رفتن به مطلب
LORD LOSS

شهر خیالی شما

Recommended Posts

baradil soldier of dale

اگه دقت کرده باشین من در تاپیک "سفر به شرق و جنوب دور" شهری به اسم "رومنوست" برای داستان ساختم. رومونست یعنی دژ شرقی{مثل فورنوست که میشه دژ شمالی} و پایتخت روون محسوب میشه. توی داستان توصیفاتی ازش نوشتم که این جا بیان خواهم کرد. ولی در مورد تاریخچه و ... اینا چیزی بیان نکردم که اینجا می کنم.

رومنوست در سده ی اول دوران دوم ساخته شد. خیلی عظیمی از ایسترلینگ ها که خانه ی خود را در جنگ خشم از دست داده بودند{منظورم هیت لوم هست که بعد از جنگ خشم میره زیر آب {هیت لوم پس از نبرد اشک های بی شمار توسط ایسترلینگ ها تصرف میشه}} پس از طی مسیری طولانی به شرق دریای روون سفر می کنند و رومنوست را در دامنه های کوهستان اوروکارنی , در کنار شهر دورف ها , بنا می کنند. حقیقتش من در توصیف شهر از شهر های شمال ایران الهام گرفتم{ کلا الهام من از روون از روسیه مشتق میشه و مردمان آن را به مانند ایرانیان فرض کردم}.

ساکنین شهر طبعا ایسترلینگ ها هستن و عده ای دورف نیز در آن جه به امرار معاش می پردازند.

این رو از داستانم {سفر به شرق و جنوب دور} نقل قول کردم:

فصل ششم: شهر سرد زمستاني

پاسی از نیمروز گذشته بود و برف نرمک نرمک می بارید. به پیشنهاد اولفاست , بارادیل جامه ی سرخ و خفتان مفرغین بلودرن را بر تن کرده بود تا مبادا نژادش نزد شرقی ها فاش شود.اندک اندک شهری در هویدا شد که در دامنه های اوروکارنی آرمیده بود. هنگامی که به دروازه ی شهر رسیدند , اولفاست به بارادیل گفت:" باشلق ات را بر سر بکش و سخنی مگو. اگر متوجه شوند که از مردمان دیل هستی , به چوبه ی دار آویزانت می کنند."

اکثر خانه های رومنوست دو اشکوبه و چوبی بودند و سقفی شیبدار داشتند که توسط انبوهی از کاه پوشانیده شده بود. هیچ کدام از خیابان های شهر نیز سنگفرش نشده بود و در زمان بارش باران و برف به طور آزاردهنده ای گل آلود می شد.

بارادیل با چشمانی گرد به شهر و مردمی نگاه می انداخت که اندک کسانی آنان را از نزدیک دیده بودند. با این که هوا بسیار سرد بود اما رفت و آمد هنوز در شهر جریان داشت. عده ای از اسواران مخوف روون به دلیلی ناشناخته , دسته دسته راه خروج از شهر را در پیش گرفته بودند. جمعی از مردان و سربازان شهر نیز در قسمت مسقف کومه های خود مشغول چپق کشیدن یا کباب کردن گوشت شکاری بودند. بیشتر ساکنان رومنوست سیاه موی بودند اما تک و توک مردان یا زنانی با موهایی به رنگ خرمایی دیده میشد. عده ای از دورف های ناراگ زیگیل نیز مشغول آمد و شد در کوچه پس کوچه ها بودند. دورف هایی تنومند و دارای سیمایی خشن. از همان هایی که سالیان پیش در کارزار واپسین اتحاد به نفع سائورون وارد میدان شدند.

اولفاست به درون یکی از خیابان های فرعی شهر پیچید و آن دو نیز از پی او رفتند. اولفاست نگاهی به بارادیل انداخت و گفت:"یادت باشد هیچ سخنی بر زبان نیاوری."

مردی از ساختمان سمت راست آمد و اسب ها را به اصطبل هدایت کرد. سه دوست وارد مسافرخانه ای شدند که روبه روی اصطبل قرار داشت. اولفاست جلو آمد و مشغول صحبت با مهمانخانه دار شد. بارادیل و بورتاند نیز بر میزی در کنار بخاری نشستند. بعد از دقایقی مهمانخانه دار آن ها را به اتاقشان در طبقه ی بالا راهنمایی کرد. اولفاست رو به آن دو کرد و گفت:"بعد از تاریک شدن هوا برای صرف شما دوباره به پایین خواهیم رفت اما تا زمان موعود اینجا بیاسایید."

همین سنگفرش نشدن خیابان های شهر باعث میشه که وقتی برف و باران نازل می شود , تردد سخت تر شود. اونجایی که از دود پیچیده در خیابان نام می برم , کپی برابر اصل یکی از شهر های گیلان هست که قبلا دیده بودم. البته از شهر بری هم در توصیفاتم الهام گرفتم. مثلا خانه های چوبی دو اشکوبه با سقفی پوشیده از کاه.

حاکم شهر{که میشه پادشاه روون} در اون زمان اولفانگ پسر بور بود که تبارش به اولفانگ قهرمان باستانی شرقی ها{ همونی که توی نبرد اشک های بی شمار به مایدروس خیانت کرد} می رسید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*فئانور*

نام شهر:میناس اریال

مکان: نزدیک به میناس مورگول

زمان ساخت:سال 20دوران چهارم اراگورن بعد از تاج گذاری ان را ساخت البته این زمان شروع ساختش است و ساخت شهر چیزی حدود ده سال طول کشید

شکل شهر:شهری بسیار زیبا که در چهار طرفش برج هایی با سنگ سپید ساخته شده وکاخ پادشاهی زیبایی بلند تر از برج ها در وسط ان است ودروازه ان از فولاد سا خته شده ودور تا دور کاخ را خانه ی مردم گرفته است

حکمرانان:اراگورن ونوادگانش

زمان نابودی:این شهر هنوز پا بر جاست

ویرایش شده در توسط *فئانور*

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
راداگاست قهوه ای

زمان ساخت:سال 3020دوران سوم اراگورن بعد از تاج گذاری ان را ساخت البته این زمان شروع ساختش است و ساخت شهر چیزی حدود ده سال طول کشید

اسی من باز با یه غلط دیگه از تو برگشتم :?

ا اراگورن در سال اول دوران چهارم تاج گذاری کرد وپادشاهی از نو متحد رو به وجود اورد ا دوران سوم با اخرین جنگ حلقه که در سال 3021 د.س هستش پایان میگیره که اون جنگ هم نمیشه گفت جنگ بوده شورش بوده در هابیتون بنابر این میشه گفت که در سال 3020 د.س اراگورن هیچ شهر نمیتونسته بسازه یا اصلا تاج گذاری کنه!!!

اسی ببخشید دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیریم!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*فئانور*

اسی من باز با یه غلط دیگه از تو برگشتم :?

ا اراگورن در سال اول دوران چهارم تاج گذاری کرد وپادشاهی از نو متحد رو به وجود اورد ا دوران سوم با اخرین جنگ حلقه که در سال 3021 د.س هستش پایان میگیره که اون جنگ هم نمیشه گفت جنگ بوده شورش بوده در هابیتون بنابر این میشه گفت که در سال 3020 د.س اراگورن هیچ شهر نمیتونسته بسازه یا اصلا تاج گذاری کنه!!!

اسی ببخشید دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیریم!!

تو نمیشه یه بار منو ول کنی بابا اشتباه کردم خوبه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
راداگاست قهوه ای

تو نمیشه یه بار منو ول کنی بابا اشتباه کردم خوبه؟

نه نمیشه :?

جان من این پستمو پاک نکنین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

من چون اطلاعاتم خیلی محدوده بیشتر به توصیف ظاهر شهر میپردازم(امید وارم تو اسم گذاری ها خیلی سوتی نداده باشم!به هر حال اگه سوتی بود به بزرگی خودتون ببخشید)

نام شهر: tal en' losa(شهر برف)

مکان:کوهستان آبی

سازنده و حاکم:فینارفین ملقب به finarfin i' noldo

علت این نامگذاری رنگ سنگهاییست که در ساختن شهر ازشان استفاده شده،سفید همانند برف،این شهر به تقلید از میناس تی ریت بر روی یک تپه بنا شده.دور تا دورآن توسط دیواری که مانند دیگر ساختمان ها سفیدِبرفییست محاصره شده و به فاصله هر صد متر روی دیوار یک برجک نگهبانی قرار دارد...شهر هفت طبقه دارد که در هر طبقه قشر خاصی از مردم سکونت دارند،در طبقه اول سرباز خانه ها و ساختمان های نظامی قرار دارند طبقه دوم متعلق به بنا ها و کارگرهاست در طبقه سوم کشاورزها و پیشه وران خانه دارند در طبقه چهارم کارمندها و کارشناسان سپس دانشمندان و همین طور تا طبقه آخر که محل کاخ پادشاهیست،کاخی که برخلاف دیگر ساختمان های شهر نمایی سیاه دارد و مانند نگینی گرانبها در مرتفع ترین نقطه تپه میدرخشد...

ویرایش شده در توسط آخیلوس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The secret wizard

با تشكر از lord loss و تمامي دوستان بابت اين تايپك زيبا و دوست داشتني.

از اون جايي كه من به سرزمين هاي خاص مثل انگمار،لورين و بخصوص ميركوود علاقه دارم، اين قلعه ي رويايي رو در شمال ميركوود جايي در اون دور دست ها بنا كردم.جايي كه حتي خود تراندويل هم نتونست به اونجا بره و اسرار اونجا رو كشف كنه.البته اين قضيه كمي حالت داستاني پيدا ميكنه.

داستان از اين جا شروع ميشه:جادوگري دوره گرد با لباس هاي طلايي همه جاي سرزمين ميانه رو براي يافتن زندگي ايده آل ميگرده.در نزديكي كوهستان مه آلود با اژدها هاي زيادي درگير ميشه ولي با استفاده از افسون زرد يكي از اژدها هاي بالدار رو دچار سردرگمي ميكنه و وادارش ميكنه اونو به شمال ميرك وود ببره.جادوگر به مدت 500 سال در ميان درختان سرد به انتظار ميشينه.همراه با دوستش اژدهاي افسون شده،بدون هيچ راه فراري در سكوت جنگل به انتظار ميشينه.

بله...اون جادوگر من بودم :? .من تصميم گرفتم زندگي ام رو در همونجا ادامه بدم.با كمك درختان اردو گاهي ساختم كه سال ها بعد تبديل به قلعه اي دور افتاده شد :? .

نام شهر:Secret wood

زمان ساخت اوايل دوران سوم

وسعت:كوچك تر از ريوندل

ساختار كلي:قلعه اي سنگي كه از سنگ هاي سرد و بي روح كوهستان مه آلود گرفته شده.اين قلعه به صورت مارپيچ به طرف بالا حركت ميكنه.بر روي هر يك از ديوار هاي سفيد آن،درختاني تنومند افتاده اند و شاخه هايشان را به نرده هاي زرد رنگ اطراف گره خورده اند.از نزديك دروازه ي ورودي تا تالار زرين پلكاني طولاني وجود دارد كه اطرافش با ابر هاي سفيد تزيين شده.قلعه اي دور افتاده در اعماق دره ي اي سرسبز كه هيچ كس به جز من و درختان در آنجا زندگي نميكند.سرنوشت اين قلعه اينگونه رقم خورده كه اگر دست آدمي به آن برسد،سقوط كند.

خادم قلعه:the secret wizard.

زمان نابودي:اواخر دوران چهارم

چگونگي سقوط قلعه:همان طور كه اين قلعه قسم خورده بود اگرپاي آدمي به آن برسد نابود شود،ماجرا جويي از ديل به طور تصادفي از دور قصري سفيد ديد كه با نور هاي طلايي در آميخته و درختان براي آن سرود ميخوانند.كمي جلو تر رفت اما زماني كه به قلعه رسيد.چيزي جز متروكه باقي نمانده بود...

چطور بود دوستان؟؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*فئانور*

اقا من میخام یه شهر خیلی دیگه بگم.بگم؟ خب سکوت مایه رضایته پس میگم!

نام شهر:ایستان(معنی خاصی نمیده)

مکان:در نزدیکی هابیتون

حکمرانان:به انتخاب خود مردم یه شهردار انتخاب میشود و حکمران ندارد

وسعت:تقریبا به اندازه بری

شکل شهر:شهری ساده با مردمی ساده این شهر در ممتقه ای صاف ساخته شده و شکل خاصی ندارد وخانه هایش هم از چوب است

نابودی:این شهر چون زیاد مهم نبود کسی نابودش نکرد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
راداگاست قهوه ای

په اگه اینطوره منم میگم بگم؟؟

په گفتم

نام شهر(به عبارتی دژ هستش این شهر):امون آس

مکان:اریادور شمال آرنور

زمان ساخت شهر:135 د.چ تا 136 د.چ تقریبا یک سال

تاسیس کننده:آلداریون

حکمرانان:آلداریون و وارثان بعد از او

شکل شهر:برجی قطور و بلند که دو برابر امون سول بود سفید بود همانند مروارید در برج بیش از 10000 نفر جا میگرفتند در دیوار های برج سوراخ هاییی بود که کمانداران از انجا میتوانستند به راحتی تیر اندازی کنند دروازه اش از سنگ های کوهستان سفید بود که حتی قدرت گوتموگ هم نمیتوانست ان را بشکند نام این دژ امون آس بود شهری همانند برج.

زمان نابودی:در دوران 5 که ملکور سرزمین میانه را نابود کرد.

*

*

*

امون آس شهری همانند برج

ویرایش شده در توسط راداگاست قهوه ای

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سویل

شهر خیالی من از شکلات درست شده همه چیزش از انواع شکلاته

چشمه های شیر پرتقال و کاکائو

خونه های ابنبات و............

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The secret wizard

شهر خیالی من از شکلات درست شده همه چیزش از انواع شکلاته

چشمه های شیر پرتقال و کاکائو

خونه های ابنبات و............

چارلي و كارخانه ي شكلاتي...

خودشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOMIR

مکان:قسمت مرکزیه dagorlad

نام مکان: (مهتاب شیطانی)Drautran Drok

بعد از دوران سوم فرمانده ای از مردمان شمال راهی داگورلاد شد و تصمیم به ساخت دژ عظیمی گرفت و فقط برای یک هدف بالا بردن علم جادوی سیاه.

وسعت: 10 هکتار و دژی بسیار تاریک حتی بعد از زمان ها صلح مردمان سرزمین میانه کسی جرأت نزدیک شدن به آنجا را نداشت ..حتی پادشاهان

در حال حاظر دژ تاریک مهتاب شیطانی در تاریکی در حال فعالیت است و هیچ خطری تهیدش نمیکند

ویرایش شده در توسط تور
سهو نگارشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
راداگاست قهوه ای

مو دوست میداروم باره دیگر یه شهر خیالی دیگه درست کنم!

نام شهر:داناستر

مکان:شمال ایتیلین

زمان ساخت:887د.چ تا 892د.چ

تاسیس کننده:آرادور چهارم

حکمرانان:آرادور چهارم و وارثان بعد از او

توضیحات شهر:آرادور پادشاه دونه داین شده و ملکو باره دیگر حضور خود را اعلان میکند او در شمال کوه های سایه یعنی شمال موردور قلعه ای بنا نموده است آرادور برای جلوگیری از حمله ان به مرز های ایتیلین شهر دژ مانندی در تپه های انجا بنا نمود.

شکل شهر:شهر از سه دیوار تشکیل شده هر دیوار هم از دیوار قبلی بلند تر هست سنگ دروازه اش هم از اعماق کوه های اوروکانی اورده شده است و بر روی ان شکلک هایی که پیروزی اراگورن دوم بر سائورون را نشان داده شده بود در بالا ترین قسمت شهر هم برجی 30 متری قرار داشت که در اخر جایگاه یک پلانتیر بود خانه های شهر هم همه یک دست سفید بودند و برای رسیدن به شهر دشمنان باید از راه پر پیچو خم تپه های اتیلین رد میشدند که پر از تله های دونه داین ها بود و از برج شهر هم تا 10 ها کیلو متر جلوتر را میتوانست دید برای همین مردم به شهر لقب عقاب را دادند.

زمان نابودی:داناستر اخرین شهر دونه داین ها بود که نابود شد در سال 267 د.پ انسان مقاومت بسیار کردند اما کارساز نبود دلاوری مردان در ان روز ها و ماه بسی زیاد بود.

*

*

*

شهری همانند عقاب داناستر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The secret wizard

مکان:قسمت مرکزیه dagorlad

نام مکان: (مهتاب شیطانی)Drautran Drok

بعد از دوران سوم فرمانده ای از مردمان شمال راهی داگورلاد شد و تصمیم به ساخت دژ عظیمی گرفت و فقط برای یک هدف بالا بردن علم جادوی سیاه.

وسعت: 10 هکتار و دژی بسیار تاریک حتی بعد از زمان ها صلح مردمان سرزمین میانه کسی جرأت نزدیک شدن به آنجا را نداشت ..حتی پادشاهان

در حال حاظر دژ تاریک مهتاب شیطانی در تاریکی در حال فعالیت است و هیچ خطری تهیدش نمیکند

چيزي شبيه دولگولدور.وقتي كه متروكه شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

نام:آنومیناس جدید(برج غربی)

مکان:اریادور-سواحل دریاچه نه نویال

زمان:3030د.چ

مدت زمان ساخت:حدود بیست وهشت سال

شکل کلی:شهری با دیوار ها قطور خاکستری رنگ ،هشت برج عظیم وشانزده برج کوچکتر با دروازه ای به ارتفاع 50 متر .

وسعت:حدود دو نیم برابر می ناس تی ریت

ساکنین:اکثرا دون اداین

حکمرانان:شاه اله سار وجانشینانش این شهر هنوز پا برجاست

پس از گذشت نزدیک به ده سال از تاجگذاری شاه اله سار آراگون دوم او تصمیم گرفت تا پایتخت پادشاهی ارنور را به شهر دیگری منتقل کند.از میان شهر های شکوهمند دوران قدیم در سرزمین میانه آنومیناس از پر آوازه ترین آنان بود،اما مدت ها بود که خال از سکنه ومخروبه شده بود.بنا براین آراگون دستور ساخت ومرمت دوباره آن را داد.پسران الروند نقش عمده ای در باز سازی شهر داشتند.دورف های کوهستان آبی هم کمک بسیار زیادی در ساخت قسمت های مختلف نمودند و از شاه اله سار پاداش گرفتند.خانه ها ی فراوانی در شهر وجود دارد.برج شاه از مستحکم ترین بنا های سرزمین میانه است.دیواری طویل وقطور از بخش های داخلی شهر محافظت می کند و نگهبانان همیشه در 24برج شهر هوشیار هستند.دروازه اصلی توسط یک خندق ویک شبکه بزگ آهنی محافظت میشود.مردم شهر عمدتا دون اداین شمال هستند که تعدادشان دوباره رو به فزونی گرفته اما بسیاری از گاندوریان هم به اینجا مهاجرت کرده اند.دورف هایی که در ساخت شهر کمک کردند ایوان های عظیم و طاق های برجسته وشگفت آوری را در کاخ شاه کنده کاری کردند وستون های بسیار بزرگی را در تالار های آن بر افراشتند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

اتفاقا یه شهری رو توی پاکنویس هام شرح کردم که یه خلاصه ای ازش مینویسم

هنوز اسم نداره !

شهر را صده ها قبل شاهمان طراحی کرده ... زیبا و زنده ... جایگاهی برای بهترین ها ...

در دشتی وسیع و سرسبز در مرکز کشور ... از مقابل دروازه شرقی میتوان جنگل را در چند فرسنگی دید ...

شهری به شکل مربع با دیوار هایی از جنس سنگ , کریستال و گیاهانی که دیوار را زنده نگه میداشت ... تمام شهر از این جنس بود ...

رخنه ای در دیوار ها ایجاد نمیشد , گویا افسونی قدرتمند آن را حفظ میکرد ...

:?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لارتن کرپسلی

لیتگوو مکان:نزدیک دریای رون اواخر دوران چهارم مدت زمان : هفت سال ساکنین: دورف و انسان حکمرانان: شاه روران

توصیف :شهری با موقعیت جغرافیایی عالی و در نزدیکی معادن اهن بنا شده از نظر دفاعی بهترین شهر سرزمین میانه است

لیتگوودر دو لایه ساخته شده لایه اول پایین تر و ساختمان بیش تری دارد دومی کوچکتر وبالای یک سراشیبی بوددور هر لایه دیوار بود دیوار درونی 5 دروازه داشت

وصد ها مزرعه و تعدادی عمارت بیرون شهر بودند که دورشان حصار بود تعداد زیادی چاه اب در شهر موجود است و دیوار بیرونی 2 تا یکی برای اسب و یکی برای انسان دروازه ها از جنس فلز و چوب درخت کاج و دیوار ها از گرانیت خالص که داخلشون قلوه سنگ فشرده ریختن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

دینار تونین

مکان:جزیره آمان

زمان ساخت:دوران چهارم

مدت زمان:حدود 10 سال

ساکنین الف ها

بسیاری از الف هایی که همراه گالادریل،کله بورن و الروند از سرزمین میانه خارج شدند تصمیم گرفتند شهری را در جنوب غربی آمان بنا کنند.این شهر در حفره ای به قطر 10کیلومتر وعمق حدود 8 پا بنا شده است.انگار که محل بنا شدن این شهر جای برخورد شهاب سنگی باستانی باشد.برخلاف انتظار دیوار های شهر بسیار کوتاهند اما برج های بلند و باریکی در اطراف شهر ساخته شده.دیوار های کوتاه شهر با شنگ های بزرگی ساخته شده ولی یک لایه ملات به رنگ سفید یخچالی!:))آن ها را پوشانده.شهر حدود ده هزار نفرجمعیت دارد.هیچکس در شهر سلاح حمل نمی کند.(حتی نگهبانان)اطراف شهر را کشتزار ها وباغ های زیادی موجود است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لارتن کرپسلی

تیرم

مکان : گوندور

زمان ساخت:دوران چهارم

مدت زمان:14سال

ساکنین:انسان ها

این شهر همیشه مورد حمله اورک ها بود و تیر اندازانی ماهر داشت به خاطر همین بنا های وسطی شهر بلند بودند تا اگر دشمن به دیوار ها نفوذ کردند از بالای ساختمان نابودشان کنند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس سبزبرگ

نام شهر:هیلیندور

زمان ساخت :دوران چهارم

ساکنین:انسان ها

مکان:نزدیکی گاندور

مدت ساخت:23 سال

برروی ارتفاعات تپه ای ساخته شده دیواری بلند و سفید دروازه ای بزرگ دروسطش آبشاری به نام اتروند وجود دارد آب این آبشار مقدس است.همیشه خورشید از پشت این شهر طلوع می کند فرمانده اش یکی از نومه نو ری ها است چشم انداز بسیار زیبایی دارد.برروی دیوارهایش برجهای بلند و قطوری وجوددارد.سربازان برروی دیوارو برجها 24 ساعته در حال نگهبانی اند.ساختار بسیار محکمی دارد.همیشه کبوترها برروی شهر در حال پروازند .ازنابودی اطلاعاتی بدست نیامده ولی از عظمت و باشکوهی شهر اطلاعاتی هست.دارای بندر بسیار بزرگ ودارای کشتی های رنگارنگ و بزرگ.که مرغابی های دریایی برروی بندر در حال پروازند.درکناره های شهر مناظر سرسبز بسیار زیبا وجود دارد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
mahan

اسم شهر :تیغه ی الفی

مکان:چون با شراکت تراندویل ساخته شد توی مرک وود

زمان ساخت:اواخر عصر سه و اویل عصر چهار

مدت زمان ساخت:سی سال

ساکنین:انسان ها و الف ها

حاکم:خودم

تعداد ساکنین:۵هزار الف،۵هزار انسان

تعداد سرباز:۱۰هزار سرباز الف،۱۰هزار سرباز انسان

زمان نابودی:این شهر به دلیل مکان و تعداد مدافعین فقط چند بار بهش حمله شده و به جایی نرسید.

:((

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
VICTOR

نام شهر: ریوالدیر.

مکان شهر: در سرزمین اردلوین ، نزدیک خلیج لون ، نقطه طلاقی جنوبی کوهستان و جنگل بر روی یک کوه از رشته کوه های اردلوین.

زمان ساخت: در اوایل دوره چهارم.

مدت زمان ساخت: گروهی از بازماندگان الف های برین که در بنایی مهارت داشتند این شهر را در مدت 7 سال ساختند .

شکل کلی : سرزمینی با شکوه در روی کوه های ناهموار شمال غربی سرزمین میانه ،دارای دژ بلندی برای محافظت از قلعه ی اصلی است و قلعه نیز دارای یک برج بلند و قطور مانند برج ایزنگارد می باشد که به رنگ خاکستری رنگ می باشد و سایه بانی نوک تیز بر روی آن قرار دارد و بسیار زیباست ودر حاشیه ی شمال غربی قلعه مستقر است ، قلعه چند برج نسبتا بلند در شمال شرقی و جنوب غربی و جنوب و جنوب شرقی نیز دارد ، یعنی پنج برج در حواشی قلعه. درون قلعه تالار ها و اتاق های زیبا و بزرگی وجود دارد با طراحی فوق العاده و قابل قیاس با میناس تی ریت . در خارج از دژ ، در اطراف قلعه مردم در خانه های خوش ساخت خود که مانند خانه هی ریوندل می باشد شاید هم بهتر ، زندگی می کنند . بازار ها نیز در مرکز شهر ساخته شده که دسترسی به آن آسان باشه و مزارع و باغ ها نیز در حومه شهر مستقر اند .

وسعت : وسعت شهر را دیوار طویل ریوالدیر مشخص می سازد. به دلیل وجود رشته کوه ها در شرق شهر ، دیوار های کم ارتفاعی در آنجا ساخته شده است و دیوار از جنوب ، تا نزدیکی مرز جنگل و خلیج لون و از شمال ، تا دومین کوهی که در کنار کوهی که شهر بر روی آن بنا شده است و از غرب تا حاشیه ی غربی جنگل قرار دارد که شهر را مربع مانند کرده است .

ساکنین : ساکنان این شهر الف های برین از بازماندگان الف های برین دوره ی دوم می باشند که به رهبری فرمانده ای از این نژاد در این مکان جمع شده اند تا بار دیگر نژاد الف های برین را زنده کنند . مردمی آرام و مهمان نواز اند ، . شاد و با نشاط اند و در سوارکاری و تیر اندازی مهارت دارند و بیشتر منبع درآمد آنها مبادله ی کالایی از راه دریاست و کشاورزی و کمی صنعت ولی در صنعت های نوین و ساخت ماشین های پیچیده تبهر ندارند در عوض صنعت ابزار آلات نظامی قوی دارند .

ارتش : شهر دارای 3000 نگهبان می باشد که بر روی برج های ساخته شده در اطراف دیوار ، دور شهر نگهبانی می دهند و 857 نفر نیز نگهبان دژ اصلی می باشند. این شهر دارای ارتش ماهری می باشد که در زمان جنگ بتونن به خوبی از شهر دفاع کنن ، چون در اوایل تاسیس این شهر اورک های جنوبی چند بار به این شهر حمله کرده اند و ویرانی های زیادی به بار آورده بودند.

حکمران : آندل (Anedel) از تبار الف های برین می باشد که بازمانده آنها را از جای جای سرزمین میانه جمع کرده و شهر ریوالدیر رو بنا نهادند .

نابودی : این سرزمین هنوز پا بر جاست و در زمان آزادی ملکور باید ببینیم چه سرنوشتی پیدا می کند ، چون به گفته پیشگویان یک قهرمان از این شهر زاده می شود که با ملکور مقابله می کند ولی این پیشگویی هنوز دقیق نیست .

ویرایش شده در توسط VICTOR

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...