لارتن کرپسلی 210 ارسال شده در اوت 30, 2013 من که می گم گزینه 4 اشکمو در اورد :? 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
The secret wizard 2,001 ارسال شده در اوت 30, 2013 به نظر من غم انگيز ترين حادثه آردا لحظه اي بود كه دنتور ميخواست خودش و فارامير رو به آتش بكشه. پدري كه هميشه از پسرش فارامير به عنوان يك فرماده ي بي لياقت ياد ميكرد درست همون جا كه داشت داخل آتش ميسوخت به فارامير گفت:دوستت دا دا ... كشته شدن بورومير هم خيلي غمناك بود.به نظر من اون صحنه رو خيلي قشنگ تر از نوشته ي كتاب درست كرده بودند. 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
نولوفینوه 1,690 ارسال شده در اکتبر 23, 2013 ای...یادم نندازین! وقتی مرگ به لگ رو می خوندم (از فرزندان هورین نه ها....از سل...چون نمیشه کتابو یه جاخوند...و حسش کم میشه!!) آن قدر اندوه بار بود...نمیشه توصیفش کرد...به خصوص که من ار برن و لوتین تا اونجا یه جا می خوندم...حسم پر شده بود!! وقتی داشتم می خوندم..وقتی فهمیدم اون مرد...یه لحظه از خوندن ایستادم...داش اشکم در میومد!! مثل خود تورین بی حرکت مونده بودم!!!! هـــِـــی.... خیلی خیلی اندوه بار و غم انگیز بود (البته اگه یه جا نخونم نمیشه!) رای من با قدرت اینه!!! من وقتی داستان رو می خوندم عاشق به لگ شده بودم...حتی داشت جای لگولاس فیلم رو هم می گرفت.... بعدش با اون صحنه روبرو شدم....عجب چیزی بود... یه ساعتی واقعا حالمو گرفت!! تا شب (عصر بود!) کلا حالمو عوض کرد...بعدشم که دیدم خواهر تورین هم مرد... مادرشم مرد...خود تورین هم خودکشی کرد... ای.. واقعا که تکه این داستان! البته من بار ها گفته ام!! تو فیلم بورومیر رو خیلی خوب درس کردن و جایی که ائوون می افته و بعدش ائومر از دور پیداش می کنه و ... اونجا هم خیلی غم انگیز بود 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
deathwing 22 ارسال شده در اکتبر 23, 2013 خیلی نامردیه کسی به وارکرفت اهمیت زیادی تو ایران نمیده به داستانش مثه اردا من در رابطه با وارکرفت مرگ ارتاس رو غم انگیز ترین لحظه میدونم زمانی که داشت میمرد پدرش امد پیشش گفت پدر ایا این پایانه پدرش گفت هیچ پادشاهی برای همیشه باقی نمانده است (فکر کنم) ... خلاصه خیلی غم انگیزه اگه کلیپشو دیده باشین یه اهنگ غمگین هم داره که رو ادم تاثیر داره 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Edhelharen 677 ارسال شده در اکتبر 24, 2013 مرگ به لگ واقعا غمناکه.خیلی ناراحت شدم که به لگ کشته شد البته برای اتفاقاتی که برای تورین افتاد زیاد تاسف نمیخورم هرچند خودش تقصیری نداشت توی سرنوشتش ولی باعث بانی بیشتر چیزهایی که برای خودش اتفاق افتاد خود تورین بود. ولی مرگ برومیر برای من خیلی دردناک بود که گریم گرفت ولی اونجا بیشتر ناراحت شدم که فارامیر برای اولین بار با فرودو صحبت میکنه و اون صحبتایی که بینشون میشه و ناراحتی فارامیر درباره ی مرگ برادرش اشکمو در آورد. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین گولفین 8 ارسال شده در اکتبر 25, 2013 کشتن قوم تله ری و ربودن کشتی های انها توسط نولدور توسط پادشاه انها فئانور 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
*فئانور* 1,787 ارسال شده در اکتبر 25, 2013 به نظر من مرگ به لگ به دست تورین و کشته شدن فینگولفین(نزدیک بود اشکمو دراره) فین گول فین:اینی که گفتی خیلی هم خوبه اصن کی گفته غم انگیزه؟:) 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
starry night 140 ارسال شده در نوامبر 1, 2013 کشته شدن بورومیر... بورومیر نمونه کامل انسانه.... شجاع، اما طماع... کسی که تاوان اشتباهشو با شجاعتش میده و یه آرامش میرسه همون بار اول هم این صحنه رو من تاثیر عجیبی داشت 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
میثراندیر 524 ارسال شده در فوریه 7, 2014 (ویرایش شده) نظر من !! کشته شدن به لگ واقعا غم انگیز بود البته اگر از علاقه ام به فارامیر چشم پوشی کنم البته یادم رفت بگم که کل داستان فرزندان هورین غم انگیزه به نظر من . ویرایش شده در فوریه 10, 2014 توسط میثراندیر 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Rosebud 501 ارسال شده در فوریه 7, 2014 تاریخ سرزمین میانه، بر خلاف آنچه در بازسازی هالیوودی به تصویر کشیده شد تاریخی سراسر تراژدی هست. اوج این تراژدی در عصر سوم است آنجاست که انسان بر آردا مسلط میشود. به قول گاندالف: "هیچگاه امیدی نبوده..." 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
gildor 565 ارسال شده در فوریه 9, 2014 افتضاح ترینش که موجبات همه بدبختیای پشت سرش شد ،4 : نبرد اشک های بیشمار بود ، که اسمش گویای شدت تلخیش هست . بعدشم 3 : مرگ مورون در آغوش هورین ، که خودش همه دردای زندگشیونو در بر داشت ... هم مرگ بچه هاشون هم آوارگیشون هم تنهایی خودشون ... اصلا تلخ ترین داستانی که تو همه عمرم خوندم قصه زندگی هورین بوده ... 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
توروندور 1,796 ارسال شده در ژوئیه 8, 2014 با خوندن تمام گزینه ها بغض گلو رو میگیره من نمیتونم یکی رو بر دیگری ارجح بدونم :huh: 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود فلاگوند 2,081 ارسال شده در ژوئیه 23, 2014 1- احساس حقارت فارامیر در مقابل تبعیض دنهتور و آخرین تلاش نافرجامش 2- ازدواج تورین با نیه نور و مرگ تلخ آنها 3- مرگ غم انگیز مورون در آغوش هورین 4- شکست در نبرد اشکهای بیشمار 5- سقوط سهمگین گوندولین 6- قتل ناخواسته بهلگ به دست تورین 7- کشته شدن فینگولفین در مقابل دروازه های آنگباند 8- جان دادن برومیر در راه دفاع از یاران حلقه 9- مرگ دهشتناک فینرود فلاگوند در دفاع از برن 10- کشته شدن تئودن در راه وفای به عهد باعرض اجازت در اول باید بگویم نمی دانم چرا تمام داستان های استاد تالکین با غم آمیخته شده اند.پس همه غم انگیزند. 1-نبرد اشک های بیشمار اول از همه اشک مرا درآورد زیرا بوی خیانت از آن بلند می شد . 2-مرگ دلیر بزرگ فین گولفین که واقعا سهمگین و ناراحت کننده بود و در آن لحظه شوک بزرگی برای خواننده محسوب می شد. 3-مرگ فین رود خیلی از گزینه های دیگر ناراحت کننده تر اند اما این یکی باعث شد نارگوتروند سقوط کند که برای الف ها دردسی بزرگ به همراده داشت. 4-سر این یکی واقعا اشکم درآمد سقوط گوندولین. واقعا ناراحت کننده بود. 5-تمام گزینه هایی که مربوط به تورین و هورین می شود در این جا است چرا که در سرشت آنها این بوده.(نفرین مورگوت) 6-داشت کم کم از برومیر بدم می آمد که یکهو اشکم را درآورد. 7-مرگ تئودن افتخار بزرگی بود اما گریه آور نبود. 8-فارامیر نیز پسر خوبی برای پدرش بود اما ..... 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
thranduil 253 ارسال شده در ژانویه 28, 2015 انتخاب اولم خویش کشی های نولدور بخصوص قتل عام تلری هست که جز گزینه ها نبود از بین گزینه ها غم انگیز ترین برای من کشته شدن به لگ بود که واقعا اشکمو درآورد 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Anna 795 ارسال شده در ژانویه 29, 2015 انتخاب اولم خویش کشی های نولدور بخصوص قتل عام تلری هست که جز گزینه ها نبود واقعا قبول دارم واقعا واقعه ای غم انگیزی بود. اما... قتل ناخواسته به لگ به دست تورین: آخی، حتی اسمشم غم انگیز و اشک آدم و در میاره. شکست در نبرد اشک های بی شمار: وای اینکه دیگه حرفی برای گفتن نمیزاره. اصلا همش غم انگیزه، مرگ ها و از دست دادن ها دردناکه حتی اگه این مرگ بخاطر اشتباه خودت نصیبت بشه، برای دیگری سخته... 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
یوسف 3 ارسال شده در ژانویه 30, 2015 اول مرگ برومیر وبعد هم کشته شدن تودن. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Lady Oakenshield 289 ارسال شده در مارس 15, 2015 راستیتش همش غم انگیزه... من هرکدوم از این قسمتارو بیاد میارم واقعا دلم میگیره... ولی یه گزینه رو نزاشتی...اونم از بین رفتن نسل دورینه! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Lord Thrall 43 ارسال شده در مارس 20, 2015 چرا در مورد مرگ فیلی و کیلی که خیلی جوان بودن چیزی نگفتی اون واقعا قلب من رو شکست 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
شاهزاده آرون 295 ارسال شده در مه 29, 2015 تورین بیچاره بعد از این که فهمیده با خواهرش ازدواج کرده چه حالی داشته؟ بابا حون یکی بگه دختر بدبخت چه حالی داشته؟ احتمالا اون موقع گفته شخصی به هزار غم گرفتارم، در هر نفسی به جان رسد کارم و بعد فکر کرده بودن یا نبودن مسئله این است و بعد به این نتیجه رسیده که نبودن بهتر از چنین بودنی است.....این بزرگترین تراژدی ممکنه 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Nienor Niniel 3,259 ارسال شده در مه 29, 2015 یکی از صحنه های غم انگیز بنظر من اونجاست که ملکور مادروس رو از مچ دستش از یه سوراخ رو دیوار آویزون کرده.بعد فینگون با وجود اختلافشون با پسرای فئانور و قضیه ی کشتی ها رفت سراغش و مادروس التماسش کرد که بکشتش تا درد نکشه >_< 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست