رفتن به مطلب

Recommended Posts

3DMahdi

به آرون:

دوستانی که کتاب رو مطالعه نکردن و میخوان مطالعه کنن ویا فیلم رو ببینند توصیه میکنم متن فوق را مشاهده نکنن چون داستان لو میره

من پنهان کردن متن رو هم بلد نیستم:دی

برای پنهان کردن متن به ویرایشگر پیشرفته برید و روی دکمه "کدهای مخصوص" (ردیف اول دکمه سوم از سمت راست) کلیک کنید و تو پنجره ای که باز میشه Spoiler رو انتخاب کنید و متن مورد نظرتون رو بنویسید.

یا میتونید به صورت دستی متن رو بین تگهای

 
[spoiler] و [/spoiler]
[/code]

قرار بدید

ویرایش شده در توسط 3DMahdi

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

به ام او یو :

واقعا به نظرت استارک ها بدبخترین خاندان نیستند ؟ ادارد مرده ، راب در حال شکست خوردن در جنوبه ، سنسا به دست اون لنیستر های بیشرم اسیرشده ( چه سرنوشتی میتونه بهتر از واسه باباش داشته باشه ؟ ) ، کتلین تقریبا از افسردگی در حال جنونه ، برن و ریکان هم آواره اند و یحتمل شکار میشن . نزدیکترین و بهترین افرادشون به فجیح ترین شکل کشته شدن ، متحدانشون ضعیف و در حال نابودی اند ، پایتخت و قلمروشون مورد حمله بیگانه ها و خودی ها قرار گرفته و از دست رفته ! واقعا هیچ امیدی به استارک ها نمونده :Dفقط یه مجموعه معجزه رگباری و غیر قابل باور میتونه استارک ها رو به شکوه قبلیشون برگردونه ، یا حتی از شکست و انقراض نجات بده .

دیدی چطور فرمانده محافظ وینترفل به دست خودی ها کشته شد و با دست قطع شده جلوی دروازه انداختنش ؟! این تیکه ماجرا دیگه از تحمل من خارج بود .

برام سوال برانگیزه که چطور وحشی های شمال دیوار ، با وجود خطر آدر ها اینجوری واسه خودشون قبیله و ارتش به هم زدن ! ؟

ویرایش شده در توسط arven

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

به ام او یو :

واقعا به نظرت استارک ها بدبخترین خاندان نیستند ؟ ادارد مرده ، راب در حال شکست خوردن در جنوبه ، سنسا به دست اون لنیستر های بیشرم اسیرشده ( چه سرنوشتی میتونه بهتر از واسه باباش داشته باشه ؟ ) ، کتلین تقریبا از افسردگی در حال جنونه ، برن و ریکان هم آواره اند و یحتمل شکار میشن . نزدیکترین و بهترین افرادشون به فجیح ترین شکل کشته شدن ، متحدانشون ضعیف و در حال نابودی اند ، پایتخت و قلمروشون مورد حمله بیگانه ها و خودی ها قرار گرفته و از دست رفته ! واقعا هیچ امیدی به استارک ها نمونده :Dفقط یه مجموعه معجزه رگباری و غیر قابل باور میتونه استارک ها رو به شکوه قبلیشون برگردونه ، یا حتی از شکست و انقراض نجات بده .

بر چه اساس میگی راب در حال شکسته .فکر کنم راب در غرب و دور از تایوین لنیستر در حال جنگه و پیروزی های خوبی به دست آورده

یک سوال دیگه که واسم پیش اومده اینه که چطور وقتی تایوین لنیستر یه سمت بارانداز پادشاهی در حرکت بوده در حالیکه هارن هال بین بارانداز و دیوار بوده ولی چطور شد که هارن هال رو تصرف نکرد. عملش(فرستادن سرباز به ریورراین) جهت منحرف کردن ذهن استنیس بوده؟

به نظرم کتیلن جیمی رو آزاد میکنه تا سنسا رو به دست بیاره و آسیبی به سنسا نمیرسه (البته از این نویسنده بعید نیست که سنسا رو به طرز فجیعی بکشه)

دلم به شدت برای سر رودریک شریف سوخت با نامردی کشته شد

برام سوال برانگیزه که چطور وحشی های شمال دیوار ، با وجود خطر آدر ها اینجوری واسه خودشون قبیله و ارتش به هم زدن ! ؟

واسه من هم عجیبه همونطور که گفتم جریان داستان طوری پیش میرفت که جنگ بین آدر ها وبرادرها محتمل بود وفکر میکردم منس ریدر هم زیر سایه قدرت آدرهاست واز اون ها میترسه. البته شاید با قربانی حتی آدرها رو سمت خودشون جذب کرده باشدو به شدت قدرتمندتر شده باشه.

فکر کنم که تقریبا مشخص شده که بنجن استارک کشته شد.

به نظرت طبق اسم کتاب نهایتا جنگی بین آتش(دنریس) و یخ(استارکها) رخ میده؟

و

دیدی چطور فرمانده محافظ وینترفل به دست خودی ها کشته شد و با دست قطع شده جلوی دروازه انداختنش ؟! این تیکه ماجرا دیگه از تحمل من خارج بود .

ویرایش شده در توسط Mou

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

پیروزی های راب به درد عمه اش می خوره وقتی نتونسته کسترلی راک رو حتی تحدید کنه ، درحالی که پایتختش سقوط کرده و دشمن از هر سو داره بهش هجوم میاره .

تا قبل از اتحاد های گاردن با لنیستر ها می شد انتظار داشت که راب بتونه جلوی لرد تایوین واسه ، ولی حالا چی ؟ تمام قدرت استورمز اند و استنیس از بین رفته و رنلی سقوط کرده و دشمنان لنیستر ها با اونها متحد شدن ، راب تنهاست و قلمروش از دست رفته ، در حالی که دشمنش با متحدان بسیار قدرتمند رو به سوی اون میاد .

نبوغ بزرگ خاندان لنیستر با مکاری دختر و پسرش در هم آمیخته ، خواه ناخواه راب به زودی نابود می شه ( متاسفانه ) ... هزار لعنت و آه ... به استنیس که با کشتن برادرش تمام امیدم برای شکست دادن لنیستر های خبیث رو نقش بر آب کرد .

ج سوال : لرد تایوین تو هارن هال مستقر بود ، وقتی عقب نشینی رو شروع کرد همه فکر کردن برای نبرد با راب راهی غرب شده ، اون حملات به ریورران هم نمایشی بوده تا ذهن همه منحرف بشه ، تایوین مکار میدونست که راب خطر واقعی نیست ، قدرت واقعی در ید استنیس و مخصوصا رنلی بود که با قشون صد هزار نفری به سمت بارنداز میرفت ، اون میخواست نیروی رنلی رو از پشت درو کنه ، وقتی دید ارتش رنلی بی پادشاه به کمک مکر جن ، لیتر فینگر و خشم شوالیه گل ها نسبت به استنیس با یه تیر دو نشون زد و دشمنانش رو با خودش متحد کرد .

هارن هال بعد از این ماجرا ها سقوط کرد ، به وقتش تایوین برمیگرده و اون رو به راحتی پس میگیره .

من هنوز امیدوارم بنجن استارک زنده مونده باشه ، چه بسا اون هم پیش منس ریدر باشه !

سر رودریک به فجیح ترین شکلی که ممکن بود کشته شد ، وقتی این قسمت رو خوندم واقعا برای دقایقی از کتاب متنفر شدم .

شاید منظور از آتش دنریس باشه ( به احتمال زیاد ) اما یخ ، قویا به آدر ها اشاره داره .

ویرایش شده در توسط arven

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

اومدم تا چند تا خبر بذارم!!!

خبر اول:سحر خانوم استارت کتاب 3 رو زد!!!

این هم از فصل صفرم:

http://s3.picofile.com/file/7379678595/ASoS_00.pdf.html

خبر دوم:

با خبر شدم طرفداری این مجموعه یه فروم تخصصی زدن.از بحث کتاب و فیلم

از اینجا میتونید یه سر به اونجا بزنید:

http://nymeria.rozblog.com/Forum

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

بابت ترجمه دمت مرسی تامی جون !

در مورد فرومشون :

الان یعنی بریم اون جا عضو شیم ؟؟

اگه کسی میاد به من هم بگه ها !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ائارندیل Eärendil

نه اصلان جون یه وقت نری عضو بشی ها! اینطوری وقت نمیکنی به آردا سر بزنی و کیفیت آردا افت میکنه :دی

دیروز یه سر به فرومشون زدم.درباره آثار استاد تالکین هم بحث کرده بودن.تاپیکهاشون هم به نسبت تازه تاسیس بودنش زیاد بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

نه اصلان جون یه وقت نری عضو بشی ها! اینطوری وقت نمیکنی به آردا سر بزنی و کیفیت آردا افت میکنه :دی

یعنی الان می خوای بگی من به آردا نمی رسم ؟؟؟

اگه نمی دونی بدون !!

من تو نصف بیشتر سایت های فانتزی عضو هستم کافی فقط اسم اصلیم رو بدونی !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

گویا بازی هم درباره ی داستان کتاب اول این مجموعه ساخته شد که البته نمره نه چندان خوب 7 رو داره

این لینک اطلاعات گیم اسپات برای این بازیه:

و این هم لینک دانلود این بازیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

باز هم یه خبر خوب برای طرفداری این مجموعه!!!!

فصل اول جلد سوم:

http://s3.picofile.c...SoS_01.pdf.html

فصل دوم جلد سوم:

http://s3.picofile.c...SoS_02.pdf.html

این هم ضمیمه ای که سحر خانوم اضافه کردن:

http://s3.picofile.c..._tully.pdf.html

توضیح سحر خانوم برای این ضمیمه:

اسم‌ها خیلی زیاده 18.gifتصمیم گرفتم به جای پانویس اینطوری جمع و جورشون کنم

امیدوارم خبر خوبی برای دوست داران این مجموعه باشه.خصوصا اونایی که تو کافی نت میخوننش!:دی

یه تشکر ویژه هم از سحر خانوم عزیز بابت این ترجمه هاشون(تو وبلاگش اینجا رو معرفی کردم.شاید یه سری هم اینجا بزنه)!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

دو تا خبر:

1.سحر خانوم چند روزی هست غیبشون زده...این غیب زدن ها اصولا یکی دو ماهی طول میکشه!!!

2.من به فصل 14 کتاب سوم دسترسی دارم(با ترجمه خود سحر خانوم)...اگر کسی میخواد بهم بگه تا براش بفرستم:دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

حالا چرا 14ام ؟بقیش رو نداری؟

آرون اگه 3فصل اول رو خوندی بیا یه صحبتی داشته باشیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

نه.فقط همین فصله...چراشو خود سحر خانوم میدونه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

در کل الان خیلی وقته بسته همه رو رفته نمی شه کتابی مثل این رو هم نصفه نیمه خوند اعصاب نمی ذاره واسه ادم خو :D

ترجمه خوبی داره من ترجکه اش رو خوندم دیگه خیلی وقت ندارم که بخوام مثل کتابای قبلی زبان اصلی شو بخونم ولی اگر کسی خواست خودم 5 تا کتاب رو انگلیسی رو دارم خواست پیام بده براش بفرستم. :)

حالا خیلی دوست دارم راجع به خود داستان صحبت کنم من تو همین ماه گذشته هم سیزن یک سریالش و دیدم و هم 2 تا کتاب 1 و2 شو خوندم. که عجب چیزی بودا بعد مدت ها یه کتاب درست حسابی و یه داستان واسه دنبال کردن پیدا کردم. (انگاریه اعتیادی شده اینجور چیزا نباشه زندگی ام یه پا می مونه :D )

اما نمی دونم چرا سحر که می ره نمی خواد ترجمه کنه کلا همه رو می بنده دیگه هیشکی به هیچی دسترسی نداره خو. راستی این کتاب از اون کتاباییه که خیلی به نقشه و اینجور چیزا موقع خوندم احتیاج داره از اون جای که من خودم خیلی هم کتاب و دوست دارم هم از هر چیز نصفه ای بدم میاد یه سری عکس با کیفیت های زیاد از تمام دنیای مارتین گرفتم با کلی گشتن که باز اینجا چند تا شو می ذارم دوستان روئت کنن پسند شد کلا واسه دانلود بذارم همه رو

ای بابا اینجا ام که نمی تونم از خودم عکس بذارم ;) باید حتما لینکش باشه اخه چرا خو الان از کجا بیارم لینکشو :)

یه فایل اومدیم و خواستم پیوست کنم چی کار کنم دوستان کمممممممممممممممممک :D

راستی یه چیز دیگه هم اشاره کنم گویا مارتین یه یا اونطور که یادمه 2 تا کتاب کنار این سری هم داده بیرون برای اطلاعات بیشتر در مورد دنیاش کسی می تونه اون ها رو برام پیدا کنه بذاره من خودم شخصا ناامید شدم از یافتنش :o به زبان اصلی بود که چه بهتر. نبود؟ :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

برای پیوست کردن ویرایشگر پیشرفته رو بزن.اون پایین دکمه پیوست هست.

راستی اگر در مورد داستان نغمه میخوای صحبت کنی آرون و مو و آگارواین هم کتابا رو خوندن.کلی حرف واسه گفتن دارن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

اخخخخخخخ جون مرسی 111.gif111.gif

این هم فایل نقشه ها و چند تا طرح دیگه از این سری کتاب البته به خاطر محدودیت مجبورم نصف شو بذارم :)

نصفش رو دوباره بعدا می ذارم:

راستی کتاب تا 5 اش که اومده:

A Song of Ice and Fire series

A Game of Thrones (1996) – Locus Fantasy Award winner, Nebula and World Fantasy Award nominee, 1997

A Clash of Kings (1998) – Locus Fantasy Award winner, Nebula Award nominee, 1999

A Storm of Swords (2000) – Locus Fantasy Award winner, Hugo and Nebula Awards nominee, 2001

Part 1 Steel and Snow (UK edition only; US edition published as a single volume

Part 2 Blood and Gold (UK edition only; US edition published as a single volume

A Feast for Crows (2005) – Hugo, Locus Fantasy, and British Fantasy Awards nominee, 2006

A Dance with Dragons (2011) - Hugo Award nominee

Part 1 Dreams and Dust (UK Edition

Part 2 After the Feast (UK Edition

The Winds of Winter (forthcoming

A Dream of Spring (forthcoming

منبع:

http://en.wikipedia....ge_R._R._Martin

اپلودم دائم ریجکت می کنه خلم کرد بی خیال شدم. شرمنده. نمی دونم چرا از 8 مگ ام کمتره.... تو همین ویکی پدیا کتاب های دیگه ای هم داره مارتین که فانتزی ان اگر کسی پیدا کرد بذاره که خیلی خوب می شه چند تاشم اتفاقا تو همین دنیای یخ و اتش می گذره باید جالب باشه:

Selected novelettes

  • "A Song for Lya", originally in Analog, June 1974.
  • "Night of the Vampyres", originally in 'Amazing, 1975, re-published in The Best Military Science Fiction of the 20th Century
  • "The Skin Trade" (1989) from the three-author collection Dark Visions; optioned for film by Mike the Pike Productions
  • "Tales of Dunk and Egg" series – set in the world of A Song of Ice and Fire
    • "The Hedge Knight" (1998)
    • "The Sworn Sword" (2003)
    • "The Mystery Knight" (2010)
    • "The She-Wolves of Winterfell" (forthcoming)

    [*]"Shadow Twin" (2004) with Gardner Dozois and Daniel Abraham

    [*]Shadow Twin (2005) published in hardcover as an illustrated, signed, and numbered limited-edition from Subterranean Press

    [*]Sandkings, Hugo, Nebula awards winner.

    [*]Meathouse Man, first published in 1976, in Orbit 18.

خبری شد از این کتابا بی خبر نذارین مارم مرسی

post-1756-0-26378000-1339786406_thumb.jp

الان کسی مشکلی با این نقشه نداره با کیفیت بالا داریدش یا نه؟

ویرایش شده در توسط CelebAlph

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

من وآرون در پست هاي قبلي باهم در مورد داستان كتاب ٢ يه سري بحث انجام داديم شما هم نظرتو بگو دربارش جناب Celeb Alph

در مورد اون دوتا كتاب :من كه با فرمت e-pub كتابارو ميخوندم قبل از اينكه وارد داستان اصلي بشه چنتا پيوست داشت شايد مجموعه اونها رو كتاب كرده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

سه تا کتاب باید باشه:

  • Blood of the Dragon (July 1996), taken from the Daenerys chapters in A Game of Thrones.
  • Path of the Dragon (December 2000), based on the Daenerys chapters in A Storm of Swords.
  • Arms of the Kraken (March 2003), based on the Iron Islands chapters from A Feast for Crows

منبع:

http://en.wikipedia.org/wiki/A_Song_of_Ice_and_Fire#Overview

من فقط کتاب آخر رو با فرمت epub دارم. اگه بقیه رو داری بذار.

به CelebAlph:

فایل درست آپلود نشده. پست رو ویرایش کن و فایل رو دوباره آپدیت کن و بعد داخل متن قرار بده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

خب بحث های زیادی در گرفت از کجا شروع کنم؟

در مورد تیان باید بگم طبع خائنش رو راب باید می فهمید اون تابلو بود خیانت می کنه البته احتمالا به خاطر سال ها دوستی شون (خود تیان می گفت راب مثل برادر و دوست با من رفتار کرده) احتملا فکر کرده تیان به اون خیانت نمی کنه ولی اهالی جزیره های اهن گویا کلا شرافت سرشون نمی شه. تیان نفرت انگیزه و فکر کنم اخرش مرد نه؟ خوشحال شدم. یا شاید نمرد به نظر رسید طرف کشتش چون وقتی برن و ریکان بیرون می رفتن یه چیزایی دیدن. درسته که تیان به پدرش خدمت کرد اما همچنان خیانتش برپائه و بسیار ازش بدم میاد اما نه بیشتر از همه اون یه احمق گنده بود.

رنلی رو اما دوست داشتم خیلی تو باغ نبود اما ادم مهربونی بود هم تو کتاب هم چند جا که سریال با کتاب فرق داشت شخصیت مهربون رنلی رونشون می دادو مردم هم دوسش داشتن و گویا برای مردم بد نمی شد اگر اون شاه می شد. برخلاف استنیس و برادر شون رابرت که مردم دوسش نداشتن. رابرت که خیلی نفرت انگیز بود حال ادم و بهم می زد یه مرد بی وجدان بی مسئولیت اشغال به تمام معنا بود به خاطر عشقش که تازه معلوم ام نیست دختره دوسش داشت یا نه رفته طرف و کشته خب باشه باباشو کشته خب باشه. کی بهت گفته شاه شی؟ کی بهت اجازه داد بچه ها رو بکشی؟ کی بهت اجازه داد کل تارگرین ها رو از رو زمین بکنی؟ بازم دلش می خواست هر چی مونده رو بکشه. مردک اصلا عشق سرش نمی شد بهانه اش بود واسه شاه شدن بلدم نبود شاه بشه اره فکر کنم من بیشتر از همه از رابرت برتیون متنفرم خیلی ام متنفرم. مردنشو دیدم خدارو شکر. همه رو هم با بی عرضه گیش تو دردسر انداخت.

استنیس اما ادم کله شقی بود و هر چند گویا عدالت سرش می شد و برای مردم خوب بود.

مرگ رنلی اما شوک اور بود من امیدوار بودم اون استنیس رو شکست بده بعد اون وقت راب می تونست یه جورایی با رنلی به توافق برسه اما استنیس تواف سرش نمی شد. بعدم که شوالیه گل ها برگشت سمت جافری خیلی ازش بدم اومد جافری از باباش هم نفرت انگیز تره. این قدر که از رابرت و جافری بدم میاد از سرسی و جیمی بدم نمیاد. یا حتی تیریون لنیستر که خیلی ادم با هوشی بود دلش هم به حال مردم می سوخت اما نه اون قدرکه کار درست و بکنه و شر خواهر زاده اش رو از مردم بکنه. ضرر بزرگیه این مرد نباید زنده می موند.

من با ارون موافقم استنیس وقتی دید نیروی اصلی رو برادرش داره باید کوتاه میومد تا شر دشمن اصلی از سر مردم کم شه بعد با یکی مثل رنلی در بیوفته رنلی خیلی دشمن با شرف تریه نسبت به لنیستر ها بخصوص که دوتاشون می دونن اونا چی کارن. استنیس حماقت کرد و مرگ رنلی بزرگترین حماقتش بود که به مرگ و شکست خودشو پیروزی باورنکردنی جافری رسید و لنیستر ها.

استنیس همه چی رو نابود کرد ، خدا لعنتش کنه .

اره واقعا لعنتش کنه :)

والا چون من سریال رو چند اپیزود اولش و دیدم بعد کتاب یکو شروع کردم که خب خیلی هیجان داشت من نمی دونستم برن قراره چی ببینه یا بدار می شه یا نه اینجوری از فیلم بیشتر لذت بردم :D اما کتاب رو هم در کنارش می خوندم بقیه فصل ها با وجود این که می دونستم چی می شه برام جذابیت داشت اما نه قسمت های جان اسنو نه تو کتاب. تو کتاب دو ام یه ذره گنگ و کش دار بود به نسبت جاهای دیگه زودتر فصل های جان و می خوندم که به راب یا تیریون برسم. نحوه روایت داستان هم خیلی نفس گیر بود.

در مورد هارن هال اون هنرپیشه های خونخوار خائن بودن به هیچ کس قسم وفاداری نخوردم هر طرف که باد می وزید اون ور بودن شمالی هام اون لحظه که اونا بهشون ملحق شدن بهشون نیاز داشتن و خب قبول می کنن اما نباید هیچ وقت بهشون اعتماد کرد. اونا طرف برنده رو می گیرن و با طلاهای لرد تایوین نباید پشت بهشون ایستاد.

استارک ها بدشانس ترین هان و همون طور که تو دنیای واقعی اگر با شرافت و افتخار زندگی کنی مدت زیادی دووم نمیاری. و باید بگم وضعیت سانسا خیلی قراره بدتر بشه. دختره احمق تقصیر خودشه باباشو لو داد وگرنه فرار کرده بودن دختره احمق کوته بین با این سنش تو رویاهاش زندگی می کنه پرنس من پرنس من... احمق :) اما من امیدم رو از دست ندادم راب هنوز زنده است. برن و ریکان زنده می مونن برن خیلی شخصیت مهمیه هنوز کار خودشو تو داستان شروع نکرده اون خیلی از فصل ها رو در بر می گیره و تازه خودشو نشون داده در مورد ریکان نمی دونم اما برن می مونه مطمئن ام.... در مورد سنسا امیدی نیست اما اریا می تونه کمک بزرگی باشه این دختر قابلیت داره همه این احمق ها رو یه جا بکشه..... قویه و با اراده..... و اما جان اسنو بچه ها من یه شک بزرگ دارم که دوست دارم با شما درمیون بذارم:

من فکر نمی کنم جان پسر ادارد استارک باشه پسر لیانائه و ریگار پسر نا مشروع لیانا و ریگار. به لیانا رفته اما به نظر سرنوشت مهم تری داری البته مثل دنریس نسوز نیست :D اما یه نشونه هایی داره اینی که ادارد همیشه اسم مادرش رو قایم می کرد و اما تو سریال اسمی رو می گه اما تو کتاب هیچی بروز نمی ده و فقط این خاطره از خواهرش یادش میاد که بهم قول بده ند قول بده چی چی رو باید قول بده این مشکوکه!!!!

این خائن های شمالی باید حالشون جا بیاد راب هنوز شکست نخورده اما می تونه یه کارایی بکنه اما وقت زیادی نداره باید به نظر من برگرده به مرزهای تنگه هیچ کس نتونسته تو طول تاریخ از اون تنگه بگذره و شمال رو بگیره حتی اندال ها....اونجوری می تونه خودشو و شمال و حفظ کنه اما نمی تونم در مورد سرزمین رودخانه ها قولی بدم. شاید اگر برگرده و جای پای خودشو سفت کنه تا رسیدن زمستون بتونه به دائیش هم کمک کنه جنوبی ها رو عقب نگه دارن جنوبی ها طاقت زمستون های شمال رو ندارن و البته سرزمین رودخانه ها هم به نسبت بقیه شمالی تره.

به نظرت طبق اسم کتاب نهایتا جنگی بین آتش(دنریس) و یخ(استارکها) رخ میده؟

جنگ ؟ نه نغمه یخ و اتش اونها باهم ان نه ضد هم بخصوص اگر جان پسر ریگار باشه اژدها ها تشخیص می دن. به نظرم منظور از یخ بیشتر از همه بچه های استارک جان باشه. نه اونها با هم نمی جنگن جنگ اول هم سر عشقی بود که این دوتا خاندان در میون داشتن و فکر کنم اینا با هم هم نوایی کنن بخصوص که شرافت رو فقط تارگرین ها (به غیر از پدر دنریس) و همین استارک ها دارن. چه قدر ادارد استارک حسرت ایریس تارگرین رو خورد در جنوب این که شاه دیوانه ایا این همه حروم زاده داشت اون که خزانه رو پر نگه می داشت و مردم هم دوسش داشتن جنگ لردها برای اونها معنی نداره. همون طور هم که گفتم داستان ریگار و لیانا خیلی ناقص بیان شده ند خیلی چیزا رو قایم می کرد هیچ وقت نفهمیدیم تو قلعه چی گذشت به لیانا شاید سر زا رفته بود که ند هم به هیچ کس نگفت. و خیلی سوال دیگه این که غیر از رابرت به نظر بقیه ریگار یه شوالیه واقعی و با شرافت و یه اژدهای اصیل بوده فقط امیدوارم تو کتاب 3 از گذشته بیشتر حرف بزنه و روشن ترش کنه.

یه چیز دیگه یه اشاره ای تو کتاب 2 شده بود به سرزمین تاریکی و سایه که در شرق یادتونه که چند نفر گفتن اگر به شرق بره می تونه از غرب سر در بیاره یعنی چی؟؟؟

یعنی تو این سرزمین تاریکی چه خبره که تو کتاب 2 این همه مهم شده بود و این کاهنه هم از اشایی اومده بود جای مهمیه به گمانم.

بچه ها من بازم سعی می کنم این عکس ها و نقشه ها رو بفرستم اگر گذاشت.

فعلا

post-1756-0-05679100-1339786119_thumb.gi

ویرایش شده در توسط CelebAlph

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
jahan

ببخشيد کسي ايمیل سحر خانم رو ندار تا باهاش تماس بگيريم .آخ تا کي بايد بازم منتظر بمونيم :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

نه من که خیلی

گشتم کلا خودشو از این دنیا پاک می کنه هیچ تماسی نمی شه باهاش گرفت متاسفانه فقط هم ایشون ترجمه می کنه و بس

من تا کتاب 5 رو انگلیسی اما pdf دارم

این هم ادرس ویکی سانگ او ایس اند فایره که هر چیزی رو سرچ کنی تا اخر کتاب 4 اطلاعات می ده مواظب باشید حتی خیلی چیزا رو راجه به اشخاص در کتاب های بعدی لو می ده تا جایی که می تونید در حد جغرافی سرزمین بخونین و بس وگرنه ضد حال می خورید.

http://awoiaf.westeros.org/

بازم هشدار می دم اگر شخصیت ها رو سرچ می کنین به عکسش بسنده کنین و متن رو نخونین که بد می شه.

من خیلی دارم سعی می کنم بهترین نقشه مو بندازم اما هر دفعه فیل می شه همه اش یه مگه اما اجازه نمی ده نمی دونم چرا حال بقیه رو می اندازم. اون اولی هم خیلی نقشه خوبیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

راستی من خیلی خوشحال می شم راجع به تاریخ و فرهنگ اون دنیا که خیلی ام با کتاب های بعدی کاری نداره صحبت کنیم تو این ویکی می شه در این مورد یه چیزایی پیدا کرد تو خود کتاب یه چیزایی می گفت که بعضی اوقات نصفه موند.

این تاریخیه که استاد برای برن در مورد تاریخ وستروس (سرزمین غرب یا همون هفت پادشاهی می گه):

در آغاز سپیده قرون در ابتدا فرزندان جنگل زندگی می کردن که در اون دوران در قسمت های جنوبی سرزمین یه ارتباط کوچک خشکی با ایسوس برقرار بوده. فرزندان جنگل مث آدمها در دوره های نوسنگی می مونن از ابسیدین که در اینجا بهش شیشه اژدها می گن برای ابزار سازی استفاده می کردن ولباس از برگ درختان می پوشیدن و کفش از پوست درختان بدون شهر و قلمرو ودژ بودند و خودشون کوچک و سبزه و زیبا بودند و البته به درختان و جنگل که اون زمان تمام وستروس رو در بر گرفته بود احترام زیادی می ذاشتن. خدایان اونها خدایان جنگل بود خدایان باستانی که بی نام اند و صورت های روی درخت رو این فرزندان بوجود اوردن که بهشون چشم خدایان هم می گن زمانی که هنوز جادو وجود داشت از این درختان برای دیدن نقاط دور استفاده می کردن و به همین دلیل انسان های نخستین در ابتدا و اندال ها بعد ها تمام این درختان رو قطع کردند.

بعد از مدت های زیاد حدود 12 هزار سال پیش انسان ها رسیدند. این دوره مثل دوره مفرغ در تاریخ خودمونه. این مردم شمشیر برنزی داشتند و اسب با خود اوردند. به این ها نخستین انسان ها می گن اینها از همون ارتباط کوچک جنوب به این منطقه اومدن و بعد از مدت ها جنگ با فرزندان جنگل صلح کردند و خدایان باستانی رو هم پذیرفتن. در این جا سپیده قرون تموم می شه.

در آغاز دوران قهرمانان انسان های جدید سرمی رسند. این ها اندال ها بودند. قد بلند و بلوند و همراه خود فولاد داشتند و اتش و نشان ستاره 7 پر با خدایان 7گانه. حدود 100 سال جنگ بود و جنگ اندال ها توانستند 6 پادشاهی جنوب رو تا تنگه بگیرن و درختان رو قطع کردند و اما نتونستند از تنگه عبور کنن و شمال رو بگیرن. 6 پادشاهی جنوب رو بوجود اوردن و پادشاهی شمال برای انسان های نخستین باقی موند.

یادم رفت بگم در زمانی جنگ اندال ها فرزندان جنگل با استفاده از جادو رابطه وستروس رو با شرق قطع کردن و اون زمین ها زیر آب رفت اما دیر شده بود و اونها به اندازه کافی وارد شده بودند.

خدایان هفتگانه شامل: دوشیره و مادر و جنگجو و آهنگر و پیرزن و پدر و غریبه.

طبق گفته خود مارتین این دین اندال ها مانند مسیحیت کاتولیک می مونه و تقدس هفت هم همین رو ثابت می کنه و این که این ها مثل تثلیث مسیحیت 7 نمود یک خدا هستند و این حرفا.

دین دیگه مثل خدایان باستان بیشتر شبیه دین سلت هاست که خیلی طبیعت گرا بوده و دین اشایی به گفته خود مارتین از زرتشتی الهام گرفته شده که دو نمود نیک و روشن وبد و تاریک داره و بر پایه نیایش اتشه.

به قسمت دین در این صفحه برید:

http://en.wikipedia....of_Ice_and_Fire

http://awoiaf.wester...of_westeros.jpg

از دین بگذریم بریم سراغ تاریخ این سرزمین:

مهم ترین مورد والریای کهنه که به گفته مارتین خودش ذغال خاکستر شده ای از یه امپراتوری بزرگتره. به گفته خود مارتین والریا مثل روم باستانه که تمام اروپا رو تحت تاثیر قرار می ده و زبان اونها که والریایی کهن باشه مثل لاتین استفاده داره. اما خودش چرا نابود شد که بعد از نابودی اون تارگرین ها که والریایی بودند به وستروس اومدن و اون رو فتح کردن خیلی یاد اور داستان ارتور می مونه که نیمه رومی بوده. خود مارتین جغرافی و تاریخ سرزمین اش رو زیاد با اصل تاریخ و جغرافی مقایسه می کنه و به گفته خودش ایسوس مثل اوراسیا می مونه و احتمالا وستروس هم باید نقش بریتانیا رو بازی کنه. جالب ترین داستان ها که خودم زیاد چیزی ازش دستگیرم نشد نابودی والریا و ارتباط اون ها با اژدها هاست و البته اون تمدن پیشین چی بوده مهم تره. این صفحه هم برای همین منظور می ذارم دوستان استفاده کنن:

http://awoiaf.wester.../Portal:Culture

راستی اینجا هم اژدها ها با جادو رابطه زیادی دارن جادوهایی که مدت ها بود با از بین رفتن اژدها ها از دنیا رفته بودن دارن بر می گردن. معلوم نیست بزرگ بشن چی می شه و دنریس چه چیزی هایی دیگه قراره بدست بیاره. حالا مدعی شاهی از 5 تا به 3 تا رسیدن.

متاسفانه مجبور شدم این عکس و کوچیکش کنم:

post-1756-0-12553400-1339793643_thumb.jp

امیدارم درست باشه این چند تا نقشه بهترین ها بودند در 4 تا پست ام همه رو ببینین خوبن.

ویرایش شده در توسط تضاد
سهو نگارشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

طبق درخواست مهدی من کتاب های نغمه ی یخ وآتش( به علت حجم بالا در دو بخش قرار میدم)رو با فرمت ای پاب روی سایت آپلود می کنم(بقیه فانتزی های معروف مثل هری پاتر نارنیا وحتی لوتر وسیلماریلیون و... رو هم با این فرمت دارم کسی خواست پ.خ کنه بفرستم واسش) باشد که دل اپل (سیب) داران بی درد رو شاد کرده باشم

bok1-3.rar

book1-2.rar

همچنین کتاب صوتی این مجموعه رو دارم که البته حجمش برای آپلود زیاده

ببخشید یک سری اشتباه هم در نام گذاری فایل ها شده فایل اولی کتاب 3تا5 و دومی کتاب 1و 2 رو داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
nomadhpm

یعنی الان هیچکس از سحر مشیری خبر نداره؟ من همه جا رو سرچ کردم. همه وبلاگاش بستست.هیچ پروفایلی هم که کلا نداره نه facebookنه twitter ...... اگه کسی خبری داره اطلاع بده لطفا کلا اعصاب نمونده :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
CelebAlph

بچه ها من دیگه دارم به خودکشی فکر می کنم تا حالا این قدر تو کف یه کتاب نمونده بودم این سحر با این کاراش دیگه کتاب و از دهن می اندازه که

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...