رفتن به مطلب
agarwaen

کتاب های تالکین و ارتباط آنها باسایر فانتزی ها

Recommended Posts

agarwaen

اون دوستایی که اهل خوندن کتاب های فانتزی هستن حتما" متوجه شدن که خیلی از این عناصر تو بیشتر کتابا تکرار می شه حالا بدک نیست هر کی هر چی می دونه بیاد بگه فک کنم بدرد بخوره؟

من با نارنیا شروع میکنم : تو نارنیا اصلان میاد یه آوازی می خونه نارنیا ساخته می شه یا اینکه غرب نارنیا یه درختی وجود داره که یه سری خواص جادویی داره یا جنوب نارنیا یه مردمی زندگی میکنن که شبیه هارادریم ها هستند و خیلی چیزای دیگه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

اون دوستایی که اهل خوندن کتاب های فانتزی هستن حتما" متوجه شدن که خیلی از این عناصر تو بیشتر کتابا تکرار می شه حالا بدک نیست هر کی هر چی می دونه بیاد بگه فک کنم بدرد بخوره؟

من با نارنیا شروع میکنم : تو نارنیا اصلان میاد یه آوازی می خونه نارنیا ساخته می شه یا اینکه غرب نارنیا یه درختی وجود داره که یه سری خواص جادویی داره یا جنوب نارنیا یه مردمی زندگی میکنن که شبیه هارادریم ها هستند و خیلی چیزای دیگه

این طبیعیه.

خیلی از عناصر هستن که در همه ی داستانها تکرار می شن مثل نبرد خیر و شر، پیروزی خیر، قهرمانان و ضد قهرمانان اهریمنی قدرتمند.

شاید این ریشه در فرهنگ ها و اسطوره های یکسان اقوام و ملل گذشته داره و کسی منکر الهام گرفته شدن داستانها از همدیگه نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

خیلی از عناصر هستن که در همه ی داستانها تکرار می شن مثل نبرد خیر و شر، پیروزی خیر، قهرمانان و ضد قهرمانان اهریمنی قدرتمند.

درست می گی اما منظور من چیزهایی مثل نبرد خیر وشر یا قهرمان وضد قهرمان که از اصول داستان نویسی است نیست

بیشتر چیز های جزیی مثل شباهت بین هابیت ها وجنوم ها(تلفظ شو درست نوشتم) مد نظر منه

به هر خیلی دستتدرد نکنه اجرت با ارو

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Legolas Greenleaf

در مورد اون آواز خوندن باید بگم که تو مقدمه ی کتاب نارنیا خوندم که سی اس لوئیس از دوستان نزدیک تالکین بوده بنابراین فکر می کنم این شباهت بین دو داستان کاملا" طبیعی باشه چون مسلما" در مورد کتاباشون با هم یه مشورتی داشتن دیگه نه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

در مورد اون آواز خوندن باید بگم که تو مقدمه ی کتاب نارنیا خوندم که سی اس لوئیس از دوستان نزدیک تالکین بوده بنابراین فکر می کنم این شباهت بین دو داستان کاملا" طبیعی باشه چون مسلما" در مورد کتاباشون با هم یه مشورتی داشتن دیگه نه؟

بانو درست می گن جناب لوئیس با جناب تالکین صحبت هایی داشتند اما تالکین زیاد از کتاب نارنیا خوشش نمی اومد

در مورد ارتباط تالکین با سایر نوشته ها من می تونم بگم تنها کتابی که می تونه با داستان های سرزمین میانه در رابطه باشه کتاب های پائولینی باشه

چون مضمون داستانش تا حدودی شبیه با دنیای تالکینه البته باز جای بحث داره که اگه دوستان بخوان می توانیم بحث رو گسترشش بدیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Sherlock

بنظر من هرکس میتونه داستانی که فکر میکنه رو بنویسه و اگر شبیه داستان کس دیگری مثلا تالکین باشه ، اشکالی نداره ، چون از این نوع افسانه ها معمولا مثل هم هستن ، ولی اینکه موجودات داستانش خیلی شبیه فلان کتاب باشه و یا شعرش خیلی شبیه فلان کتاب باشه و خیلی چیزای دیگه مثل مکان ها و قیافه ها و هدف اونا ، اینا نباید شبیه باشه

من الان خودم دارم یک داستان افسانه ای فانتزی مینویسم ، اگر بخونیدش شاید بگید کمی شبیه داستان تالکینه ، ولی اینطئر نیست ، چون من این داستان و تصورات رو از کودکی داشتم وحالا تصمیم گرفتم بنویسم تا یادم نره و یا شاید فیلمش رو روزی ساختم :ymblushing:.

البته این داستانی که گفتم رو از دیروز شروع کردم به نوشتنش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

خیلی خوب من بیشتر هدفم این بود که یه سری عناصر دنیای فانتزی که کاربرد بیشتری دارند رو شناسایی کنیم

اینکه عناصر تکرار شده اند اصلا" چیز بدی نیست واتفاقا" یکی از حسن های ادبیات فانتزی اینکه قبل از خوندن هر کتابی ما یه سری پیشفرض هایی برای خودمون داریم که اصلا" بدون اونها آدم از فانتزی لذت نمی بره

حالا اگه این عناصر یک جا جمع بشن خیلی از کسایی که می خوان فانتزی رو بهتر بشناسن خیلی کارشون راحت میشه

وگرنه اینکه چرا اینها بهم شبیه هستند یا این از اون کپی کرده و اینها اصلا" بحث بی نتیجه ایه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

پائولینی وراثت رو نوشته دیگه؟؟ به هیچ وجه نمیتونم حرفت رو بپذیرم، ارباب شیر(اصلان شیره دیگه؟:دی)!

بحث خیلی بدی هم نیست این چیزی که رفیق تازه واردمون میگه. جناب آگاروین به جز اسم تاپیکت که ادم رو یاد کلاه برداری و دزدی از تالکین میندازه(که احتمالا عکس العمل بچه ها هم به خاطر اون بوده) بقیه تاپیک چیز بدی نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

پائولینی وراثت رو نوشته دیگه؟؟ به هیچ وجه نمیتونم حرفت رو بپذیرم، ارباب شیر(اصلان شیره دیگه؟:دی)!

اولش این که له اصلان یک شیر بزرگ مقدر مهربان است :دی

اما از این حرف که پائولینی واراثت رو نوشته و پذیرفتن حرف من یه ذره مشکل دارم مگه پائولین وراثت رو ننوشته ؟؟؟

خطاب به جناب آگاروین : شما دنبال چه فاکتور هایی یا عناصر هایی هستید که نظرتون رو در دنیای فانتزی جلب کرده ؟؟؟

اگه بگید شاید بتونم کمکتون کنم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

خب میشه چند تا مثال از کتاب های پائولینی بزنید که کجا هاش شبیه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

اولش این که له اصلان یک شیر بزرگ مقدر مهربان است :دی

اما از این حرف که پائولینی واراثت رو نوشته و پذیرفتن حرف من یه ذره مشکل دارم مگه پائولین وراثت رو ننوشته ؟؟؟

خطاب به جناب آگاروین : شما دنبال چه فاکتور هایی یا عناصر هایی هستید که نظرتون رو در دنیای فانتزی جلب کرده ؟؟؟

اگه بگید شاید بتونم کمکتون کنم

اولش این که له اصلان یک شیر بزرگ مقدر مهربان است :دی

اما از این حرف که پائولینی واراثت رو نوشته و پذیرفتن حرف من یه ذره مشکل دارم مگه پائولین وراثت رو ننوشته ؟؟؟

خطاب به جناب آگاروین : شما دنبال چه فاکتور هایی یا عناصر هایی هستید که نظرتون رو در دنیای فانتزی جلب کرده ؟؟؟

اگه بگید شاید بتونم کمکتون کنم

غلط املایی داری، حالا اخطار بهت نمیدم،برو حال کن(خداییش من در مورد غلط املایی نباید صحبت کنم:دی)

منظورم این بود که با حرفت در مورد شباهت وراثت و ارباب حلقه ها موافق نیستم.وگرنه که داستان واقعا خوبیست.تو این نویسندگان جدید،حداقل مزخرف نمینویسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

اصلان جان من منظورم شباهتهای جزئی مپل مکانها افراد یا اتفاقات مشابه هست

پیشاپیش از بابت کمکت تشکر می کنم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

یکسری تحقیقات کردم و متوجه شدم به این عناصر تکرار شونده می گن موتیف ولی با این تفاوت که معمولا" موتیف رو تو کارهای یک نویسنده یا هنرمند دنبال می کنند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

با سلام

دوست عزیز من فکر کنم گرفتم منظورت چیه اما یه چیز رو نفهمیدم و اون هم قضیه این موتیف ؟؟

در واقع اگه اشتباه نکنم موتیف درون مایه یک چیز باشه ؟؟ درسته جناب تضاد

اما شما در چند پست قبلی به این اشاره کردید که می خواهیدعناصر داستان های فانتزی رو بدونید :

و مقصود شما هم از این عناصر فکر کنم موجودات تخیلی یا فانتزی باشند درسته ؟؟

اگه منظورتون این باشه که خوب می تونیم با کمک لرد تولکاس که از قدیمی های فانتزی هستند و جناب تضاد که از اسطوره شناسان ماهر هستند کمکتون کنیم

اما در این میان باید از یه جایی و یه موجودی شروع کرد دیگه ؟

من پیشنهاد می دم از الف ها شروع کنیم ؟

هر کی پایه است بسم ا...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

ببخشید که پابرهنه میام وسط بحث ولی اصلان جان دو سه جا ما رو چوبکاری کردن دیگه نمیشه ساکت موند. :ymblushing: من که «اسطوره» شناس نیستم ولی در زمینه ی افسانه ها ای، چیزکی میدونم که البته در زمینه ی افسانه های اسکاندیناوی باز هم اصلان خودش آدم مطلعیه و نسبت به من آگاه تر. ولی اگر قراره بحث به این طرف بره اول یه صحبت بکنین با ادمین های سایت، بعد یه تاپیک جداگانه بزنین.

پ.ن.

من یه کار دستم هست -تألیف حقیر- در مورد مقایسه ی لوتر و هری پاتر از حیث عناصر سازننده. تموم شد میدم خدمت استاد مهدی، شاید بشه به چشم یه جور مقدمه بهش نگاه کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

من که «اسطوره» شناس نیستم

نصف بیشتر کسانی که در اسطوره شناسی نظریاتی می دهند اسطوره شناس که نبودند :دی

می خواهید همشون رو این جا لیست کنم :دی

زمینه ی افسانه های اسکاندیناوی باز هم اصلان خودش آدم مطلعیه و نسبت به من آگاه تر.

الان من چی بگم به شما :دی

پیرامون این تاپیک فعلا که جناب آگاروین که نظری ندادند ولی اگه نظراتشون رو بگن خوشحال می شیم پیرامون این موضوع بحث کنیم

پ.ن :

به جناب تضاد : منتظر تالیفتون هستیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

از اون تاپیک های ناب تالکینی هست.ممنون از آقای اگاروین.حیف که مدت زیادیه پست نخورده.شباهت که زیاده.شخصیت پردازی ها،فضا سازی ها و بهره گیری از موجودات فانتزی مشابه.دم دست مثال ممکن تاثیریه که شخصیت دامبلدور به عنوان پدر معنوی و استاد هری از گندالف به عنوان یکی از کاریزماتیک ترین شخصیت های فانتزی ادبیات معاصر جهان گرفته و تلاش کرده به استاندارد های تالکین نزدیک بشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور پسر هور

کتاب هابیت این استاد بزرگ ارتباط زیادی با منظوم بئوولف داره.حالا بگذریم از هابیت،بریم سراغ ارباب حلقه ها،سفر یاران و گذراندن خطراتشان خیلی به کتاب ادیسه استاد هومر دارد.حصر و شکست آیزنگارد و اورتانک خیلی به داستان ایلیاد مشابه است.حالا بازگشت آراگورن به تاج و تخت هم خیلی مربوط به داستان اولیس در کتاب ادیسه است.برای جمعاوری اطلاعات بیشتر درباره ادیسه به تاپیک ایلیاد و ادیسه،پست آخر که خودم نوشتم توجه کنید.

حالا بریم سر سیلماریلیون.سرآغاز سیلماریلیون خیلی شباهت به کتاب کمدی الهی اثر دانته آلیگیری دارد.کشتن فینوه و دزدیدن گوهر های فئانور توسط ملکور شباهت زیادی به داستان ایلیاد دارد آنگاه که پاریس پسر شاه تروا هلن شهبانوی یونانی را میدزد.و سپس جنگ 10 ساله ای میان تروا و یونان سرمیگیرد.از بحث دور نشیم.داستان برن و لوتین شباهت زیادی به داستان اله سار و آرون داره.جالبه هردوتاشون هم داستانهای خود تالکین اند.

حکایت فرزندان هورین هم شباهت زیادی به داستان کلوروو داره.

تور فرزند هور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of gondolin

به نظر من کتاب های ارباب حلقه ها و هابیت شباهت های زیادی به حماسه ی اسکاندیناوی ولسونگا ساگا دارند . مثلا اسماگ خیلی به اژدهای فافنیر که در این داستان از گنج هایش مراقبت میکنه در این افسانه شباهت داره و یا مثلا در این داستان یک حلقه وجود داره که باعث ایجاد طمع میشه یا خیلی وسوسه برانگیزه ، درسته دیگه جناب اصلان ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...