رفتن به مطلب
Glorfindel Thalion

درگاه ورودی ایفای نقش

Recommended Posts

مونت آو سائرون

خوب ممنون از گلور عزیز! بنده ی حقیر با نام نمایشی تئودن ثبت نام می کنم!

عهد

: دوران سوم از ۲۹۴۸د.س. تا ۱۵ مارس ۳۰۱۹د.س. (۷۱ سال)، از سال ۲۹۸۰د.س. به مدت ۳۹ سال پادشاه روهان بود

نژاد

: انسانها

شاخه

: روهیریم

خاندان

: خاندان ائورل

معنی

: فرمانروا

القاب

: احیا شده، پادشاه مرزها، پادشاه روهان، ارباب مرزها

تئودن پسر تنگل هفدهمین پادشاه روهان، و آخرین پادشاه از سلسله دوم سلطنتی روهان بود. او روهیریم را در نبرد هورنبورگ رهبری کرد و در نبرد دشتهای پله نور، در حال دفاع از میناس تی ریت کشته شد. پس از او خواهرزاده اش ائومر پادشاهی روهان را در دست گرفت.

نابودی حلقه قدرت، انسانی می خواست که با شجاعت قدم در سفر تاریکی بگذارد و با اژدها ها به مبازه بپردازد و شنل ابهام را از روی آواز حقیقت بردارد.

ویرایش شده در توسط Glorfindel Thalion
تغییر نام نمایشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Glorfindel Thalion

نام نمایشی : گلورفیندل

نژاد: الف

دوران زندگی : دورانهای نخست ، دوم ، سوم ، چهارم

توصیف حالات: گلورفیندل الفی زرین مو و قوی هیکل و دلاور بود. برای دیگران از خود می گذشت. و در دوستی پایدار می مانند.هیچ وقت کاری که موجب خشم بیشتر والار بشود را انجام نداد.( چیزهای اضافه که خودم به شخصیتم اضافه کردم.) او بسیار خردمند بود. با این حال تکبر در او جای نداشت. مهربان بود و عاشق افتخار.

متن نویسی: هر سفری برای به دست آوردن یا نابود کردن حلقه ی قدرتی ، شنلها را می فرساید و گام ها را به تاریکی سرزمینهای تاریک می کشاند. و در این سفر باید شجاعت روبه رو شدن با اژدها یان را داشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

خوب منم نام نمایشی گیل گالاد رو برای خودم انتخاب میکنم.اولا به خاطر اینکه توی کل آردا بعد از ائارندیل عاشق گیل گالاد هستم.ثانیا بنظرم مقتدرترین و بزرگترین پادشاه نولدور و کل الفها بود.

نام کامل: ارینیون گیل گالاد Ereinion Gil-Galad معنای اسم:ارینیون یعنی فرزند پادشاهان و گیل گالاد هم یعنی درخشش ستاره

نژاد: خوب معلومه دیگه ،اِلف از تبار سه خاندانِ نولدور،تلری و وانیار

دوران: اواخر دوران اول ،نبرد خشم،سقوط گاندولین و...

کل دوران دوم از تاسیس پادشاهی در لیندون تا نبرد آخرین اتحاد.

نکته: اگه قرار شد اتفاق عجیبی بیفته حاضرم در دوران چهارم هم زنده بشم.

توصیف حالات روانی و خصوصیات جسمی: همین جملات زیبایی که استاد تالکین از زبان بیلبو نقل کرده. دیگه جایی برای صحبت نمیمونه:

"گيل-گالاد پادشاه اِلف‌ها بود،

چنگ‌ها داستان او را غمگينانه مي‌نوازند،

قلمرو آخرين‌اش زيبا بود و آزاد،

ميان كوهستا‌ن و دريا.

شمشيرش بلند بود و ضربت نيزه‌اش سهمگين بود،

و برق كلاهخودش از دوردست‌ها پيدا بود،

ستارگان بي‌شمار دشت آسمان،

در آينه زره نقره‌اش هويدا بود.

سال‌ها پيش،سوار بر اسب رفت،

و كس را ندانست كه‌‌‌ از آن پس در كجا سكني گزيد،

چرا كه ستاره‌اش در تاريكي افتاد،

در سرزمين موردور آنجا كه سايه‌ها آرميده‌اند..."

اژدها شنل داشت ...

و حلقه، شجاعت...

در تاریکی نباید به سفر رفت...

و دیگر هیچ ...

:) ;)

ویرایش شده در توسط ائارندیل Eärendil

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

شناسه ی نمایشی : گندالف

نژاد : آینور

درباره‌ی گندالف (توصيف حالات جسمی و روانی و...):

پيرمردی خردمند و دانا؛ كه در حينی كه سخت‌گير و جدی هست، شوخی نيز می‌كند و روحيه‌ی شاد و مهربانی دارد. او در ابتدا همراه ديگر مايار و والار، در والينور می‌زيست؛ اما بعدها به انتخاب مانوه، همراه چهارنفر ديگر كه ايستاری خوانده می‌شوند، به سرزمين ميانه آمد تا سائورون را نابود كند. بعدها در نبرد با بالروگ خزد-دوم، مرد (و او را نيز كشت)؛ اما به خواست والار و ارو، دوباره زنده شد تا مأموريتش را انجام دهد و از آن پس، به جای گندالف خاكستری، گندالف سفيد بود.

او پس از نابودی حلقه و سائورون و سپاهيانش، با بيلبو و فرودو بگينز از شاير روانه‌ی والينور شد؛ و از آن پس نيز خبری از او در دسترس نيست.

دوران:

تمام دوران ها :دی

متن:

همه برای يک حلقه... تنها برای يک انگشتر زرين... .

سفر در تاريكی به اعماق زمين، نبرد با اژدهای آتش، مرگ، بازگشتی دوباره، با شنل و ردايی سپيد... .

همه‌ی شجاعت‌ها فدای يک حلقه... تنها برای يک انگشتر زرين... .

و در پايان، سائورون نابود می‌شود؛ ولی باز هم پليدی در جهان وجود خواهدداشت، و اينان از ماندگاری‌های او و ملكور هستند.

ویرایش شده در توسط Glorfindel Thalion
تغییر نام نمایشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

نام نمایشی : کامتالیون

نژاد : الف نولدور

زمان تولد : چند سال قبل از نیرنایت آرنوید یاد

خلاصه زندگی: پدرش از محافظین شاه تورگون بود که در نیرنایت از پا در آمد و کامتالیون در دربار تورگون به سان پسرخوانده او بزرگ شد در زمان سقوط گوندولین به همراه تور از آنجا گریخت و در جنگ خشم شرکت داشت در دوران دوم در خدمت گیل کالاد بود و از سردارن سپاه او به شمار می رفت و در نبرد آخرین اتحاد حضور داشت . در دوران سوم به عنوان قاصد الروند به آرنور و گاندور سفر می کرد و پیام های او را به پادشاهان شمال و جنوب می رساند در زمان جنگ حلقه به لوتلورین رفت و در نبرد رووانیون و فتح دولگولدور حضور داشت در دوران چهارم از رفتن به غرب سر باز زد ودر ایملادریس به همراه پسران الروند باقی ماند.

پ.ن : دوستان دنبال این شخصیت تو کتابای تالکین نگردن این شخصیت ساخته ذهن خودمه

دوران ایفای نقش : دوران چهارم

خصوصیات ظاهری و رفتاری : گامتالیون الفی بلند بالا بود با چشمان نافذ و موهای بلند سیاه . زرهی نقره ای می پوشید و شنلی سیاه رنگ به تن می کرد بعد از نبرد آخرین اتحاد نیزه سروش گیل کالاد را به عنوان سلاح انتخاب کرد اما کماندار ماهری نیز بود چهرهای مهربان ومتبسم داشت اما مانند اقوامش خشمی توفنده داشت و در نبرد کمتر کسی هماورد او بود.

شجاعت سلاحی قدرتمند است قدرتمندتر از هر حلقه ای سلاحی که چون شنلی نفوذ ناپذیر جرئت سفر به دل تاریکی و روبرو شدن با اژدها را به مرد می دهد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
arw leg ara gan gim

من لگولاس رو اتخاب میکنم.

اون یک الفه.

دوست دارم در دوران سوم و چهارم ایفای نقش کنم.

قدرت او در دید قوی، گوش‌های تیز، داهایی سبک و تیراندازی عالی‌اش بود. در بین یاران حلقه او نقش کمتری از بقیه ایفا می‌کند و در مورد گذشتهٔ او اطلاعات اندک است.

سواران تاریکی بازگشته اند و سوار بر اژدها به دنبال حلقه هستند. ... فرودو با شنل خود

استتار کرده و سربازها گمراه می شوند. ..... فرستادن او به دنبال حلقه، با تحقیری

دیگر همراه می شود و بورومیر به این سفر بی بازگشت می رود. .... بجای اینکه بمانند و

باترس بمیرند، با شهامت به قلب دشمن حمله کرده و با شجاعت بمیرند

ویرایش شده در توسط arw leg ara gan gim

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elrond Halfelven

نام نمایشی : الروند

نژاد : الف

دوران : دوران نخست ، دوم و سوم

الروند نیم الف یا ارباب الروند.. پسرائارندیل و الوینگ که در پایان دوران نخست خواست که او را از نخست زادگان به شمار آورند و تا پایان دوران سوم در سرزمین میانه باقی ماند.

الروند ارباب ایملادریس و دارنده ی ویلیاست. ویلیا انگشتر باد قویترین آن سه انگشتر که از گیل گالاد، شاه برین الفها به الروند به ارث رسید.

الروند علاوه بر ویلیا فرمانروایی بر الفها را هم از گیل گالاد به ارث برد. او همسر کله بریانت، دختر بانو گالادریل و ارباب کله بورن؛ بود و یک دختر به نام آرون و دو پسر به نامهای الدان و الروهیر دارد.

الروند استاد شفادهندگی و دارای دانشی والا در بین الفهاست.

الروند همچین یکی از اعضای شورای سفید است.

خصوصیات ظاهری: موهایش به تیرگی سایه های فلق ست که بر روی آن نیم تاجی سیمین نشسته. چشمانش همچون شامگاهی شفاف و خاکستریست که در آنها نوری همچون نور ستارگان خانه کرده.. بر چهره اش نشانی از سن و سال دیده نمی شود.. نه پیر است و نه جوان.. مانند پادشاهی که زمستان های بسیار بر سرش تاج گذاشته باشد، محترم و همانند سلحشوری جنگ آزموده تندرست و پرتوان است.

او فرمانروای ریوندل و در نزد الف ها و آدمیان بزرگ و با عزت است.

خصوصیات اخلاقی: در رفتار الروند تنها خرد و وقارست که موج می زند. هرگز کسی الروند را در حالی که بر کسی خشم گرفته ندیده و سخنی ناروا از زبان او نشنیده.. زیرا که قدرت الروند در حکمت اوست و نه در سلاحش.. و او بزرگترین استادان فرهنگ عامه است.

حلقه ، شجاعت ، شنل ، اژدها ، تاریکی ، سفر

شجاعت را آنجا میابی که کسی از خرد زادگان، ذره ای کوچک در نظر یک اژدها، شنل شفر بر دوش، مردانه راهی تاریکی می شود برای به چالش کشیدن ارباب حلقه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

نام :سوُد (Soud)

نژاد : انسان و از اهالی اومبار

دوران : دوران چهارم

زندگی نامه : پسر یکی از تجار اومبار که بر خلاف رسم به جای دنبال کردن شغل پدر به دنبال کیمیاگری و طبابت رفته . با توجه به خصوصیات اخلاقی اش (که توضیح خواهم داد ) برای کسب منافع شخصی درگیر ماجرایی می شود که زندگی او را دگرگون می کند و مهم ترین درس زندگی اش را می آموزد.

خصوصیات ظاهری: مردی قد کوتاه با سری تاس و ریش های کوتاه و چهره ای که هیچ چیز را از آن نمی توان خواند.

خصوصیات اخلاقی : یک دوروی به تمام معنا. مکار و خود خواه . به هیچ جز خودش اهمیت نمی دهد .

متن : کفشی از اراده بپوش ، شنلی از وفاداری در بر کن و شمشیری از شجاعت در دست بگیر.زیرا باید پای در راه بگذاری و سفری آغاز کنی. از پای منشین و یارانت را یاری کن واز دشمن مگزیر . و این سه همچون فانوسی برای تو در تاریکی خواهند درخشید و راهت را روشن خواهند کرد. راهی که به حلقه ی اژدها ختم می شود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elrond

نام : آلاتار / Alatar

نژاد : مایا

دوران : دوران سوم و چهارم

توصیف : پیرمردی با ردایی آبی که با نزدیک ترین دوستش به سرزمین میانه آمد ، پیرمرد زیرک و محافظه کاری است. آنها در شرق برای مبارزه با سائورون رفته بودند ولی از سر کنجکاوی و برای یافتن چگونگی حیات به شرق رفتند ؛ آنها در پس کوه ها دو برج همچون صخره ای برافراشتند و انسان ها دور تا دور آن دو برج ، برج های کوچکتری ساختند . کسی تابحال به آنجا نرسیده و هنوز از اهداف آنها مشخص نیست .

جمله سازی : می توان برای نابودی حلقه ، به جای سفر در تاریکی و با شنل و پنهانی ، با شجاعت پای در دهان اژدها گذاشت .

پ.ن : این رو هم بگم که من این شخصیت رو مد نظر داشتم و نه برای اینکه یکی از دوستان الروند و انتخاب کرده بود ، انتخابش کردم ... :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

نام : سام وایز گمجی

نژاد : هابیت

دوران : سوم ، ولی دوست دارم در تمامی دوران ها طنز بنویسم .

توصیف : هابیتی وفادار ، و دوستی صادق !

متن : شنلت را بر دوش بیاویز ، دوست کوچک من ، و با شجاعت ، به آنجا که در پس خنده های جهان ، اژدهای خشم و کبر و غرور بیدادگری میکند ، سفر کن! ارباب تاریکی ،ارباب حلقه ها در دست ، به انتظار تو نشسته است ، باشد که ارو از تو حفاظت کند ! سام ، وایز ، گمجی !

ویرایش شده در توسط سیه تیغ

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOTH

نام نمایشی : ملکور

نژاد :از اینور است و قویترین انها

دورانی که در ان میخواهید به ایفای نقش بپردازید: دوران نخست

توصیف حالات :در میان اینور دارای عظیم ترین قدرت و حکمت یود و در تمام عطایای برادرانش سهمی داشت.در خفا به دنبال شعله زوال ناپذیر بود

چونان کوه‌ای بود پیشرفته در دریا که سرش را بر فراز ابرها برافراشته‌ است و یخ بر آن ردا کشیده، آتش و دود بر آن تاج برآورده‌ اند. و نور ِ چشمان ِ ملکور شعله‌ ای بود پلوژیده از حرارت، شعله‌ای که برودت ِ مرگبار در آن خلیده بود

متن نویسی: داشتن شجاعت و شنل الفی برای پا گذاشتن به سرزمین تاریکی کافی نیست سرزمینی که اژدها و فرمانروای حلقه خادمی از خادمان بیشمار اویند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
khazad-dum

نام نمایشی:گیملی

نژاد:دورف

دوران 4و3

توصیف حالات :دورفی نیرومند و لجوج که عضو یاران حلقه بود.با اینکه از بیرون مانند پیرمردی یک دنده وسنگ دل به نظر میرسید اما از درون بسیار مهربان بود و مانند پدر خود گلوِیین شجاع وجنگجویی بی نظیر بود.

متن:سفری به سوی تاریکی برای نابودی حلقه سفری همسان نبرد با اژدهایان سفری که برای شروع آن به شجاعت نیاز خواهی داشت و در پایان به افسانه ها خواهی پیوست وشنل افتخار بر دوش خواهی کشید

ویرایش شده در توسط khazad-dum

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Hide strider

نام نمایشی: آراگورن

نژاد: انسان

دوران: 3و4

توصیف:مردی بسیار مهربان و وفادار که در نبود گاندالف رهبری یاران حلقه را به عهده گرفت.او بسیار متعهد بود به طوری که هیچ گاه سعی نکرد حلقه ی یگانه را از فرودو بگیرد و همچنین به عشق ایووین جواب منفی داد تا به آرون برسد و در نهایت بعد از نابودی حلقه در میناس تیریت تاجگذاری کرد.

نام نمایشی: آراگورن

نژاد: انسان

دوران: 3و4

توصیف:مردی بسیار مهربان و وفادار که در نبود گاندالف رهبری یاران حلقه را به عهده گرفت.او بسیار متعهد بود به طوری که هیچ گاه سعی نکرد حلقه ی یگانه را از فرودو بگیرد و همچنین به عشق ایووین جواب منفی داد تا به آرون برسد و در نهایت بعد از نابودی حلقه در میناس تیریت تاجگذاری کرد.

ببخشید جمله یادم رفت:برای نابودی حلقه باید شجاع بود تا از اژدها نترسید و شتل خود را محکم بست تا به اعماق تاریکی سفر کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Witch-King

نام نمایشی: فین گولفین

نژاد: الف

دوران: اول

توصیف حالات: بی باک ترین ونیرومند ترین در میان برادرانش بود و مغرورترین ودلیرترین شاه برین نولدور اما در عین حال مهربان بود وبخشنده.

انگاه که به گمان خود نابودی جمله نولدور را دید به تنهایی به دشمن زد و به انگباند رفت و مورگوت را به مبارزه طلبید و هفت زخم بر مورگوت زد به طوری که سپاهیانش بر خود لرزیدند.

متن: سفر کردن در دل تاریکی برای نابودی اژدها به شجاعت بیشتر نیاز دارد تا حلقه یگانه و شنل الفی.

ویرایش شده در توسط Assassin Creed

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

ببخشید این ایفای نقش چیه؟

اگر ما یک نفرو انتخاب کنیم بعدش چه اتفاقی میوفته؟

می ریم داستان می نویسیم. یه نفر در یه تاپیک جدید و مجزا (در همین انجمن)، داستانی در دنیای تالکین با سوژه ای جدید رو شروع میکنه و به کمک دیگران، اونو ادامه می ده. در واقع، یه جور فن فیکشن ـه با همیاری بقیه ی اعضا.

برای نمونه، یه سر به اینجا بزن:

https://arda.ir/forum...?showtopic=1278

اینجا رو هم بخون (آخرین کامنت):

https://arda.ir/forum...e&status_id=994

در ضمن، جای این پست هم اینجا نیست. یا حذفش کنید یا ببریدش اینجا:

https://arda.ir/forum...?showtopic=1274

ممنون. :ymapplause:

ویرایش شده در توسط گندالف سپید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
وابلامور

نام نمایشی:تورین تورامبار

مکان:بلریاند غربی

دوران اول

القاب:اژدها کش,سیه تیغ,و...

توصیف حالت:بلند بالا و مغرور بود در میان انسانها شجاع ترینشان بود در میان الف ها گرامی ترین انسانها بود چه آپ کشنده گلائرونگ اژدهای آنگباند بود در میان انسان ها سرنوشتش بس درام و تراژدیک است چه نفرین مورگوت بر قامت اجدادش سایه افکنده بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Vych King

با سلام

بنده هم سعی دارم در این باره ایفای نقش کنم

نام نمایشی:ویچ کینگ

نژاد:انسان.نزول

دوران:دوران سوم و چهارم

توصیف:مردی ظالم و ترسناک بزرگترین خدمتکار سارون و غیر قابل روئیت برای بیشتر مردم و مردی دارای قدرت که همه از او می ترسیدند.

القاب:پادشاه جادوگر آنگمار و فرمانروای میناس مورگول و شاه نزگول

مردی اژدها سوار و دارای شنل به سمت فرودو آمد فرودو با شجاعت شمیشیر خود را در آورد او تا حالا در این سفر خطرناک تا این چنین خطر را حس نمی کرد چون ممکن بود آن مرد حلقه را از دست فرودو بگیرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
راداگاست قهوه ای

نام نمایشی :راداگاست قهوه ای

نژاد : مایار

دوران:همه ی دوران ها

توضیحات

مردی از نژاد مایار که در دوران پیش از موسیقی اینور به دنیا امد با 4 جادوگر دیگر برای مبارزه با فرمانروای تاریکی امد با روحیه ای کم به این سرزمین امد با عشق به جنگل و حیوانات امد او راداگاست بود راداگاست قهو ه ای

متن:حلقه ، شجاعت ، سفر ، تاریکی ، اژدها ، شنل

فرودو با شجاعت این سفر را پذیرفت تا حلقه ی یگانه را نابود کند او به دل تاریکی رفت تا دهان اژدها ولی ناگهان نیروی تاریکی امد شنلش را کشید تا دیده نشود ولی تاریکی همه پیز را میبیند همه چیز را

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baradil soldier of dale

خب منم ثبت نام می کنم. اینجا باید ثبت نام کرد دیگه؟ فقط این شخصیت ساختگیه و توسط تالکین ساخته نشده.این ایرادی داره؟درضمن چون ساختگیه توی هیچ داستان دیگه ای هم طبیعتا نمی خوام و نباید نقش داشته باشه.فقط توی همین داستان نقش داره.

نام نمایشی:

بارادیل پسر باراگوند

نژاد:

:انسان

دوران:

از سال 2996 دوران سوم تا سال 57 دوران چهارم

محل زندگی:

شهر دیل واقع در دامنه ی تنهاکوه

خصوصیات:

جوانی با موهای بلند به رنگ قهوه ای تیره. فرزند باراگوند کارگزار شاه براند فرمانروای دیل. مهارت زیادی در تیراندازی با dale short bow و dale scout long bow

دارد. در 24 سالگی در جنگ ایسترلینگ ها با دورف ها و مردمان دیل رشادت های زیادی نشان می دهد. در 30 سالگی تحت تاثیر ماجراجویی یاران حلقه که آوازه اش در سرزمین میانه پیچیده بود به دنبال جادوگران آبی به سرزمین های دوردست رون و هاراد و بیابان شمالی و فوررودویت سفر می کند ... .

تصویر:

همین پروفایلم منتها این جوونیاشه و توی داستان اصلی ریش داره.

جمله:

با تنی زخمی و شنلی چاک چاک ناامید در تاریکی کنام اژدها به انتظار مرگی دردناک نشسته بود. در ذهن مشوشش فقط به آن آرزوی خام دوران جوانی اش فکر میکرد که چه طور تحت تاثیر داستان حلقه یگانه و شجاعت حاملش به چنین سفر خطرناکی دست زده بود.

ویرایش شده در توسط baradil soldier of dale

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Trandel

به نام سیاه بیشه

نام نمایشی ایفای نقش* :

تراندویل

نژاد: (الف، انسان، دورف، مایار و ...)

الف

دورانی که میخواهید در آن به ایفای نقش بپردازید: (دوران نخست ، دوران دوم و...)

دوران نخست تا دوران چهارم.

توصیف حالات جسمی و روانیه شخصیت نمایشی شما :

مردی قدبلند٬ آرام و بسیار کم حرف. معمولا ردایی شیری رنگ و دراز بر تن دارد و تاجی از شاخه درختان بر سر می‌گذارد و بر گوزن نری بالغ سوار می‌شود.

رنگ موها: طلایی

رنگ چشم ها: سبز

با کلمات زیر متنی کوتاه بنویسید : حلقه ، شجاعت ، سفر ، تاریکی ، اژدها ، شنل

در سفری که حلقه ی تاریکی٬ شجاعت یاران را می‌سنجد؛ با شنل به جنگ اژدها رفتن مسخره نیست.

+ کوتاهتر از این؟!

+ احتمالا بعدا توصیفات شخصیتیش رو عوض کنم ولی در حال حاضر همین کافیه به نظرم.

با سپاس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOMIR

نام : مورگومير

نژاد : انسان

شاخه : نومه نور تاريك

القاب : دست راست پادشاه انگمار , ستوان كارن دووم , اولين پادشاه انسان ها

توصيف حالات جسماني : انساني تنومند و قد بلند به همراه نگاهي خوفناك . به همراه شخصيتي سرد و خشك " هميشه كم سخن ميگفت , بيشتر اوقات در خلوت تاريك خود فرو ميرفت "

باشلقي مشكي رنگ به تن داشت و تاجي آهنين كه گفتار دوران پادشاهيش بود . در هنر استراتژيك در ميدان نبرد و مهارتش به همراه شمشيري كه قدرت تخريب دژ ها و سازه هاي سنگي را داشت بي همتا بود. . فرمانده ي يكي از مخوف ترين ارتش انگمار مشت آهنين و اداره كننده ي كارن دووم دژ مستحكم انگمار نيز بود.

(حلقه)اي كه ( شجاعت ) را به زانو در مي آورد و در ( سفر) ي طولاني در ( تاريكي )بندگان را تحت حمايت ( شنل ) خود قرار مي دهد . سائرون ارباب زمين , رام كننده ي (اژدها )

يكي از بزرگترين افتخارات مورگومير نبرد نفرين Barrow Down و نابوديه كاپتان كاردولان ميباشد . در اين نبرد CARTHAEN كاپتان كاردولان با يك ضربه شمشير مورگول به هلاكت ميرسد و به مخوف ترين جادوگر انگمار Karsh تبديل ميشود.

آخرين گفتار اين دو جنگجو

Morgomir: تو ثابت كردي كه حريف ارزش مندي هستي , كاپتان كاردولان

CARTHAEN:من از تو نميترسم شيطان , تو فقط مرا خواهي كشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Yavanna Kementári

فکر کنم من اولین دختری باشم که ایفا میده. نه؟ @-)

خب..من یه شخصیت ساختگی دارم:

نام: سِندرا نارمولانیا Cendra Narmolanya

نژاد:نیمه الف

دوران:چهارم

توصیف: "سندرا" فرزند الفی است به نام "آمون" و انسانی به نام "آی بینگ" . پدر اون یکی از الف های ریوندل بوده که الروند و کاروانش رو تا گوندور همراهی کردند تا در مراسم شاه اله سار حضور پیدا کنند. در اون جا شیفته ی دختری از خاندان بازمانده از نومه نوری ها میشه و از ادامه همراهی با الروند سرباز می زنه. در گوندور می مونه و با آی بینگ پیمان زناشویی می بنده و سندرا به دنیا میاد. بدلیل آموزه های پدرش از کودکی در کمانداری و مهارت بالایی داره و نام کمانش رو که ساخت دست گیملی دورفه آئوگایتلوس می ذاره. مانند مردها بیشتر درسفره و کمتر شبیه به زنان سرزمینش لباس می پوشه. نور حکمت الف ها برپیشانی اش نمایانه و بلند بالاست اما درست مثل مادرش موهای بلند و پرشکنج تیره و چشمان درشت و نافذ آبی رنگ داره. چهره اش آمیزه ای از شکوه الف ها و صلابت انسان های نومه نوره. به دلیل اصل و نسب و نفوذ پدرش به دربار پادشاه رفت و آمد داره و یکی از معتمدان بانو آرونه. در هنگام مرگ پادشاه اله سار چهار دهه از زندگیش گذشته و در دوران جوانی به سر می بره.(بهرحال نیمه الفه دیگه )

با ازبین رفتن

حلقهی قدرت و نابودی نسلاژدها،تاریکیسرزمین میانه را به تمام ترک نگفته است. باردیگر روزی فرا خواهد رسید که یارانی تازه نفسشنلبر دوش افکنند، پا بر رکاب نهند و با سردادن نغمه ی دلاوری وشجاعتسفری تازه آغاز کنند، برای بازگرداندن روشنایی به مغاک های تیره و اندوهناک سرزمین میانه.

ویرایش شده در توسط EOWYN7

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گیملی

درود

نام نمایشی ایفای نقش* :میخوام همین گیملی بمونم

نژاد: (الف، انسان، دورف، مایار و ...)دورف

دورانی که میخواهید در آن به ایفای نقش بپردازید: (دوران نخست ، دوران دوم و...)دوم و سوم

توصیف حالات جسمی و روانیه شخصیت نمایشی شما :

گیملی همانند دیگر دورف ها کوتاه قد است با ریشش و سبیل و موی بلند بدنی چهارشانه و قوی هیکل با چهره ای عبوس همیشه در جنگ ها یک کلاهخود و یک زره ی اهنی بر تن دارد یک تبرزین شاهانه نیز دارد و در نبردها جنگجویی قدرتمند است او در نبرد هیلمز دیپ گردن چهل و دو ارک را زد و با فاصله ی یک ارک لگولاس را شکست داد دیر به کسی اعتماد میکند اما اگر اعتماد کند دوستی با وفا و مهربان است او بعداز نبرد حلقه در غارهای درخشان یک شهر ساخت بدین ترتیب لقب ارباب غارهای درخشان را به او دادند.

با کلمات زیر متنی کوتاه بنویسید : حلقه ، شجاعت ، سفر ، تاریکی ، اژدها ، شنل:سفر با حلقه ی قدرت به داخل تاریکی مانند اینست که شنل مرگ برخود بپوشانید در این راه موجودات زیادی سد راهتان هستند ارک ها-ترول ها-نزگول ها و اژدهاها برای همین این کار نیازمند شجاعت بسیار است

بدرود

ویرایش شده در توسط گیملی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

با عرض اجازت از دوستان

نام نمایشی ایفای نقش : همان نام خودم خوب است

نژاد: الف(نولدور)

دوران:تمام دوران ها

توصیفات:مانند تمام خاندان فینارفین زرین موی وبلندبالا . پسر فینارفین معروف به وفادار ودوست آدمیان بنیان گذار و شاه نارگوتروند که منشا لقب او فلاگوند از همین جاست.

جمله : این از بیچارگی من است که باید با شنل پاره و شمشیر زنگار گرفته و شجاعت پا به سفری در تاریکی بنهم و به جنگ اژدها روم و حلقه را نابود کنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×
×
  • جدید...