داستان آراگورن و آرون

[alirezatheking 198]

خلاصه سخن تالکین مانند تمام بزرگان تاریخ ادبیات از هومر تا شکسپیر و تالکین و رولینگ در همین عشق است، عشق والاترین هدف زندگانی بشر، عشق مایه سرمستی و شادی بشر و عشق پادشاه تمام خوبی هاست...

هرکس بتواند آرون خود را بیابد و برایش بجنگد، بزرگترین هدف زندگی خویش را دست یافته...

[Lady Oakenshield 289]

عشق یه الف و انسان موضوع عجیبی نیست چون تو گذشته این دو نوع گونه بینشون ازدواج صورت میگرفت...

امـــا....کارای آروون برای رسیدن به آراگون رو دوست دارم...خیلی احساسات قویی داره ...

و خیلی حال میکنم که آراگون به ایوین میگه قلبش مال یکی دیگست کلی حال کردم... @};-

[تراندوییل 29]

کتاب سیلماریلیون و هابیت اطلس سرزمین میانه رو قبلا خواندم ...سه گانه ارباب حلقه هم امروز تمام کردم

با اینکه داستان با پیروزی تمام میشه ولی در نهایت به نوستاژی ختم میشه و حال عجیبی به خوننده دست میده

نشانه هایی از فراموش شدن ... و فراموشی در گذر زمان جایی خالی در درون ک حتی در خود ما هم صدق است و دیدن فرجام کار با همه اتفاقات پیش رو چه برای ما و چه برای تمام قهرمانان تالکین

هر شروعی را پایانی است و هر نقشی را مکملی ک تاکین با همه نقش ها همزاد پندار بود و در نهایت انچه در درون این مرد رخ میداد هویدا شد

اندوهی از رفتن و مرگ چه برای قهرمان چه برای خود ک خودد او برن و همسرش لوتین بودند و تمثیلی مشابه برای تکرارانچه در وجودش بود: اراگورن و اورن

[dain 188]

من وقتی که حدود دوسال پیش اولین بار خوندمش احساس غم شدیدی کردم.اما الان هم خیلی ناراحت شدم واقعا غم انگیزه.اما سوال اینجاست چرا نرفت به والینور؟مگه الف های جنگلی یا ایتلین اونجا نبودن؟اونا قایق میساختن.

اما در هر دو صورت خیلی غم انگیزه

[فینارفین 161]

داستان عاشقانه عجییب و البته کلاسیکیه

پیتر جکسون هم تا جای که تونسته خیلی خوب این عشق رو به تصویر کشیده. 

این عشق غم عجیبی داره 

ویرایش شده در سپتامبر 9, 2015 توسط فینارفین