رفتن به مطلب

جستجو در انجمن

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ارو'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای شورای ماهاناکسار

  • خبر
    • اخبار
  • دروازه های والمار
    • تازه واردین
    • حلقه سرنوشت
  • مباحث کتاب ها
    • شورای خردمندان
    • تالارهای دایرون
  • اقتباس‌ها
    • سینمای تالکین
    • موسیقی
    • بازی‌ها و سرگرمی‌ها
  • بخش طرفداران
    • نظرسنجی ها
    • مربوط به طرفداران
    • سرزمین میانه
  • دنیای فانتزی
    • ادبیات فانتزی
    • موجودات فانتزی

جستجو در ...

جستجو به صورت ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین به روز رسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

پیدا شد 15 نتیجه

  1. anarion_d

    سیلماریلیون، الهام یا تخیل ؟

    من برای اثبات حرفم دلیل محکمی ندارم ولی بهتر بدونید.... خیلی از شعرا و نویسنده ها الهاماتی بهشون میشده و این الهامات دریچه ای واسه نوشتنشون میشده تالکین ما میتونه جز یکی از این نویسنده ها باشه. اون برای اینکه از کارش در مقابل افراطیون محافظت کنه ائا رو به وجود اورده,ارو,ملکور و...... . داستان های سرزمین میانه زیاد دور از زهن نیستند (الهام گونه ای از وحی است که به کسانی که پیامبر نبوده اند ابلاغ میشده که الهام درجات مختلف دارد......) حرف ها ودلایل ام زیاد اند دوستان علاقه مند سوال هاشون و نظراتشون رو بگند تا پاسخ همشون رو بدم کسانی هم که موافق اند دلایلشون رو بگند مخالفین دلایل محکم بیارید جون دلایل من محکم اند تولکاس عزیز حالا title خوب شد.
  2. smaug

    اونگولیانت

    آنجا زیر دیوارهای عمود کوهستان و دریای سرد سیاه ، عمیق ترین و بزرگترین سایه جهان وجود داشت : آنجا در آواتار ، آنگولیانت مخفیانه و دور از چشم دیگران ، مکانی برای خود ساخته بود . الداها نمی دانستند او از کجا آمده است . اما برخی گفته اند که در عصرهای بسیار دور ، او از تاریکی پیرامون آردا بر آن فرود آمده است .سیلماریلیون ، تاریک شدن والینور آیا آنگولیانت یک مایار بود ؟ و اگر یک مایار نبود چه کسی او را خلق کرده بود ؟
  3. ققنوس آبی

    ملکور، قربانی جمع

    اول به سبک آرون، سوالم را به طور کامل مطرح نمیکنم. میخواهم اول بدانم: چرا ملکور بعه زندان افکنده شد؟ آیا ایلوواتار نباید در ازای اعطای معرفت بیشتر به ملکور، به او قدرت بیشتر هم میداد؟ و آزادی بیشتر برای اعمال اندیشه هایش؟ چرا در هنگامه ی نغمه او را شرمسار گردانید، در حالی که بهتر از هر کسی میدانست برای توانا هیچ چیز از شرمساری کینه بر انگیز تر نیست؟ آیا تنها به این دلیل که جهان نیاز به نیرویی مخالف داشت، تا تلاش های والار ارزشمند تر جلوه کند؟( وگرنه تلاش والار چیزی شبیه گل زدن به دروازه ی خالی بود!) آیا نباید ملکور را از لحاظی تجلیل هم کرد؟
  4. مونت آو سائرون

    آردا پایدار است.

    سلام به دوستان. در کل بگم خودم به شدت از اینکه بخوایم یک دنیای تخیلی رو زیادی به دنیای واقعی نزدیک کنیم بیزارم اما گفتم یک بحثی باشه دیگه. ازتون میخوام استدلالات بنده ی حقیر رو در باب اثبات جاودانگی دنیای آردا دقیق بخونید، نه سرسری بلکه کامل. اگر استدلالات بنده رو قبول نداشتین که خوشحال میشم در موردش بحث کنیم اما اگر قبول داشتید میخوام که از این متون به عنوان اثبات جاودانگی آردا برنابر برهان مونت یاد بشه :| ضمنا ممکنه خیلی از شمایان اعتقاد داشته باشید که آردا پایدار هست و رستاخیز ندارد اما مهم قبول داشتن این موضوع بنابر استدلالات زیر هست. راجب این استدلالات میتونیم بحث کنیم. :| به نام خدا. جهان آردا پایداراست. (رستاخیز ندارد.)(ساکنان آردا از دنیایی به دنیای دیگر نمی روند.) چرا جهان آردا پایدار است؟ بگذارید جواب این سوال را با جواب عکس آن در مورد جهان حقیقی ما انسان های حقیقی جواب بدهم. اهم...جهان ما ناپایدار است!چرا جهان ما ناپایدار است؟ زیرا خداوند متعال انسان را برای زیستن در کنار خودش آفرید ولی به خاطر نافرمانی آدم و حوا، آنان را مجازات کرد و در دنیا قرارداد. جهان انسان(ما) ناپایدار است تا او بتواند دوباره نزد آفریدگار برگردد و به هدف خلقت خود یعنی بودن در کنار پروردگار برسد. اما چرا دنیای آردا برعکس دنیای ما، پایدار است؟! زیرا هدف خلقت ایوواتار از انسان ها و الف ها، زیستن در کنار خودش نبوده و حتی میشود گفت آفرینش اینان تقریبا ناخواسته بوده، تقریبا! ملکور با اراده ی شخصی آهنگ را برهم میزند و کشمکش بین ملکور و ایلوواتار بالا میگیرد تا اینکه ایلوواتار با نغمه ی سوم خود دست به آفرینش الف ها و انسان ها میزند. با این تفاسیر بعید است هدف خلقت فرزندان ایلوواتار را رسیدن به مبعود دانست. هدف خلقت اینان همانند خلقت ما انسان های حقیقی نبوده. ایلوواتار جهان پدیدآمده توسط آینورِعصیانگر را می بیند و تصمیم میگرد در این جهانی که ناخواسته و علارغم میل او به وجود آمده، موجوداتی قرار دهد. پس جهان آردا پایدار است و به همین دلیل است که میبینیم الف ها نامیرا هستند و حتی در صورت کشته شدن و رفتن در تالارهای ماندوس میتوانند مجددا این اجازه را بگیرند تا در کالبدی جدید دوباره حضور یابند اما ایلوواتار برای انسان ها سرنوشتی مخصوص در نظر گرفته. تالکین نوشته تنها ارو میداند سرنوشت انسان ها بعد از مرگ چگونه است. و خب میدانیم که هابیت ها نیز در اصل انسان هستند.( خویشاوندان نژادی انسان ها/ رسته ای جدا از انسان ها) پس سرنوشت اینان نیز بعد از مرگ بسان آدمیان است. و اما دورف ها چه که نامیرا نیستند و حتی در مورد وقایع بعد از مرگ آنان نیز هیچ سخنی به میان نرفته؟! ایلوواتار تصور وجودداشتن دورف ها را نداشته و آنان را ائوله از سر نافرمانی میآفریند که حتی با نارضایتی ایوواتار مواجه میشود. بنابراین برای دورف ها هیچ سرنوشتی بعد از مرگ نیست زیرا جهان آردا برای اینان خلق نشده بوده. دورف ها از لحاظ سرنوشت بعد از مرگ حکم حیوانات را دارند که زندگی آنان محدود به دنیاست یا شاید بعد از مرگ سنگ میشوند. جمع بندی: پس چرا دنیای آردا پایدار است؟! 1- زیرا هدف خلقت فرزندان ایلوواتار رسیدن به معبود نبوده. 2- متوجه هستیم که تمامی موجودات آردا نامیرا هستند به جز انسان ها که مشخص نیست ایلوواتار چه سرنوشت ویژه ای برای آنان در نظر داشته که به مام ربطی نداره. :دی و دورف ها که سرنوشتی شبیه حیوانات و گیاهان و درختان دارند که زندگی آنان محدود به دنیاست. ضمنا در دوران چهارم، ملکور کشته میشه و آردا و والار دوباره جوون میشن به گفته ی خود ماندوس. که در این زمان توسط آینور و انسان ها دو موسیقی نواخته میشه که ماندوس میگه هیچ کس از احوال آردا بعد از موسیقی دوم خبر نداره که حرفی هم از نابودی آردا نزده.... پس خبر نداشتن دلیل بر نابودی نیست. ضمنا اگر بخواد آردا نابود بشه چرا دوباره همه چیز باید جوون بشه. ________________________________________________پایان... اوففف!...پدرم دراومد تا اینارو نوشتم. کلانش من اطلاعات زیادی راجب نکات ریز آردا ندارم. فقط یک سری کلیات رو میدونم. چنانچه اشتباه کردم جایی یا حرفی رو قبول ندارید، بینهایت مسرور میشم با احترام متقابل راجبش حرف بزنیم. :| متشکر!
  5. Melkor Morgoth

    اشتباه بزرگ تالکین

    در این بخش میخوام شمارو با نکته ی ریز..ولی بسیار عمیق آشنا کنم!. اشتباه تالکین در داستانش.. ببینین: تالکین نباید در داستان خودش شخصیتی به اسم ارو یا ایلوواتار میزاشت..و یا حد اقل نباید خدا معرفیش میکرد.. یه کمی فکر کنین....میبینین که اگر شخصی با این توانایی وجود داره.. پس چرااین گرفتاری ها داره به وجود میاد..تالکین یک بنده ی ریز هست..عین یه گرد..یه گردی در یک دنیا.. حالا با اون مغزش...چطور میتونه فلسفه ی خدا رو طراحی و در داستان خودش بزاره؟ این یه اشتباه معنوی بزرکه که ما شخصی رو به اسم آیلوواتار در داستان میزاریم.. و بعد به اون لقب خدا میدیم.. و بعد با اسمش بازی میکنیم... براش داستان میسازیم. براش توهین و جوک میسازیم.. شما برین یه نگاهی به تاریخچه ی آردا بندازین..: میبینین که در اونجا نوشته ارو یگانه!!! یگانه تنها لقبیه که ما به خدای خدمون میدیم.. حالا اون لقب رو به یک شخصیت تخیلی بدیم؟ این میشه شریک قرار دادن..برای خدا.. ما ارو رو خدای ائا و آردا میدانیم.. و این عمل باعث میشه ... گناه بزرگی مرتکب بشیم.. نظر شما چیه؟
  6. مَنوه سلیمو

    والار، خالق یا مخلوق

    با سلام به پیروان خستگی ناپذیر تالکین!!! مدتی قبل توی سایت (فکر میکنم شورای خردمندان) یکی از دوستان راجع به اینکه والار توانایی آفریدن ندارند یه پست داده بود از طرفی دیگه میدونیم که آئوله آهنگر بود که دورف ها را آفرید . ممنون میشم یه توضیح بدید...
  7. hamid stormcrow

    کوتاهی والار و نقش آن در مصائب نولدور

    به نظر من والار در مراقبت از سرزمین والینور پیش از حمله مورگوت و اونگولیان مرتکب غفلت و کوتاهی بزرگی شدند. چنانچه اون ها با دقت بیشتری از حریم والینور مراقبت و دفاع می کردند دو درخت والینور نابود نمی شد و حوادث پس از اون پیش نمیومد. در این تاپیک در مورد این موضوع بحث می کنیم که به نظر شما این کوتاهی (اگر به کوتاهی کردن والار باور دارید) در سرنوشت نولدور چه تاثیری داشته و شما تا چه میزان والار رو در مصائبی که بر سر نولدور اومد مقصر می دونید.
  8. ياد آوري از دوره ي دوم: مسلح كردن نومه نور براي شكستن حريم آمان قدسي آنك انسان ها متوحش شده فرياد مي كشيدند :بنگريد!! عقاب هاي فرمان روايان غربي را.اينان عقاب هاي منوه اند كه كه بر نومه نور نازل گشته اند. رعد و برق شدت گرفت.و آناني را كه بر فراز پشته ها و در دشت ها و خيا بان ها بودند كشت و گلوله اي آتشين طاق گنبدي معبد را فرو شكست و آن را دريد و آن محصور حلقه ي شعله شد. ليكن معبد خود سالم مانده و جنبشي نكرده بود. آنك ناوگان نومه نور جايگاه هاي غربي در يا را به سياهي پوشاندند.(درفش هاشان زرين و سيه ) .................................................. و باقي را همه مي دانند كه منوه بر بلنداي كوهستان مي رود و او يگانه را به كمك مي خواند و جهان دگر گون مي شود و قلمرو نومه نور به زير اب ها مي رود .
  9. Melkor Morgoth

    هفت سوال من

    از شما و تمام افراد که به این سایت سر میزنن هفت سوال دارم. در مورد/] ارو و ملکور که حتما باید جواب این هفت سوال رو بگیرم... 1-ارو به عنوان خدای آردا قبل از این که ملکور را بیافریند..حتما باید از آینده ی اون خبر دار باشه چون اون خدای آردا هست و طبیعتا خدا از همه چی خبر داره. و وجودش..از پلیدی به دور هست...آفریننده ی پاکی آردا پس چرا ملکور را آفرید در صورتی که میدانست در آینده دشمن آردا خواهد بود...؟ حکمت این آفریدن چه بود؟ حال اگر فقط ملکور را آفریده و مثل دیگر آینور میکرد... میتوانستیم بگوییم که ارو فقط یه موجود ابتدایی خلق کرده.. ولی دیدیم که حتی به اون مقام و درجه داد و جزء یکی از والار بزرگ کرد... یا حتی بزرگ ترین والا...که شریف ترین در میان بزرگ ترین ها بود 2-حالا که ملکور آفریده شد...و کاملا به وجود آمد... پس چرا ایلوواتار این والا را به فرمان برداری از خود امر کرد؟ در صورتی که میدانست در آینده چه خواهد شد...(مبارزه جنگ نابودی) و در حالی که نه اطاعت بندگی میکرد..و نه فایده ای برای ایلوواتار داشت... و نه هیچ خوبی از اون به ارو و به کس دیگری رسیده بود... 3-حال که ملکور به وجود آمد...با این همه سوال... پس چرا در موسیقی والار شرکتش داد؟ حال که میدونست خراب کاری خواهد کرد...و فایده ای نخواهد داشت...و ارو اونو چرا اجازه ی این کار را داد؟ و حتی در بخش های ریزی از داستان امده که ارو از نا هماهنگی ملکور آگاه بود...و گفته که این هم جزء برنامه ی خودشه..ما به عنوان خواننده باید بدونیم اون برنامه چیه و ارو میخواد چکار کنه.... 4-فکر کنیم که حالا اون شورش کرده...و کاملا دشمن شناخته شده... پس چرا بعد از آفریدن ملکور...اونو خجالت زده کرد و اونو خائن معرفی کرد؟ در حالی که اون اصلا از خود چیزی نداشت..و ارو اونو آفرید و سرنوشت داد... چه حکمتی بود که ارو اونو آفرید و اونو به این شکل گذاشت؟در حالی که نه به خود سودی داشت...نه به کس دیگری...فقط ملکور.زیان زده شد..در حالی که ملکور هیچ کار نادرستی نکرد...فقط در موسیقی والار...کمی به طبع دیگر عمل کرد... 5-حال که اون خائن شد...بد بخت شد....بی چاره شد... پس چرا به ملکور فرست داد...تا برای خودش جبهه درست کند..و اون برای خود نظام بسازد... تا پیشرفت کند...و دباره به والار ها و به آینور های دیگر..دشمنی کند...؟ چرا همون موقعی که ملکور را ساخت...و خیانت کرد...نابودش نکرد؟ چرا به اون اجازه و توانایی این کار را داد؟در حالی که دنیای بدون پلیدی مگه چشه که ایلوواتار این کار رو نکرد؟ و ارو میدانست که مردمان ستاره ها(الف ها) رو فریب خواهد داد... پس چرا کاری کرد که ملکور و جمعی از مردمان آردا..بر او بپیوندند و آلوده به پلیدی شوند ؟ اصلا چرا برای ساخت آردا...ملکور رو به جریان انداخت؟ تا با اون شر درست شه؟ در صورتی که اگر این کار رو نمیکرد...دیگر مشکلی نبود...(چرا همون موقع ملکور را از اردا بیرون نکرد؟ یا حتی جلوش نیستاد؟) 6-فرض کنیم که همه ی این اتفاقا افتاد و همه ی این مخالفت ها به وجود آمد... پس چرا ملکور دوباره فرصت یافت...تا برای بار دوم از دیوار های شب و از بند ها بگذرد؟..و برای بار دوم برگردد...و چرا توانست ارک بسازد.؟ در حالی که اگر ارو واقعا اونو از همون اول فلج و ناتوان میکرد...نیازی نبود که برای دومین بار اون فرصت پیدا کنه...چرا با این که میدانست...این کار را نکرد؟ چرا اونو ضعیف نکرد؟و قدرتش را نگرفت؟ چرا با این که آگاهش بود...این کار را کرد؟ چه حکمتی در فرصت دادن به ملکور بود تا اون رشد کنه.؟ چرا وقتی الف های روشن بین..و تیز بین از جوار خوبان بودن. و هیچ پلیدی در آن نبود...چطور روح آگاهشان...دوباره پلید و به اعماق جهل فرو رفت؟ 7- چرا بعد از این که ملکور شناخته شد...به سائرون و دیگر پلیدی های پراکنده ی سرزمین میانه...فرصت داد...تا برای خود...جبهه بگیرن؟ چرا اونا رو همون لحظه نابود نکرد...و باعث شد اونا فرصت بیشتر پیدا کنن؟ چرا ملکور را آفرید تا سائرون فریبش را بخورد... و چرا بعد از آفریده شدن ملکور..سائرون و بقیه ی پلیدی ها را فرصت داد؟ فکر کنیم که همه ی این جریان ها فقط برای این بود که ارو مجوداتش رو امتحان کنه...ولی: بر این عکس پروفایلم دقت کن...میبینی اون یه شمشیر در دستشه. هیچ وقت با شمشیر نمیشه کسی رو فریفت..و اونو دعوت کرد.. پس اون اومده تا مبارزه کنه...ولی چرا ارو اونو آفرید.. و منزویش کرد؟مگه اون چکار کرده بود که این بلا سرش اومد. و ارو بختش رو اینجوری قرار داد؟چرا عین دیگر پاکی ها اونو راه نداد؟ خواهش میکنم به هر هفت تای این سوال ها پاسخ کامل و جامع رو بدین ممنون
  10. الروس

    صفات الوهیت

    با بررسی ویژگی های ارو ایلوواتار به این نتیجه میرسیم که او غالب بر آرداست ! یعنی از ازل که گفت ائا و جهان به وجود آمد تا پایان و نابودی آردا اراده ی آن یگانه بر فضای این مجموعه حکم فرماست ، حال با این سوال رو برو میشیم که به راستی ارو واجد شرایط خدایی و یگانگی هست ؟ بذارین روشن تر منظورم رو بیان کنم ، تالکین ابعاد زیادی از ارو در داستانش ارائه نکرده ولی از روی وقایع آردا میشه پی به ماهیت و نقش ایلوواتار درسیر زدنگی مردم آردا برد پس مشکل در کجاست ؟ مشکل در پس پرده ی داستان قرار داره ، هنگامی که فئانور از درگاه والار رنجیده خاطر بیرون رفت این یعنی اراده ای پشت رفتنش بوده فوق اراده ها ( به دزدیده شدن سیلماریل ها و حتی نابودی دو درخت و سایر اتفاقات اون برهه از زمان هم میتوان بسطش داد) و یا نابودی نومه نوری که در زیادی نعمت غرق شده بودند و به خشم ان یگانه به عذاب دچار شدند ؟ یا بی پناه قرار گرفتن انسان ها در طول تاریخ . که آشکار کننده ی حقیقتی بر آنان نبود، هدف از بیان این مورد ها ترکیب این موضوع با طلاحیت والار بر حکم رانی آردا نیست لیکن تشابهاتی در این بین موجوده ، به طور کلی سوالم اینگونه است که مفهوم رحمانیت ارو و حتی والار در آردا را کجا میتوان یافت؟ به راستی عدالتی در آردا وجود داره ؟ یا اینکه خیر ، برای اعمال هیچ نتیجه و عکس العملی موجود نیست. به طور کلی در آردا مفهوم واژه های رحمانیت ، رحیمیت ، عدالت ، و یا بخشندگی به ندرت پیدا میشه حتی غفوریت ارو هم در جای جای داستان مشهود نیست به راستی در داستان های تالکین این مفاهیم جایگاهی ندارند؟
  11. LObeLia

    بسطِ ارو!

    سلـام ارو ایلوواتار، خالق جهان آردا، وجودی که کم درباره اش میدونیم. خیلی سربسته و بسیار رازآلود! آینولینداله; گویای موسیقی هایی است که در آفرینشش برانداخت. ارو ایلوواتار، آفرینشگر یکتای جهان تالکین، در سیر داستان فقط گاهی شاهدش هستیم که مانوه سولیمو با او رای هایی می زند. و ازین مشورت ها نیز، جز تصوری تار و مه گرفته نداریم. خدا را باید بیش از این گسترد!! آتشی از وجود خویش بر همه چیز ریخت تا هست گیرد. و با اینحال انقدر پشت پرده مانده... انقدر سِر بر اطراف خود تنیده... آنقدری که نزدیک شدن به او جز به تقدسش گفتن ، نتوان!! بپردازیم تا ببینیم چه اندیشه ای در پسِ نهادنِ این حجاب های نفوذ ناپذیر برای خداوندِ آردا، در فکر تالکین بوده... تذکر: بحث رو به حاشیه نکشیم و از مرزهای جهان تالکین پا فراتر نگذاریم.
  12. Melkor Morgoth

    آتش زوال ناپذیر

    دوستان...در مورد بودن یا نبودن آتش های زوال ناپذیر حرفی را دارم... دوستان اگر دقت کنین...بعد از این که ارو والار را آفرید و دشمنش را نیز...بر این بپردازیم که ایا وجود این گونه آتش ها آیا تاثیری دارند؟...اگر دارند...پس در آن بخش...فقدان خدای آردا به چشم میخورد...که عمور خودش را به زیر دست ضعیف تر از خودش سپرده ... درسته که به قول دوستمان تولکاس وجود یک آدمی که یک چشم بینا داره و یک چشمش کوره در شهر کوران ... میتون با اون وضعیت پادشاهی کنه...بله و من قبول دارم ... ولی بحث خدایی که میاد این به جای خودش ... خدا هیچ وقت سوء استفاده نمی کند...این رفتار از یک خدا... بعیده ... سیلماریلیون باعث شده ما بر خدا صفت های جمع بدیم...در صورتی که فلسفه گفته خدا یکیست...نمیپردازم بر بحث هایی که قبلا اشاره شده...ولی این که وجود والار چه تاثیری دارد...اصلا چرا باید والار باشند؟...در سیلماریلیون هست که ارو با آهنگ افکارش آینور ها را بیدار کرده و به هر کدام نتی را آموخته و شروع به نواختن میکنند...دقت میکنید؟ "گفته با آهنگ افکارش" ... چه نیازی بود که حتما گروه نوازندگان"والار "باشند... مگر آنها چه چیزی دارند...معیار های ارو برای ساختن دنیایی مثل آردا چیست ... که والار را برای ساختن بیدار کرد؟ چرا ارو مستقیما آردا را نساخت و حتما باید والار میزدن و ارو میساخت و میبافت... چرا "باش" را همان اول نگفت؟ ارو میتوانست مستقیما با همان آهنگ افکارش آردا را بسازد... چه دلیلی داشت که حتما دو جانبه عمل کند؟...از قدیم گفتن یک دست صدا ندارد...بله دست است..ولی خدایی این چیز ها را اندک و کوچک میداند...زیرا باش یعنی باشد...یعنی همین که "گفته"..یه دست صدا دارد... پس دارد" در صفت خدایی هیچ نقص و هیچ کم و "ناکافی بودن" وجود ندارد پس ارو همان اول هم میتوانست که آردا را بدون حضور والار بسازد...چرا باید این والار وجود داشتن...تا هم جهانی که "ائا" هست را خراب کرده و هم در میان خدمت کارانش بی نظمی ایجاد کنند... بعضی ها میگویند که "در وجود ملکور پلیدی است...و در پلیدی خیری است که من و تو نمیدانیم..." چندی پیش من سوالی را پرسیدم که به وجود بیهودگی ملکور اشاره میکرد...و این که ارو میتوانست آن را نیافریند...تا به دیگر والار ها آسیبی نزند... اکنون میپرسم...دیگر والار ها چه نیازی بود که وجود داشته باشند؟ ... یعنی این بیهودگی به والار ها ی دیگر هم سرایت کرده...و نصبت میدهم ... یعنی ملکور تنها نیست...بلکه دیگر والار نیز امکان بیهودگی دارند...در کل داستان تنها سه نوع نژاد وجودشان ثابت شده تر بود...یکی الف یکی انسان یکی دورف ولی آینور ها والار های آن ... هیچ نیازی نبود که باشند...آنها از آردا را ساختند...و در آن قدم زدند...در صورتی که ایلووتار خودش نیز میتوانست آردا را بسازد...چرا آردا را در دو مرتبه ساخت...اکنون که آنها وجود دارند...اگر به درخواست ارو از بین بروند...آیا آردا را فرقی خواهد کرد؟...نیازی نبود که شیطان ملکور باشد...و والار سازنده ی آردا...پس خدایی ارو چه شد؟...ارو تنها کاری که میکند این است که به ساز والار دنیا بسازد...و به آن نگاه کند...آیا این فقدان خدا نیست؟...یک لحظه نژاد آینور را کلا از صفحه ی داستان بردار ... آیا آردا نابود میشود؟ یا میماند...؟ اگر آردا نابود شود...پس فقدان خدا در آنجا بود...و ارویی که خداست...خدایی نمیکرد...و این جفا در حق بندگان خودش است ولی اگر آردا باقی ماند...پس چه نیازی به موسیقی والار بود... این که والار موسیقی را بیاموزند و بنوازند بهتر است یا این که ارو خودش با آهنگ افکارش...به جای این که والار را بسازد..اینبار .آردا را میساخت... چرا باید و باید والار وجود داشته باشد؟ مگر ارو به آنها نیازی داشت؟ بودنشان با نبودشان چه تفاوتی داشت...؟ اگر ارو به جای این که وقت بگذارد تا آینور را بیدار کند...با همان آهنگ افکارش بهتر نبود که دنیای آردا را بیدار کند؟ اصلا والار برای چه آمدند؟
  13. تور

    عصر جاهلیت

    در برهه هایی از زمان و در بعضی اقوام جاهلیت وجود دارد. به این معنی که یا هیچ چیز از خالق خود نمیدانند یا از دیگران شنیده اند. چرا از خالق یگانه خود فراموش کرده اند؟ پس از خلقت آینور و آردا و بیدار شدن فرزندان اول، آن ها یعنی همان وانیار و نولدور که به والینور آمدند ارو را خدای یگانه و والار را مقدران آردا می دونستند. اما سیندار چه؟ آن ها که در سرزمین میانه ماندند؟! بیاییم جلوتر. انسان ها بعضا تحت تعالیم و پرورش الف ها چیز هایی یاد گرفتند. از والار و ارو. اما پس از هجرت الندیل چی؟! فرزندان گوندور از والار یا ارو چه میدانند؟! آن ها خالق خود را که می دانند؟! هابیت ها که در غفلت از دنیای بزرگ زندگی میکنند چرا؟! چرا هیچ گونه تحقیقی در این امر نمیکردند که ما از کجا آمدیم و به کجا می رویم؟! در دوران سوم که میشود آن را دوران جاهلیت نامید میشه گفت فقط الروند و گلادریل و کله بورن و ایستاری به این امر واقف اند. یعنی ارو را خالق خود و آردا می دانند و والار را قدرت ها و مقدران آردا. تازه الف ها و انسان های خردمندشون، والار رو خداوندگاران می دانند و خب در گذر زمان این ها جاشون رو به عنوان خالق باز میکنن. و سوال اصلی و آخر این که چرا پس از فصول اول سیلماریلیون استاد به ندرت از ارو و ایلوواتار نام می برند. درسته که آردا و اختیاراتش کم و بیش به والار داده شد اما مردم آن باید ارو را به عنوان خالق پرستش کنند و از او شکر گذار باشند...
  14. آرتاس منتیل

    آهنگ آینور، نوای سرنوشت آردا؟

    درود... بد نیست بدونیم که دنیای تالکین ابتدا فقط آوا و صدا بوده...نوایی که ایلوواتار میخونده و آینور هم باهاش میخوندن ولی بعد کم کم ملکور که نمی تونسته روشنایی و زیبایی آهنگ ایلوواتار رو درک کنه یه ساز دیگه میزنه و یه آهنگ دیگه میخونه و چون بین آینور ملکور از همه تواناتر آفریده شده بود خود به خود آهنگ آینور متوقف میشه ولی ایلوواتار به آوازش ادامه میده و ملکور مبهوت و ساکت میشه...این اتفاق سه بار تکرار میشه و هر بار شدید تر از بار قبل... تا اینکه ایلوواتار وقتی خودسری و لجاجت ملکور رو می بینه گستره ی بینش آینور رو از شنوایی به بینایی گسترش میده و اونا رو وارد آردا میکنه تا نتیجه ی آهنگ رو در عمل ببین... در واقع ایلوواتار میخواست با فرستادن اینور به آردا بهشون نشون بده هیچ کاری خارج از اراده ی اون و آهنگ آینور که نواخته شد نمی تونن انجام بدن که این خودش فلسفه ی عمیقیه که با وجود تلاش های ملکور بار ها در داستان اثبات میشه... توی این تاپیک میخوایم ببینیم آیا هر آنچه در آردا اتفاق می افته نشئت گرفته از آهنگ آینوره یا نه...از ماجرای جنگ های والار و الف ها با ملکور گرفته تا طغیان نومه نور و ماجرای حلقه های قدرت و تسلط سائورون بر سرزمین میانه... آیا همه ی این ها از پیش تعیین شده بود؟ آیا آهنگ آینور و اتفاقای که در حینش افتاد بیانگر تاریخ آردا هست؟
  15. aratorn

    سرنوشت

    سر نوشت شدوفکس و شلوب چی شد؟ راستی اگه کسی درباره ی عمر شدوفکس هم توضیح بده ممنون می شم
×
×
  • جدید...