-شکست گندالف از ویچ کینگ

جدای از نژاد گندالف که مسلما از شاه جادوپیشه بالاتر بود این صحنه در حد کتاب نبود واقعا در کتاب اون قدرت نمایی ویچ کینگ یا اون شمشیر آتشینش در شکستن دروازه میناس تیریث بیشتر به چشم میومد و خیلی بهتر بود در فیلم تقابلشون در همون لحظه شکستن دروازه باشه

ولی پیترجکسون در فیلم ویچ کینگ رو سوار بر فل بیست کرد و با اینکه صحنه های به یاد ماندنی شکستن مقاومت سربازان و پرواز بر فراز میناس تیریث رو رقم زد ولی بجاش شکست گندالف از ویچ کینگ قابل قبول نبود!

7-مثلث عشقي آراگورن-ائووين-آرون

تلاش پیترجکسون برای بسط روایت قابل تحسینه ولی دیدن ائووین که گدایی محبت اراگورن رو میکرد خوشایند نبود!

8-اشاره به کشته شدن ویچ کینگ و قبر نزگول

تا اینجای کارش بازم اشکالی نداره بشرطی که نکرومانسر در جنپ پنج سپاه ویچ کینگ رو فرمانده و ارباب آزوگ نکنه:دی

9-خلق تائوریل و عشق به یک دورف

ایده اضافه کردن تائوریل و لگولاس و حتی عشق تائوریل به یک دورف خیلی تو ذوق نمیزنه ولی چگونگی شکل گیری این عشق و اون شوخی های نسنجیده که اصلا در سطح دنیای تالکین نیست کارو خراب میکنه

10-نبرد گندالف و سائرون

بهرحال فرض بر این بود که گندالف با سائورون مستقیما وارد تقابل نمیشه ولی بعنوان اوج قسمت دوم ،دیدنی بود

11-حضور آزوگ در فیلم هابیت

به نظرم برای تحریف مهمی نبود هرچند که اگه جکسون به کتاب وفادار میموند و بولگ عهده دار مسئولیت انتقام میشد فرق چندانی نمیکرد

مگه من گفتم شوخ و شنگ نیستن؟ مری و پیپین توی کتاب شوخ هستن اما احمق نیستن. توی فیلم احمق شدن.

خب باید عامل سن رو هم اضافه کنیم

اون کارا شاید برای یه فردی در پایان جوانی شه احمقانه به حساب بیاد ولی برای نوجوونا که پرانرژی و کنجکاو اند طبیعی به نظر میرسه مثل همون صحنه انداختن اون جنازه در چاه در موریا که صرفا بخاطر کنجکاوی پیپین بود.در کنار این پیترجکسون با شیطون و سر به هوا بودن مری و پیپین میخواد تا حدودی بر خردمند بودن فرودو تاکید کنه

البته همین جوون تر کردن یاران بخاطر همذات پنداری بیشتر مخاطب عموما نوجوان با فیلم بود که در مورد مثبت یا منفی بودنش نظری ندارم:دی

جدای از این تحریف های دیگه ای هم بودن که قابل ذکر و مهم بودند از جمله فرار نزگول از مقابله با آراگورن که خیلی تو ذوق میزد!

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

بابا بی خیال اون صحنه که آنقدر عمق نداره که سرش اینقدر بحث میکنین اون فقط واسه طنز آلود کردن اون صحنه است و بس!

والا من که نکته طنز آلودی ندیدم تو اون صحنه:D

فقط یه واکنش احساسی و تا حدودی هم لوس@};-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...