رفتن به مطلب

Recommended Posts

فنگورن

مو : آخه نمیشه روابط خانوادگی تارگرین ها رو اعمال شنیع دونست ، خب اگه با کس دیگه ازدواج میکردن خلوص خونشون از بین میرفت ، ارزش های اخلاقی از دید افراد مختلف ارزش متفاوتی دارن ، همونطور که قبلا گفتم به نظرم رفتار حکم رانان با مردمشون ملاک سنجش اونهاست نه روابط خانوادگی اونها .

میدونم ، مثال رنلی و لوراس رو از این رو زدم که اعتقاد دارم حتی اگه واقعا هم چنین قضیه ای بین اونها پیش می اومد باعث بدنامی یا تنفر مردم از رنلی نمیشد . سیاست رنلی و اعمالش نسبت به مردم تعین کننده محبوبیتش بود .

جان اگه حتی نقش مهمی در آینده داستان بازی کنه ، نمیتونه مهره ای به قدرت دنریس باشه ، جان تنهاست و قدرت خاصی نداره درحالی که دنریس مادر سه اژدهاست که فقط کافیه سالم بزرگ بشن تا دنی بتونه به دنیا حکومت کنه . اما به نظرم جان میتونه نقش مهمی تو داستان ایفا کنه ، مثل همون کاری که بیلبو یا فرودو در ارباب حلقه ها انجام دادن( به نظرم بیشتر کنار دنریس خواهد بود تا مقابلش ) . به نظرم تقابل اصلی بین دنریس و زمستان و آدرها خواهد بود ، اما تا اون موقع به نظرم باید شاهد مثله مثله شدن استارک ها باشیم . با اتحاد تایرول ها ، لنیستر ها و دورنی ها با هم و حمله پایک و خیانت شمالی ها به راب ، واقعا هرچی زودتر کار استارک ها تموم بشه ، ما از استرس زودتر خلاص میشیم و داستان میرسه به جاهای جذابترش .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

من با نظر ارون موافق ترم این که خواهر و برادر با هم ازدواج می کردن هیچ ایرادی نداره مگه هخامنشیان این کارو نمی کردن این ها به دین شون برمی گرده و سنت هاشون. پیامبرهای خودمون هم با خواهر و دختر خودشون ازدواج می کردن اون هم نه بعنوان یه انحراف اخلاقی از اول دنیا این جوری بوده اما در دین های ابراهیمی بعد از موسی این امر نهی شده اون هم به خاطر اینکه جمعیت این قدر زیاد بود و روابط طوری بود که ازدواج درون گروهی دیگه مناسب نبود. نمی شه این چیزا رو محکوم کرد. در دین زرتشتی هم که خیلی کهن تره ازدواج برادر و خواهر ایرادی نداره اما پدر یا مادر نمی تونن با بچه شون ازدواج کنن در حالی که قبلا می شده. نمی شه اینجوری کسی رو محکوم کرد در سلسله هخامنشی به خاطر اینکه با اثر از ایلام کسی که با دختر خانواده ازدواج میکرد همون قدر حق داشت شاه شه که پسر خانواده و هم چون خون با زن به ارث می رسیده برای مشروعین بخشیدن به شاه باید شاه با خواهراش ازدواج می کرده. رد مصر هم چون خون اونها الهی محسوب می شده و نمی تونستن با فرودست خودشون خون رو قاطی کنن با خواهر و برادر ازدواج می کردن. اینجا هم یه جورایی دوتا دلیل برای این جور ازدواج ها وجود داره بعد هم اینجا ما تارگرین ها رو باید توجه بکنین که از انسان های نخستین یا اندال ها نیستن بلکه مردم والریای کهن اند که به کینگز لندینگ اومدن و به خاطر دین و فرهنگ والریایی این جور ازدواج ها ایرادی براشون محسوب نمی شه بعد ها هم شاه دین خودش رو به دین خدایام 7 گانه تغییر می ده تا با مردم هماهنگ تر باشه. تارگرین ها واقعا خوب به مردم حکومت کردند. اون ها همه چیز و ساختن و نظم دادن اما لردهای دیگه فقط قدرت طلب اند. این وسط استارک ها خیلی ام بی تقصیر نیستن. راب که حسابی از دست دررفته و کارایی رو که نباید می کنه و اصلا به حرف مادرش دیگه گوش نمی ده و غرور گرفته اتش. اخرش کارو خراب می کنه و خودش و به کشتن می ده.

جان هم به نظر من بیشتر با دنریس خواهد بود تا برعلیه اش بخصوص اگر رابطه خونی ای بین شون ثابت بشه. در ضمن پادشاهی رو خطر بزرگ تری از شمال چه وحشی ها و چه ادرها تحدید می کنه که فکر کنم به خاطر وجود دوباره اونهاست که دشمن طبیعی شون اژدها ها هم دوباره بوجود اومدن تا تعادل دنیا به هم نخوره اگر با دقت بیشتری به نقشه هایی که من گذاشتم نگاه کنین خیلی برداشت های جالبی خواهید داشت. دونقطه مقابل در این دنیا سمت سیاه و اژدها هان و سمت سرد با ادرهاست که قطعا دشمن هم و خنثی کننده هم اند نغمه اتش و یخ هم به نظرم یه جور پیوند بین مردم سردی چون استارک ها و مردم اتش مثل تارگرین ها بوجود خواهد اومد. این ها با هم اند :ریگار و لیانا.........جان و دنریس.............. قدیمی ترین و باستانی ترین مردم هم همین دو خاندان اند و همچنین هر دو در حال انقراض....................

به مو : نمی دونم چرا این قدر از دنریس بدت میاد من که خیلی دوسش دارم دختر رجز کشیده ایه و در عین حال این قدر انصاف داره که می خواد از همه کشتارها در دنیا کلوگیری کنه اون نمی خواد به هر قیمتی شاه باشه. دنریس دلش می خواد جلوی کشتار زنا و بچه ها رو بگیره من دوسش دارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

به celebalph:

مثال هایی که شما زدی در زمانی بود که این اعمال از نظر عامه مردم شنیع نبود ولی در خود کتاب جیمی لنیستر رو با همین اتهام مورد سوال قرار میدن وبه نوعی تحقیرش میکنن وهمینطور جافری وخواهر وبرادرهاش رو پس این عمل ناپسندیده ای در نظر مردم بوده وهست وحتی اون ها رو از حیث این عمل با تارگرین ها مقایسه میکنن

یه آرون:

مطمئن باش اگر مردم به رابطه بین رنلی ولوراس بو میبردن محبوبیتش رو به طور کامل از دست میداد جدای از این که صلاحیتش رو نزد اشراف وبزرگان از دست میداد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

به مو : کار جیمی و سرسی از این رو شنیع بود که سرسی با پادشاه ازدواج کرده بود ، شوهر داشت و ملکه کشور بود ، و چنین اتفاقی بین قوم خودشون هم مشکل داشت چه برسه به مابقی هفت پادشاهی ، سرسی با رابرت ازدواج کرده بود اما بچه های برادرش رو به جای بچه های رابرت جا زد ، خیانت خیلی بزرگی به راب کرد و برای مخفی کردنش دست به جنایات کثیفی زد .

اما تارگرین ها رسما با خواهرانشون ازدواج میکردن ، این وسط هم هدف و دلیل این کار رو داشتند و هم دروغ یا دوز و کلکی تو کار نبود .

جدا از این حرف ها ، به نظرت اگه جافری با مردم به خوبی رفتار میکرد ، مردم گشنگی نمیکشیدن و مورد ستم قرار نمیگرفتن و کیفشون کوک بود ، بازم نسبت به جافری خشم داشتند و به طرفش آشغال پرت میردن یا به لردهاش حمله میکردن ؟! اونم فقط به خاطر این که ...زاده است ؟! مردم گشتنه و مظلوم دنبال بهانه بودن .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

به مو: این در مورد لنیستر ها ننگ داره نه تارگرین ها به نظر هیچ کس این امر برای اونها بد نمیومد. نه در مورد تارگرین ها مردم اونها رو دوست داشتن و اصلا براشون مهم نبود با خواهرشون ازدواج می کنن. در ضمن سرسی شوهر داشته با برادرش اگر ازدواج می کرد اون وقت این قدر بد نبود. اگر به افسانه های تارگرین هم نگاهی بندازین شوالیه اژدها رو می بینیم که دائم سنسا بهش فکر می کنه که در اون درخت خانوادگی تارگرین که من گذاشتم هم مشخصه. شوالیه اژدها عاشق خواهرش بوده اما برادر بزرگ تر باید با این یک خواهر ازدواج می کرده و شوالیه اژدها و اون خواهر عاشق هم بودن. 2 برادر و یک خواهر خب شما فکر نمی کنی اگر برای مردم این قدر بد بوده این قضیه چرا شعر براش سرودن و این قدر افسانه اش و دوستدارن؟؟؟

جدا از این حرف ها ، به نظرت اگه جافری با مردم به خوبی رفتار میکرد ، مردم گشنگی نمیکشیدن و مورد ستم قرار نمیگرفتن و کیفشون کوک بود ، بازم نسبت به جافری خشم داشتند و به طرفش آشغال پرت میردن یا به لردهاش حمله میکردن ؟! اونم فقط به خاطر این که ...زاده است ؟! مردم گشتنه و مظلوم دنبال بهانه بودن .

دقیقا من موافقم. هر کس روابط خودش و داره و به کسی ربطی نداره اما جافری و رابرت از این لحاظ در نظر مردم بد بودن که شاه خوبی نبودن حالا می خواد با هر چند تا زن و مرد رابطه داشته باشه به کسی چه. این که طرف با کی ازدواج می کنه برای مردم مهم نیست مهم عدم خیانته. رابرت دائم خیانت می کرد. سرسی خیانت کرده. اما تارگرین ها خیانت نمی کردن. رنلی به کسی خیانت نمی کرده..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

منظور من اینه که وقتی تارگرین ها اینقدر برای این که به اصطلاح بخوان خونشون پاک و خالص بمونه با محرم ازدواج کنن نشونه دهنده ی اینه که اولا به سرعت رو به انحطاط میرن وتعداد افراد خاندانشون کمتر و کمتر میشه و منجر به خطر منقرض شدنشون میشه(جدای از اینکه به علت ازدواج فامیلی دچار بیماری های مختلفی میشن) و دوما نشون میده که اونها برای بقیه ارزشی قائل نیستن پس بقیه براشون اهمیت ندارن وهمین باعث سرخوردگی در اشراف و بزرگان هفت پادشاهی میشه و اینقدر اعتماد به نفس کاذب به تارگرین ها دست میده که مرتکب فاجعه ای مثل کشتن برادر و پدر ند میشن(حدس میزم جنون ایریس ناشی از این ازدواج های فامیلی بود شاید هم توکتاب این روگفته باشه)

و یه نمونه دیگش غرور و جنون ویسریس که باعث مرگش شد

در مورد رنلی و شاهزاده گلها:

اولا اگر مردم از رابطه بین این دو تا مطلع میشدن متوجه میشدن که رنلی یک آدم پوپولیست که با پرنسس گلها به خاطر فریب بقیه و عزیز نشون دادن خودش ازدواج کرده پس صد در صد از محبوبیتش کم میشده

دوما اگر این کار چیز شنیعی نیود پس چرا علنا این کار رو نکردن(با توجه به محبوبیت زیاد جفتشون)

و در آخر من باز هم نسبت به وجود این رابطه در کتاب تردید دارم واون رو ساخته و پرداخته کارگردان میدونم .

ویرایش شده در توسط arven
غلط املایی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

ازدواج درون خانواده ای مخصوصا اگه طی نسل های متمادی ادامه داشته باشه میتونه کلی بیماری ژنتیکی ایجاد کنه ، یادمه یه جایی خوندم که همین اقدامات منجر به انقراض یه سلسله پادشاهی تو مصر شده . اما قضیه سرخورده شدن بقیه لرد ها و نادیده گرفتنشون رو قبول ندارم ، حتی تو دوران تارگرین ها شورای کوچیک وجود داشته و دست پادشاه به عنوان شخص دوم مملکت از یکی از خاندان های دیگه انتخاب شده .

به نظرم بهتره قضیه رنلی و لوراس رو ناتمام رها کنیم ، ادامه بحث در این مورد از ظرفیت تلار گفتگو خارجه ، ضمن این که کتاب و فیلم جای بحث های زیادی داره و برداشت ما از این قضیه جدا از داستان به نحوه تفکر ما برمیگرده و ادامه دادنش تاپیک رو کاملا به انحراف میکشونه .

به پیپین : آره همونه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

با یه ذره تاریخ مارتینی چه طورید؟

می تونین برای درک بهتر به نقشه هایی که قرار دادم مراجعه کنید.

این دفعه فرمانروایی در دنیای مارتین رو تا تارگرین ها می گم.

اولین و قدیمی ترین حکومتی که در کتاب های مارتین ازش یاد شده امپراتوری گیسکاری (Ghiscari empire) که پایتختش شهر گیز در اسلوری بی در شرق والریا در ایسوسه. این امپراتوری هزاران سال قبل بوجود اومده و نشان شون یه هارپی با سر زن و بالهای خفاش و پاهای عقاب و اذرخشی به دست تصویر می شه. این امپراتوری فرهنگ و زبان و معماری پیشرفته ای داشته و تقریبا به همه ایسوس فرمان می راده. زمانی که گیسکاری ها در اوج پیشرفت بودند والریایی ها چوپانی می کردند. شهر گیز پر از هرم ها و ساختمان های بلند و سنگی زیبا بوده. این امپراتوری با جنگ های بین گیسکاری ها و والریایی ها به اتمام می رسه و منقرض می شه و شهر های باقی مونده با این فرهنگ که گیزنو و یانکی و مرن جزوشونن نسل هاست که به تجارت برده در سطح جهانی می پردازن و همچنان بر سکه خود نشان هارپی دارند اما زبان گیز فراموش شده و والریایی کهن هم اکنون صحبت می شه با لهجه ای خاص. بعد از جنگ با والریایی های چون اونها اژدها داشتند گیز شکست می خوره و شهر با خاک یکسان می شه و دیگه مسکونی نمی شه. امپراتوری از هم می پاشه و هنر ها و زبان و فرهنگ اون جر در معدودی شهر ها فراموش می شه و از بین می ره. این انقراض 5 هزار سال پیش اتفاق می افته. گیسکاری ها پوست مسی و موی وز با رگه های قرمز دارند.

والریایی ها مردمی بودند که در قسمت کوهستانی در ایسوس در دریای سامر زندگی می کردند. اونها اژدها ها رو که در کوه های والریا ساکن بودند پیدا می کنن و با استفاده از جادو اون ها رو رام کرده و ازشون برای ساخت و جنگ و خیلی چیزهای دیگه استفاده می کننو والریا با کمک اژدها ها به سرعت پیشرفت می کنه و در حدود 5000 سال پیش به امپراتوری گایسکاری اعلان جنگ می ده و بدلیل داشتن اژدها ها همه جنگ ها رو پیروز می شه. بعد از نابودی گیز حکومت مطلق والریایی ها (valyrian freehold) شروع می شه که به اون امپراتوری نمی گن چون تعریفش از نظر سیاسی متفاوته. والریایی ها مردمی روین رو در طی جنگ ها از ایسوس می رونن که انها به سرکردگی ملکه نایمریا به دورن در وستروس می رن و اونجا ساکن می شن و نایمریا با لرد تیریل ازدواج می کنه. والریایی ها زبان و فرهنگ و تمدنی متفاوت داشتند خدایانی رو پرستش می کردن که اسامی 3 اژدهای اگان فاتح و خواهرانش از روی اسم همون خدایان بوده. والریایی ها به نوعی تسلط فرهنگی و زبانی بر تمام ایسوس و قسمت جزایر درگون استون داشتند. شهر های اونها با استفاده از جادو و اژدها ها دارای برج ها بسیار بلند و زیبا بودند. اون ها فولاد والریایی داشتند و خیلی از این دستاورد ها با نابودی والریا از بین می رن و یه راز باقی می مونن. والریایی ها یه طبقه اجتماعی خاص (همون لردها) داشتند و در فرهنگ اونها ازدواج خواهر و برادر و عموزاده ها و نسبت های نزدیک دیگه امکان پذیر بوده. یک فاجعه طبیعی باعث از بین رفتن والریا شد. شبیه جزیره کوهستانی والریا طی یک تغییر زمین شناختی می شکنه و شهرهای والریا بخصوص پایتخت (خود شهر والریا) کاملا از بین می رن و دریای دودی متولد می شه و الان سرزمین والریا به چندین جزیره تبدیل شده. به این اتفاق دووم او والریا (Doom of Valyria) نام داره و به دریای دودی شکارچی شیطانی می گن و خیلی ها می گن دووم هنوزم در والریا جریان داره. شهر های ازاد باقی مونده شهرهای والریایی هستند. تارگرین ها جزو معدود والریایی هایی بودند که جان از دووم بدر بردند. والریایی ها دارای موی پلاتینی (نقره ای درخشان) و چشمان بنفش رنگ بودند. اونها کم کم رابطه خاصی با اژدهایان برقرار می کنن و گروهی از اونها (نه همه) نسبت به اتش مصونیت داشتند که در دنریس تارگرین به ارث مونده. تارگرین ها تا سال ها و قرن ها بعد از نابودی والریا در درگون استون ساکن بوده و یکی از خاندان های بزگ بودند و پادشاهی خودشون رو داشتند. تا 300 سال پیش که اگان فاتح و خواهرانش بوسیله اژدهایانشون دست به فتح 7 پادشاهی می زنن.

تارگرین ها در درگون استون اژدها پرورش می دادن و این ها رو به صورت راز پنهان می کردند و زمانی که اگان و خواهرانش شروع به فتح می کنن خیلی از لردها بدون جنگ با فقط وجود یک اژدها تسلیم شده و شمشیر خود رو تحویل می دادند . اونها کینگز لندینگ رو بنا کرده اند.

تارگرین ها خدایان والریا رو می پرستیدن تا وقتی که اگان در جایگاه شاه 7 پادشاهی تصمیم می گیره دین مردمش رو بپذیره اما به این شرط که رسوم والریایی مثل ازدواج با خواهرانش رو بتونه حفظ کنه.

دیگه لازمم نیست بگم که نشان والریایی ها اژدها بوده مثل تارگرین ها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

درود

این جا فقط انگار سه نفر کتاب رو خوندن ! آرون - مو و celebalph

من الان چند روزه که کتاب رو شروع به خوندن کردم و می شه گفت اولین تجربه خوندن رمان در تبلت های آی پد می باشد { لازم دونستم بگم روحت شاد استیو جابز }

خوب بگزریم من الان فصل هفتم کتاب اولش هستم و هیچ کدوم از بحث هایی رو که قبلا دوستان انجام دادن رو نخوندم خوب دلیلش واضحه دیگه نخواستم جلو جلو داستان رو بفهمم :دی

به نظر من خوندن داستان لازمش داشتن نقشه و یه سری اطلاعات خانوادگی که در این جا می تونید اون رو پیدا کنید !

http://awoiaf.westeros.org/index.php/Category:Noble_houses

http://awoiaf.westeros.org/index.php?title=Category:Noble_houses&pagefrom=Lannister+of+Lannisport%0AHouse+Lannister+of+Lannisport

خوب تا الان به نظر من خانواده ی استارک ها غیور ترین و قابل احترام ترین خاندان هسند و من تو این خاندان از جان اسنو و پدرش ند خوشم اومده :دی

در طرف مقابل هم از ویسریس هم بدم میاد و دلم برای خواهرش دینریس می سوزه

در باب داستان به نظرم داستان در کشوری اتفاق می افته که خیلی به بریتانیا شباهت داره تا کشور های اسکاندیناوی و اگه دوستانی بازی عصر قلعه های 3 رو انجام داده باشن سرزمین برفی و سرزمین اتش مثال جالبی برای این داستان فانتزی هستند

در موردترجمه ی خانم مشیری به نظرم اگه واقعا بدون پرده ترجمه کره باشن واقعا ترجمه ای در خورد قبول هستش چون اگه این کتاب برای چاپ ترجمه می شد مسلما صفحاتی از اون رو سانسور می کردن یا حذفش می کردند !!

فعلا حرفی ندارم اما دوستان می تونند کتاب 3 به بعدش رو به زبان اصلی به من برسونند :دی

راستی چند تا کتاب هست این مجموعه و ایا آخرین جلدش رسیده به بازار ؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

:)

اصلان مگه 6 ماهه به دنیا اومدی !؟ :دی خب کتاب رو بخون بعد شروع به بحث کن ،یادش بخیر تو صفحه اول همین تاپیک گفتی کتاب رو میخونم بعد وارد بحث میشم :دی الان من یه اسپم طولانی دارم میبینم :دی ! بجز ما سه تایی که نام بردی ، آگارواین هم کتاب رو خونده و تام بامبادیل هم مثل تو در حال مطالعه جلد یکه ( اما ترجیح میده تا کتاب ها رو نخونده وارد بحث نشه :دی ) ، اگه پست های قبلی رو میدیدی ، میتونستی از نقشه های خوبی که celebalph گذاشته استفاده کنی .

کتاب قراره در 7 جلد منتشر بشه که گویا تا الان 5 جلدش منتشر شده ، تو پست های قبلی تاپیک میتونی متن انگلیسی کتاب ها رو پیدا کنی . اسامی هر هفت جلد قبل از انتشار مشخص شده بودن ، میتونی از طریق ویکی پدیا اسامی هر 7 جلد رو مشاهده کنی ( حتی اونایی که هنوز چاپ نشدن ) .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

سلام به اصلان

من کتاب های زبان اصلی رو با فرمت ای پاب در پست های قبلی گذاشتم شما که آی پد داری بریز وحالش رو ببر:دی

اون کتاب ها نقشه وتوضیحات جانبی هم دارن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

بابا ناسلامتی من خودم و کشتم اون همه نقشه گذاشتم یکی از یکی بهتر.......

اون دو تا پست من راجع به تاریخ سرزمین مارتین رو هم بخونی ایرادی بهش وارد نیست چون تو کتابا نیومده و چیزی رم لو نمی ده.

بعدم تو چه طوری داری این کتاب و می خونی اصلا وقت می کنی بیایی اینجا :-? من تا تمومش نکنم اروم نمی شم ;)

در مورد ترجمه ام باید بگم اره بی پرده ترجمه کرده سانسور مانسورم نداره :)

بعدم کتاب 7 جلد قراره باشه که 5 تاش اومده که برای ما 2 تاش ترجمه شده. دو تا هم کتاب جانبی برای معرفی دنیاش داره که اصلا پیداشون نمی کنم.

من 5 جلد بیرون اومده رو به زبان اصلی با فرمت pdf دارم.

راستی یه چیز خیلی مهم: اون سایتی که خودت گذاشتی اصلا پیدات نشه بخصوص در مورد شخصیت ها چون حداقل تا کتاب 4 لو می ده

ویرایش شده در توسط CelebAlph

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

میخوام یه خبر از سحر بدم:

هنوز خبری ازش نیست :)

یادتونه قبلا گفته بودم سحر فصل 14 کتاب 3 رو ترجمه کرده؟بالاخره فهمیدم واسه چی بوده {تام در پوست خود نمیگنجد ;) } گویا قسمت 10 فصل2 سریال یه مقداری از کتاب سوم رو لو داده بود و به همین دلیل سحر این فصل رو در اختیار بچه هاگذاشته بود.هر کی خواست میتونه دانلود کنه:

ASoS-14.pdf

راستی زمزمه هایی شنیدم مبنی بر اینکه سحر کل کتاب 3 رو ترجمه میکنه و بعد یهو رو میکنه.البته اینو شبکه عنکبوتای لرد واریس برام خبر آوردن :-? پس خیلی بهش اعتماد نکنید

بچه ها یه خبر بد دارم براتون ;):

Winter is coming :-? :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

ا فقط فصل 14 هه که قبلیاش چی قبلیاشو من ندارم کی داره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

دورد !!

با تشکر از تامی عزیز که ما رو در جریان تمام اتفاقات می زاره :دی

راستی این سریالش رو از کجا می شه تهیه کرد ؟؟

یه مسئله ی دیگه :دی

به نظرتون داستان در چه منطقه ی جغرافیایی می گذره ؟؟

من هر کار می کنم نمی تونم بپذریم که این داستان ها برای کشور های اسکاندیناوی باشند به نظر من بریتانیا بهترین گزینه برای این سری داستان ها است !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

منظورت از این که در چه منطقه ای می گذره چیه؟ مگه پست های منو نخوندی؟ تمام این ها رو توضیح دادم هم نقشه برای دنیای خلق شده گذاشتم هم توضیح راجع به شباهتاش با دنیای خودمون دادم یه سری تاریخ دنیای مارتین رو هم ترجمه کردم و خلاصه شو گذاشتم. رجوع کنید اگر باز هم سوال داشتید در خدمتیم.

در ضمن از لحاظ اب و هوایی البته وستروس تطابقی با بریتانیا و اروپا نداره. بخصوص که در دنیای مارتین مال از فصل تشکیل نمی شه. بلکه فصل ها شامل سال ها هستند.

این هم یک سایت برای دانلود هر چیزی که خواستی فقط ف.ی.ل.ت.ر ه باید با ...شکن بری البته اما عالیه.

http://kat.ph/

کافیه هر سریال یا فیلمی رو یا حتی البوم موزیکی رو به اسم انگلیسی سرچ کنی البته سیزن سریال رو هم بزن. برای سریال هایی که کامل ریلیز شدن می تونی یک فولدر کامل شامل تمام اپیزود های سریال رو با کیفیت های مختلف داشته باشی. حواست به تعداد دهنده های دانلود باشه والبته به زبانش که در اسم فایل دانلودی اومده.

ویرایش شده در توسط CelebAlph

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

خب 4-5 روزی میشه که خوندن جلد 1 نغمه رو تموم کردم و الان مشغول دیدن سریال سیزن 1 هستم.خواستم حسم رو راجع به داستان بگم.عالی بود.اتفاقات داستان برای من قابل پیش بینی نبود.کشته شدن اون آقایی که خیلی دوسش داشتم شدیدا ناراحتم کرد.جا افتادن جان اسنو برام دلپذیر بود.باز شدن چشم سنسا تلخ بود ولی دلم خنک شد.و همه ی اتفاقات طوری دست به دست هم داده که آرزو میکنم سحر دوباره کار ترجمه رو از سر بگیره!البته کلی خوشحالم که هنوز جلد 2 رو دارم واسه خوندن.

راستی دیشب آلبوم صوتی سیزن 1 سریال رو گرفتم.پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید.فوق العاده ست!

اینم لینکی که به درد همه میخوره:

http://www.4shared.c...SoundTrack.html

ویرایش:

بنا به درخواست دوستانی که به این کتاب دسترسی ندارن لینک دانلود این کتابها رو براتون میذارم.

کتاب اول:

http://ketabnak.com/....php?dlid=14661

کتاب دوم:

http://ketabnak.com/....php?dlid=38372

اول باید در سایت کتاب ناک عضو بشید.چند دقیقه بیشتر طول نمیکشه!

ا فقط فصل 14 هه که قبلیاش چی قبلیاشو من ندارم کی داره؟

هیچکس نداره.گفتم که اون فقط برای واضح شدن قسمتهایی از سریال بود که وارد کتاب سوم شده

ویرایش شده در توسط Tom Bombadil

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

به تام: بله عالی بود من قبلا هم گفتم بعد از مدت ها بالاخره یه سری بدستم رسید که ارزش دنبال کردن کتابا و فیلم ها شو داره کتابی که ارزش وقتی که براش می ذاری رو داره عالیه

من به غیر از سیزن 1 البوم سیزن 2 شم دانلود کردم چند تا جدید داره عالیه بخصوص موزیک سره قسمت های جگن هگار (عاشقشم)

خب این که خیلی بده فصل 14 رو فقط گذاشته خب تو فصل های قبلی یه اتفاقاتی افتاده ما خبر نداریم من اومدم صفحه اول و بخونم دیدم از چند تا چیز بدجور بی خبرم بی خیال شدم

به انتظاریم برای کتاب 3 به سختی اقا به سختی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

خطر لوث شدن داستان (کتاب دوم )

دو تا سوال داشتم یکی اینکه ماجرای دنباله دار چی شد یهو از داستان حذف شد و دومی هم در مورد نحوه کشته شدن رنلی ، کار اون راهبه سرخ بوده ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

دنباله دار که خب یه جرم آسمانی با تکه های برف و یخ بود :دی فکر به نظرم یه اتفاق نجومی بوده که موازی با داستان اتفاق افتاد و به واقعی بودن داستان اضافه میکرد ، هر کسی هم اون رو به خودش میگرفت و نشانه موفقیت خودش میدونست ، همین ! ( یه چی مثل سیلاب نیل و عقاید مصریان در باب خشم خداوند و از این دست ) . اما خب به نظر خودم اگه قرار باشه نشونه باشه ، بیشتر به پیدایش اژدهاها یا پایان تابستون نزدیکه .

بله ، رنلی عزیز به دست جادوی اون راهبه کشته شد ، البته بر اساس چیزی که تو فیلم و کتاب بود ، فرض رو بر این گذاشتم که راهب از استنیس باردار میشه و با جادوی خودش اون رو به قتل دیگران وا میداره ، البته یادمه زمانی که میخواستن لرد استورمزاند رو بکشند ، شوالیه پیاز پیکر استنیس رو از سایه تشخیص میده بعلاوه این که چهره استنیس بعد این قضایا تغییر میکنه ( خستگی و تحلیل نیرو و از این حرف ها ) .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

اول که دنباله قرار نبود چیز خاصی بشه اومد و بعد یه مدت هم رفت و مثل دنیای خودمون به ادما ربطی نداره اما احتمال زیاد به اژدها ها مربوطه که بخصوص بعد از چند سد سال بالاخره طبیعت دوباره اونها رو زنده کرده تا به نظر من خطر ادرها رو دور کنن و مرده های متحرکشون.

در مورد رنلی هم که داستان کاملا روشن بود. راهبه سرخ دارای جادوهای احتمالا سیاهی بود که با ارتباط با استنیس بوجود میاوردشون ولی اینها ربطی به بدن و تن و استنیس نداشته این سایه ها هر کار می کردن به خاطر رابطه خاصشون با استنیس در خاطر استنیس مثل خواب دیدن بودند. این سایه ها یه جورایی مثل محصول مشترک راهبه سرخ و استنیس با هم بود بنابراین هر دو به این سایه مربوط بودند و از کارهای اون با خبر و احتمال زیاد استنیس از این قضیه خیلی با خبر نبود چون تو داستان گفته شد که بعد از شنیدن خبر مرگ رنلی خیلی ناراحت شد. این سایه بوسیله این زن و جادوش بوجود اومد و احتمالا مثل خیلی از داستان های دیگه این جادوی سیاه هم برای دشمنان و رقیبان بوجود اورنده اش خطرناکه برای همین این زن باید یه رابطه ای با استنیس برقرار می کرد تا اون سایه بره سراغ رنلی نه هر کس دیگه ای.

توی داستان گفته شد این قاتل قطعا سایه بوده چون اون قاچاقچیه شوالیه پیاز و می گم اون دید که یه سایه رو زنه به دنیا اورد و بعد هم اون سایه رفت و کار و تموم کرد ولی زنه تمام مدت با شوالیه پیاز بود. در ضمن مجبور بود اون رو داخل دیوارهای استورمز اند ببره چون جادوهای محافظ داشت دیوارهای اونجا. ولی رنلی بیچاره تو هیچ جادویی محافظت نمی شد.

یه سوال:

چرا تو داستان کتاب دو گفته شد که استنیس در جنگ مرده اما تو سریال با اینکه کمی هم از کتاب سه وجود داشت استنیس زنده بود؟؟؟؟؟

یعنی تو کتاب سره ما رو کلاه گذاشته و استنیس نمرده یا این از اون تغییراته سریاله فقط؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

برای کسانی که کتاب 2 رو خوندن

در کتب 2 برای افزایش روحیه سریازاشون شایعه کردن که استنیس به دست رنلی که از مرگ برگشته کشته شده ولی بعد ها در تالار پادشاه که اسرا رو به حضور تایوین وجفری میارن گفته میشه که استنیس به همراه راهب سرخ از صحنه ی نبرد گریخته و احتمالا هم با کشتی خودش که قرار بود به ساحل بارانداز پادشاه حمله کنه ولی اوضاع رو بد دید وحمله نکرد

همچنین وقتی که داشتم فهرست کتاب 3 رو میدیدم وبه اسم شخصیت هایی که داستان حول شون میچرخید برخوردم و جالب بود برام و فکر نکنم دونستش برای اونایی که کتاب 3 رو نخوندن اسپویل کننده باشه اگر مایل بودید بخونید

فصل هایی به داوس اختصاص داده شده پس در ساحل بارانداز پادشاه کشته نشده وا حتمالا دلیل دیگه بر زنده بودنه استنیسه

فصل هایی هم به جیمی و سمول می پردازه و تیان هم فصلی ندارهه پس به یقین کشته شده

ویرایش شده در توسط Mou

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

بانوی سرخ قبل نبرد رفته بود درگون استون ، چون نمیخواستن پیروزی پایتخت به اسم اون تموم بشه قبل جنگ فرستادنش . رنلی هم درست یادم نیست ، ولی فکر کنم وارد نبرد پای دیوار های کینگز لندینگ میشه اما وقتی خبر یورش لشکریان تایوین و های گاردن رو میشنوه عقب نشینی میکنه ، با وجود آتش کیمیاگرها ، بارانداز در حال سقوط بود .

تو کتاب شک داشتم تیان زنده باشه ، اما کسایی که فیلم رو میسازن دو تا کتاب از ما جلوتر هستن ، و خود جرج هم همراهشونه ، وقتی تو فیلم کشته شدن تیان رو نشون نمیده ! بلکه اون رو با خودشون تو گونی میبرن ، حتما زنده مونده دیگه ! شاید تو کتاب های بعد سه ، دوباره وارد داستان بشه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

به آرون : من فیلم فصل 2 رو هنوز ندیدم به نظرم داستانی که میتونه حول تیان شکل بگیره تموم شده جرج با شخصیت تیان چه کاره دیگه ای میتونه انجام بده واگر هم دوباره به داستان برگردونتش احتمالا اثر زیادی در داستان نداره

یه چیز جالب در مورد کتاب اینه که تقریبا شخصیت خاکستری نداره یا بی شرفن یا باشرافت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

په ! هزار و اندی صفحه از کتاب های جرج رو خوندی و هنوز بهش ایمان نداری !! هنوز کار جزایر آهن تموم نشده و قرا نیست تیان حتما به شخصه اهمیت خاصی داشته باشه ، میتونه مثل سنسا یا آریا فقط یه زاویه دید باشه واسه وقایع مهم دور و اطرافش . اتفاقا من دوست دارم برگرده به داستان و به فجیح ترین شکل ممکن و با درد بمیره .

با خط آخر پستت کاملا مخالفم ، خیلی از شخصیت ها علاوه بر خاکستری بودن ، تقریبا محو اند :دی و هرچی کتاب بیشتر پیش میره ، شخصیت ها رنگ هایی رو که اول به ما نشون دادن رو می بازن و به سمت خاکستری پیشروی میکنن ، از کتلین گرفته که اون حماقت رو انجام داد تا سرسی و لنیستر ها که به مرور خوبی هاشون دیده میشه . ( کم کم داره از سرسی خوشم میاد ) . به من بگو استنیس خوبه یا بد ؟! رنلی چطور که هم نازنینه هم غاصب !؟ نظرت در مورد سرسی که هم مادری بینهایت دلسوزه و هم زنی خیانت پیشه چیه !؟ یا جیمی که هم از طرفی بیشرفه که با خواهرش اون کار رو میکنه و هم انقدر وفاداره که هرگز بهش خیانت نمیکنه ؟! اون لایسا چندش آورچی ؟! شوالیه گلها هم همینطور !

دیگه بگذریم از شخصیت هایی مثل لیتل فینگر و واریس که خدایی اعجوبه دنیای کتاب اند و هر لحظه ای که میگذره ذهنیتم نسبت بهشون مدام در حال تغییره !

البته قبول دارم شخصیت هایی مثل برن ، آریا و دنی ، به شکل دست نیافتنی سفید اند ، اما زمان نیازه تا این ها هم بزرگ بشن و بدی و تاریکی کم کم توشون نفوذ کنه ( البته اگه زنده بمونن :دی ) .

حرف از لرد بیلیش و عنکبوت شد ، نظرتون در مورد اینها چیه و به نظرتون با این هوش و ذکاوتشون ، عاقبتشون چی میشه ؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...